عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.
مصوبه‌‌ شماره 8888-11111 مورخ 1343/11/24

ماده 15 ـ پايان اكتشاف و آغاز بهره‌برداري تجاري

1 ـ پايان مرحله اكتشاف در مورد هر ميدان نفتي تاريخي خواهد بود كه طرف دوم اظهاريه‌اي كتبي حاكي از تكميل اولين چاه تجارتي به‌ترتيبي كه در‌زير تعريف شده است تسليم نمايد. در تعقيب اظهاريه مزبور بايد گزارشي حاوي دلائل و مستندات مربوطه آن به طرف اول داده شود.
‌چاه موقعي تجاري شناخته خواهد شد كه قابليت بهره‌دهي آن بر اساس ضخامت طبقه بهره‌ده ـ خصوصيات پتروفيزيكي سنگهاي مخزن ـ اطلاعات‌ حاصله از تجزيه و آزمايش عوامل فشار و حجم و درجه حرارت سيالات موجود در مخزن (PVT) ضريب‌هاي بهره‌دهي در ميزانهاي مختلف توليد و ‌در صورت فرض حريمي به شعاع نيم ميل در اطراف حلقه چاه حاكي از اين باشد كه چاه در ظرف يك مدت دوازده‌ساله مي‌تواند مقادير كافي نفت توليد‌كند به طوري كه ارزش آن بر اساس بهاي اعلان شده‌اي كه تخمين زده مي‌شود معادل دو برابر قيمت تمام شده حفر چاه مزبور باشد.
‌آزمايشهاي لازم براي اثبات تجاري بودن چاه بايستي در حضور نمايندگان طرفين انجام گيرد. صرف اثبات تجاري بودن چاه طبق تعريف فوق كافي‌نخواهد بود كه ساختمان تحت‌الارضي و مخازن نفتي مربوطه قطعاً به عنوان يك ميدان تجاري شناخته شود.
2 ـ به محض اين كه طرف دوم به اين نتيجه رسيد كه عمليات وي به‌مرحله كشف ميدان قابل توليد به ميزان تجاري رسيده است گزارش تفصيلي ‌استنباط خود را به طرف اول تسليم خواهد نمود.
3 ـ گزارشي كه طرف دوم به موجب بند 2 ماده فوق به طرف اول تسليم مي‌نمايد بايد به طور وضوح حاوي اطلاعات فني منجمله مراتب زير باشد:
‌الف ـ اطلاعات زمين‌شناسي و ژئوفيزيكي ـ ضخامت طبقه بهره‌ده فاصله يا فواصل بين سطوح مختلف تماس سيالات ـ خصوصيات پتروفيزيكي‌سنگهاي مخزن ـ تجزيه و آزمايش عوامل فشار و حجم و درجه حرارت سيالات موجود در مخزن (PVT) قابليت بالقوه بهره‌دهي مخزن ـ قابليت‌بالقوه بهره‌دهي روزانه‌هر چاه خصوصيات و تركيبات مربوطه نفت مكشوفه ـ عمق ـ فشار و ساير خصوصيات مخزن.
ب ـ فاصله و ميزان دسترس بودن مخزن از كنار دريا و نقاط عمده پخش و مصرف فراهم بودن وسائل حمل و نقل تا بازارهاي فروش يا ميزان مخارجي‌كه براي ايجاد يا تكميل وسائل مزبور مورد نياز باشد.
ج ـ هرگونه اطلاعات مربوطه ديگر كه مورد استناد طرف دوم قرار گرفته و استنباطات وي مبتني بر آن بوده باشد.
‌د ـ نظرياتي كه به وسيله كارشناس يا كارشناساني كه تصدي عمليات را بر عهده داشتند ابراز گرديده باشد.
4 ـ طرف اول گزارش طرف دوم را فوراً و با كمال حسن نيت مورد بررسي قرار خواهد داد تا تشخيص دهد كه آيا ميدان تجاري بدان معني كه در بند 5‌اين ماده تعريف گرديده كشف شده است يا نه.
5 ـ ميدان فقط وقتي تجاري تلقي مي‌شود كه مقدار نفتي كه استخراج آن از ميدان مزبور به طور معقول قابل پيش‌بيني است طوري باشد كه در صورت‌تحويل نفت در كنار دريا اگر مخارج بهره‌برداري را با هزينه اكتشاف (‌به شرح مقرر در بند 7 (ب) ماده 30) و با هزينه‌هاي حمل و بارگيري و همچنين با‌رقمي معادل (2).(1)12 درصد قيمت اعلان شده مربوطه براي نفتي از مشخصات مشابه جمع كنند و رقم حاصله را از قيمت اعلان شده مذكور‌موضوع نمايند سود ويژه‌اي باقي بماند كه ميزان آن از 25 درصد قيمت اعلان شده مربوطه كمتر نباشد.
6 ـ هرگاه طرف اول استنباط طرف دوم را دائر بر كشف ميدان تجاري موجه تشخيص دهد مراتب را به طرف دوم اطلاع خواهد داد. كليه مخارجي كه‌از تاريخ تسليم اظهاريه طرف دوم دائر بر كشف اولين چاه تجاري تا تاريخ شروع بهره‌برداري تجاري به معني مشروح در بند 2 ماده 33 اين قرارداد انجام‌گرديده به عنوان مخارج توسعه و بهره‌برداري تلقي خواهد شد.
‌هرگاه طرف اول معتقد باشد كه استنباط طرف دوم دائر بر كشف ميدان تجاري غير موجه است نظريات و دلايل خود را به طرف دوم اطلاع خواهد داد.
‌در اين صورت طرف دوم مي‌تواند عمليات حفاري بيشتري را انجام دهد و هرگاه در نتيجه اين حفاريهاي اضافي وجود ميدان قابل بهره‌برداري به ميزان ‌تجاري ثابت شود كليه مخارجي كه در فاصله تاريخ اظهاريه مربوط به اولين چاه تجاري و تاريخ شروع بهره‌برداري تجاري صورت گرفته باشد به عنوان ‌مخارج توسعه و بهره‌برداري تلقي خواهد شد.
7 ـ مقررات اين ماده نسبت به ميدانهايي كه بعد از ميدان اولي كشف شود نيز جاري خواهد بود.
8 ـ طرف دوم تقبل مي‌نمايد كه به محض كشف هر ميدان تجارتي در صورتي كه طرف اول درخواست بنمايد علاوه بر سهم خود هزينه‌هاي طرف اول ‌را (‌پنجاه درصد) نيز كه براي توسعه بهره‌برداري چنين ميداني تا تاريخ شروع بهره‌برداري تجاري مورد لزوم است (‌به شرح مذكور در بند 6 اين ماده) ‌تأمين نمايد مشروط بر اينكه:
‌الف ـ طرف اول بهره‌اي معادل نرخ تنزيل شعبه نيويورك فدرال رزرو بانك آمريكا به اضافه (5).(1) درصد بپردازد.
ب ـ طرف اول هزينه‌هاي مزبور را به دلار آمريكايي در چهارده قسط متساوي شش‌ماه به طرف دوم بپردازد اولين قسط پرداختهاي مزبور در سر رسيد‌ شش ماه پس از تاريخ شروع بهره‌برداري تجارتي و اقساط بعدي هر كدام به فاصله شش ماه از يكديگر خواهد بود.
9 ـ از تاريخ شروع بهره‌برداري تجارتي طرفين قرارداد توأماً مسئوليت پرداخت كليه‌هزينه‌هايي را كه بعد از تاريخ مزبور براي عمليات نفتي ميدان مورد‌بحث لازم باشد بر عهده خواهد گرفت.