سنـد ملي توسعه استان يزد
الف ـ اصليترين قابليتهاي توسعه
1ـ فضاي معنوي و فرهنگي، وجود واحدهاي آموزش عالي فعال، سرمايه انساني و اجتماعي مستعـد و آمـاده فعـاليت توأم با خـردورزي، سختكوشي، كارآفـريني و مشاركتجويي.
2ـ وجود بخش خصوصي توانمند و بالا بودن ميل نهائي به پس انداز و سرمايهگذاري.
3ـ قرارگرفتن در مركزكشور و در كريدورهاي (شمال ـ جنوب) و (شرق ـ غرب).
4ـ بهرهمندي از سرمايهها و جاذبههاي فرهنگي، معماري، مذهبي، تاريخي و طبيعي به عنوان يكي از قطبهاي اصلي گردشگري با تاكيد بر جهانگردي در كشور.
5 ـ برخورداري از سابقه ديرينه در توليد كارگاهي بويژه صنايع نساجي.
6 ـ وجود معادن غني و قابليت ايجاد و توسعه صنايع معدني و فولاد.
7ـ برخورداري از زيرساختهاي مناسب جهـت توسعه صنعت، خدمـات برتر، گردشگري و بازرگاني نوين.
8 ـ سابقه ديرينه استان در امر تجارت و بازرگاني با عملكرد ملي و فرا ملي.
9ـ وجود تجربه ديرينه و مهارت در بهرهبردارانكشاورزي همراه با منابع و ذخاير ژنتيكيگياهيوجانوري متنوع و ارزشمند
10ـ قرارگرفتن در مركز تلاقي خطوط دادهها و زيرساختهاي ارتباطي، وجود توان و ظرفيت علمي و فني مناسب برايايجاد مركز مبادله دادهها ( (Gate Way, Data center
11ـ موقعيت خاص ژئوپليتيكي استان به عنوان محور پايدار امنيت ملي.
12ـ وجود منابع سرشار انرژي خورشيدي و وجود منابع باد.
13ـ وجود زمينههاي قانوني براي توسعه ورزش، نگرش مثبت جامعه به فعاليتهاي ورزشي، گرايش بخش خصوصي و تشكلهاي داوطلب غيردولتي (NGO) به سرمايهگذاري و خدماترساني در توسعه ورزش.
14ـ وجود زمينههاي تاريخي و اجتماعي مشاركتهاي مردمي در حوزههاي اجتماعي و گسترده بودن مؤسسات خيريه و سازمانهاي غيردولتي فعال.
ب ـ عمدهترين تنگناها و محدوديتهاي توسعه:
1ـ محدوديت شديد منابع آب از لحاظ كمي و كيفي.
2ـ مجاورت با كوير و داشتن آب و هواي خشك و بياباني توأم با خشكسالي.
3ـ وجود كانونهاي بحراني حساس به فرسايش عمدتاً بادي و حركت طوفان شنهاي روان.
4ـ پراكندگي و كوچك مقياس بودن سكونتگاههاي روستايي استان.
5 ـ آسيبپذيري كانونهاي زيست در مواجهه با سوانح طبيعي.
6 ـ وابستگي شديد منابع مالي بخش ورزش به درآمدهاي عمومي.
ج ـ مسائل اساسي استان:
1ـ تمركز بخش عمدهاي از فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي در شهر يزد و عدم توازن مطلوب در ساختار فضايي استان.
2ـ محدوديت منابع آب و عدم بهرهوري بهينه از منابع پايه به ويژه آب.
3ـ ناكافي بودن خطوط انتقال و شبکههاي توزيع انرژي و شبكههاي حمل و نقل متناسب با قابليتهاي توسعه.
4ـ ضعف آگاهي و فرهنگ عمومي در همراهي با تحولات نوين فنآوري در فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي.
5 ـ عدم تناسب موقعيتهاي شغلي با نيروهاي تحصيل كرده و متخصص استان.
6 ـ كمبود سرانههاي خدمات فرهنگي، تفريحي، ورزشي، فضاي سبز و مكان اوقات فراغت.
7ـ فقدان بازارهاي متشکل مالي و پولي به منظور پشتيباني از برنامههاي توسعه استان.
8 ـ افزايش سوانح رانندگي، تصادفات و بيماريهاي قلب و عروق، سرطانها، ديابت و...
9ـ ضعيف بودن فرهنگ پژوهش در جامعه و امكانات مراكز تحقيقاتي و پژوهشي متناسب با قابليتها و نيازهاي توسعه.
10ـ فقدان نظام شناسايي استعدادهاي ورزشي.
دـ هدفهاي بلندمدت:
باتوجه به قابليتها و تنگناها، توسعه استان برپايه توسعه صنعت و معدن، خدمات برتر (دانش محور) و كشاورزي با تأكيد بر كشت متراكم، آموزش عالي (منابع انساني)، بازرگاني نوين و گردشگري استوار خواهد بود بدين ترتيب اهداف بلند مدت توسعه استان عبارتند از:
1ـ دستيابي به توسعه و رشد مستمر و پايدار صنعت و معدن.
2ـ توسعه كيفي و ارتقاء بهرهوري در فعاليتهاي كشاورزي و دامداري.
3ـ رشـد و توسعه خـدمات برتر، تجارت الكترونيك و بازرگاني نوين در اسـتان با عملكرد ملي و فراملي.
4ـ توسعه صنعت گردشگري به ويژه در بعد فراملي.
5 ـ آمايش و توسعه پايدار منابع طبيعي، حفظ و احياء بهرهبرداري بهينه از منابع پايه.
6 ـ ارتقاء و بهبود شبكههاي زير بنايي و تاسيسات شهري و روستايي.
7ـ توسعه منابع انساني.
8 ـ تامين منابع مالي و توسعه سرمايهگذاري.
9ـ اعتلاء معرفت ديني، ارزشهاي فرهنگي و ويژگيهاي هويتي استان.
10ـ نهادينهسازي بهرهوري و افزايش آن در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
11ـ ارتقاء نقش ورزش در تأمين سلامت جسمي و روحي و تقويت توانمنديهاي افراد و گروههاي اجتماعي.
12ـ دستيابي به هدفهاي توسعه هزاره (M.D.G) در استان.
13ـ توانمندسازي بخش تعاوني براي ايفاي فعاليتهاي گسترده و اداره بنگاههاي اقتصادي بزرگ.
14ـ توسعه نقش و جايگاه زنان در سطوح تصميمسازي و تصميمگيري استان.
هـ ـ راهبردهاي بلند مدت توسعه:
1ـ توسعه كمي و كيفي فعاليتهاي صنعتي و شكلگيري خوشههاي صنعتي با رويكرد صنايع برتر صادراتي با تأكيد بر صنايع نساجي و صنايع دستي.
2ـ زمينهسازي براي تكميل و تجهيز مجتمعهاي معدني و صنايع جانبي و فرآوري معدن.
3ـ تكميل و توسعه زنجيره فولاد با توجه به ويژگيهاي ممتاز استان به عنوان قطب توليدات فولادكشور.
4ـ گسترش خدمات برتر در زمينه فناوري و اطلاعات و ارتباطات و آموزش عالي، فني و حرفهاي و خدمات تخصصي و فوق تخصصي درماني، فني و مهندسي، بازرگاني نوين و مركز سطح ملي تخليه و توزيع كالا.
5 ـ بهرهبرداري كامل از ظرفيتهاي تاريخي و طبيعي استان به منظور جذب گردشگران داخلي و خارجي.
6 ـ حفظ، احياء و بهرهبرداري مطلوب از آثار تاريخي و ميراث ارزشمند فرهنگي.
7ـ مديريت فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي در جهت تعادل بخشي به مراكز زيست.
8 ـ گسترش فعاليتهاي بيابانزدايي و تثبيت شنهاي روان در كانونهاي بحراني و تقويت فرهنگ همزيستي با كوير.
9ـ تحول فني در بخش كشاورزي به منظور افزايش ارزش افزوده و حضور در بازارهاي رقابتي.
10ـ ارائه خدمات كارشناسي و آموزشي و ترويجي از طريق مراكز تخصصي كشاورزي.
11ـ افزايش تحرك و توانمنديهاي فردي و اجتماعي و بهبود تغذيه و كاهش عوامل حادثهساز جهت حفظ و ارتقاء سطح سلامت.
12ـ توسعه اجتماعي و مشاركت مدني.
13ـ توزيع عادلانه درآمد و ثروت.
14ـ مديريت بهينه استحصال، انتقال و توزيع و بهرهبرداري منابع آب و كنترل دشتهاي بحراني و اصلاح الگوي مصرف آب با مشاركت فعال نهادهاي مردمي و بخشهاي غيردولتي.
15ـ گسترش و تجهيز شبكههاي زير بنايي، شبكههاي ارتباطي سريع و تاسيسات شهري.
16ـ پژوهش، آموزش و ترويج باورها و اعتقادات ارزشمند فرهنگي.
17ـ توسعه موسسات دانايي محور متناسب با محورهاي توسعه.
18ـ شناسايي و توسعه منابع جديد مالي.
19ـ كاهش ريسك سرمايهگذاري.
20ـ توسعه مديريت و كارآفريني.
21ـ ارتقاء و انتقال مهارتهاي فني و حرفهاي در كليه فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي.
22 ـ جلب و جذب سرمايههاي داخلي و خارجي.
23ـ ايجاد سازوكارهاي لازم و حمايت از افزايش بهرهوري در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
24ـ گسترش ورزشهاي پرورشي، همگاني، تفريحي، قهرماني و حرفهاي در استان.
25ـ گسترش استفاده از انرژيهاي تجديد شونده با تأكيد بر انرژي خورشيدي.
26ـ برقراري تعادل در الگوي استقرار جمعيت با متنوع سازي فعاليتهاي اقتصادي در محيطهاي روستايي.
27ـ ريشهكني فقر شديد و گرسنگي و بهرهمندي همگاني از مواهب توسعه اقتصادي و اجتماعي.
28ـ دستيابي همـگاني به آموزش ابـتدايي و ترويـج بهـبود برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان.
29ـ كاهش مرگ و مير مادران و كودكان.
30ـ مبارزه با بيماريهاي عمده (ايدز / H.I.V، سل، مالاريا و ...)
31ـ حمايت مؤثر از تشكيل و توسعه تعاونيها و ايجاد و گسترش شهركها و مجتمعهاي تعاوني.
32ـ بسترسازي براي افزايش مشاركت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي زنان در روند توسعه استان.
33ـ نهادينهكردن رويكرد مديريت عرضه و تقاضا و افزايش سطح آگاهي عمومي در مديريت بهينه مصرف آب.
34ـ ايجـاد زمينـههاي لازم بـراي جلب مشـاركت مردمي و بخش خصـوصـي در بهرهبرداري و مديريت آب.
35ـ گسترش پوشش بيمههاي اجتماعي و كاهش تلفات انساني در اثر حوادث.
شاخصهاي هدف كمّي در برنامه چهارم