مصوبه
شوراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران
مورخ 1359/2/31
ماده 1 ـ
اصطلاحاتي كه در اين آييننامه به كار برده ميشود از نظر اجراي آن به شرح زير تعريف ميشود:
1 ـ كشاورزي عبارت است از بهرهبرداري از آب و زمين به منظور توليد محصولات گياهي و حيواني از قبيل زراعت، باغداري، درختكاري مثمر وغير مثمر، جنگلداري، جنگلكاري، دامداري، پرورش طيور و زنبور عسل و آبزيان).
2 ـ خانوار ـ عبارت است از رييس خانواده و افراد تحت تكفل او كه در حكم يك شخص خواهند بود.
3 ـ اراضي باير. زمينهايي است كه سابقه احياء دارد ولي به علت اعراض يا عدم بهرهبرداري بدون عذر موجه مدت 5 سال متوالي متروك مانده يابماند.
4 ـ اراضي داير. زمينهايي است كه احياء شده و مستمراً مورد بهرهبرداري است.
5 ـ اراضي موات. زمينهايي است كه سابقه احياء و بهرهبرداري ندارد و به صورت طبيعي باقي مانده است.
6 ـ اراضي آيش. زمين دايري است كه به صورت متناوب طبق عرف محل براي دوره معيني بدون كشت بماند.
7 ـ اراضي منابع طبيعي:
الف ـ جنگلها يا بيشه طبيعي. مجتمعي متشكل از عرصه و هوايي و مركب از موجودات از منشاء نباتي مانند درخت، درختچه، نهال، علف وخزه) و حيواني صرف نظر از درجه تكامل به نحوي كه دست بشر در ايجاد و تكامل آن دخيل نبوده است.
ب ـ مراتع. زمينهايي است اعم از كوه و دامنه يا زمين مسطح كه در فصل چرا داراي پوششي از نباتات علوفهاي خودرو بوده و با توجه به سابقه چراعرفاً، مرتع شناخته شود. اراضي آيش گرچه پوشش نباتات و علوفهاي داشته باشند مشمول تعريف مرتع نيستند. چنانچه مرتع داراي درختان جنگليخودرو باشد مرتع مشجر ناميده ميشود.
ج ـ نهالستانها، جنگلهاي دست كاشت عمومي كه توسط دولت ايجاد شده باشد.
د ـ اراضي جنگلي. به جنگل تكامل نيافتهاي گفته ميشود كه به صورتهاي زير باشد:
1 ـ تعداد كنده درخت يا نهال يا بوته جنگلي در هر هكتار آن جداگانه يا مجموعاً از يك صد اصله تجاوز ننمايد.
2 ـ درختان جنگلي به صورت پراكنده باشد به نحوي كه حجم آن در هر هكتار در شمال از حوزه آستارا تا حوزه گليداغي) كمتر از پنجاه متر مكعب ودر ساير نقاط ايران كمتر از بيست متر مكعب باشد در صورت وجود شمشاد و حجم بيش از سي متر مكعب جنگل شمشاد محسوب ميشود.).
8 ـ اراضي مستحدثه. زميني است كه در نتيجه خشك افتادن آب درياها، درياچهها و تغيير بستر رودخانهها يا خشك شدن تالابها ايجاد شدهباشد.
9 ـ اراضي ساحلي. زمينهاي است كه در مجاورت حريم دريا و درياچه و يا اراضي مستحدثه قرار دارد و با توجه به تعريف انواع اراضي مذكور دراين قانون بر حسب مورد در حكم يكي از آنها محسوب خواهد شد.
10 ـ اراضي دولتي اعم از ثبت شده و ثبت نشده: داير و باير عبارت است از:
الف ـ اراضي موات
ب ـ اراضي كه به نحوي از انحاء به دولت منتقل شده است اعم از طريق اصلاحات ارضي، خالصه، مجهولالمالك و غيره.
ج ـ اراضي متعلق به دولت كه در اختيار اشخاص حقيقي و حقوقي و يا مؤسسات دولتي قرار دارد و به علت عدم استفاده و يا عدم اجراء مفادقرارداد به دولت برگردانده شده است.
11 ـ ساير اراضي، غير از اراضي فوقالذكر زمينهايي كه به نحوي از انحاء در رژيم سابق ملي اعلام شده زمينهايي كه جهت محيط زيست وشكارگاه و جلوگيري از بدي آب و هوا به ملكيت دولت در آمده است.)
12 ـ حريم اراضي عبارت است از مقدار زميني كه در اطراف و جوانب اراضي احياء شده تأسيسات، ده و غيره) مورد نياز عادي استفاده از اراضياحياء شده باشد و مقدار آن به تناسب عنوان، ذويالحريم متفاوت است.