سنـد ملي توسعه استان اردبيل
الف ـ اصلي ترين قابليتهاي توسعه
1ـ برخورداري از تنوع محيطي و اقليمي، بارندگي مناسب سالانه، منابع آب و خاك مناسب، اراضي پست جلگهاي و دشتهاي نيمه مرتفع و مرتفع.
2ـ برخورداري از جاذبههاي طبيعي، فرهنگي و تاريخي (درياچهها، رودخانهها، منابع آب معدني (گرم و سرد) و قلل مرتفع به ويژه قله سبلان) به عنوان زمينة توسعه فعاليتهاي گردشگري.
3ـ وجود منابع غني جنگلي، مرتعي وپوششگياهي متنوع براي توسعه فعاليتهاي جنگلداري، دامداري و زنبورداري.
4ـ برخورداري از اراضي تجهيزشده و شيوههاي نوين توليد كشاورزي در شمال استان.
5 ـ توليد بالاي محصـولات كشاورزي به عنـوان زمينـه توسعـه صنـايع تبـديلي و بستهبندي با رويكرد صادراتي.
6 ـ همجواري با كشور جمهوري آذربايجان در شمال منطقه به عنوان فرصت ترانزيتي و تجاري و با استانهاي آذربايجان شرقي در غرب و گيلان در شرق به عنوان قطبهاي صنعتي، كشاورزي و گردشگري كشور و امكان تبادل انرژي برق با كشورهاي همجوار.
7ـ وجود منابع طبيعي معدني غني (پرليت ـ خاكهاي صنعتي ـ آهك ـ پوكه ـ سيليس و ...) و واقع شدن در زون جهاني مس زنجان ـ طارم ـ قره داغ ـ سبلان ـ قوشه داغ ـ سونگون).
8 ـ برخورداري از ذخاير هيدروكربوري منطقه مغان (با استناد به بند « ف» تبصره 21 قانون بودجه سال 1382).
9ـ برخورداري از منابع و انرژيهاي نو ( باد و زمين گرمايي).
10ـ وجود زمينههاي قانوني براي توسعه ورزش، نگرش مثبت جامعه به فعاليتهاي ورزشي، گرايش بخش خصوصي و تشكلهاي داوطلب غيردولتي (NGO) به سرمايهگذاري و خدماترساني در توسعه ورزش.
ب ـ عمده ترين تنگناها و محدوديتهاي توسعه.
1ـ ضعف زير ساختهاي ارتباطي درون و برون استاني و تأسيسات خدماتي به ويژه گردشگري و انزواي جغرافيايي قسمتهايي از استان.
2ـ كمبود تاسيسات و امكانات مهار و ذخيرهسازي و انتقال آب و پايين بودن راندمان آبياري.
3ـ پايين بودن سطح شاخصهاي توسعه انساني نسبت به ميانگين كل كشور.
4ـ كمبود نيروي متخصص و مشاركت ناكافي سازمانها، بنيادها، شركتهاي وابسته بهدولت و بخشخصوصي و سيستم بانكي براي سرمايهگذاري در زمينه فعاليتهاي اقتصادي.
5 ـ نامتناسب بودن صنايع و فرآوري، نگهداري و تبديلي محصولات كشاورزي در مقايسه با قابليتهاي توليدي اين بخش.
6ـ عدم وجود صنايع پايه در استان.
7ـ سطح پايين دانش بهرهبرداران كشاورزي.
8ـ وابستگي شديد منابع مالي بخش ورزش به درآمدهاي عمومي.
ج ـ مسائل اساسي استان
1ـ عدمبهرهبرداري بهينه از قابليتهاي آب و خاك،كاهش حاصلخيزي خاك و تخريب وسيع عرصههاي منابع طبيعي (جنگلي و مرتعي).
2ـ افت شديد سطح آب در سفرههاي زيرزميني.
3ـ عدم برخورداري استان از سرمايهگذاريهاي دولتي در زمينههاي صنعت و معدن و تأثير منفي آن بر روند توسعه استان.
4ـ ضعف انگـيزههاي لازم براي سرمـايهگذاري در فعاليتهاي توليدي و خدماتي و مهاجرفرست بودن استان.
5 ـ سست بودن پيوندهاي اقتصادي و ضعف تعامل توسعهاي با مناطق همجوار.
6 ـ عدم توازن در نظام شهري وخدماتي استان و تمركز بيشتر فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي در مركز آن و كمبود در ارائه خدمات برتر.
7 ـ گسترش و تبليغ مؤلفههاي فرهنگي بيگانه به سبب مرزي بودن استان و نارسايي و عدم تكافوي برنامههاي صدا و سيما در مناطق مرزي.
8 ـ جواني جمعيت، افزايش نرخ بيكاري و عدم هماهنگي رشد سرمايهگذاري با نرخ رشد جمعيت.
9ـ طولاني بودن دورة سرما.
10ـ فقدان نظام شناسايي استعدادهاي ورزشي.
د ـ اهداف بلندمدت
با توجه به قابليتها و تنگناهاي موجود، توسعه استان براساس توسعه بخش كشاورزي، توسعه صنايع با تأكيد بر صنايع مرتبط با كشاورزي وگردشگري استوار است. بدين ترتيب اهداف بلند مدت توسعه استان عبارتند از:
1ـ حفظ، احياء و گسترش كمي و كيفي در بهرهبرداري از منابع آب و خاك استان.
2ـ حفظ موقعيت ممتاز فعاليتهاي زراعت، باغداري و دامداري و بهبود كمي و كيفي آنها.
3ـ حفظ و احياي اراضي كشاورزي و جنگلي و مرتعي و تضمين بهرهبرداري بلندمدت از آنها با رعايت موازين زيست محيطي و توسعه پايدار.
4ـ توسعه سرمايهگذاريهاي كشاورزي، صنعتي و معدني متناسب با ظرفيتها و قابليتهاي استان.
5 ـ توسعه ظرفيتهاي بخش گردشگري استان با عملكرد ملي و فراملي و استفاده از سنن فرهنگ محلي در توسعه فعاليتهاي گردشگري استان.
6 ـ توسعه نقش و جايگاه IT در فعاليتهاي توليدي، خدماتي و گردشگري.
7ـ توسعه، تقويت و تجهيز تأسيسات و امكانات زيربنايي در راستاي گسترش فعاليتهاي محوري و اولويت دار در توسعه استان.
8 ـ گسترش ارتباطات اقتصادي و فرهنگي با كشورهاي آسياي ميانه و بويژه حوزه قفقاز.
9 ـ ساماندهي نظام مراكز زيست و فعاليت و خدماترساني استان با اولويت توسعه كانونهاي متوسط شهري و روستاهاي متمركز.
10ـ تنوع بخشيدن به اقتصاد مناطق روستايي به منظور افزايش نرخهاي فعاليت و مشاركت در اين مجتمعهاي زيستي.
11ـ ارتقاء شاخصهاي توسعة انساني، توانمندسازي و ارتقاي سطح تخصصي و مهارت نيروهاي محلي.
12ـ ساماندهي و استفاده از مزيتها و ظرفيتهاي اقتصادي صنايع دستي در ايجاد اشتغال با تأكيد بر مناطق روستايي، صادرات و افزايش تعداد صنعتگران.
13ـ ارتقاء جايگاه استان در ترانزيت كالا و صادرات و واردات با توجه به موقعيت جغرافيايي، مرز مشترك با جمهوري آذربايجان و وجود گمركات مرزي.
14ـ توسعه بهرهبرداري از منابع انرژيهاي نو و ذخاير هيدروكربوري مغان با رعايت موازين زيست محيطي در استان.
15ـ اعتلاي معرفت ديني، ارزشهاي فرهنگي و ويژگيهاي هويتي استان.
16ـ نهادينهسازي بهرهوري و افزايش آن در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
17ـ ارتقاء نقش ورزش در تأمين سلامت جسمي و روحي و تقويت توانمنديهاي افراد و گروههاي اجتماعي.
18ـ دستيابي به هدفهاي توسعه هزاره (M.D.G) در استان.
19ـ توانمندسازي بخش تعاوني براي ايفاي فعاليتهاي گسترده و اداره بنگاههاي اقتصادي بزرگ.
20ـ توسعه نقش و جايگاه زنان در سطوح تصميمسازي و تصميمگيري استان.
هـ ـ راهبردهاي بلندمدت توسعه
1ـ ذخيرهسازي و مهار آبهاي سطحي استان با تأكيد بر رودخانههاي مرزي و بهرهبرداري مطلوب از آبهاي سطحي و تقويت منابع آبهاي زيرزميني با اولويت آبخوانهاي با بيلان منفي.
2ـ يكپارچهسازي اراضي، استفاده از روشهاي نوين آبياري و سازماندهي بهرهبرداريهاي نوين در فعاليتهاي كشاورزي و توسعه باغداري در كوهپايهها.
3ـ توسعه واحدهاي صنعتي دام و طيور، زنبورداري، پرورش و اصلاح نظام دامداري متكي به مرتع.
4ـ گسترش فعاليت آبخيزداري، مرتعداري در نواحي جنگلي و مرتعي كوهستاني و كوهپايهاي.
5 ـ سرمايهگذاري سازمانها و مؤسسات وابسته به دولت در طرحهاي بزرگ صنعتي با هدف بسترسازي براي حضور فعال بخش خصوصي در روند توسعه صنعت در استان.
6 ـ ايجاد زمينههاي مناسب براي توسعه سرمايهگذاريهاي صنعتي و معدني توسط بخشهاي خصوصي، تعاوني و عمومي غيردولتي با اولويت صنايع مرتبط با كشاورزي، غذايي و دارويي، نساجي و پوشاك، خودرو و نيرو محركه، ماشينسازي، شيميايي و سلولزي، صنايع پايين دست پتروشيمي و الكترونيك.
7 ـ برقراري تسهيلات ويژه و بهرهگيري از منابع بانكيكشور بهمنظور ايجاد زمينههاي لازم براي جلب سرمايههاي بخش خصوصي محلي و ملي.
8 ـ گسترش و ارتقاء سطح خدمات برتر در مركز استان و تجهيز مراكز شهري با عملكرد ناحيهاي.
9ـ توسعه و تجهيز شبكههاي حملونقل هوايي، ريلي، جادهاي، خدمات مخابراتي و انتقال نيرو در سطح استان.
10ـ ايجاد و توسعه زيرساختهاي گردشگري و تجهيز قطبهاي تفريحي ــ سياحتي در عرصههاي گردشگري استان.
11ـ ارتقاء سطح كيفي كالاهاي توليدي، گسترش صنايع تبديلي و بستهبندي با هدف توسعه صادرات غيرنفتي و نيز رفع موانع ترانزيت كالا.
12ـ حمايت از واحدهاي صنايع دستي استان و گسترش و ترويج آن با آموزش، سرمايهگذاري و بازاريابي.
13ـ تجهيز سلسله مراتـبي شبكهاي از شـهرهاي كوچك، روستـا ـ شهـرها و روستاهاي مركزي به خدمات اجتماعي و پشتيبان توليد.
14ـ ساماندهي كوچ و اسكان عشاير.
15ـ ارتقاء سطح حفاظتي عرصههاي زيستي استان.
16 ـ ايجاد سازوكارهاي لازم و حمايت از افزايش بهرهوري در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
17ـ گسترش ورزشهاي پرورشي، همگاني، تفريحي، قهرماني و حرفهاي در استان.
18ـ ريشهكني فقر شديد و گرسنگي و بهرهمندي همگاني از مواهب توسعه اقتصادي و اجتماعي.
19ـ دستيابي همگاني به آموزش ابتدايي و ترويج و بهبود برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان.
20ـ كاهش مرگ ومير مادران و كودكان.
21ـ مبارزه با بيماري هاي عمده (ايدز / H.I.V، سل، مالاريا و ...).
22ـ حمايت مؤثر از تشكيل و توسعه تعاونيها و ايجاد و گسترش شهركها و مجتمعهاي تعاوني.
23ـ بسترسازي براي افزايش مشاركت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي زنان در روند توسعه استان.
24ـ نهادينهكردن رويكرد مديريت عرضه و تقاضا و افزايش آگاهي عمومي در مديريت بهينه مصرف آب.
25 ـ ايجاد زمينههاي لازم براي جلب مشاركت مردمي و بخش خصوصي در بهرهبرداري و مديريت آب.
26ـ گسترش پوشش بيمههاي اجتماعي و كاهش خدمات انساني در اثر حوادث.
شاخصهاي هدف كمّي در برنامه چهارم