سنـد ملي توسعه استان فارس
الف ـ اصليترين قابليتهاي توسعه
1ـ نزديكي با كشورهاي حوزه خليج فارس و سابقه تاريخي مركزيت برقراري رابطه پولي، مالي و بيمه و مبادله كالا با آن كشورها و برخورداري از موقعيت مناسب جابهجايي كالا، مسافر و انرژي بين شمال و جنوب كشور و كشورهاي حوزه خليج فارس.
2ـ قابليت توسعه صنعتي استان بويژه در زمينههاي:
الف ـ برق، الكترونيك، فناوري اطلاعات(I.C.T.) با توجه به قطب بودن استان در كشور.
ب ـ وجود ميادين گاز طبيعي در مناطق آغاز و دالان، صنايع گاز، پتروشيمي و شيميايي، صنايع فرآوري مواد معدني سنگهاي تزئيني، صنايع تبديلي و تكميلي كشاورزي و صنايع مصرفي و واسطهاي.
ج ـ فراهم بودن زمينه ايجاد و توسعه تكنولوژيهاي نوين از جمله نانوتكنولوژي و HT.
3ـ برخورداري از پيشينه غني فرهنگي، هنري و تاريخي و جاذبههاي گردشگري فرهنگي و تاريخي منحصر به فرد، اكوتوريسم، امكان برگزاري جشنوارههاي مختلف در سطح داخلي و بينالمللي با توجه به شكلگيري منطقه ويژه علم، فناوري و پارك گفتگوي تمدنها در شهر شيراز.
4ـ جايگاه ممتاز شيراز به عنوان قطب همكار با تهران در تقسيم كار ملي، بويژه ارائه خدمات برتر، مانند: خدمات فوق تخصصي پزشكي و فني مهندسي و فرهنگي در سطح ملي و فراملي و قابليت اين شهر در جهت ايفاي نقش منطقهاي.
5 ـ برخورداري از شرايط اقليمي متنوع و منابع طبيعي و دشتهاي مستعد، منابع ژنتيكي و زيست محيطي با ارزش.
6 ـ برخورداري از قابليت توليد محصولات متنوع زراعي، باغي و دامي با رويكرد صادراتي.
7ـ همجواري با منطقه گاز پارس جنوبي، قابليت توسعه صنايع و خدمات پشتيبان فعاليت مرتبط با اين ميادين و تأمين نيروي انساني مورد نياز آن.
8 ـ وجود زميـنههاي قـانوني براي توسعه ورزش، نگرش مثبت جامعه به فعاليتهاي ورزشي، گرايش بخش خصوصي وتشكلهاي داوطلب غيردولتي (NGO) بهسرمايهگذاري و خدماترساني درتوسعه ورزش.
ب ـ عمدهترين تنگناها و محدوديتهاي توسعه
1ـ ضعف شبكههاي ارتباطي دروناستاني و بروناستاني و تأسيسات فرودگاهي و فقدان آزادراهها و راهآهن.
2ـ نازل بودن متوسط بارندگي و كمبود شديد منابع آب و تأسيسات مورد نياز.
3ـ ضعف شديد تأسيسات زيربنايي، بويژه شبكه راههاي اصلي و پايانهها.
4ـ ضعف شبكههاي توزيع و انتقال سوخت و انرژي.
5 ـ كمبود تأسيسات شهري و خدماتي بويژهگردشگري، فرهنگي، هنري، بازرگاني، آموزش عالي متناسب با قابليتهاي استان.
6 ـ نبود زمينههاي مناسب براي جذب سرمايههاي داخلي و خارجي بويژه در بخش صنعت.
7ـ پراكندگي نقاط زيست و فعاليت در عرصه استان.
8 ـ مخاطرات ناشي از سوانح طبيعي بويژه خطر بروز سيل، خشكسالي و زلزله و نبود سازمان امداد استان.
9ـ غالب بودن وجه توليد سنتي و عشايري در توليد كشاورزي و دامداري.
10ـ ضعف مهارتهاي فني و حرفهاي و تخصصي در نيروي كار.
11ـ وابستگي شديد منابع مالي بخش ورزش به درآمدهاي عمومي.
ج ـ مسائل اساسي استان:
1ـ برداشت بيرويه از منابع آبهاي زيرزميني، افت سطح آبها، گسترش شوري خاك و تخريب محيط زيست و منابع طبيعي.
2ـ فرسودگي و كهنگي ماشينآلات در واحدهاي صنعتي استان.
3ـ دگرگـوني بافت فرهـنگي ـ فيزيكي نامتناسب شهر شيراز به دليل مهاجرت بيرويه.
4ـ كمتوجهي بهموقعيت و اهميت استان فارس بويژه شهر شيراز در تصميمگيريهاي توسعه كشور.
5 ـ پراكندگي مراكز زيست و فعاليت و عدم تعادل دروني در فرآيند توسعه نواحي مختلف استان.
6 ـ بيتوجهي به حفظ و نگهداري آثار باستاني و ميراث تاريخي و فرهنگ پذيرش جهانگردان خارجي.
7ـ كوچك بودن قطعات اراضي كشاورزي و مشكل اسناد اين اراضي.
8 ـ عدم توجه كافي به آلودگيهاي منابع آب (بويژه رودخانههاي كروسيوند) و هواي شهر شيراز.
9ـ فقدان نظام شناسايي استعدادهاي ورزشي.
10ـ ناكافي بودن تأسيسات زيربنايي، مهار، انتقال و مصرف آب.
د ـ اهدف بلند مدت توسعه استان
با توجه به قابليتها و تنگناها، توسعه استان برپايه توسعه هماهنگ بخشهاي كشاورزي، صنعت، گردشگري، بازرگاني و خدمات برتر در سطوح ملي و فراملي، استوار خواهد بود. هدفهاي بلند مدت توسعه استان عبارتند از:
1ـ توسعه صنايع نوين (HT).
2ـ توسعه صنعتي استان در طيف وسيعي از زنجيرههاي صنعتي با توجه به موقعيت منطقهاي، زمينههاي علمي فرهنگي و قابليتهاي طبيعي استان با توجه به جهت گيري صادراتي.
3ـ توسعه قابليتهاي فناوري در محدودههاي برگزيده صنعتي استان.
4 ـ توسعه صنايع تبديلي و تكميلي بخش كشاورزي.
5 ـ توسعه و تقويت صنايع دستي با تكيه بر منابع بومي و ارتقاء كيفيت آنها.
6 ـ تقويت و توسعـه صنعـت گردشـگري، بويژه توريسـم فرهنگي ـ تاريخي و اكوتوريسم. .
7ـ افزايش ضريب مكانيزاسيون در بخش كشاورزي.
8 ـ توسعه، حفظ، احياء و استفاده بهينه از منابع پايه آب و خاك و پوشش گياهي و تقويت يكپارچهنگري مديريت منابع طبيعي و محيط زيست در جهت ايجاد توسعة پايدار.
9ـ افزايش بهرهوري فعاليتهاي كشاورزي و توسعه و گسترش سطح زيركشت محصولات با ارزش افزوده بالا (گلخانهاي) ـ سيستم مدار بسته پرورش ماهي با تأكيد بر جهتگيري صادراتي.
10ـ توسعه و ارتقاء شبكههاي ارتباطي با قطبها و مراكز توسعه درون و برون استاني و پايانههاي حمل و نقل كالا و مسافر.
11ـ تقويت و توسعه مبادلات تجاري و مالي با خارج از كشور، بويژه كشورهاي حوزه خليج فارس.
12ـ ارتقاء كيفي و توسعه موزون فعاليتهاي بخش خدمات در استان با تأكيد بر خدمات برتر پزشكي، علمي، فني و مهندسي، بازرگاني در شهر شيراز با جهتگيري صادراتي.
13ـ ارتقاء سرمايه انساني و آموزشهاي فني و حرفهاي و تقويت بهرهگيري از سازمانهاي غيردولتي (N.G.O) در بخشهاي محوري توسعه استان.
14ـ جلب جريانهاي سرمايه در جهت تغيير ساختار توليدي استان و همپيوندي با بازارهاي جهاني.
15ـ برنامهريزي براي تعادل بخشي به نظام سكونت، جمعيت و فعاليت در پهنه استان فارس.
16 ـ اعتلاء معرفت ديني، ارزشهاي فرهنگي و ويژگيهاي هويتي استان.
17ـ نهادينهسازي بهرهوري و افزايش آن در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
18ـ ارتقاء نقشورزش در تأمين سلامت جسمي و روحي و تقويت توانمنديهاي افراد و گروههاي اجتماعي.
19ـ دستيابي به هدفهاي توسعه هزاره (M.D.G) در استان.
20ـ توانمندسازي بخش تعاوني براي ايفاي فعاليتهاي گسترده و اداره بنگاههاي اقتصادي بزرگ.
21ـ توسعه نقش و جايگاه زنان در سطوح تصميمسازي و تصميمگيري استان.
هـ ـ راهبردهاي بلند مدت توسعه
1ـ گسترش صنايع برق، الكترونيك، فناوري اطلاعات و ارتباطات(ICT) و بسترسازي ايجاد صنايع نوين (نانوتكنولوژي، بيوتكنولوژي).
2ـ بسترسازي ايجاد صنايع گاز، پتروشيمي و شيميايي و معدني و صنايع وابسته و پايين دست آنها.
3ـ تقويت و گسترش واحدهاي صنايع غذايي، آشاميدني، دارويي و صنايع تبديلي كشاوزي و دامي.
4ـ بسترسازي براي ايجاد صنايع انرژي بر در استان با توجه به ذخاير عظيم گاز در جنوب فارس و منطقه پارس جنوبي و توليد هرچه بيشتر برق در استان با توجه به نزديك بودن منابع گاز.
5 ـ مهار حداكثر روان آبها و اعمال مديريت بهينه در عرضه و تقاضاي آب با اولويت آبخوانهاي با بيلان منفي و توسعه شبكههاي آبياري.
6 ـ تكميل زنجيرههاي توليد صنعتي، متناسب با قابليت صنعتي استان و پيوند بنگاههاي كوچك به واحدهاي بزرگ صنعتي.
7ـ كمك به ايجاد و راه اندازي بازارهاي منطقهاي، ساماندهي تجارت كالا و توسعه صادرات استان.
8 ـ بسترسازي براي ايجاد و توسعه پاركها و شهركهاي علمي، صنعتي و فناوري و تقويت رابطه مراكز توليدي با مراكز علمي و تحقيقاتي و برپايي كريدور علمي و فنآوري و بازاردانايي.
9ـ استفاده از شيوههاي نوين بهرهبرداري كشاورزي و توسعه مهارتهاي حرفهاي بهرهبرداران و توليدكنندگان با اعمال روشهاي نوين مديريت مزرعه و واحدهاي صنعتي دامداري مبتني بر افزايش بهرهوري عوامل و نهادههاي توليد.
10ـ بهرهگيري از مشاركت بخشهاي خصوصي ـ تعاوني و سازمانهاي غيردولتي (N.G.O) در حفظ منابع طبيعي استان.
11ـ توسعه روشهاي بيولوژيكي و غيرشيميايي در جهت كنترل آفات و بيماريهاي گياهي و دامي با تأكيد بر محصولات صادراتي.
12ـ ايجاد بسترهاي لازم براي صدور خدمات برتر پزشكي، فني و مهندسي، فرهنگي و علمي بويژه به كشورهاي حوزه خليج فارس.
13ـ ايجاد زير ساختهاي لازم و متناسب با عملكرد شهر شيراز به عنوان يكي از مهمترين قطبهاي فرهنگي ـ تاريخي كشور.
14ـ بهسازي و توسعه خدمات زيربنايي، بويژه شبكههاي ارتباطي زميني و هوايي استان.
15ـ ساماندهي نواحي حاشيه نشين شهرها.
16ـ جلب سرمايهگذاري داخلي و خارجي و گسترش تعامل فعال با بازارهاي جهاني.
17ـ ساماندهي صنايع دستي به منظـور ارتقـاء كيفيت اين صنـايع با تأكيد بر جنبههاي صادراتي.
18ـ ساماندهي كوچ و اسكان عشاير.
19ـ زمينهسـازي و ايجاد تسهيلات براي توسعـه و تقويت فعاليـتهاي صنعت گردشگري.
20ـ تقويت زمينههاي مناسب فرهنگي در راستاي جذب و پذيرش جهانگردان.
21ـ توسعه سيستمهاي پايش مستمر منابع آلودهكننده محيط زيست استان.
22ـ بهينهسازي سازمان فضايي استان.
23ـ ايجاد سازوكارهاي لازم و حمايت از افزايش بهرهوري در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
24ـ گسترش ورزشهاي پرورشي، همگاني، تفريحي، قهرماني و حرفهاي در استان.
25ـ ريشهكني فقر شديد و گرسنگي و بهرهمندي همگاني از مواهب توسعه اقتصادي و اجتماعي.
26ـ دستيابي همگاني به آموزش ابتدايي و ترويج و بهبود برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان.
27ـ كاهش مرگ و مير مادران و كودكان.
28ـ مبارزه با بيماريهاي عمده (ايدز / H.I.V، سل، مالاريا و ...).
29ـ حمايت مؤثر از تشكيل و توسعه تعاونيها و ايجاد و گسترش شهركها و مجتمعهاي تعاوني.
30ـ بسترسازي براي افزايش مشاركت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي زنان در روند توسعه استان.
31ـ نهادينهكردن رويكرد مديريت عرضه و تقاضا و افزايش سطح آگاهي عمومي در مديريت بهينه مصرف آب.
32ـ ايجاد زمينههاي لازم براي جلب مشاركت مردمي و بخشخصوصي در بهرهبرداري و مديريت آب
33ـ گسترش پوشش بيمههاي اجتماعي و كاهش تلفات انساني در اثر حوادث.
شاخصهاي هدف كمّي در برنامه چهارم