رأي هيأت عمومي
علاوه بر اينکه مفاد ماده 11 نظامنامه دفتر ثبت ازدواج و طلاق مصوب 1310 در خصوص لزوم تصديق امضاء وکيل زوج يا زوجه در دفتر مخصوص ثبت واقعه ازدواج يا طلاق توسط کميساريا و يا امين صلح و يا نايب الحکومه و يا يکي از دفاتر اسناد رسمي با توجه به تاريخ تصويب آن ناظر به وکالت اشخاص عادي بوده و منصرف از وکلاي رسمي دادگستري است، اصولاً اعتبار وکالتنامههاي وکلاي دادگستري در مراجع قضائي نافي اعتبار آنها در مراجع غير قضائي در حدود اختيارات قانوني مصرح در وکالتنامه آنان در اجراي احکام قطعي مراجع قضائي نيست و طبق ماده 46 قانون ثبت اسناد و املاک کشور موارد ضرورت تنظيم و ثبت اسناد در دفاتر اسناد رسمي تبيين واحصاء شده است که از اختيارات مصرح در وکالتنامه وکلاي دادگستري در زمره اسناد مزبور قرار ندارد. بنابراين عموم و اطلاق رديف 23 از مجموعه بخشنامههاي سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که مقرر داشته است « با توجه به قوانين و مقررات موضوعه مجوزي براي تنظيم اسناد در دفاتر اسناد رسمي به استناد وکالتنامههائي که توسط وکلاي دادگستري تنظيم ميشود، به نظر نميرسد.» بلحاظ اينکه مفهم الزام وکيل دادگستري به تنظيم سند رسمي در دفاتر اسناد رسمي در مورد ثبت واقعه ازدواج و طلاق در اجراي احکام مراجع قضائي، عليرغم تصريح اختيارات مذکور در وکالتنامه آنان است، خلاف قانون تشخيص داده ميشود و مستنداً به قسمت دوم اصل 170 قانون اساسي و ماده يک و بند يک ماده 19 و ماده 42 قانون ديوان عدالت اداري ابطال ميگردد.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
معاون قضائي ديوان عدالت اداري ـ قدياني