فصل دوم ـ مديريت
مفهوم مديريت، مجموعه فعاليتهاي هماهنگ شده براي برنامهريزي، سازماندهي، راهبري، هدايت و كنترل است كه به عنوان يكي از سامانههاي نظام، ملاك عمل قرار ميگيرد.
تحقق جنبههايي مانند:
ـ دستيابي به استقلال فني و فناوري پيشرفته، منطبق با شرايط فرهنگي، اجتماعي، اقليمي و زيست محيطي كشور.
ـ حفظ شئون اجتماعي و حقوق فني و حرفهاي تمامي عوامل اجرايي.
ـ بسترسازي در همگام نمودن برنامههاي آموزشي دانشكدههاي مهندسي، متناسب با پيشرفتهاي علوم و فنون و نيازهاي صنعتي و اقتصادي كشور.
ـ تعامل لازم با تشكلهاي صنفي و تخصصي كشور.
ـ دستيابي به نظامهاي فني و اجرايي كشورهاي صنعتي و استفاده لازم از روشهاي اجرايي آنان.
ـ توانمندسازي سازمانهاي عوامل ذينفع براي فعاليت در فضاي رقابتي،
ـ مديريت طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري را، داراي رويكردي پويا و هدفمند و معطوف به حفظ منافع ملي مينمايد.
كمبود منابع، الزامات هزينه، زمان، كيفيت، ايمني و زيستمحيطي، ابعاد و پيچيدگي فعاليتهاي طرحهـا و پروژهها، تعهـدات متقابل در فصـل مشترك كاري بين عوامل ذينفـع، از جمله علل و عواملي هستند كه رويكرد مديريت سامان يافته را براي مديريت طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري در نظام فني و اجرايي كشور ضروري ميسازند.
براي راهبري و اداره موفق طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري بايد سازمان عوامل ذينفع در نظام فني و اجرايي به طريقي نظاممند و شفاف هدايت و كنترل گردند. هدايت و كنترل نظاممند و شفاف امور مديريت طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري از طريق رويكرد فرآيندي امكانپذير است كه طي آن سامانهاي از فرآيندها در درون سازمان عوامل ذينفع با تعيين فصل مشترك كاري آن با ساير عوامل، به كار گرفته شود.
پايش و اندازهگيري استقرار سامانههاي نظام فني و اجرايي كشور و انجام اقدامات براي بهبود مستمر عملكردها، هدفي دايمي در نظام فني و اجرايي كشور است كه از طريق تحليل و ارزيابي وضعيت موجود براي شناسايي زمينههايي كه نياز به بهبود دارند و بكارگيري راهحلهاي انتخاب شده در قالب تهيه اسناد مربوط محقق ميشود.
الزامات مديريت
1ـ اتخاذ رويكرد فرآيندي و سيستمي در مديريت.
2ـ به كارگيري استانداردهاي مديريت پروژه براي مديريت طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري.
يادآوري: هماهنگيكافي بين عوامل ذينفع، توجه بهفعاليتهاي طرح يا پروژه بهصورت جامع و مانع، اتمام طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري در مدت و اعتبار مصوب، استفاده موثر از نيروهاي صلاحيتدار، توليد، جمعآوري، توزيع و مستندسازي اطلاعات و اسناد در زمان مقرر و بطور متناسب، جلوگيري از بروز ريسكهاي پيشبيني نشده و تامين كالا و خدمات مورد نياز طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري از طريق فرآيندهاي لازم در مديريت پروژه.
3ـ استقرار و پيادهسازي نظام مديريت كيفيت در سطح عوامل ذينفع.
4ـ در انجام فرآيندهاي مربوط به مديريت، فعاليتهاي اصلي، ماتريس مسئوليت عوامل ذينفع هر فعاليت، دروندادها، ابزار و فنون، بروندادها و روشها و معيارهاي پايش و اندازهگيري هر فرآيند مشخص ميگردند.
5 ـ ترويج كاربري فناوري اطلاعات(IT) با ايجاد بانك اطلاعاتي نظام فني و اجرايي كشور.
6 ـ بالابردن سطح دانش فني كشور، تبادل دانش و فناوري از طريق ارتباط با مراكز علمي و فني داخلي و خارجي.
7ـ كوشش همهجانبه در دستيابي به خوداتكايي فني، از طريق تناسب بين اعتبارات پژوهشي و تحقيقاتي با سرمايهگذاريها.
8 ـ ايجاد تسهيلات براي آشنايي دانشجويان با نحوه ارايه و مديريت خدمات فني و كارهاي اجرايي و همفكري در بهبود مستمر برنامههاي درسي رشتههاي فني و مهندسي و ساير رشتههاي مرتبط.
9ـ توسعه ظرفيتهاي مشاوره فني ـ اقتصادي.
10ـ زمينهسازي و ايجاد تسهيلات براي صدور خدمات فني، مهندسي و حرفهاي.
11ـ بسترسازي براي شكلگيري شركتهاي بزرگ، توانمند و ماندگار بخش خصوصي.
12ـ بالابردن سطح آگاهي مردم با اطلاعرساني از نتايج و آثار اجراي طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري.
13ـ استقرار سامانههاي تضمين خدمات مانند استفاده از صنعت بيمه و تضمينهاي صنفي.
14ـ احراز صلاحيت عوامل ذينفع در انجام فعاليتهاي مربوط به سامانههاي نظام.
15ـ ايجاد فضاي رقابتي و منصفانه براي تأمينكنندگان خدمات و كالا در انجام كارهاي طرحها و پروژههاي سرمايهگذاري.
16ـ ترويج مناسبات و روابط روشن و صادقانه، اخلاق حرفهاي و اعتمادسازي در سطح عوامل ذينفع.
17ـ بسترسازي براي متناسب كردن دايمي ظرفيتها و تقاضاهاي خدمات مهندسي و اجرايي.
18ـ استقرار ساز و كار لازم براي پايش و اندازهگيري ميزان پاسخگويي تعهدات و تكاليف عوامل ذينفع نظام.
19ـ ارزشيابي حين اجرا و پس از اجرا، به عنوان اطلاعات بازخورد بهبود مستمر عملكردها.
20ـ زمينهسازي و حمايت از ايجاد و شكلگيري شركتهاي كوچك محلي در مناطق كمتر توسعه يافته.