رأي هيأت عمومي
اولاً، دادنامه شماره 610 مورخ 1385/3/31 شعبه پنجم با توجه به اينکه خواسته شاکي احتساب ايام عدم اشتغال به خدمت جزء سابقه بازنشستگي بوده است با دادنامههاي شماره 549 مورخ 1369/6/31 و شماره 797 مورخ 1373/7/23 به ترتيب صادره از شعب ششم و پنجم به لحاظ تفاوت موضوع شکايت و خواسته تناقضي ندارد. ثانياً وجود تناقض بين دادنامههاي شماره 549 مورخ 1369/6/31 شعبه ششم و شماره 797 مورخ 1373/7/23 شعبه پنجم محرز به نظر ميرسد. هر چند ابلاغ بازخريد خدمت شاکيان به موجب دادنامههاي قطعي ابطال شده و نامبردگان به خدمت اعاده گرديدهاند، ليکن نظر به اينکه تعيين تکليف قطعي وضعيت استخدامي آنان منوط به طرح شکايت و اقامه دعوي در ديوان عدالت اداري بوده است و تاخير در آن مستند به فعل شخص شاکي بوده و پرداخت حقوق و مزاياي قانوني ايام بلاتکليفي قبل از طرح شکايت مجوزي نداشته است، بنابراين دادنامه شماره 797 مورخ 1373/7/23 شعبه پنجم ديوان در حدي که متضمن اين معني است، موافق اصول و موازين قانوني تشخيص داده ميشود. اين رأي به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون ديوان عدالت اداري براي شعب ديوان و ساير مراجع اداري ذيربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
معاون قضائي ديوان عدالت اداري ـ مقدسيفرد