سند ملي توسعه استان آذربايجان شرقي
الف ـ اصليترين قابليتهاي توسعه
1ـ برخورداري از مرز مشترك با كشورهاي آذربايجان، ارمنستان و جمهوري خودمختار نخجوان و وجود خطوط ارتباطي با اروپا، منطقه قفقاز، تركيه وحوزه مديترانه و قرارگيري در كريدورهاي بينالمللي حمل و نقل.
2ـ موقعيت ويژة كلان شهر تبريز بهعنوان مركز خدمات برتر در سطوح ملي و فراملي.
3ـ پيشينه غني فرهنگي در پذيرش نوآوري و توسعه و فرهنگ و زبان مشترك با كشورهاي همجوار.
4ـ نقش مؤثر و تعيينكننده در تحولات تاريخي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي ايران معاصر، وجود مؤسسات خبره و سازمانهاي غيردولتي فعال و وجود زمينههاي تاريخي و اجتماعي مشاركتهاي مردمي در حوزههاي اجتماعي.
5 ـ سابقه تاريخي مركزيت تجاري منطقه و توانمنديهاي بالاي صادراتي و برخورداري از زيرساخـتهاي توسـعه فعاليتهاي بازرگانـي از قبيل منطـقه آزاد تـجاري ـ صنعتي جلفا، بازارچههاي مرزي، گمركات و مراكز تخليه و بارگيري كالا و اتاق بازرگاني و صنايع و معادن و سابقه 100 سال، بازار تبريز، نمايشگاه بينالمللي تبريز و بورس تبريز.
6 ـ تنوع نسبي آب و هوايي و گياهي، منابع نسبتاً غني آب، دشتهاي حاصلخيز، باغات، مراتع و ذخيرهگاههاي جنگلي از جمله جنگلهاي ارسباران، درياچه اروميه و منطقه سهنـد، ظرفيت مناسب توليـد و مراكز پشتيبان كشـاورزي بويژه براي فعاليتهاي دامي و آبزيپروري.
7ـ وجود معادن غني (مصالح ساختماني ـ فلزي و غيرفلزي) و فراهم بودن زمينه توسعة بهرهبرداري از آنها و ايجاد صنايع وابسته بويژه مس و آلومينيم.
8 ـ برخـورداري از مراكـز آموزشـي عالـي و تحقيـقاتي و درمـاني تخصـصي و فوقتخصصي و نيروي انساني متخصص و كارآمد داراي روحيه كاري بالا در زمينههاي مختلف.
9ـ برخورداري از صنايع مادر نسبتاً پيشرفته، شهرك فنآوري قطعات خودرو، واحدها وتشكلهاي صنعتي، شركتهاي خدمات فني و مهندسي و صنايع ماشينسازي و نيرو محركه، شيميايي، نساجي و صنايع تبديلي و فرآوري كشاورزي (چرم و كنسانتره).
10ـ بهرهمندي از قابليتهاي صنايع دستي بويژه فرش و گليم و ورني و كفش.
11ـ بهرهمندينسبي از شبكههاي زيربنايي از جمله خطوط نفت و گاز، خطوط راهآهن و شبكههاي انتقالبرق و امكان تبادل برق با كشورهاي همجوار، محورهاي ارتباطي اصلي و فرودگاه با عملكرد فراملي.
12ـ وجود قابليتهاي توسعه فعاليتهاي گردشگري در زمينههاي تاريخي، فرهنگي و طبيعي و همچنين امكانات ورزشي براي برگزاري مسابقات بينالمللي.
13ـ فراهمبودن زمينههاي توسعه تكنولوژيهاي نوين ( بيوتكنولوژي، نانوتكنولوژي وIT ).
14ـ بالابودن سهم بخش خصوصي در فعاليتهاي اقتصادي با توجه به فراهم بودن بستر مناسب در سرمايهگذاري.
15ـ وجود مناطق ارزشمند اكولوژيكي حفاظت شده، ذخيره گاهها و تالابهاي بينالمللي.
16ـ امكان بهرهگيري از انرژيهاي تجديد شونده باد، زيست توده و زمين گرمايي.
17ـ وجود زمينههاي قانوني براي توسعه ورزش، نگرش مثبت جامعه به فعاليتهاي ورزشي، گرايش بخشخصوصي و تشكلهاي غيردولتي (NGO) به سرمايهگذاري و خدمات رساني در توسعه ورزش.
ب ـ عمدهترين تنگناها و محدوديتهاي توسعه
1ـ ضعف زيرساختهاي كشاورزي، كوچك مقياس بودن زمينهاي كشاورزي، پايين بودن سطح فنآوري در توليدات كشاورزي.
2ـ نبود استراتژي توسعه صنعتي، كمبود صنايع تبديلي و فرآوري محصولات باغي.
3ـ تكنولـوژي پايين و فرســودگي ماشـيـنآلات در بخش صنـعت و معـدن (بـويژه در واحدهاي بزرگ).
4ـ ناكافي بودن شبكه انتقال و توزيع برق در استان بويژه در شمال و نوار مرزي.
5 ـ ناكافي بودن و فرسودگي شبكههاي ريلي و جادهاي استان.
6ـ دشواري خدماترساني به روستاها و جوامع عشايري به علت كوهستاني بودن بخش وسيعي از استان.
7 ـ وجود اقليم سرد و زمستاني و طولاني بودن دورة يخبندان و توزيع نامناسب زماني و جغرافيايي بارش.
8 ـ بالا بودن نرخ بيسوادي زنان و جامعه روستايي و عشايري.
9ـ عدم توجه به قابليتهاي استان در توسعه صنعتي بدليل نداشتن استراتژي توسعه صنعتي كشور.
10ـ وابستگي شديد منابع مالي بخش ورزش به درآمدهاي عمومي.
ج ـ مسائل اساسي استان
1ـ مهاجرت نيروي انساني.
2ـ تخريب جنگلها و مراتع و عدم تعادل دام و مرتع و چراي پيش از موعد، فرسايش شديد خاك و بيلان منفي آبهاي زيرزميني در دشتهاي استان.
3ـ ناكافي بودن ميزان سرمايهگذاري در بخشهاي اقتصادي بويژه در معدن و صنعت استان متناسب با قابليتهاي موجود.
4ـ پايين بودن درآمد سرانه با توجه به قابليتهاي استان نسبت به كل كشور.
5 ـ تمركز جمعيت، فعاليتها و وجود حاشيه نشيني و بافتهاي فرسوده و قديمي در شهر تبريز و ضعف بنيانهاي خدماتي در ساير شهرهاي اصلي استان.
6 ـ عدم سرمايهگذاري مناسب درصنعت توريسم و اكوتوريسم باتوجه به پتانسيلها و قابليتهاي موجود.
7ـ پائين بودن سرمايهگذاري ملي در بخشكشاورزي و بازده و بهرهدهي پائين عليرغم بالا بودن نسبت اراضي قابل كشت استان به مساحت كل آن در مقايسه با ساير استانها.
8 ـ پائين بودن متوسط بهرهوري نيروي كار در استان.
9ـ فقدان نظام شناسايي استعدادهاي ورزشي.
10ـ پايين بودن سطح استاندارد امكانات و فضاهاي فرهنگي وهنري.
د ـ هدفهاي بلندمدت.
با توجه به قابليتها، تنگناها و محدوديتها، توسعه استان در راستاي گسترش نقش منطقهاي و بينالمللي كشور و ارتقاي نقش و سهم استان در تعاملات ملي و فراملي در عرصههاي اقتصادي و فرهنگي بر پايه توسعه هماهنگ بخشهاي كشاورزي، صنعت، معدن و خدمـات و استفـاده حـداكثر از قابليتهاي گردشگري استـوار خواهـد بود. بدينترتيب اهداف بلندمدت توسعه استان عبارتند از:
1ـ جذب و نگهداشت نيروهاي متخصص و كارآفرين و سرمايهگذاري داخلي و خارجي.
2ـ نوسازي صنايع موجود و گسترش صنايع با تكنولوژي برتر با جهتگيري صادراتي.
3ـ افزايش ظرفيت بهرهبرداري از قابليتهاي معدني استان و توسعه صنايع وابسته.
4ـ گسترش فعاليتهاي بازرگاني و ارتقاء سهم استان در ارائه خدمات نوين بازرگاني متناسب با موقعيت جغرافيايي و قرارگيري در كريدورهاي بينالمللي حمل و نقل.
5 ـ ارتقاء سطح خدمات برتر در شهر تبريز به عنوان يكي از كلان شهرهاي ملي با عملكرد فراملي.
6 ـ تأمين آب مطمئن براي شرب و توليد.
7 ـ افزايش سطح زير كشت آبي و بازدهي فعاليتهاي زراعي، باغي و دامي.
8 ـ حفظ، احياء و توسعه منابع طبيعي و محيط زيست و ارتقاء فرهنگ زيست محيطي.
9ـ توسعه وافزايش كارآيي شبكههاي حمل و نقل با عملكرد ملي و فراملي.
10ـ ارتقاء سطح مهارت و توسعه فناوريهاي جديد در استان متناسب با فعاليتهاي اقتصادي.
11ـ ساماندهي اسكان و حذف تدريجي حاشيهنشيني پيرامون شهرهاي اصلي استان بويژه شهر تبريز.
12ـ اعتلاء معرفت ديني، ارتقاء فرهنگ و جايگاه هنرهاي بومي و توجه به عناصر تقويتكننده وفاق ملي.
13ـ توسعه امكانات و زيرساختهاي گردشگري.
14ـ ساماندهي كوچ و اسكان عشاير.
15 ـ توسعه قطبهاي علمي در دانشگاههاي منطقه با توجه به قابليتهاي موجود.
16ـ تأمين انرژي مورد نياز بخشهاي توليدي و خدماتي با توجه به برنامههاي توسعه استان.
17ـ ارتقاء نقش ورزش در تأمين سلامت جسمي و روحي و تقويت توانمنديهاي افراد و گروههاي اجتماعي.
18ـ نهادينهسازي بهرهوري و افزايش آن در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
19ـ دستيابي به هدفهاي توسعه هزاره (M.D.G) در استان.
20ـ توانمندسازي بخش تعاوني براي ايفاي فعاليتهاي گسترده و اداره بنگاههاي اقتصادي بزرگ.
21ـ توسعه نقش و جايگاه زنان در سطوح تصميمسازي و تصميمگيري استان.
هـ ـ راهبردهاي بلندمدت توسعه
1ـ بسترسازي مناسب براي جذب سرمايهها و كارآفرينان داخلي و خارجي با تأكيد بر ايرانيان مقيم خارج جهت مشاركت در فعاليتهاي اقتصادي.
2ـ جايگزيني تدريـجي تكنولـوژيهاي مدرن به جاي تكنولوژيهاي قديمي و فاقـد كارآيي و توسعه صنايع جديد مبتني بر فناوريهاي برتر و ايجاد و تقويت مراكز تحقيقاتي صنعتي و مهندسي.
3ـ گسترش صنايع بالادست و پاييندست در صنعت پتروشيمي، مسوآلومينيم، خودرو و صنايع ريلي، شيميايي، نساجي و پوشاك، غذايي، دارويي، برق و الكترونيك.
4ـ تأكيد بر اكتشاف و تجهيز معادن و ايجاد زمينههاي لازم براي توسعه بهرهبرداري از معادن استان و فرآوري توليدات معدني.
5 ـ تقويت و تجهيز منطقة آزاد تجاري، صنعتي جلفا، بازارچههاي مرزي، تشكلهاي تخصصي صادراتي، تجهيز و توسعه گمركات و زيرساختهاي بازرگاني استان.
6 ـ تجهيز كلانشهر تبريز به خدمات برتر در زمينه فعاليتهاي مالي و بازرگاني، حمل و نقل، آموزش عالي، خدمات درماني و گردشگري با عملكردهاي ملي و فراملي.
7ـ اتخاذ شيوههاي پيشرفته كشـت در مناطـق عمده ديمكاري و افزايـش سطح زيركشت باغي با اولويت اراضي پايين دست سدهاي موجود.
8 ـ توسعه مكانيزاسيون، ايجاد الگوي كشت مناسب، تجهيز و نوسازي واحدهاي كشاورزي و يكپارچهسازي اراضي و توسعه و تكميل شبكههاي آبياري و زهكشي.
9ـ افزايش توليد فرآوردههاي دامي، ايجاد تعادل نسبي بين دام و مرتع، احياء و اصلاح مراتع و جنگلها (بويژه ارسباران)، مديريت چرا و اصلاح تركيب نوع دام در گله و آبخيزداري با اولويت اراضي بالادست سدها.
10ـ بهرهبرداري بهينه از منابع پايه توليد كشاورزي و منابع زيست محيطي.
11ـ ساماندهي فضايي جمعيت و فعاليتهاي عمده اقتصادي با اولويت تجهيز و استقرار در محورهاي تبريزـ ميانه، تبريز ـ اردبيل، تبريز ـ مياندوآب، تبريز ـ اهر، تبريزـ شرفخانه و تبريزـ جلفا.
12ـ توسعه، تكميل و تجهيز و استفادة بهينه از شبكههاي ارتباطي جادهاي و ريلي و فرودگاههاي استان، با عملكرد ملي و فراملي.
13ـ گسترشفعاليتها و مراكز پژوهشي و دورههاي تكميلي در آموزش عالي، برپايي كريدور علمي و فنآوري و بازار دانايي و بهرهگيري وسيع از IT و .ICT
14ـ افزايش ضريب پوشش تحصيلي در جوامع روستايي و زنان.
15ـ ساماندهي حاشيهنشيني و احياء بافتهاي فرسوده شهرهاي بزرگ با اولويت كلان شهر تبريز.
16ـ گسترش مراكز فرهنگي و هنري و تقويت عناصر برجسته فرهنگ بومي در راستاي وفاق ملي.
17ـ تأكيد بر بهبود كيفيت صنايع دستي، رقابتپذير كردن آنها به ويژه در صنعت فرش استان.
18ـ ايجاد زيرساختهاي مناسب در نواحي گردشگري و بسترسازي مناسب براي مشاركت بخش خصوصي جهت سرمايهگذاري در اين زمينه و حفظ و نگهداري و معرفي مراكز تاريخي، فرهنگي، طبيعي و جاذبههاي گردشگري استان.
19ـ مهار، كنترل و انتقال آبهاي سطحي، تقويت منابع آب زيرزميني با اولويت آبخوانهاي با بيلان منفي، بهرهبرداري بهينه، كاهش هدر رفت و اصلاح الگوي مصرف.
20ـ تقويت و تجهيز خدمات و زيربناها در شهرها و روستاهاي استان در چارچوب نقش سلسله مراتبي نقاط مزبور.
21ـ متنوعسازي فعاليتهاي اقتصادي خانوادههاي عشايري و ساماندهي بهاسكان آنها.
22ـ ارتقاء مهارتهاي فني و حرفهاي نيروي انساني در بخشهاي مختلف اقتصادي
23ـ مطالعه و بهرهبرداري از پتانسيلهاي انرژيهاي نو.
24ـ توسعه و گسترش فرهنگ گفتگو در بخشهاي مختلف جهت تقويت و حل مشكلات آنها.
25ـ بهرهگيري از انرژي هاي تجديد شونده باد، زيست توده و زمين گرمايي.
26ـ گسترش ورزشهاي پرورشي، همگاني، تفريحي، قهرماني و حرفهاي در استان.
27ـ ايجاد سازوكارهاي لازم و حمايت از افزايش بهرهوري در بخشهاي اقتصادي و عوامل توليد.
28ـ ريشهكني فقر شديد و گرسنگي و بهرهمندي همگاني از مواهب توسعه اقتصادي و اجتماعي.
29ـ دستـيابي همـگاني به آموزش ابتدايي و ترويـج و بهبـود برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان.
30ـ كاهش مرگ ومير مادران و كودكان.
31ـ مبارزه با بيماري هاي عمده (ايدز / H.I.V ، سل ،مالاريا و ...).
32ـ حمايت مـؤثر از تشكيـل و توسعه تعاونـيها و ايجاد و گسترش شهركها و مجتمعهاي تعاوني.
33ـ بسترسازي براي افزايش مشاركت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي زنان در روند توسعه استان.
34ـ نهادينه كردن رويكرد مديريت عرضه و تقاضا و افزايش سطح آگاهي عمومي درمديريت بهينه مصرف آب.
35ـ ايجاد زمينههاي لازم براي جلب مشاركت مردمي و بخش خصوصي در بهرهبرداري و مديريت آب.
36ـ گسترش پوشش بيمه هاي اجتماعي و كاهش خدمات انساني در اثر حوادث.
شاخصهاي هدف كمّي در برنامه چهارم