-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :19097
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1389/07/1
راي هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.شماره هـ/89/400 ،مورخ 1389/6/28
تاريخ: 1389/6/15 شماره دادنامه: 216، 217، 218
کلاسه پرونده: 89/400، 89/401، 89/402
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شکات: آقايان 1ـ ميرستار ميشنچياصل 2ـ سيدمحمدالهي 3ـ حسن پيراني 4ـ خانم مهري زرين قلم.
موضوع شکايت و خواسته: اعلام تعارض آراء بين دادنامههاي شماره 1365 مورخ 1388/7/7، در پرونده کلاسه 4/88/342 و شماره 1327 مورخ 1388/6/28، در پرونده کلاسه 4/88/365 و شماره 1362 مورخ 1388/7/7، در پرونده کلاسه 4/88/466، همگي صادره از شعبه 4 ديوان عدالت اداري و شماره 1553 مورخ 1387/8/29، در پرونده کلاسه 21/87/344 صادره از شعبه 21 ديوان عدالت اداري مبني بر رد شکايت با دادنامههاي شماره 1676 مورخ 1386/8/19، در پرونده کلاسه 86/1/218 صادره از شعبه اول ديوان عدالت اداري و شماره 1020 مورخ 1387/4/29، در پرونده کلاسه 1/87/4 و شماره 955 مورخ 1388/5/4، در پرونده کلاسه 1/88/322 و شماره 1180 مورخ 1386/6/26، در پرونده کلاسه 2667/1/85 همگي صادره از شعبه اول ديوان عدالت اداري و شماره 580 مورخ 1386/5/15، در پرونده کلاسه 1581/2/85 صادره از شعبه دوم ديوان عدالت اداري و شماره 1132 مورخ 1388/7/4، در پرونده کلاسه 3/88/406 صادره از شعبه 3 ديوان عدالت اداري و شماره 1082 مورخ 1382/10/2، در پرونده کلاسه 81/7ت/1871 شعبه هفتم تجديدنظر ديوان عدالت اداري مبني بر ورود شکايت.
گردشکار: شکات به شرح درخواست تقديمي اشعار داشتهاند، در خصوص الزام دانشگاه مربوطه و سازمان بازنشستگي مبني بر اصلاح حکم بازنشستگي و اصلاح حکم برقراري حقوق بازنشستگي اعضاء هيأت علمي شعب ديوان آراء متناقضي صادر نمودهاند، که به موجب آن آراء شعب چهارم و بيست و يکم حکم به رد شکايت و شعب اول، دوم، سوم و 7 تجديدنظر حکم به ورود صادر نمودهاند. لذا با اعلام مراتب خواهان صدور و ايجاد رأي وحدت رويه گرديدهاند. مشروح آراء به شرح زير ميباشد: الف ـ شعبه 4 ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده کلاسههاي 4/88/342، 4/88/465 و 4/88/466، موضوع شکايت آقايان 1ـ حسن پيراني 2ـ سيدمحمد الهي 3ـ ميرستار ميشنچي و به طرفيت 1ـ دانشگاه رازي کرمانشاه 2ـ سازمان بازنشستگي و به خواسته برقراري حقوق بازنشستگي برمبناي حقوق دريافتي زمان اشتغال، طي دادنامههاي شماره 1365 و شماره 1362 مورخ 1388/7/7 و 1327 مورخ 1388/6/28 چنين انشاء رأي نموده است: نظر بر اينکه اولاً تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/25 که اعلام نموده حقوق بازنشستگي و وظيفه اعضاي هيأت علمي و قضات با اعمال ضرايب مربوط به آنان در هر سال محاسبه و پرداخت خواهد شد متضمن تغيير در روش محاسبه حقوق بازنشستگي آنان نبوده و فقط متضمن لزوم اعمال ضريب هر سال در محاسبه آن ميباشد. ثانياً برابر ماده 6 قانون اصلاح پارهاي از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگي، بانوان شاغل و خانوادهها و ساير کارکنان مصوب1379/2/13، مبناي حقوق بازنشستگي معـدل تمامي حقوق و مزاياي دريافتي که ملاک کسور بازنشستگي در دو سال آخرخدمت بوده با اعمال آخرين ضريب حقوق سال بازنشستگي خواهد بود. ثالثاً مطابق ماده34 آييننامه استخدامي هيأت علمي، اعضاي رسمي هيأت علمي از لحاظ بازنشستگي و وظيفه تابع مقررات بازنشستگي و وظيفه مستخدمين رسمي کشورميباشند و در ماده 70 آييننامه جديد اعضاي هيأت علمي مصوب 1387/5/1 نيز بر آن تاکيد شده است، رابعاً دادنامه شماره 71ـ70 مورخ 1381/2/29 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري ناظر بر نحوه تعيين حقوق بازنشستگي قضات بوده و تسري آن به اعضاي هيأت علمي و اساتيد دانشگاهها که از حيث بازنشستگي طبق ماده34 مزبور تابع قانون استخدام کشوري هستند توجيه قانوني ندارد. عليهذا شکايت غيروارد تشخيص و به استناد مواد مرقوم و مواد 7 و 48 قانون ديوان عدالت اداري مصوب 1385، حکم به رد شکايت صادر و اعلام ميگردد. ب ـ شعبه 21 ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده کلاسه 21/87/344، موضوع شکايت خانم مهري زرينقلم و به طرفيت 1ـ سازمان بازنشستگي کشوري 2ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و به خواسته ابطال حکم بازنشستگي شماره 30203275 مورخ 1384/12/13 و اصلاح احکام بدوي و الزام خواندگان به صدور حکم جديد طي دادنامه شماره 1553 مورخ 1387/8/29، چنين انشاء رأي نموده است: نظر به اينکه اعضاء هيأت علمي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي از لحاظ بازنشستگي تابع قانون و مقررات بازنشستگي مستخدمين کشوري است و مستنداً به ماده 34 آييننامه استخدامي اعضاء هيأت علمي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي اعضاء رسمي هيأت علمي جزء در مواردي که در آييننامه مذکور تصريحشده از لحاظ بازنشستگي نيز قانون مارالذکر ميباشند و لذا با توجه به موارد فوق و اصلاحات قوانين بعدي و تغيير در نحوه محاسبه حقوق بازنشستگي و ضرايب مربوط به آنها سرانجام براساس تبصره ذيل قانون اصلاحات پارهاي از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگي مصوب سال 1379/2/13، حقوق بازنشستگي مستخدمين کشوري معدل متوسط حقوق و فوقالعاده دو سال آخر خدمت که کسور بازنشستگي از آنها دريافت ميگرديده است ملاک محاسبه حقوق بازنشستگي محاسبه و قرار گرفت و تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/25 نيز به اعمال ضريب تصريح نموده است و اشارهاي به نحوه محاسبه حقوق بازنشستگي ننموده است که با اين کيفيت در محاسبه حقوق بازنشستگي متوسط حقوق و فوقالعاده شغل دو سال آخر خدمت با اعمال آخرين ضريب ملاک محاسبه قرار ميگيرد. زيرا تبصره 6 ماده واحده قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/25 صرفاً به ضريب اشاره نموده و لذا نحوه محاسبه طبق قوانين انجام ميگيرد و قانون سال 1379 که در بالا اشاره کرد در نحوه محاسبه هنوز به قوت خود باقي است که اعضاء هيأت علمي نيز در تعيين معدل حقوق بازنشستگي بر اين اساس محاسبه حقوق و بازنشستگي تعيين ميگردد و رأي هيأت عمومي ديوان عدالت اداري به شماره 70ـ71 مورخ 1381/2/29 وحدت رويه هيأت عمومي ديوان عدالت اداري و غيره که مورد استناد شاکيه قرار گرفته است صرفاً به قضات دادگستري اشاره کرده و مشمول قضات است و اعضاء هيأت علمي را شامل نميگردد و به علاوه خواندگان نيز دعوي خواهان را طي لايحهاي که ارسال نمودهاند و لذا بنا به مراتب فوق دعوي خواهان غير ثابت تشخيص مستنداً به مواد 7 و 13 قانون ديوان عدالت اداري حکم به رد دعوي خواهان صادر و اعلام ميگردد. ج ـ شعبه اول ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پروندههاي کلاسه 86/1/218، 1/87/4، 1/88/322 و 2667/1/85 موضوع شکايت آقايان 1ـ غلامرضا دشتي 2ـ عطاءاله زارعباغابري 3ـ عزيزاله مرادي 4ـ حسين الهي و به طرفيت دانشگاه فردوسي مشهد و دانشگاه رازي کرمانشاه 2ـ سازمان بازنشستگي کشوري و به خواسته احتساب حقوق بازنشستگي مطابق آخرين حکم کارگزيني طي دادنامههاي شماره 1676 مورخ 1386/8/19، شماره 1020 مورخ 1387/4/29، شماره 955 مورخ 11388/5/4 و شماره 118 مورخ 1386/6/26، چنين انشاء رأي نموده است: نظر به اينکه به موجب تبصره 6 قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/25، حقوق بازنشستگي و وظيفه اعضاي هيأت علمي و قضات از مستخدمان و ديگر کارکنان مصرح در تبصره 5 قانون يادشده استثناء شده و حقوق اعضاي هيأت علمي و قضات با اعمال ضرايب مربوط به آنان در هر سال محاسبه و پرداخت ميشود و با عنايت به اينکه مقررات بند (د) ماده 3 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب سال 1379 و ماده 6 قانون اصلاح پارهاي از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگي و وظيفه کارکنان دولت بر مبناي معدل حقوق دو سال آخر خدمت منحصراً ناظر به تبصره 5 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب سال 1374 ميباشد و قابل تسري به اعضاي هيأت علمي و قضات که تابع مقررات استخدامي خاص هستند نميباشد. بنابراين با توجه به مراتب فوق و استفاده از وحدت ملاک رأي شماره71ـ70 مورخ1381/2/29، هيأت عمومي ديوان عدالت اداري حکم به ورود شکايت شاکي و الزام ادارات طرف شکايت به محاسبه حقوق بازنشستگي نامبرده بر مبناي مقرره در تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه سال 1374 صادر و اعلام مينمايد. د ـ شعبه دوم ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده کلاسه 1581/2/85، موضوع شکايت آقاي دکتر تقي سالاري و به طرفيت دانشگاه علوم پزشکي مشهد و سازمان بازنشستگي کشوري و به خواسته اصلاح حکم بازنشستگي به شماره 1558/1ق مورخ 1384/2/7 و اصلاح حکم برقراري حقوق بازنشستگي به شماره 30202148 مورخ 1384/10/7، طي دادنامه شماره 580 مورخ 1386/5/15، چنين انشاء رأي نموده است: در تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/25، صرفاً مقرر ميدارد: حقوق بازنشستگي وظيفه اعضاي هيأت علمي و قضات با اعمال ضرايب مربوط به آنان در هر سال محاسبه و پراخت ميشود که در اين تبصره صرفاً ضريب سال آخر را موثر در حقوق بازنشستگي ميداند و اساساً ضريب حقوق غير از حقوق است و تنها يکي از عوامل موثر و تشکيلدهنده حقوق ميباشد. بنابراين محاسبه حقوق اعضاي هيأت علمي بر مبناي حقوق و فوقالعاده شغل دو سال آخر خدمت همچنان به قوت خود باقي است. لکن از آنجا کـه تبصره 6 مـاده واحده اصلاح پارهاي از مقـررات مربوط به حقوق بازنشستگي مصوب 1379/2/13 هيأت علمي را با قضات يکسان دانسته و در دادنامه شماره 71ـ70 مورخ 1381/2/29، هيأت عمومي ديوان عدالت اداري قضات دادگستري را مستثني نموده به جهت اينکه موضوع شکايت حقوق قضات بوده است اعمال آن در خصوص اعضاي هيأت علمي به لحاظ همطرازي آنها در همه مواهب قانوني است. با عنايت به مراتب فوق، شعبه به ورود شکايت شاکي رأي ميدهد. هـ ـ شعبه سوم ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده کلاسه 3/88/406، موضوع شکايت آقاي علياکبر حجت جلالي و به طرفيت 1ـ دانشگاه رازي کرمانشاه 2ـ سازمان بازنشستگي کشوري و به خواسته پرداخت حقوق بازنشستگي بر مبناي آخرين حکم کارگزيني و مطالبه مابهالتفاوت ريالي احکام قديم و جديد طي دادنامه شماره 1132 مورخ 1388/7/4، چنين انشاء رأي نموده است: نظر به اينکه به موجب تبصره 6 قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374/11/25، حقوق بازنشستگي و وظيفه اعضاي هيأت علمي و قضات از مستخدمان و ديگر کارکنان مصرح در تبصره 5 قانون يادشده استثناء شده و حقوق اعضاي هيأت علمي و قضات با اعمال ضرايب مربوط به آنان در هر سال محاسبه و پرداخت ميشود و با عنايت به اينکه مقررات بند دوم ماده 3 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب سال 1379 و ماده 6 قانون اصلاح پارهاي از مقررات مربوط به حق بازنشستگي و وظيفه کارکنان دولت بر مبناي معدل حقوق دو سال آخر خدمت منحصراً ناظر به تبصره 5 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب 1374 ميباشد و قابل تسري به اعضاي هيأت علمي و قضات که تابع مقررات خاص هستند، نميباشند. بنابراين با توجه به مراتب فوق و استفاده از وحدت ملاک رأي شماره 71ـ70 مورخ 1381/2/29 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري حکم به ورود شکايت شاکي و الزام ادارات طرف شکايت به محاسبه حقوق بازنشستگي نامبرده بر مبناي مقرره در تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه سال 1374 صادر و اعلام مينمايد. وـ1ـ شعبه اول ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده کلاسه 1201/1/79، موضوع شکايت آقاي نصرت اله سعيدي و به طرفيت 1ـ دانشگاه فردوسي مشهد 2ـ سازمان بازنشستگي کشوري و به خواسته اصلاح حکم شماره 21089 مورخ 1379/5/24 بازنشستگي و حکم شماره 3722 مورخ 1379/7/5، برقراري حقوق بازنشستگي و صدور حکم جديد با منظورنمودن حق جذب با ضريب سال آخر بازنشستگي طي دادنامه شماره 1800 مورخ 1380/10/24، چنين انشاء رأي نموده است: با توجه به مدافعات خواندگان در لوايح دفاعيه تقديمي خصوصاً مدافعات موجه سازمان بازنشستگي کشوري بروز تخلف از مقررات از ناحيه خواندگان در اصدار حکم بازنشستگي و نيز حکم برقراري حقوق بازنشستگي شاکي احراز نميشود و به همين جهت شکايت غير وارد تشخيص و قرار رد آن صادر و اعلام ميگردد. و ـ2ـ شعبه 7 تجديدنظر در رسيدگي به پرونده کلاسه ت1871/81/7، موضوع تجديدنظر خواهي آقاي نصرتاله سعيدي نسبت به دادنامه شماره 1800 مورخ 1380/10/24، طي دادنامه شماره 1082 مورخ 1382/10/2، چنين رأي صادر نموده است: نظر به اينکه بند (ب) قانون اصلاح قوانين و مقررات بازنشستگي و وظيفه مصوب سال1374 مجلس شوراي اسلامي مقرر نموده در احتساب حقوق بازنشستگي و وظيفه موضوع ماده يک و بند (ج) ماده 8 قانون اصلاح مقررات بازنشستگي و وظيفه قانون استخدام کشوري حقوق تفاوت تطبيق حقوق، فوقالعاده و ساير فوقالعادههايي که از بابت آنها کسور بازنشستگي دريافت ميشود مورد محاسبه قرار ميگيرد و تبصره 6 قانون مذکور نيز مقرر ميدارد، حقوق بازنشستگي و وظيفه اعضاء هيأت عملي و قضات با اعمال ضرايب مربوط به آنان در هر سال محاسبه و پرداخت ميشود و از آنجا که تجديدنظرخواه عضو هيأت علمي بازنشسته دانشگاه فردوسي مشهد ميباشد و براساس مستندات فوقالذکر ميبايست فوقالعاده جذب پرداختي به ايشان مبناي احتساب در حقوق بازنشستگي وي قرار گيرد و حقوق بازنشستگي و وظيفه مشاراليه با اعمال ضرايب مربوطه در هر سال محاسبه و پرداخت شود و از باب وحدت ملاک رأي شماره 71ـ70 مورخ 1381/1/29 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري نيز مؤيد اين امر ميباشد. عليهذا تجديدنظرخواهي را وارد تشخيص داده و با فسخ دادنامه تجديدنظرخواسته حکم به ورود شکايت و الزام سازمانهاي مشتکيعنهم به اصلاح حکم بازنشستگي شاکي بر مبناي احتساب فوقالعاده جذب در حقوق بازنشستگي و پرداخت آن براساس ضرايب سال آخر خدمت به نامبرده صادر و اعلام ميگردد.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد.