سنـد ملي توسعه استان همدان
الف ـ اصليترين قابليتهاي توسعه
1ـ موقعيت مناسب جغرافيايي استان در غرب مياني كشور به عنوان محور ارتباطي مناطق مركزي با منطقه زاگرس و واقع شدن استان در كريدور شرقي ـ غربي و محور شمالغربي ـ جنوبغربي كشور.
2ـ جايگاه ويژه استان به عنوان يكي از قطبهاي گردشگري و موقعيت شهر همدان به عنوان يكي از شهرهاي فرهنگي ـ تاريخي كشور با اعتبار جهاني.
3ـ بهرهمندي از شرايط اقليمي متنوع و دشتهاي مستعد و قابليت لازم براي توليدات كشاورزي و فرآوردههاي دامي و امكان ايجاد و توسعه صنايع تبديلي مرتبط، با امكانات صادراتي (از قبيل سير، گردو و كشمش) و نيز فرآوردههاي دامي داراي ارزش صادراتي (نظير چرم و سالامبور) همراه با شبكه گسترده خدمات دامپزشكي.
4ـ برخورداري از معادن غني و متنوع سنگ داراي قابليت صادرات و توانايي ايجاد صنايع فرآوري دركانيهاي غيرفلزي.
5 ـ بهرهمندي از ظرفيت و پيشينه توليد صنايع دستي متنوع با قابليت صادراتي.
6 ـ بهرهمندي از شبكههاي مناسب تامين انرژي و به ويژه قرار گرفتن در مسير خط انتقال اتيلن از مبدا عسلويه به منطقه زاگرس.
7ـ برخورداري از شبكه مناسب راه و ترابري و فرودگاه بينالمللي، قرارگرفتن درمسير كريدور هوايي بينالمللي.
8 ـ برخورداري از توان ارائه خدمات برتر در زمينههاي آموزش عالي، فني ـ مهندسي با عملكرد ملي و درمان تخصصي و فوق تخصصي با عملكرد فرامنطقهاي.
9ـ توانايي تشكيل سرمايه توسط بخش خصوصي ناشي از روحيه ميل به پسانداز در مردم استان.
10ـ بالا بودن فرهنگ اجتماعي به دليل پيشينه طولاني شهرنشيني در استان.
11ـ برخورداري از مناطق حفاظت شده زيست محيطي و ذخاير ژنتيكي ارزشمند گياهي و جانوري در استان.
ب ـ عمدهترين تنگناها و محدوديتهاي توسعه
1ـ عدم تناسب منابع آب با نيازهاي استان به ويژه در رابطه با آب شرب و قابليتهاي توليد كشاورزي.
2ـ سرمايهگذاري ناكافي در بخشهاي اقتصادي و تجهيز نشدن ظرفيتهاي توليدي.
3 ـ مهاجرت نيروي ماهر و متخصص از استان.
4 ـ عدم تناسب شبكه راههاي زميني درون و برون استاني با ظرفيتهاي توسعه آن.
5 ـ كوچك مقياس بودن زمينهاي كشاورزي و غالببودن شيوه سنتي توليد در اكثر بهرهبرداريهاي كشاورزي و ساختار نامطلوب نظام بهرهبرداري كشاورزي در استان (پايين بودن ميزان بهرهبرداري ظرفيتهاي توليدي از دانش نوين و فناوريهاي جديد).
6 ـ عدم تعادل در توسعه يافتگي نواحي مختلف استان و تمركز شديد فعاليتهاي اقتصادي (به غير از كشاورزي) در مركز استان.
7ـ پايين بودن شاخصهاي توسعه انساني در مقايسه با ميانگين ملي.
8 ـ توسعه نيافتگي بخش صنعت به ويژه در زمينه صنايع بزرگ و مادر و نبودن زنجيرههاي توليد صنعتي و صنايع پايين دستي مرتبط در استان.
9ـ پايين بودن سطح مهارتهاي فني و حرفهاي نيروي انساني مولد.
ج ـ مسايل اساسي استان
1ـ افت شديد منابع آب زيرزميني در بيشتر دشتها و آلودگي بيش از حد منابع آبي استان.
2ـ بر هم خوردن تعادل در اكوسيستم منطقه ناشي از تخريب شديد منابع طبيعي.
3 ـ تبديل تدريجي اراضي كشاورزي به كاربريهاي غيركشاورزي.
4 ـ خروج سرمايه و نبودن انگيزه و فضاي مناسب براي حضور مبتكران، كارآفرينان و سرمايهگذاران در عرصههاي توليدي.
5 ـ نبودن شرايط و زمينـههاي منـاسب براي جذب و نگهـداشت نيروهاي ماهر و متخصص.
6 ـ بالا بودن تعـداد شهرهاي نوبنيـاد در استـان و فقـدان زيرساختها و خدمات مناسب شهري.
7ـ پايين بودن بهرهوري نيروي كار و درآمد سرانه استان در مقايسه با ميانگين كشور.
8 ـ نبود مديريت زيست محيطي در بخش صنعت و معدن استان.
د ـ هدفهاي بلندمدت
با توجه به قابليتها، تنگناها و محدوديتها و نيز مسايل اساسي توسعه استان بر پايه بخشهاي كشاورزي، گردشگري، صنعت و معدن (به ويژه صنايع تبديلي و سبك) و استفاده از ظرفيتهاي استان در بخشهاي خدمات برتر (خدمات علمي و پژوهشي و خدمات حمل و نقل و بازرگاني) با هدف ارتقاء سهم و نقش استان در فرآيند توسعه ملي متناسب با فعاليتهاي محوري استان امكانپذير خواهد بود؛ بدين ترتيب اهداف بلندمدت توسعه استان عبارتند از:
1ـ تامين آب متناسب با توسعه مراكز زيست و فعاليت.
2ـ حفاظت از منابع طبيعي و زيست بومهاي شكننده استان.
3ـ ارتقاء ظرفيتهاي توليد كشاورزي به ويژه محصولات دامي و توليدات با قابليت صادراتي.
4ـ رشد و توسعه بخش صنعت و معدن متناسب با قابليتها، ظرفيتها و مزيتهاي استان به ويژه در زمينه صنايع وابسته به كشاورزي و معدن.
5 ـ تجهيز و هدايت سرمايههاي داخلي و جذب سرمايههاي خارجي در فعاليتهاي اقتصادي استان.
6 ـ گسترش فعاليتهاي گردشگري در سطح ملي و فراملي.
7ـ جذب و حفظ نيروي انساني ماهر و متخصص متناسب با اولويتهاي توسعه.
8 ـ توسعه فعاليتهاي آموزش عالي و پژوهشي با توجه به قابليتهاي توسعه استان باعملكرد ملي و فراملي.
9ـ بهبود شاخصهاي توسعه انساني، حداقل تا سطح ميانگين ملي.
10ـ ارتقاء كيفـي صنـايع دستي استـان با هدف حضـور جـدي و موثر در بازارهاي فراملي.
11ـ ارتقاء بخشهاي حمل و نقل، فناوري اطلاعات و ارتباطات و تقويت نقش استان در تعاملات ملي ـ منطقهاي.
12ـ تقويت فعاليتهاي بازرگاني به ويژه در زمينه بازرگاني خارجي.
13ـ تمركززدايي خدماتي از شهر همدان در چارچوب نظام سلسله مراتب خدمات شهري و روستايي.
14ـ ارتقاء بخش انرژي در استان.
15ـ اعتلاي معرفت ديني، ارزشهاي فرهنگي و ويژگيهاي هويتي استان.
16ـ دستيابي به هدفهاي توسعه هزاره (M.D.G) در استان.
17ـ توانمندسازي بخش تعاوني براي ايفاي فعاليتهاي گسترده و اداره بنگاههاي اقتصادي بزرگ.
18ـ توسعه نقش و جايگاه زنان در سطوح تصميم سازي و تصميمگيري استان.
هـ ـ راهبردهاي بلندمدت
1ـ انتقال آب از حوزههاي پرآب استانهاي مجاور، همراه با بهرهبرداري بهينه از منابع آبي موجود در چارچوب مطالعات طرح جامع منابع آب.
2ـ يكپارچه سازي اراضي و ايجاد زمينههاي مناسب براي تشكيل واحدهاي بزرگ بهرهبرداري كشاورزي به همراه توسعه فعاليتهاي آموزشي و ترويجي و تحقيقاتي در اين بخش.
3ـ تغيير تدريجي شيوههاي سنتي توليد و اصلاح ساختار در فعاليتهاي بخش كشاورزي، استفاده از فناوريهاي نوين در اين بخش و استقرار نظامهاي بهرهبرداري كشاورزي مطلوب متناسب با شرايط استان از طريق ايجاد زمينههاي مناسب براي تشكلهاي توليدي و واحدهاي اقتصادي بهرهبردار.
4ـ جلوگيري از بهرهبرداري غيراصولي از منابع طبيعي و ايجاد تعادل بين دام و مرتع، حفاظت از ذخاير ژنتيكي و تنوع زيستي و حمايت از گونههاي گياهي و جانوري.
5 ـ تقويت و توسعه زيرساختها و خدمات گردشگري.
6 ـ ايجاد زمينههاي مناسب در بهرهبرداري از سرمايههاي داخلي و جلب سرمايههاي خارجي در فعاليتهاي اقتصادي استان.
7ـ گسترش فعاليتهاي صنعتي در زمينه صنايع واسطه و تبديلي كشاورزي، غذايي، صنايع فرآوري معدني غيرفلزي، قطعهسازي صنايع حمل و نقل، صنايع مصرفي بادوام، شيميايي، نساجي و پوشاك، بازيافت ضايعات و نيز بهرهگيري از روشهاي نوين استخراج در معادن.
8 ـ ارتقاء كيفيت، رقابتي كردن و بازاريابي محصولات صنايع دستي استان.
9ـ گسترش و تجهيز مراكز آموزش عالي و پژوهشي استان هم سطح با مراكز مهم آموزش عالي كشور و تقويت ارتباطات آن در سطح ملي و فراملي.
10ـ تجهيز و تقويت شبكههاي زيربنايي حمل و نقل و خدمات بازرگاني استان.
11ـ سازماندهي و ارتقاء كيفيت نهادهاي ارائهدهنده خدمات پشتيبان توليد.
12ـ سازماندهي سلسله مراتبي شبكهاي از شهرهاي متوسط و كوچك و تقويت و تجهيز شهرهاي نوبنياد با تاكيد بر نواحي شمال غربي استان.
13ـ ايجاد زمينههاي لازم و مناسب به منظور گسترش نهادها و بخشهاي غيردولتي (خصوصي و تعاوني) در زمينههاي تخصصي علمي، فني ـ مهندسي، هنري و فناوري اطلاعات و ارتباطات.
14ـ تشويق سرمايهگذاري بخشهاي عمومي و غيردولتي (خصوصي و تعاوني) درگسترش و ارتقاء كيفيت مراكز فرهنگي، هنري و ورزشي.
15ـ گسترش مراكز ارائه خدمات اجتماعي به ويژه آموزشي و بهداشتي در نواحي كمتر توسعهيافته و مراكز روستايي.
16ـ تجهيز و گسترش شبكههاي انرژي.
17ـ ارتقاء كيفي و كمي آموزشهاي فني و حرفهاي و مهارتي.
18ـ ريشهكني فقر شديد و گرسنگي و بهرهمندي همگاني از مواهب توسعه اقتصادي و اجتماعي.
19ـ دستيابي همگاني به آموزش ابتدايي و ترويج و بهبود برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان.
20ـ كاهش مرگ و مير مادران و كودكان.
21ـ مبارزه با بيماريهاي عمده (ايدز / H.I.V، سل ،مالاريا و ...).
22ـ حمايت مؤثر از تشكيل و توسعه تعاونيها و ايجاد و گسترش شهركها و مجتمعهاي تعاوني.
23ـ بسترسازي براي افزايش مشاركت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي زنان در روند توسعه استان.
24ـ نهادينهكردن رويكرد مديريت عرضه و تقاضا و افزايش سطح آگاهي عمومي درمديريت بهينه مصرف آب.
25ـ ايجاد زمينههاي لازم براي جلب مشاركت مردمي و بخش خصوصي در بهرهبرداري و مديريت آب.
26ـ گسترش پوشش بيمه هاي اجتماعي و كاهش تلفات انساني در اثر حوادث.
شاخصهاي هدف كمّي در برنامه چهارم