ماده 1 ـ
تعاريف و اصطلاحات:
1 ـ مصلحت وقف: تأمين نظر واقف و منافع موقوف عليهم با رعايت غبطه موقوفه.
2 ـ متصرف: حسب مورد زارعان صاحب نسق يا قائممقام قانوني آنان، مالكان اعيان و اشخاصي كه به گونهاي عرصه و يا عرصه و اعيان موقوفه تبديل يافروخته شده را در يد و اختيار دارند.
3 ـ حقوق مكتسب متصرف: هر نوع حقي كه براي متصرف تحت شرايط قانوني معيني حاصل شده باشد، از قبيل مالكيت اعيان، تحجير، حقوق كسب و پيشه،حق نسق زارعانه، حفر چاه، غرس اشجار و مانند آن.
4 ـ مجوز شرعي: مجوزي كه بر اساس ضوابط شرع مقدس اسلام در مورد تبديل يا فروش اموال موقوفه توسط مجتهد جامعالشرايط صادر شده باشد.
5 ـ زارع صاحب نسق: كسي است كه مالك زمين نيست و با دارا بودن يك يا چند عامل زراعتي شخصاً يا با كمك خانواده خود در اراضي موقوفه زراعتمينمايد و مقداري از محصول را به صورت نقدي يا جنسي به عنوان اجارهبها به موقوفه ميدهد و نسق مورد زراعت وي مشمول قوانين اصلاحات ارضي بودهاست.
6 ـ زراعت: توليد محصول به وسيله عمليات زراعتي يا باغداري.
7 ـ مرتع: زميني است اعم از كوه و دامنه يا زميني مسطح كه در آن نباتات علوفهاي به طور طبيعي روييده و در هر هكتار آن حداقل تعليف سه رأس گوسفند يامعادل آن از انواع دامهاي ديگر، در يك فصل چرا امكانپذير باشد.
8 ـ بيشه يا قلمستان: زميني است كه در آن درختان غير مثمر به وسيله اشخاص غرس شده و تعداد درخت در هر هكتار آن از هزار اصله تجاوز نمايد.
9 ـ باغ: زميني است كه در آن درختان مثمر يا مو به وسيله اشخاص غرس شده و عرفاً باغ شناخته شود.