ماده 1 ـ

اصلاحات و کلماتيکه در اين آئيننامه بکار برده شده داراي معافي مي‌باشند:
1 ـ ابطال گواهينامه ـ سلب اعتبار قانوني آن
2 ـاتوبوس ـ هر نوع وسيله نقليه موتوري که گنجايش بيشتر از 16 لغو مسافر را داشته باشد.
3 ـ اتوبوس برقي ـ اتوبوسي که بوسيله باطري يا نيروي برقي که از سيم هاي هوائي دريافت مي‌دارد حرکت نمايد ولي روي ريل نباشد.
4 ـ اتومبيل ـ هر نوع وسيله نقليه موتوري که لااقل داراي 2چرخ در جلو و 2چرخ ديگر در عقب بوده و براي حمل باريا انسان بکار رود.
5 ـ اتومبيل سواري ـ اتومبيلي که براي حمل انسان ساخته شده و ظرفيت آن باراننده حداکثر 6 نفر است.
6 ـ اتومبيل مدارس ـ اتومبيلي که براي رفت و آمد شاگردان آموزشگاهها اختصاص داده شده.
7 ـ ارتفاع چراغ ـ فاصله مرکز چراغ وسيله نقليه بدون بار تا کف راه.
8 ـ استيشن ـ اتومبيلي که براي حمل انسان ساخته شده و ظرفيت آن باراننده حداقل 7 نفر و حداکثر 16 نفر باشد.
9 ـ بارکش ـ هر نوع وسيله نقليه اي که براي حمل بار ساخته شده.
10 ـ پياده ـ شخصيکه بدون استفاده از هيچ نوع وسيله نقليه موتوري يا غير موتوري حرکت مي‌نمايد.
11 ـ پياده رو ـ قسمتي از خيابان که در امتداد آن واقع شده وبراي عبور و مرور پيادگان اختصاص يافته است.
12 ـ پيج ـ انحراف مسير مستقيم راه.
13 ـ ترافيک ـ عبور و مرور وسائل نقليه و اشخاص و حيوانات در راهها.
14 ـ ترامواي ـ وسيله نقليه ايکه در شهر و حومه براي حمل مسافر بکار ميرود و با نيروي برق روي ريل حرکت نمايد.
15 ـ تراکتور بارکش ـ وسيله نقليه موتوري که جهت کشيدن يدکهاي بارکش ساخته شده.
16 ـ تراکتور کشاورزي ـ وسيله نقليه موتوري که براي کارهاي کشاورزي يا براي کشيدن ماشينها و‌الات ديگر کشاورزي يا شخم زدن بکار رود.
17 ـ توقف ممنوع ـ ايست وسيله نقليه جز براي سوار و پياده کردن آنهم بشرط وجود راننده شدر پشت فرمان ممنوع است.
18 ـ توقف مطلقاً ممنوع ـ يست وسيله نقليه در هر مدت ممنوع است.
19 ـ توقيف گواهي نامه (ضبط) ـ اخذ و نگهداري موقت گواهينامه.
20 ـ جاده ـ راه خارج شهر براي عبور و مرور وسائل نقليه.
21 ـ جاده اصلي ـ جاده ايکه در برخورد با جاده ديگر پهن تراست يا با نصب علائم راهنمائي اصلي تلقي مي‌شود.
22 ـ جاده فرعي ـ جاده ايکه از جاده اصلي منشعب شده و از آن تنگتر است يا با نصب علائم راهنمائي فرعي بشماره ميرود.
23 ـ جاده خصوصي ـ جاده ايکه اشخاص با مؤسسات براي استفاده شخصي ساخته اند و استفاده ديگران از آن منوط به اجازه مالک است.
24 ـ چرخ فلزي ـ چرخي است که محل تماس آن با کف زمين فلزي باشد.
25 ـ حق تقدم ـ حق عبور وسيله نقليه اي زودتر از وسائل نقليه ديگر.
26 ـ خيابان ـ راه عبور و مرور درمناطق مسکوني.
27 ـ خيابان اصلي ـ خياباني که در برخورد با خيابان ديگر پهن تر است يا با نصب علائم مخصوص راهنمائي اصلي تلقي شود.
28 ـ خيابان فرعي ـ خيابانيکه از خيابان اصلي تنگتر است يا با نصب علائم مخصوص راهنمائي فرعي شناخته شود.
29 ـ دستگاه تهويه ـ دستگاهي که بوسيله گاز يا بخار متراکم هواي داخل اطاق وسيله نقليه را خشک مي‌نمايد.
30 ـ دوچرخه موتوردار (گازي) ـ دوچرخه اي که بوسيله موتوري که نيروي متجاوز از 5 اسب نباشد حرکت نمايد.
31 ـ راه ـ اعم است از خيابان و جاده و کوچه.
32 ـ راننده ـ کسي که‌هدايت وسيله نقليه را توسط فرمان يا بوسايل ديگر بعهده داشته باشد.
33 ـ راه آهن ـ ريل هاي آهني موازي ثابتي که لکوموتيوها و قطارها بر روي آن حرکت مينمايند.
34 ـ روز ـ از طلوع تا غروب آفتاب.
35 ـ سازنده وسائل نقليه ـ شخص يا مؤسسه يا کارخانه که وسائل نقليه اي را که مطابق اين آئيننامه بايد شماره گذاري شوند ميسازد يا قطعات ساخته آن ها را سوار (مونتاژ) مي‌نمايد.
36 ـ شب ـ از غروب تا طلوع آفتاب.
37 ـ شماره وسيله نقليه ـ عدد 1 يا چند رقمي که از طرف متصديان مربوط پلاک‌هاي مخصوص منقوش و بوسيله نقليه منصيوب و پلمپ مي‌گردد.
38 ـ ظرفيت اتومبيل ـ وزن با يا تعداد مسافر که از طرف افسر کاردان فني شماره گذاري شهرباني براي وسيله نقليه تعيين مي‌شود.
39 ـ علائم ـ هر نوع علامت مانند تابلو، نوشته، خط کشي، چراغ سوت، حرکت دست و غيره که وسيله مقامات صلاحيتدار با رانندگان براي کنترل و تنظيم عبور و مرور بکار ميرود.
40 ـ قطعات اصلي ـ کليه قسمت هاي اساسي وسيله نقليه که طبق اين آئيننامه بايد شماره گذاري شود مانند موتورهاي وشاسي و اطاق که تعويض آن ها باعث تغيير مشخصات اساسي وسيله نقليه مي‌گردد.
41 ـ کارت مشخصات ـ کارتيکه مشخصات وسيله نقليه شماره گذاري شده در آن ثبت و بمالک وسيله نقليه تسليم مي گردد.
42 ـ کارت شهري ـ کارتي که مجوز رانندگي رانندگان وسائل نقليه عمومي در شهر و حومه مي‌باشد.
43 ـ کوچه ـ راهي در مناطق مسکوني که عرض آن حداکثر 6 متر باشد.
44 ـ گذرگاه پياده ـ در چهارراه، امتداد پياده روها در سوره رو يا هر محل ديگري از سواره رو که بوسيله خط کشي يا ميخکوبي يا ساير علائم جهت عبور پياده گان اختصاص شود.
45 ـ گواهينامه رانندگي ـ اجازه نامه براي رانندگي وسائل نقليه که از طرف مقامات صلاحيتدار بنام اشخاص صادر شود.
46 ـ منطقه ممنوعه ـ منطقه و محلي که عبور و مرور وسائل نقليه در آن ها بوسيله علائم خاص ممنوع شده باشد.
47 ـ مواد خطرناک ـ هر نوع مواد منفجره يا محترقه يا مايعات آتش زا و گازهاي فشرده و امثال آن ها.
48 ـ موتور سيکلت ـ وسيله نقليه موتوري که داراي 2 يا 3 چرخ است و با استارت روشن مي‌شود.
49 ـ وزن يا بار ـ وزن وسيله نقليه باضافه وزن بار آن.
50 ـ وسيله نقليه امدادي ـ وسيله نقليه مخصوص خدمات پليسي بهداشتي، آتش نشاني و امثال آن ها که وسيله شهرباني تعيين و با علائم مخصوص مشخص مي‌شود.
51 ـ وسيله نقليه موتوري ـ وسيله نقليه ايکه با نيروي موتور يا برق بر روي چرخ هاي خود حرکت کند.
52 ـ وسيله نقليه غير موتوري ـ وسيله نقليه ايکه نيروي محرک آن از موتور يا برق نباشد باستثناي واگن که جزو قطار راه آهن است.
53 ـ وسيله نقليه کشاورزي ـ بوسيله نقليه ايکه جهت امور کشاورزي ساخته شده مادام که در مزارع کار کند اطلاق مي‌شود.
54 ـ وسيله نقليه موتوري ـ وسيله نقليه موتوري که مخصوص انجام کارهاي فني و ساختماني و جاده سازي و امثال آن است.
55 ـ يدک ـ وسيله نقليه چرخدار يا موتور يا بي موتور که توسط وسيله نقليه موتوري ديگري کشيده شود.
56 ـ يدک‌کش ـ تراکتوري که يدک يا يدک‌هائي را بدنبال خود مي‌کشد.
57 ـ يدک متصل (شبيه يدک) ـ يدک بدون نيروي محرک (بي موتور)