عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.
مصوبه‌‌ مورخ 1384/1/1

سنـد ملي توسعه استان اصفهان

الف ـ اصلي‌ترين قابليت‌هاي توسعه
1ـ موقعيـت مكـاني ويـژه استـان (قرار گرفتـن استـان در مسيـر راه‌هاي ترانزيتـي شمال ـ جنوب ‌و شرق ـ غرب و همجواري با 8 استان ديگر).
2ـ وجود پتانسيل‌هاي قوي كارآفريني روبه رشد در بخش‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي.
3ـ وجود نواحي پتانسيل‌دار معدني (بهره‌مندي از منابع سرشار معادن فلزي، غيرفلزي و سنگهاي تزييني ـ ساختماني و ساير كاني‌هاي داراي ارزش افزوده بالا.
4ـ وجود منابع مالي سرريز حاصل از سرمايه‌گذاري‌هاي گذشته.
5 ـ برخورداري از جاذبه‌هاي گردشگري گوناگون تاريخي، طبيعي و انسان ساخت با ارزش ملي و فراملي به عنوان يك قطب مهم گردشگري كشور.
6 ـ وجود مزيت‌هاي فرهنگي اعم از ميراث غني مكتوب تاريخي، آثار ارزشمند هنري، معماري و شهرسازي،‌ هنرمندان و انديشمندان فرهنگي مؤثر بر تعاملات در سطح كشور و جهان.
7 ـ وجود پتانسيل‌ها و زيرساختهاي نسبتاً توسعه‌يافته محرك فعاليتهاي اقتصادي (راه،‌ شبكه انتقال انرژي برق، خطوط انتقال گاز و نفت، شبكه مخابراتي، شبكه بانكي و ...)‌.
8 ـ وجود مؤلفـه‌هاي اجتماعي تسريع‌كننده مناسبـات اقتصـادي و اجتمـاعي (سيستم‌هاي مالي غيررسمي قوي، اخلاق حرفه‌اي، اصناف داراي تجربه غني، نهادهاي اجتماعي خود ضابطه‌مند غير رسمي، ظرفيت‌هاي علمي و تخصصي و ...).
9ـ وجود منابع طبيعي و اقليمي متنوع، خاك مستعد، گونه‌هاي زيستي متنوع دامي و امكان توسعه كشت محصولات داراي مزيت نسبي به عنوان محرك فعاليت‌هاي اقتصادي (با تأكيد ويژه بر بخش كشاورزي و محيط زيست).
10ـ وجود سرمايه‌هاي انساني (ظرفيت‌هاي علمي، فني، تخصصي و مديريتي و ... ) انباشته شده به عنوان مكمل فعاليت‌هاي سرمايه‌گذاري در راستاي اقتصاد دانايي محور.
11ـ وجود دانشگاه‌هاي مادر تخصصي و مراكز متعدد آموزش عالي و مؤسسات تحقيقاتي به عنوان مراكز توليدعلم و فن‌آوري.
12ـ وجود بخش غيردولتـي (تعـاوني و خصـوصي) توانمنـد زمينه‌سـاز جذب سرمايه‌گذاري خارجي.
13ـ استقرار واحدهاي بزرگ صنعتي داراي اهميت ملي نظير مجتمع فولاد مباركه، ذوب‌آهن و ... در استان.
14ـ توانمنديهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي زنان به عنوان بخش عمده‌اي از منابع سرمايه‌هاي انساني استان.
15 ـ نقش برجسته استان در توليد، ذخيره و انتقال انرژي در كشور.
16 ـ همجواري با حوزه منابع تأمين آب زاگرس و امكان توسعه و بهره‌برداري از آن به عنوان منابع بالقوه و بالفعل تأمين آب مورد نياز صنايع و دشت مركزي اصفهان.
17ـ وجود توانمندي قوي در زمينه رشته‌هاي صنايع دستي.
18ـ وجود زمينه‌هاي قانوني براي توسعه ورزش، ‌نگرش مثبت جامعه به فعاليت‌هاي ورزشي،‌گرايش بخش خصوصي ‌و تشكل‌هاي داوطلب غيردولتي (NGO) به سرمايه‌گذاري و خدمات رساني در توسعه ورزش.
19ـ وجود زمينه‌هاي تاريخي و اجتماعي مشاركت‌هاي مردمي در حوزه‌هاي اجتماعي و گسترده بودن مؤسسات خيريه و سازمان‌هاي غيردولتي فعال.
ب ـ عمده‌ترين تنگناها و محدوديت‌هاي توسعه
1ـ عدم تناسب ظرفيت شبكه‌هاي حمل و نقل (زميني، ريلي و هوايي).
2ـ ناكافي بودن امكانات و تأسيسات و تجهيزات مورد نياز بازرگاني (انبار، سيلو، بارانداز و ...).
3ـ كمبود تأسيسات و تجهيزات گردشگري و مراكز اقامتي.
4ـ وجود موانع اجتماعي ـ فرهنگي در توسعه فعاليت‌هاي گردشگري.
5 ـ فقدان زيرساخت‌هاي نرم‌افزاري و سخت افزاري مناسب در زمينه فعاليت‌هاي گردشگري استان.
6 ـ كمبود سيستم‌هاي حمايتي (زيربناهاي مكمل)، ماشين‌آلات و ادوات كشاورزي و صنايع پيشيني و تبديلي كشاورزي جهت هدايت و تكميل زنجيره توليد به منظور ايجاد ارزش افزوده بالاتر.
7ـ عدم وجود بسترهاي مناسب جهت تلفيـق و هم افزائي مؤلفـه‌هاي سرمايه اجتماعي براي تسريع در روند توسعه استان.
8 ـ فقدان فناوري مناسب و مطابق با استانداردهاي جهاني براي رقابت در بازارهاي خارجي در فعاليت‌هاي اقتصادي و اجتماعي استان.
9ـ توزيع نامتعادل منابع اقليمي و طبيعي محرك فعاليت‌هاي اقتصادي در پهنه استان.
10ـ محدوديت كمي و كيفي منابع آب سطحي و زيرزميني.
11ـ كمبود نزولات آسماني،‌ دوره خشكسالي طولاني و پراكنش نامناسب و مكاني بارش‌ها و پايين بودن راندمان آبياري.
12ـ‌كويري و بياباني بودن گستره وسيعي از استان و روند رو به افزايش آن.
13ـ فقدان نهادهاي خودانگيخته غيردولتي براي اجرائي نمودن ايده‌هاي خلاق و ايجاد ارتباط دانش و فن.
14ـ عدم وجود فضاهاي قانوني مناسب و امن جهت جذب سرمايه.
15ـ وجود انحصار دولتي در فعاليت‌هاي اقتصادي.
16ـ نارسايي سازوكارهاي حقوقي پشتيبان فعاليت‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي.
17ـ عدم تناسب نهادهاي پولي و مالي و سازوكارهاي مرتبط با نيازهاي كارآفريني.
18ـ كمبود زيرساخت‌هاي مؤثر در پي جويي و شناسايي كاني‌هاي معدني.
19ـ فقدان ساز و كار مناسب جهت هدايت منابع مالي سرريز به سرمايه‌گذاري در استان.
20ـ وابستگي شديد منابع مالي بخش ورزش به درآمدهاي عمومي.
ج ـ مسائل اساسي استان
1ـ آلودگي‌هاي شديد آب، هوا و خاك و ساير مشكلات زيست محيطي در منطقه مركزي استان و كلانشهر اصفهان.
2ـ در معرض خطر قرار داشتن آثار باستاني ابنيه و بافته‌هاي تاريخي و جاذبه‌هاي گردشگري و كمبود سرمايه‌هاي لازم براي حفظ، احياء و گسترش آنها.
3ـ كمبود فضاهاي فرهنگي و هنري (موزه‌ها، تالارها و پژوهشكده‌هاي هنري و فرهنگي و ...) متناسب با نيازها و قابليت‌هاي استان.
4ـ در معرض خطر قرار داشتن ميراث فرهنگي، هنرها و آثار هنري و صنايع دستي.
5 ـ ايفا نشدن نقش دولت به عنوان تسهيل‌گر ساز و كارهاي اقتصادي.
6 ـ عدم تناسب عرضه منابع انساني متناسب با نيازهاي بازار كار.
7ـ فقدان روش‌هاي كاربردي در جهت استفاده از سرمايه انساني و مرتبط نمودن سرمايه‌هاي اقتصادي و انساني.
8 ـ افزايش ناهنجاري‌هاي اجتماعي و خلاء پرورش استعدادهاي جوان.
9ـ ناكافي بودن شبكه‌هاي آبرساني در دشت‌ها، بهره‌برداري غيراصولي از منابع آب، پائين بودن راندمان آبياري و كارانبودن سيستم‌هاي آبرساني.
10ـ عدم رشد كافي سرمايه‌گذاري در بخشهاي اقتصادي و در نتيجه عدم تعادل در عرضه و تقاضاي نيروي كار و افزايش بيكاري.
11ـ نامتوازن بودن توزيع امكانات زيربنايي و اقتصادي در پهنه استان به ويژه مناطق غربي و شرقي و توسعه نيافتگي و فقر اقتصادي اين مناطق.
12ـ استفاده نامناسب و بيش از ظرفيت استان (جنگل و مرتع و ...)‌.
13ـ عدم تناسب نرخ روبه رشد زنان تحصيلكرده جوياي كار با فضا و ديدگاه حاكم بر بازار كار.
14ـ تكميل نبودن زنجيره‌هاي توليد در بخش معدن و كشاورزي (صنايع فرآوري و مواد معدني و صنايع تبديلي كشاورزي).
15 ـ عدم كارآيي تقسيمات كشوري در راستاي ايجاد توازن مناطق استان.
16ـ كمبود منابع آب لازم براي توسعه فعاليتهاي صنعتي و كشاورزي.
17ـ كاهش منابع ذخاير آبي و بحراني شدن وضعيت سفره‌هاي آب زيرزميني.
18ـ نبود مديريت يكپارچه در امر مديريت شهري جهت تحقق طرح‌هاي مصوب شهري و منطقه‌اي.
19ـ عدم تعادل و توازن در برخورداري از خدمات اجتماعي، زيربنايي و... در شهرهاي استان.
20ـ عدم تناسب توزيع فضايي جمعيت و فعاليتها با توانهاي اكولوژيكي.
21ـ تخريب شديد منابع طبيعي و زيست محيطي.
22ـ تمركز جمعيت و فعاليتهاي اقتصادي در منطقه مركزي به‌ويژه‌كلان‌شهر اصفهان.
23ـ كوچك و پراكنده بودن اراضي كشاورزي و تبديل اراضي مستعد كشاورزي حاشيه شهرها به ساخت و ساز.
24ـ فقدان نظام شناسايي استعدادهاي ورزشي.
د ـ هدف‌هاي بلند مدت
با توجه به قابليتها، تنگناها و سطح توسعه يافتگي استان، توسعه آن چند وجهي بوده و برپايه توليد و توسعه علم و فن‌آوري در فعاليتهاي مختلف اقتصادي و اجتماعي (كشاورزي، گردشگري، صنعت و خدمات برتر) و بازرگاني نوين و افزايش سهم استان در تعاملات ملي و فراملي استوار خواهد بود. بدين‌ترتيب اهداف بلند مدت توسعه استان عبارتند از:
1ـ ارتقـاء نقش و سهم استان در تحقـق اهداف و سياستهاي توسعـه ملي و دستيابي به رشد اقتصادي مستمر.
2ـ ارتقاء شاخص‌هاي زيست محيطي استان در جهت تحقق توسعه پايدار.
3ـ دستيابي به رقابت‌پذيري مطلوب در عرصه‌هاي اقتصادي ملي و بين‌المللي در زمينه فعاليت‌هاي محوري توسعه استان.
4ـ تبديل ‌استان به يكي از كانون‌هاي اصلي توليد دانش و فن‌آوري برتر و نوين در سطح كشور.
5 ـ ارتقاء نقش فرهنگي، علمي و هنري در تعاملات ملي و بين‌المللي.
6 ـ تقويت و تجهيز صنعت گردشگري در سطح استانداردهاي بين‌المللي و تبديل استان به عنوان قطب گردشگري كشور.
7ـ دگرگوني ساختار فعاليتهاي صنعتي، توسعه‌ صنايع ‌با فن‌آوري بالا و غير آلاينده و تكميل زنجيره‌ها و خوشه‌هاي صنعتي ‌و بهره‌‌برداري از قابليت‌هاي‌ معدني ‌و صنايع فرآوري معدني.
8 ـ توسعه صدور خدمات فني، مهندسي، ‌تخصصي درماني و دانش محور.
9ـ توسعه پايدار، ارتقاء سطح فن‌آوري كشاورزي، ‌گسترش كشتهاي گلخانه‌اي و صنايع تكميلي و تبديلي مرتبط با بخش كشاورزي.
10ـ حفظ، اصلاح، ‌احياء و بهره‌برداري بهينه از منابع پايه،‌ ذخاير ژنتيكي و منابع طبيعي.
11ـ تأمين مواد غذايي با كيفيت با توجه به رشد جمعيت.
12ـ تأمين و انتقال آب و بهره‌برداري اصولي از آن در فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي با توجه به اولويت شرب، ‌محيط زيست، ‌صنعت و كشاورزي.
13ـ تقويت و گسترش شبكه‌هاي حمل و نقل متناسب با شرايط توسعه.
14ـ ايجاد،‌ توسعه و ارتقاء مشخصات محورهاي ارتباطي استان.
15ـ ساماندهي فضـايي فعـاليت‌ها و استقرار جمعيت در مجمـوعة شهري اصفهـان با رعايت ملاحظات زيست محيطي.
16ـ اعتلاء‌ معرفت ديني و ارتقاء و حفظ ارزش‌هاي فرهنگي و ويژگي‌هاي هويتي و متناسب‌سازي زمينه‌هاي گذران اوقات فراغت براي اقشار مختلف جامعه.
17ـ ايجاد تعادل در توزيع امكانات و زيربناهاي اقتصادي در پهنه جغرافيايي استان.
18ـ توسعه متوازن كانون‌هاي جمعيت شهري، روستايي و عشايري.
19ـ فراهم نمودن زمينه‌هاي مشاركت عموم مردم در فرآيند توسعه استان به ويژه زنان و جوانان.
20ـ تقويت نقش بين‌منطقه‌اي استان و پذيرش نقش محوري در زمينه مسائل‌امنيتي و اضطراري با توجه به مركزيت جغرافيايي استان در سطح كشور.
21ـ تحكيم پايه‌هاي فرهنگي و توجه به‌تحولات نگرش در سياست‌گذاري‌هاي مرتبط.
22ـ تربيت و پرورش انسان ماهر، دانا، خلاق، نوآور، كارآفرين، ‌توانمند و مشاركت‌جو در فرآيندهاي توليدي،‌ اجتماعي و فرهنگي.
23ـ ارتقاء سطح خدمات بازرگاني به عنوان مكمل فعاليتهاي توليدي و سرمايه‌‌گذاري.
24ـ نهادينه‌سازي بهره‌وري و افزايش آن در بخش‌هاي اقتصادي و عوامل توليد.
25 ـ‌ ارتقاء نقش ورزش در تأمين سلامت جسمي و روحي و تقويت توانمنديهاي افراد و گروههاي اجتماعي.
26ـ دست‌يابي به هدف‌هاي توسعه هزاره (M.D.G) در استان.
27ـ توانمندسازي بخش تعاوني براي ايفاي فعاليت‌هاي گسترده و اداره بنگاه‌هاي اقتصادي بزرگ.
28ـ توسعه نقش و جايگاه زنان در سطوح تصميم‌سازي و تصميم‌گيري استان.
هـ ـ راهبردهاي بلندمدت توسعه
1ـ ارتقـاء نقش بخـش غيـردولتـي (تعـاونـي و خصـوصـي) در تصميـم‌سـازي و تصميم‌گيري‌ها متناسب با سهم اين بخش در فعاليتهاي اقتصادي.
2ـ بهره‌گيري از مديريت شايسته و هماهنگ در بخش‌هاي خصوصي، عمومي، دولتي و تعاوني در فعاليت‌هاي اقتصادي و به كارگيري مطلوب سرمايه انساني.
3ـ ايجاد سازوكارهاي مناسب حقوقي و قضايي براي حمايت ويژه از كارآفرينان.
4ـ انجام هزينه‌هاي زيربنايي و اجرايي سياستهاي مشوق جهت كاهش هزينه‌هاي سرمايه‌گذاري بخش خصوصي و تعاوني.
5 ـ واگذاري امور مربوط به تدوين ضوابط و نظارت در زمينه‌هاي حرفه‌اي به‌نهادهاي صنفي و مدني.
6 ـ همسان‌سازي ضوابط و مقررات براي فعاليتهاي اقتصادي دولتي، خصوصي و تعاوني در امور غيرحاكميتي.
7ـ پالايش و بازنگري در قوانين محدودكننده، هزينه‌افزا و ناهمگون در زمينه جذب سرمايه خارجي.
8 ـ گسترش فنون نوين تجارت و بازرگاني در فضاي الكترونيكي.
9ـ افزايش كارآيـي دولت در راستـاي كاهش هزينـه‌هاي مبـادلـه در فعاليتهـاي اقتصادي.
10ـ تقويت زمينه‌هاي حقوقي و اجرائي در جهت سازماندهي نهادهاي غيردولتي و تعاوني‌هاي توليدي و خدماتي و حضور سازمان يافته آنان در مراجع سياستگذاري و تصميم‌گيري استان.
11ـ حذف و ممانعت از شكل‌گيري انحصارات در فعاليتهاي اقتصادي (به استثناي انحصار طبيعي).
12ـ بسترسازي جهت انتقال تكنولوژي روزآمد.
13ـ رقابتي نمودن فعاليت‌هاي آموزشي و پژوهشي در مؤسسات آموزش عالي.
14ـ تشكيل واحدهاي مشاوره (فني و مهندسي، مديريت، فرهنگي و ورزشي، بازاريابي و...) و همچنين واحدهاي تحقيق و توسعه در مناطق صنعتي.
15ـ تقويت نقش استان به عنوان يكي از كانون‌هاي اصلي فرهنگي، ‌هنري و علمي و مركزيت برگزاري همايش‌ها و رويدادها در سطوح ملي و فراملي.
16ـ تجهيز ‌شهر ‌اصفهان به كانون‌هاي اصلي فرهنگي‌، ‌هنري و علمي به عنوان مركزيت برگزاري همايشها و رويدادها در سطوح ملي و فراملي.
17ـ توسعه، تجهيز و تقويت مناطق مستعد و عرصه‌هاي مختلف گردشگري.
18ـ ارتقاء سطح مديريت، معرفي و بازاريابي جاذبه‌هاي گردشگري استان در ابعاد ملي و فراملي.
19ـ حفظ ،‌ احياء و ساماندهي آثار و ابنيه فرهنگي و تاريخي.
20ـ تجهيز و گسترش الزامات شناسايي و پي‌جويي كاني‌هاي معدني با ارزش افزوده بالا.
21ـ تجهيز مجموعه شهري اصفهان به نظام آموزشي و تحقيقاتي كارآمد و مجتمع‌هاي پژوهشي، فن‌آوري آموزش و خدمات تخصصي درماني، توليدي، بازرگاني در تعامل همه جانبه با سطوح ملي و فراملي.
22ـ افزايش بهره‌وري فعاليتهاي كشاورزي توسعه آبزي‌پرور در مناطق مستعد استان، گسترش صنايع تبديلي و روش‌هاي نوين بهره‌برداري در بخش كشاورزي در مناطق مستعد استان.
23ـ حفظ‌وتوسعه محدوده‌هاي زيست‌محيطي و تثبيت شن‌هاي روان و جلوگيري ازعوامل بيابانزايي.
24 ـ ممنوعيت تغييركاربري‌ و محدوديت بارگذاري صنايع آلاينده و غيرمرتبط در نواحي كشاورزي.
25ـ جهت گيري به سمت ايجاد زيربناها و تجهيز و نوسازي در بخش كشاورزي.
26ـ به كارگيري روشهاي مؤثر جهت كاهش آلودگي منابع آب و خاك.
27 ـ حفظ، ‌احياء و توسعه عرصه‌هاي مرتعي و جنگلي، جلوگيري از پيش روي كوير و بيابان‌زايي و ايجاد تعادل دام و مرتع جهت جلوگيري از تخريب مراتع و منابع طبيعي استان.
28ـ به كارگيري فن‌آوري روزآمد نظير نانوتكنولوژي و بيوتكنولوژي در كشاورزي و صنعت.
29ـ انتقال آب از حوضه‌هاي مجاور در چارچوب ظرفيت حوزه‌هاي آبريز و بهره‌برداري مطلوب از آبهاي سطحي و تقويت منابع آبهاي زيرزميني با اولويت آبخوان‌هاي با بيلان منفي، كنترل و ذخيره‌سازي آبهاي سطحي با استفاده از روشهاي مناسب و در نظر گرفتن شرايط پايين دست.
30ـ كنترل و كاهش تدريجي بهره‌برداري از منابع آبهاي زيرزميني در دشت‌هاي ممنوعه.
31ـ اصلاح الگوي مصرف آب در فعاليتهاي مختلف اقتصادي.
32ـ توسعه، تقويت و تجهيز فعاليت‌هاي اقتصادي، زيرساخت‌ها، تسهيلات و خدمات شهري با اولويت شهرهاي متوسط و كوچك مستعد با هدف توازن توسعه در پهنه استان.
33ـ سياستگذاري براي هدايت منابع سرريز حاصل از سرمايه‌گذاري شركتهاي دولتي در مناطق كمتر توسعه‌يافته استان.
34ـ ايجاد زمينه‌هاي مناسب جهت توسعه مشاركت مردمي در تشكل‌هاي اجتماعي و فرهنگي.
35ـ ايجاد و توسعه واحدهاي صنعتي كوچك و متوسط با تأكيد بر هم پيوندي با صنايع بزرگ و استراتژيك و توسعه صنايع فلزي و ريخته‌گري، ‌معدني، شيميايي، پايين دست پتروشيمي، ماشين‌سازي و ساخت تجهيزات و فولاد آلياژي.
36ـ ارتقاء ظرفيت شبكه‌هاي ارتباطي با استانهاي همجوار (اعم از زميني، ريلي و هوايي).
37ـ ايجاد و توسعه مراكز پژوهشي،‌ تحقيقاتي و طراحي مهندسي در راستاي هم‌پيوندي بين نيازهاي صنعت و نتايج تحقيقات براساس محوريت تقاضاي صنايع.
38ـ نوسازي فرآيند داخلي و نظام‌هاي آموزشي با تأكيد بر پرورش، اخلاقيات، ‌روحيه جستجوگري و خلاقيت.
39ـ پيش بيني برنامه‌هاي مناسب جهت بكارگيري امكانات و ظرفيت‌هاي استان با توجه به توان دفاعي استان.
40ـ حفظ و گسترش توانمنديهاي محيطي استان به عنوان يكي از عوامل توسعه پايدار.
41ـ گسترش سازوكار مناسب براي شناخت نارضايتي‌هاي اجتماعي و اقتصادي در سطح جامعه و تمهيدات لازم براي كاهش ناهنجاريهاي اجتماعي و كاهش هزينه‌هاي امنيتي و قضايي.
42ـ واگذاري امور مربوط به تدوين ضوابط و نظارت در زمينه‌هاي حرفه‌اي به‌نهادهاي صنعتي و معدني.
43ـ اصلاح ساختار نظام بهره‌برداري و مديريت اراضي كشاورزي.
44ـ توسعه شهركهاي علمي و پاركهاي فناوري و برپايي كريدور علمي و فن‌آوري و بازار دانايي.
45ـ توسعـه و تنوع موقعيت‌هاي اشتغـال و خدمات‌رساني در نواحـي روستايي و عشايري استان.
46ـ تمهيد سازوكارهاي مناسب جهت ايجاد فضاي حقوقي و اجتماعي متناسب با نيازها، مطالبات و توانمندي‌‌هاي زنان.
47ـ گسترش شبكه‌هاي جاده‌اي، ريلي و هوايي استان و ترغيب بخش خصوصي (داخلي و خارجي) به مشاركت در سرمايه‌گذاري براي توسعه شبكه‌هاي حمل و نقل.
48ـ افزايش كمي و كيفي شبكه‌هاي آبياري هماهنگ با سدهاي موجود در استان.
49ـ توسعه مشاركتهاي مردمي و تقويت بخش خصوصي در توسعه آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي.
50 ـ توسعه فناوري اطلاعات، منابع انساني و امور پژوهشي آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي.
51 ـ ايجاد سازوكارهاي لازم و حمايت از افزايش بهره‌وري در بخش‌هاي اقتصادي و عوامل توليد.
52 ـ گسترش ورزش‌هاي پرورشي، همگاني، تفريحي، قهرماني و حرفه‌اي در استان.
53 ـ ريشه‌كني فقر شديد و گرسنگي و بهره‌مندي همگاني از مواهب توسعه اقتصادي و اجتماعي.
54 ـ دستيابي همگاني به آموزش ابتدايي و ترويج و بهبود برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان.
55 ـ كاهش مرگ و مير مادران و كودكان.
56 ـ مبارزه با بيماري‌هاي عمده (ايدز / H.I.V ، سل، ‌مالاريا و ...).
57 ـ حمـايت مؤثر از تشكيـل و توسعـه تعاوني‌ها و ايجـاد و گسترش شهرك‌ها و مجتمع‌هاي تعاوني.
58 ـ بسترسازي براي افزايش مشاركت اجتماعي، ‌اقتصادي، فرهنگي و سياسي زنان در روند توسعه استان.
59 ـ نهادينه كردن رويكرد مديريت عرضه و تقاضا و افزايش سطح آگاهي عمومي در مديريت بهينه مصرف آب.
60 ـ ايجاد زمينه‌هاي لازم براي جلب مشاركت مردمي و بخش خصوصي در بهره‌برداري و مديريت آب.
61 ـ گسترش پوشش بيمه‌هاي اجتماعي و كاهش خدمات انساني در اثر حوادث.
شاخص‌هاي هدف كمّي در برنامه چهارم