ضميمه (ج)
توليد غيرعمد
بخش اول
آلايندههاي آلي پايدار طبق ماده (5)
اين ضميمه زماني اجرا ميشود كه آلايندههاي آلي پايدار ذيل در نتيجه فعاليتهاي انساني به طور غيرعمد (ناخواسته) تشكيل و در محيط رها ميشود.
مواد شيميايي
دي بنزو پارا دياكسينهاو ديبنزو فورانهاي چندكلره (PCDF/PCDD)
هگزاكلروبنزن (CAS NO. 118-74 -1) (HCB)
بيفنيل هاي چند كلره (PCB)
بخش دوم
دستهبندي منابع
دي بنزو پارادي اكسينها و دي بنزو فورانهاي چندكلره، هگزاكلرو بنزن و بيفنيلهايي چند كلره طي فرآيندهاي حرارتي بين مواد آلي و كلر در اثر واكنش شيميايي يا احتراق ناقص به طور غيرعمد (ناخواسته) تشكيل ميشوند. گروههاي منابع صنعتي ذيل پتانسيل نسبتاً بالايي در توليد و آزادسازي اين مواد شيميايي در محيط را دارند:
الف ـ زباله سوزها، شامل زباله سوزهاي شهري، خطرناك يا بيمارستاني يا لجن فاضلاب.
ب ـ كورههاي سيمان كه پسماندهاي خطرناك را ميسوزانند.
ج ـ صنايع توليد خمير كاغذ با استفاده از كلر آزاد (عنصر كلر) يا مواد شيميايي ديگري كه كلر آزاد براي سفيدكنندهها توليد ميكنند.
د ـ فرآيندهاي حرارتي ذيل در صنعت متالوژي:
1ـ توليد ثانويه مس.
2ـ واحدهاي ذوب در صنعت آهن و فولاد.
3ـ توليد ثانويه آلومينيوم.
4ـ توليد ثانويه روي.
بخش سوم
دستهبندي منابع
دي بنزوپارادي اكسينها و دي بنزو فورانهاي چندكلره، هگزا كلروبنزن و بيفينلهاي چندكلره ممكن است در نتيجه فعاليت منابع زير نيز به طور غير عمد (ناخواسته) تشكيل و رها گردند:
الف ـ سوزاندن پسماند در فضاي باز شامل: سوزاندن زباله در محلهاي دفن.
ب ـ فرآيندهاي حرارتي در صنعت متالوژي كه دربخش دوم ذكر نشده است.
ج ـ منابع احتراق دائمي.
د ـ ديگهاي جوش صنعتي و دستگاههايي كه سوخت فسيلي مصرف ميكنند.
هـ ـ دستگاههايي كه هيزم يا ساير سوختهاي زيستي (حاصل فعاليتهاي موجودات زنده) مصرف ميكنند.
و ـ فرآيندهاي توليد مواد شيميايي خاص كه به طور غير عمد (ناخواسته) باعث تشكيل آلايندههاي آلي پايدار ميشوند به ويژه توليد كلروفنلها و كلرآنيل.
ز ـ لاشه سوزها (كورههاي لاشه سوز).
ح ـ وسائط نقليه موتوري، به ويژه آنهايي كه بنزين حاوي سرب ميسوزانند.
ط ـ تجزيه لاشه حيوانات.
ي ـ نساجي و رنگرزي چرم (با كلرآنيل) و عمليات تكميلي (با محلول قليايي).
ك ـ واحدهاي برش فلزات جهت از رده خارج كردن وسائط نقليه.
ل ـ سوزاندن كابلهاي مسي.
م ـ واحدهاي تصفيه دوم روغن.
بخش چهارم
تعاريف
1ـ از نظر اين ضميمه:
الف ـ « بيفنيلهاي چندكلره» عبارت است ازتركيبات معطر (آروماتيك) تشكيلشده به نحـوي كه اتمهاي هيـدروژن موجود در مولكول بيفنيـل (دو حلقهبندي با اتصـال ساده كربن ـ كربن) ميتواند با حداكثر 10 اتم كلر جايگزين شود، و
ب ـ « دي بنزو پارادي اكسينهاي چندكلـره» و «دي بنـزو فورانهاي چندكلره» تركيبات حلقوي هستند كه از اتصال دو حلقه بنزي به دو اتم اكسيژن در دياكسينها و اتصال يك اتم اكسيژن و يك اتصال كربن ـ كربن در فورانها تشكيل شده و اتمهاي هيدروژن در هر دو تركيب با حداكثر هشت اتم كلر جايگزين ميشود.
2ـ در اين ضميمه، سميت دي بنزو پارادياكسينهاي چند كلره و ديبنزو فورانهاي چندكلره براساس مفهوم سميت معادل بيان شده، بدين ترتيب كه سميتزدايي ساير همانندهاي ديبنزو پارادياكسينها و ديبنزو فورانهاي چندكلره و همسانهاي بيفنيلهاي چندكلره با سميتزايي 2و 3و7و8 ـ تتراكلرو ديبنزو پارادي اكسين مقايسه ميشوند. مقادير معادل سميت مورد استفاده در اين كنوانسيون براي ديبنزو پارادياكسينها و ديبنزو فورانهاي چندكلره و همسانهاي بيفنيلهاي چندكلره بايد مطابق با استانداردهاي بينالمللي باشد كه در سال 1998 ميلادي از سوي سازمان بهداشت جهاني براي مقادير معادل سميت اين مواد مطرح شد. غلظتها برحسب معادل سميت بيان ميشود.
بخش پنجم
راهنماي كلي براي بهترين روشهاي موجود و بهترين اقدامات زيست محيطي
اين بخش در مورد جلوگيري يا كاهش انتشار مواد شيميايي فهرست شده در بخش اول، رهنمودهاي كلي به اعضاء ميدهد.
1ـ اقدامات كلي پيشگيرانه در ارتباط با بهترين روشهاي موجود و بهترين اقدامات زيست محيطي
رهيافتهايي كه مانع از تشكيل و انتشار مواد شيميايي فهرست شده در بخش اول ميگردد را بايد در اولويت قرارداد. اقدامات مفيد عبارتند از:
الف ـ بكارگيري فن آوري با توليد پسماند كمتر:
Waste Technology - Low
ب ـ مصرف مواد كم خطر.
ج ـ اقدام به بازيافت و استفاده مجدد پسماند و موادي كه در طول فرآيند ايجاد و مصرف ميشود.
د ـ جايگزيني مواد خامي كه آلايندههاي آلي پايدار هستند تا زماني كه ارتباط مستقيم بين مواد و انتشار آلايندههاي آلي پايدار وجود دارد.
هـ ـ مديريت صحيح در امور داخلي و برنامههاي نگهداري پيشگيرانه.
و ـ بهبود مديريت پسماند با اين هدف كه سوزاندن پسماندها در فضاي باز و هر نوع سوزاندن كنترل نشده به انضمام سوزاندن محلهاي لندفيل متوقف گردد. هنگامي كه ساخت تجهيزات جديد براي دفع پسماند پيشنهاد ميشود، بايد گزينههايي را مدنظر قرار داد مانند اقداماتي جهت كمينهسازي زباله شهري و بيمارستاني، همچنين بازيافت، استفاده مجدد، بازچرخش، جداسازي پسماند و تشويق به توليد با پسماند كمتر. در اين روش، بهداشت عمومي بايد دقيقاً رعايت گردد.
ز ـ كمينه سازي اين مواد شيميايي به عنوان آلودگي در محصولات.
ح ـ پرهيز از مصرف كلرآزاد يا مواد شيميايي مولد كلرآزاد جهت رنگبري.
2ـ بهترين روشهاي موجود
عبارت بهترين روشهاي موجود به مفهوم تجويز هرگونه روش يا فنآوري نيست، بلكه عبارت است از منظور كردن خصوصيات فني تأسيسات مورد نظر، مكان جغرافيايي و شرايط زيست محيطي آن محل.
روشهاي مناسب كنترل جهت كاهش انتشار مواد شيميايي موجود در فهرست بخش اول نيز عموماً به همين مفهوم است. جهت تعيين بهترين روشهاي موجود بايد عوامل ذيل به طور كلي يا در موارد خاص مورد توجه قرار گيرند، ضمن اينكه منفعتها و هزينههاي مربوط به اقدام و رعايت احتياط و پيشگيري نيز بايد مدنظر قرار گيرند:
الف ـ ملاحظات كلي.
1ـ ماهيت، اثرات و ميزان انتشار مورد نظر: روشها بسته به اندازه منبع متغير هستند.
2ـ تاريخ تأسيس تجهيزات جديد يا موجود.
3ـ زمان مورد نياز جهت معرفي بهترين روش موجود.
4ـ مصرف و ماهيت مواد خام مصرفي در فرآيند و راندمان انرژي آن.
5 ـ نياز به جلوگيري يا كاهش اثرات كلي انتشار در محيط و خطرات مربوطه.
6 ـ نياز به جلوگيري از بروز حوادث و كمينهسازي عواقب آن براي محيط زيست.
7ـ نياز به تضمين سلامت و امنيت كاركنان در محل كار.
8 ـ روشهاي عملياتي، امكانات يا فرآيندهاي قابل مقايسه كه در مقياس صنعتي با موفقيت انجام شدهاند.
9ـ تغييرات و پيشرفتهاي فني در اطلاعات و دانش علمي.
ب ـ اقدامات عمومي جهت كاهش انتشار: هنگامي كه پيشنهاد ساخت وسايل جديد يا اصلاح اساسي وسايل موجود بررسي ميشود، بايد دقت كرد كه اگر فرآيندهاي مورد استـفاده باعـث انتشـار مـواد شيميايي اشاره شده در ضميمه ميگردد، بايد اولويت را به فرآيندها، تكنيكها يا روشهايي داد كه سودمندي مشابهي دارند اما تشكيل و انتشار چنين موادي صورت نميگيرد. در مواردي كه چنين وسايلي ساخته يا اصلاح اساسي ميشود، علاوه بر اقدامات جلوگيري كه در قسمت (1) بخش پنجم شرح داده شده است، اقدامات كاهشي ذيل نيز ميتواند در تعيين بهترين روشهاي موجود منظور شود:
1ـ استفـاده از روشهـاي پيشـرفته براي تصفـيه جريان گـاز (خـروجـي) نظير اكسيداسيون كاتالتيكي يا حرارتي، رسوبدهي گرد و غبار يا جذب (شيميايي).
2ـ تصفيه مواد باقيمانده، فاضلاب، پسماندها و لجن فاضلاب شهري توسط مثلاً تصفيه حرارتي يا بيحركتسازي آنها يا فرآيندهاي شيميايي كه سبب سميتزدايي آنها ميشود.
3ـ تغييـرات فرآينـدي كه سبب كاهش يا حذف انتشارات نظير انتقال به سيستمهاي بسته ميشود.
4ـ اصلاح طراحيهاي فرآيند به منظور بهبود شرايط احتراق و جلوگيري از تشكيل مواد شيميايي مندرج در اين ضميمه، از طريق كنترل پارامترهايي نظير درجه حرارت يا زمان ماند در سيستمهاي زباله سوز.
3ـ بهترين تجربيات زيست محيطي
مجمع اعضاء ميتواند با توجه به بهترين تجربيات زيست محيطي راهنماي فني تدوين نمايد.