عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.

فصل اول: تعاريف

1ـ سرپرست معدن:
شخصي است كه توسط دارنده پروانه عمليات معدني به اين سمت منصوب مي‌شود و مسئوليت كليه عمليات معدن را به عهده دارد.
2ـ مسئول فني:
مسئول فني بر اساس مفاد قانون نظام مهندسي معدن، شخصي است كه اداره كليه امور فني معدن را عهده دارد و توسط دارنده پروانه عمليات از ميان اعضاي سازمان نظام مهندسي معدن انتخاب و به وزارت صنعت، معدن و تجارت معرفي مي‌شود.
3ـ مسئول ايمني:
مسئول ايمني هر معدن نظارت بر ايمني عمليات معدن را به عهده داشته و توسط دارنده پروانه عمليات به اين سمت منصوب مي‌شود. ضوابط و حدود صلاحيت مسئول ايمني منطبق با مفاد قانون كار و قانون نظام مهندسي معدن و از طريق وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي با هماهنگي وزارت صنعت، معدن و تجارت تعيين ‎مي‌شود. جانشين ‎مسئول ايمني نيز تابع همين‎شرايط است.
4ـ اپراتور ماشين‌آلات:
شخصي است که عامل انجام کار با ماشين‌آلات معدني است.
5 ـ پروانه اكتشاف/بهره‌برداري:
طبق مواد مندرج در قانون معادن و آيين¬نامه اجرايي آن تعريف مي‌شود.
6 ـ معدن:
به محدوده¬اي اطلاق مي¬شود که شامل ذخيره معدني است.
7ـ معدن زيرزميني:
معدني است که در آن عمليات معدنکاري در زير سطح زمين اجرا مي¬شود.
8 ـ معدن سطحي:
معدني است که در آن عمليات معدنکاري در روي سطح زمين اجرا مي¬شود.
9ـ عمليات معدني:
كليه عمليات معدني (اعم از اكتشاف تا بهره‌برداري و استخراج معدن) است كه در قانون معادن و آيين¬نامه اجرايي قانون معادن پيش‌بيني شده است.
10ـ تأسيسات سطحي معدن:
شامل همه ساختمان¬ها و سازه¬هايي است که براي انجام امور معدن و آماده¬سازي ماده معدني براي فروش استفاده مي¬شوند. تأسيسات سطحي معدن هم در معادن زيرزميني و هم در معادن سطحي بخشي از معدن محسوب مي¬شوند.
11ـ تونل:
حفاري زيرزميني افقي يا تقريباً افقي است.
12ـ تونل شيب¬دار:
تونلي كه شيبي حداکثر تا 18 درجه داشته باشد.
13ـ چاه مايل:
حفاري مايلي كه به سطح زمين راه داشته و داراي شيب بين 18 تا 90 درجه باشد.
14ـ چاه يا چاه قائم (شفت):
حفاري قائم يا با شيب 90 درجه است كه به سطح زمين راه داشته باشد.
15ـ دويل:
حفاري زيرزميني شيب¬دار و با سطح مقطع نسبتاً كوچك كه معمولاً به طرف بالا حفاري مي‌شود و براي منظورهاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
16ـ پذيرگاه:
محل توقف، بارگيري و تخليه واگن‌ها و انجام وظايف مختلف زيرزميني كه معمولاً در محل ارتباط با چاه قائم يا چاه مايل در زير زمين احداث مي‌شود.
17ـ راهرو:
انواع حفاري‌هاي زيرزميني و معمولاً با طول زياد است.
18ـ بونكر:
مخزن يا انباره¬اي که از فولاد يا مصالح ساختماني ساخته شده يا در سنگ حفر مي‌شود و براي انباشتن مواد يا سنگ استفاده مي¬شود و معمولاً قسمت پائين¬تر آن کوچکتر و به شکل قيف است.
19ـ وسايل الکتريکي:
شامل کابل¬هاي برق و هر قسمتي از ادوات يا ماشين‌آلاتي است که براي توليد، تبديل، ذخيره، انتقال يا بهره‌برداري از الکتريسيته استفاده مي¬شوند.
20ـ ماشين سيم برش:
وسيله¬اي که با کشيدن سيمي برنده، سبب جداکردن بلوک¬هاي سنگ¬هاي تزئيني مي¬شود.
21ـ ماشين بالابر:
دستگاهي است که براي خارج کردن مواد معدني يا باطله استخراج شده از معادن زيرزميني يا جابه‌جايي افراد استفاده مي¬شود و به دو نوع عمده: طبلکي و اصطکاکي تقسيم مي¬شود. کابل فولادي در بالابر طبلکي به دور استوانه پيچيده مي¬شود و کابل فولادي در بالابر اصطکاکي به وسيله قرقره به حرکت درمي¬آيد و يک سر آن محفظه حمل بار (اسکيپ يا قفس) و سر ديگر آن وزنه تعادل يا محفظه ديگري مي¬باشد.
22ـ اسکيپ (Skip):
به صندوق مخصوص حمل مواد در چاه گفته مي¬شود.
23ـ کيج (Cage):
به قفس مخصوص حمل نفرات و مواد در چاه گفته مي¬شود.
24ـ شاول (Shovel):
نوعـي ماشين بارکننده صندوقه¬اي با مکانيزم کابلي يا هيدروليکي در معادن سطحي است.
25ـ لودر (Loader):
نوعي ماشين بارکننده صندوقه¬اي با مکانيزم هيدروليکي است که عمليات بارگيري در معادن را انجام مي¬دهد.
26ـ دامپ تراک (Dump Truck):
کاميون¬هاي معدني خودکشش و چرخدار با ظرفيت¬هاي متنوع که قابليت باربري و تخليه مواد معدني يا باطله را دارند.
27ـ وينچ (Winch):
طبلک دوار که با کشيدن کابل فولادي متصل به وسايل باربري، موجب جابه‌جايي آنها مي¬شود.
28ـ بولدوزر (Bulldozer):
ماشيني که در جلوي آن تيغه¬اي براي کندن و جابه‌جا کردن مواد پيش‌بيني شده است. برخي ازانواع آن داراي کلنگ‌هايي در عقب براي شکافتن خاک يا سنگ¬هاي نرم است.
29ـ جامبو دريل (Jumbo Drill):
نوعي ارابه چال¬زني که بيش از يک بازوي حفاري دارد.
30ـ نوار نقاله:
تسمه¬اي بي¬انتها كه با عبور از روي دو طبلك ابتدايي و انتهايي، بار خود را به طور مداوم منتقل مي¬كند.
31ـ اسکريپر (Scrapper):
نوعي ماشين بارگيري ـ باربري صندوقه¬اي که در آن عمل بارگيري و باربري به وسيله خود ماشين يا تراکتور کشنده انجام مي¬شود.
32ـ وسايل نگهداري قدرتي:
وسايل نگهداري مکانيزه که داراي کف، ستون هيدروليک و سپر سقف هستند و در روش¬هاي استخراج جبهه کار طولاني و کوتاه استفاده مي¬شوند.
33ـ نگهداري اوليه:
نوعي سيستم نگهداري که در هنگام عمليات حفاري نصب مي¬شود و وظيفه آن ايجاد شرايط ايمن در هنگام عمليات حفاري است.
34ـ ستون:
پايه¬هاي چوبي، فولادي يا هيدروليک که براي نگهداري سقف کارگاه¬هاي استخراج نصب مي¬شوند.
35ـ لارده:
تخته¬ها يا الوارهاي کوچکي که در پشت وسايل نگهداري اصلي تونل نصب مي¬شوند و وظيفه توزيع فشار بين دو قاب نگهداري و همچنين پوشش سقف و ديوارها براي جلوگيري از سقوط قطعات کوچک سنگ را دارند.
36ـ قاب کشويي:
نوعي قاب فلزي سه تکه که قطعات آن در داخل يکديگر مي¬لغزند. اين قطعات به نحوي به يکديگر متصلند که سطح مقطع قاب با افزايش فشار کاهش مي¬يابد.
37ـ پيچ سنگ:
ميله¬اي فولادي که براي اتصال لايه¬ها و قطعات مختلف سنگ به يکديگر به کار مي¬رود.
38ـ پايه:
هر يک از ستون¬هايي که در طرفين قاب و زير کلاهک نصب مي¬شوند.
39ـ آتشباري:
به عمليات خرجگذاري و انفجار مواد منفجره براي تخريب سنگ گفته مي‌شود.
40ـ آتشبار:
شخصي كه مسئوليت عمليات آتشباري را به عهده دارد و صلاحيت وي توسط سازمان¬هاي ذيصلاح تأييد شده باشد.
41ـ مواد منفجره:
موادي كه قابليـت انفجار داشته و در معدن براي تخريب سنگ مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
42ـ خرجگذاري:
قراردادن مواد منفجره در داخل چال است.
43ـ چال:
سوراخي كه در سنگ معمولاً براي قراردادن ماده منفجره يا ماده منبسط‌شونده حفر مي‌شود.
44ـ فشنگ:
به هر قطعه ماده منفجره جامد (معمولاً انواع ديناميت) گفته مي‌شود.
45ـ گاز زغال:
گازي كه دركانسارهاي زغال سنگ همراه با ساير هيدروكربورها وجود دارد و عمدتاً از متان تشكيل شده است. اين‎ گاز چنانچه به ‎نسبت معيني با هوا مخلوط ‎شود قابليت ‎انفجار ‎پيدا مي‌كند.
46ـ معادن گازدار:
معادني که در آنها آزاد شدن گاز زغال از لايه¬ها به داخل حفاري¬هاي معدني انجام مي¬شود. معادن گازدار برحسب مقدار گاز زغال (به مترمكعب) به ازاي يك تن توليد روزانه به چهار گروه: طبقه يک (تا 5 مترمكعب بر تن)، طبقه دو (5 تا 10 مترمكعب بر تن)، طبقه سه (10 تا 15 مترمكعب بر تن)، طبقه چهار (بيشتر از 15 مترمكعب بر تن) تقسيم مي‌گردند. تمام معادن زغال سنگ و انواع آن مانند معادن بيتومين، جزو معادن گازدار شمرده مي‌شوند.
47ـ گرد زغال:
ذرات ريز زغال سنگ که قابليت انفجار دارند و بر اثر استخراج توليد و به صورت گرد و غبار در فضاي معدن پراکنده مي¬شوند.
48ـ گاززدايي:
فرآيند بيرون کشيدن گاز زغال موجود در لايه¬هاي زغال سنگ و لايه¬هاي اطراف با حفر گمانه¬هاي ويژه و انتقال گاز به بيرون از معدن براي کمک به تهويه مؤثر معدن مي¬باشد.
49ـ تهويه طبيعي:
جريان هوا که به علت اختلاف دماي هواي داخل و بيرون و به¬تبع آن اختلاف وزن مخصوص و در نتيجه اختلاف فشار هوا در نقاط ورودي و خروجي حادث مي¬شود.
50 ـ خودسوزي:
اکسيداسيون و در پي آن گرم شدن و سوختن کند و خود به خودي کان سنگ¬هاي مستعد بدون افروختن آتش است.
51 ـ سد آتش بند:
صفحاتي كه روي آنها خاك نرم يا پودرسنگ ريخته شده و يا ظرف‌هايي كه از آب پرشده و زير سقف تونل در نقاط مناسبي براي جلوگيري از گسترش انفجار نصب مي‌گردند. اين صفحات و ظرف‌ها در اثر تغيير فشار هواي حاصل از انفجار، خودبخود واژگون شده و مواد آن سدي در مقابل انتشار‌ آتش به وجود مي‌آورند.