-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :18732
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1388/4/4
دادنامه
شماره 246
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1388/3/24
ابطال بندهاي 2ـ1 و 3ـ1 از مصوبه مورخ 1386/1/21 و بند 8 ـ1 مصوبه مورخ 1386/1/22 استانداري خراسان جنوبي در خصوص دشت بياض
تاريخ: 1388/3/24 شماره دادنامه: 246 كلاسه پرونده: 87/266
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: آقاي حسين خاکسار.
موضوع شکايت و خواسته: ابطال بندهاي 2ـ1 و 3ـ1 از مصوبه مورخ 1386/1/21 و بند 8 ـ1 مصوبه مورخ 1386/1/22 استانداري خراسان جنوبي در خصوص دشت بياض.
گردشکار: شاکي به شرح دادخواست تقديمي و لايحه تکميلي اعلام داشته است، در سال 1362 دو نقطه روستايي خضري و دشت بياض به فاصله تقريبي 3 کيلومتر تبديل به يک شهر بنام خضري دشت بياض در استان خراسان جنوبي (شهرستان قاين) گرديده و چند سالي است که مورد بيمهري شهرداري و شوراي اسلامي مربوطه قرار گرفته است. يکي از اقدامات مغرضانه بهانه قرارداد گسل زلزله است که در مجاور محل دشت بياض قرار دارد که با اين دست آويز از ارائه خدمات شهري به محل دشت بياض خودداري و بودجهها در خضري هزينه شده و اجازه ساخت و ساز در دشت بياض داده نميشود و با جلب نظر مقامات استاني طي جلسه مورخ 1386/1/21 مواردي را به منظور اجبار مردم دشت بياض به ترک خانههاي خود و کوچ دادن آنان به نقطهاي ديگر مصوب نمودهاند که بر خلاف قانون اساسي و قوانين عادي و مغاير عدالت و اصول انساني و حقوق بشر است. الف ـ بند 2ـ1 صورتجلسه 1386/1/21 « از تاريخ تنظيم اين صورتجلسه هيچگونه خدمات شهري... به محله دشت بياض ارائه نگردد. ب ـ بند 3ـ1 صورتجلسه 1386/1/21 « هرگونه ساخت و سازي در محله دشت بياض... ممنوع بوده و...». ج ـ بند 8 ـ 1 صورتجلسه 1386/1/22 « از ابتداي سال 1388 آب و برق و تلفن محله دشت بياض قطع ميگردد.» درخصوص دلايل غير قانوني بودن مصوبه مذکور به شرح ذيل معروض ميگردد، 1ـ هدف کلي از مصوبه معترضعنه مجبور کردن مردم محله دشت بياض به ترک محل اقامت و انتقال به محلي ديگر در مجاورت محله خضري ميباشد که مغاير اصل 33 قانون اساسي است که مقرر ميدارد، « هيچ کس را نميتوان ... از اقامت در محل مورد علاقهاش ممنوع يا به اقامت در محلي مجبور ساخت مگر در مواردي که قانون مقرر ميدارد». ثانياً، انتقال منازل مردم دشت بياض از مکان فعلي به محل تعيين شده جديد که فاصله آن با محل فعلي1500 تا 1700 متر است تاثير در کاهش خطر زلزله ندارد و اين واقعيتي است که در زلزله سال 1347 کاملاً به اثبات رسيد و مردم محله خضري و دشت بياض بطور مشابه تخريب شده است. 2ـ در جزء 2ـ1 مصوبه معترضعنه آمده است « از تاريخ اين صورتجلسه هيچگونه خدمات شهري توسط دستگاههاي ذيربط به محل دشت بياض ارائه نگردد.» اين بند مغاير صريح ماده 55 قانون شهرداري است که در 28 بند شهرداري را موظف و مکلف به ارائه خدمات شهري به تمام شهروندان نموده و هيچ مقامي حق ندارد مردم را از استفاده آن محروم نمايد. همچنين اين بند مغاير بند 2 ماده 21 اعلاميه جهاني حقوق بشر است که مقرر ميدارد، « هرکس حق دسترسي مساوي به خدمات عمومي را در کشور خود دارد». 3ـ در بند 3ـ1 مصوبه آمده است، « هرگونه ساخت و سازي در محل دشت بياض ممنوع بوده و شهرداري خضري دشت بياض با هماهنگي فرمانداري شهرستان قاينات و بخشداري نيمبلوک موظف به جلوگيري از ساخت و ساز احتمالي در اين منطقه ميباشند» اين بند مغاير مفاد آييننامه طراحي ساختمانها در برابر زلزله مصوب 1384/3/25 هيأت وزيران ميباشد که صرفاً نظر بر ساخت و ساز مطمئن و مقاوم در برابر زلزله دارد، کما اينکه در تهران بزرگ با وجود دهها گسل فعال زلزله در هيچ مرحلهاي ساخت و ساز ممنوع نشده و حتي در مجاورت گسلها، برج سازي نيز ميشود که اکثر محلههاي شميرانات بر روي اين گسلها ميباشند. 4ـ در جزء سوم از بند 8 ـ1 مصوبه معترض آمده است، « از ابتداي سال 1388 آب، برق و تلفن محله دشت بياض قطع ميگردد.» اين بند از مصوبه مغاير صريح مواد قانوني ذيلالذکر ميباشد، الف ـ ماده يک قانون تشکيل شرکتهاي آب و فاضلاب مصوب1369/10/11 که وظيفه ايجاد و بهرهبرداري تاسيسات مربوط به توزيع آب شهري را به عهده شرکت آب و فاضلاب هر شهر براي استفاده عموم مردم گذاشته و هيچ مقامي حق ندارد مردم را از آن محروم کند. ب ـ تبصره 2 ماده يک قانون تاسيس شرکت مخابرات ايران مصوب 1350/3/29 وظيفه ايجاد شبکهها و وسايل مخابراتي براي استفاده عموم را بر عهده اين شرکت گذاشته و هيچ مقامي حق محروم ساختن مردم از استفاده از آن را ندارد. ج ـ بند (د) ماده 5 اساسنامه شرکت ملي گاز ايران مصوب 1356 وظيفه ايجاد امکانات استفاده از گاز طبيعي و گاز مايع براي استفاده عامه مردم را بر عهده اين شرکت گذاشته و احدي حق محروم ساختن مردم از اين امکانات را ندارد. د ـ ضمناً اين بند از مصوبه معترضعنه نيز مغاير بند 2 ماده 21 اعلاميه جهاني حقوق بشر است که فوقاً معروض گرديد. 5 ـ کميسيون بررسي گسل که مصوب معترضعنه را تصويب نموده فاقد جايگاه قانوني بوده و مصوبات فوقالذکر خارج از اختيارات قانوني اين کميسيون است که طبق ماده يک قانون ديوان عدالت اداري مصوب 1385 از موجبات ابطال آن ميباشد. 6 ـ بندهاي فوقالذکر از مصوبه معترضعنه از مصاديق بارز « محروم نمودن مردم از حقوق مقرر در قانون اساسي توسط مقامات و مامورين دولتي» بوده و قبح آن به حدي است که قانونگذار در ماده 570 قانون مجازات اسلامي براي آن سه نوع مجازات را مقرر داشته است، با عنايت به مراتب معروضه نظر به اينکه بندهاي 2ـ1، 3ـ1 و جزء سوم از بند 8 ـ1 مصوبه جلسه مطالعات گسل خضري دشت بياض مورخ 1386/1/21 و 1386/1/22 مغاير قانون اساسي، قوانين عادي و نيز اعلاميه جهاني حقوق بشر است و نيز کميسيون تصويبکننده آن فاقد جايگاه قانوني بوده و مصوبات مذکور، خارج از اختيارات مقام تصويبکننده آن ميباشد، لذا تقاضاي ابطال آنها را دارد. رئيس کارگروه تخصصي زلزله و لغزش لايههاي زمين استان خراسان جنوبي در پاسخ به شکايت مذکور طي نامه شماره 77298/12/35 مورخ 1387/12/20 اعلام داشتهاند، بر اساس ماده 3 قانون طرح جامع امداد نجات کشور، هدف از تصويب طرح جامع امداد و نجات عبارت است از، سازماندهي و هم پيوسته کردن کليه عناصر و عوامل مديريت بحران، استفاده از تمامي امکانات ملي، استاني و نيروهاي مردمي، هدايت کليه کمکهاي دولتي و غيردولتي داخلي و خارجي به منظور پيشگيري و کاهش آثار بلاياي طبيعي، ارائه حداکثر خدمات امداد ونجات سازمان يافته، تقليل تلفات انساني و اقتصادي، جبران و بازسازي و بازگرداندن شرايط زندگي به وضعيت اوليه قبل از بحران، ايجاد آمادگي لازم در مردم و تعيين دقيق نقش و وظايف دستگاههاي اجرايي براي مقابله با بحران، بنابراين کليه مصوبات جلسه 1386/1/22 براساس مصوبات قانوني و در جلسهاي به رياست استاندار به عنوان رئيس ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استان مصوب شده است و داراي جايگاه قانوني ميباشد. مطالعات گسل خضري و دشت بياض در سال 1384 از محل اعتبارات ستاد حوادث و سوانح غير مترقبه استان و با همکاري مهندسين مشاور علوم زمين و با عنايت به مصوبه کار گروه زلزله و لغزش لايههاي زمين استان مورخ 1384/4/12 و 1384/3/31 به رياست معاون امور عمراني استانداري انجام شده است. سازمان مسکن و شهرسازي خراسان جنوبي در سال1384 با همکاري مهندسين مشاور توسعه علوم زمين اقدام به مطالعه گسل خضري دشت بياض نموده است و با در نظر گرفتن تمامي ابعاد بر اساس خروجي مطالعات مزبور 4 ناحيه به رنگهاي قرمز، زرد، آبي و سبز مشخص و در هر يک از آنها محدوديت و ضوابطي خاص جهت ساخت و ساز اعمال گرديده است. محدوده قرمز، کاملاً بر روي خط گسل قرار داشته و اساساً به دليل وجود خطر برش پي، احداث هرگونه سازهاي ممنوع گرديده است. از آنجائي که محل دشت بياض کاملاً بر روي خط گسل قرار داشته و با عنايت به اهميت جان ساکنين اين محله مقرر گرديد در اسرع وقت مساعدتها و تسهيلات لازم به منظور جابجايي سريع ساکنين اين محله به واريانت آبي توسط کليه دستگاههاي اجرايي استان معمول گردد و ساکنين منطقه مورد نظر نه تنها از امکانات محروم نگرديده بلکه با نظر مساعد استاندار، کمکهاي تشويقي شامل، معاف بودن از هزينههاي زمين، آماده سازي، پروانه ساختماني شهرداري، انشعابات آب و برق و تلفن و... نيز براي آنان در نظر گرفته شده است، که اين واريانت مورد اقبال ساکنين قرار نگرفته و ايشان اراضي ديگري را بدين منظور پيشنهاد داده که پس از بررسيهاي مجدد و اعزام تيم کارشناسي به محل، متاسفانه اراضي پيشنهادي ساکنين به دليل قرار گيري در اسکارپ گسلي از ديدگاه فني و زمين شناختي مورد قبول واقع نگرديد. از طرفي از آنجائي که محله دشت بياض کاملاً بر روي گسل (قرمز) قرار گرفته و با توجه به خطر برش پي، مقاوم سازي اين واحدهاي به لحاظ فني و اقتصادي فاقد توجيه ميباشد، ساخت و ساز با هيچ نوع تکنولوژي و فناوري موجود کشور بر روي خط گسل جايز نميباشد و هيچگونه فونداسيوني توان تحمل نيروي زلزله و مقاومت در برابر برش ايجاد شده را ندارد. مسائل و مشکلات مطروحه ساکنين داراي بعد فني نبوده و اين در حالي است که مطالعات مزبور کاملاً داراي ابعاد فني و در جهت دفع خطرات احتمالي از جان و مال ساکنين منطقه ميباشد. مالکين و اهالي ميتوانند نسبت به اعمال حقوق مالکانه در اراضي مالکانه متعلقه اقدام و فقط به لحاظ سکونتي مقرر گرديده که در حريم مشخص شده ساخت و ساز و سکونت نداشته باشند. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد.