عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.
  • شماره انتشار در روزنامه رسمی :376م
  • تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1319/1/24
مصوبه‌‌ مورخ 1319

بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها

در فرهنگستان براي 45 واژه از اصطلاحات فيزيك برابرهائي انتخاب و مورد تصويب واقع گرديده كه در پائين درج: 




























































































































































































1ـ آشام  Absorption جذب مايع
2ـ درخشان Brillant ساطع
3ـ بي‌دررو Adiabatique اين اصطلاح فيزيكي تاكنون ترجمه نشده بوده و مقصود از آن گرمائي است كه در دستگاهي به مصرف رسيده و هيچ قسمتي از آن كم و كاسته نمي‌شود
4ـ هواسنج Barmetre ميزان الهوا براي تعيين فشار هوا و بلندي زمين
5ـ لرزان Tramblant برتعش يعني داراي حركت رفت و آمد نامنظم
6 ـ نوان Oscillant نوسان‌كننده يعني داراي حركت و رفت وآمد منظم
7 ـ نويدن Osciller نوسان‌كردن
8 ـ فشارسنج Manometre ميزان‌الضغطه براي تعيين فشار گازها و ديگهاي بخار
9ـ مارپيچ  Spirale منحني مخصوصي كه در يك سطح به دور خود مي‌چرخد
10ـ پيچه Helice منحني مخصوصي كه مانند پيچيدن مار به دور درخت است
11 ـ انباره Aecumulateur خازن ـ آگومولاتر باتري 
12ـ پايا Coustant كه به معني ثابت است
13 ـ بارمان Remanant مقدار ثابتي كه به جاي مي‌ماند
14 ـ ماندگار Permanent-Persistant چيزي كه پيوسته بر يك حال مانده و تغيير نمي‌كند
15 ـ همزمان Synchrone متساوي‌الزمان
16 ـ يك‌زمان Iochssone متحدالزمان
17ـ پرتوه Raie خطوط باريك كه در هنگام تابش نور ديده مي‌شود
18ـ چگال Dense منكثف ـ كثيف ـ مقصود از سختي و به هم پيوستگي جسم است 
19ـ دج Solide صلب و جامد
20 ـ آبگونه Liqide مايع
21ـ دمه Vapeur بخار
22 ـ آسه Axe محور ـ خطي كه جسم متحركي به دور آن مي‌چرخد
23 ـ ترازمند Equilibre متعادل
24ـ رهيختن Extraire استخراج كردن
25ـ غرغره Poulie قرقره
26ـ پيچك Bobine بوبين ـ كويل
27 ـ راست‌ساز Redreseure مستقيم‌كننده 
28ـ بسامد Erequence رفت وآمد متواتر
29 ـ پربسامد Haute frequence داراي حركت متواتر بسيار
30 ـ ميان بسامد Moyene frequence داراي حركت متواتر متوسط
31 ـ كم بسامد Basse frequeoce داراي حركت متواتر كم
32 ـ فراز Anode آتود ‌ـ قطب مثبت جريان برق
33 ـ فرود Cathode كاتد‌ ‌ـ قطب منفي جريان برق
34 ـ سرون Antenne آنتن ـ دگلهاي بلند
35ـ پيچش نخست Enroulement Primaire سيم‌پيچي اول در پيچكها
36 ـ پيچش دوم Enroulement Secondaire  سيم‌پيچي دوم در پيچكها
37 ـ گمرك Prise پريز
38 ـ رشته Filament فيلامان ـ كه در چراغهاي برق يا راديو روشن مي‌شود
39 ـ تن Culot سرپيچ چراغ
40 ـ سيخ Broche  
41ـ آشكارساختن Detecter  
42 ـ آشكارساز Detecter  
43 ـ آشكارسازي Detection  
44ـ دو راه Diode  
45 ـ سه راه  Triode  


 و لزوماً ابلاغ مي‌شود بعد از اين واژه‌هاي جديد را بكار ببريد.