-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :18781
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1388/6/2
دادنامه
شماره 412
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1388/5/18
-
تاريخ: 1388/5/18 شماره دادنامه: 412 كلاسه پرونده: 87/653
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: آقاي محمدرضا رضواني.
موضوع شکايت و خواسته: ابطال بند 1/3 دستورالعمل شماره 30380/52 مورخ 1375/8/28 سازمان تأمين اجتماعي.
گردشکار: شاکي به شرح دادخواست تقديمي اعلام نموده است، به موجب ماده 6 قانون تسهيلات استخدامي و اجتماعي جانبازان انقلاب اسلامي مصوب 1374/3/31 مجلس شوراي اسلامي و تبصره آن، کليه دستگاههاي مشمول اين قانون مکلف به پرداخت کسورات بازنشستگي سهم مستخدم و کارفرما براي مدت خدمت در جبهه و مدت معالجه جانبازان بر اساس استعلام از « مراجع» ذيربط گرديدهاند. سازمان تأمين اجتماعي در اجراي اين قانون اقدام به صدور دستورالعمل شماره 30380/52 مورخ 1375/8/28 مينمايند، که با دقت نظر در بند 1/3 آن ملاحظه ميگردد، بخشي از مفاد مندرج در آن ارائه گواهي خدمت در جبهه توسط واحد بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که منحصر و محدود فقط به يک « مرجع» گرديده در مغايرت و تناقض کاملاً بارز و آشکار با نظر قانونگذار، اصل، روح و خواسته قانون بوده و موجب محروميت و تضييع حق و حقوق بخش اعظم و قشر کثيري از بيمه شدگان جانباز انقلاب اسلامي مشمول قانون و بيمههاي تأمين اجتماعي که از سوي ساير نهادها و ارگانهاي نظامي و انتظامي و جهاد سازندگي به جبهههاي جنگ تحميلي اعزام گرديدهاند، شده است. لذا در راستاي حمايت و تامين شرايط لازم جهت کليه جانبازان قانونگذار به استناد مجموعه قوانين و ضوابط جاري و لازمالاجراء نظام مقدس جمهوري اسلامي در متن ماده 6 قانون تسهيلات استخدامي و اجتماعي جانبازان مصوب 1374/3/31 تمامي دستگاهها و واحدهاي مشمول اين قانون رامکلف به افزودن مدت خدمت در جبهه و معالجه جانباز از هر نظر به سنوات خدمت قابل قبول بازنشستگي بدون پرداخت کسور بازنشستگي نموده است، که اين امر الزاماً از طريق استعلام از مراجع ذيربط صورت خواهد پذيرفت و مجلس شوراي اسلامي طي طرح استفساريه قانون اصلاح تبصره ماده 14 قانون کار و الحـاق يک تبصره بـه آن مصوب 1383/1/30 بـه نوعي ديگر اشاره دارد که کليه مشمولين قانون تامين اجتماعي که به هر نحو به سازمان تأمين اجتماعي حق بيمه خود را ميپردازند مشمول قانون مذکور ميباشند. ليکن ملاحظه ميگردد، سازمان تأمين اجتماعي در مغايرت وخلاف نظر قانونگذار با صدور دستورالعمل شماره فوقالذکر در طي بند 1/3 فقط گواهيهاي ارائهشده از يک مرجع منفرد و خاص را مدنظر و ملاک عمل قرار داده و در اجراء قانون اقدام مينمايد و گواهي و مدارک ارائه شده ساير مراجع را مورد پذيرش و قبول قرار نداده است. اين در حالي است که مراجع مسئول و متولي امور جنگ، اعزام نيرو، صدور گواهيهاي مربوطه جهت رزمندگان اسلام و کليه ايثارگران نظام مقدس جمهوري اسلامي مختلف و متعدد ميباشند و در اين ارتباط فقط و فقط يک واحد و يا يک مرجع مسئول و متولي کليه امور نبوده و نميباشد. لـذا متقاضي ابطال بند 1/3 دستورالعمل فوقالذکر ميباشد. سرپرست دفتر امور حقوقي و دعاوي سازمان تأمين اجتماعي در پاسخ به شکايت مذکور طي نامه شماره 7844 مورخ 1388/3/10 اعلام داشتهاند، 1ـ قانون اصلاح تبصره ماده 14 قانون کار و الحاق يک تبصره به آن مصوب1383/1/30 مقررنموده است، ماده واحده ـ تبصره ماده14 قانونکار مصوب1368/7/2 به عنوان تبصره يک به شرح ذيل اصلاح و تبصره ديگري به آن الحاق ميگردد: تبصره يک: مدت خدمت نظام وظيفه شاغلين مشمول قانون کار يا شرکت داوطلبانه آنان در جبهه قبل از اشتغال و يا حين اشتغال جزء سوابق خدمتي آنان نزد سازمان تأمين اجتماعي محسوب ميگردد. اعتبار مورد نياز براي اجراي اين قانون از محل دريافت ميانگين حق بيمه دو سال آخر فرد بيمه شده تامين ميگردد. تبصره 2: آن دسته از بيمه شدگاني که مشمول اصلاحيه تبصره 2 ماده 76 قانون تأمين اجتماعي مصوب 1380/7/14 مجمع تشخيص مصلحت نظام هستند به شرط آن که خدمت نظام وظيفه خود را در جبهههاي نبرد حق عليه باطل طي نموده يا حضور داوطلبانه در جبهه داشته باشند، سوابق خدمتي آنان جزء کارهاي سخت و زيان آور محسوب ميشود. ماده 6 قانون تسهيلات استخدامي جانبازان انقلاب اسلامي مصوب 1374/3/31 نيز مدت خدمت جبهه را براساس استعلام از مراجع ذيربط جزء سنوات خدمت قابل قبول دانسته است، منتهي مراجع ذيربط را احصاء ننموده است. 2ـ در اجراي قانون يادشده و در جهت تنظيم رابطه نيروهاي مسلح با سازمان تأمين اجتماعي ستاد کل نيروهاي مسلح مبادرت به صدور دستورالعمل شماره 1/01/716/م/4/ن مورخ 1385/1/15 نموده و در متـن آن هدف از تنظيم دستورالعمل مذکور را علاوه بـر تنظيم رابطه نيروهاي مسلح با سازمان تأمين اجتماعي، تعيين مراجع و نحوه صدور گواهيهاي مورد نياز خدمت دوره ضرورت و يا حضور داوطلبانه افراد در جبهه ذکر نموده است و در ادامه در بخش تعاريف، نيروهاي مسلح جايگزين ستاد کل نيروهاي مسلح ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نيروي انتظامي، وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و سازمانهاي وابسته گرديده است و در بخش دستورات هماهنگي نيز مقرر گرديده: الف ـ گواهي مبني بر حضور داوطلبانه افراد در جبهه صرفاً بايستي از طريق نيروي مقاومت بسيج سپاه پاسداران صادر گردد. ب ـ نيروهاي مسلح صرفاً مجاز به صدور گواهي انجام خدمت وظيفه عمومي ميباشند. ج ـ سازمان بايستي گواهيهاي صادره از نيروهاي مسلح را صرفاً درموردانجام خدمت وظيفه عمومي و گواهيهاي صادره از نيروهاي مقاومت بسيج سپاه را صرفاً در مورد حضور داوطلبانه در جبهههاي نبرد ملاک احتساب حق بيمه و بازنشستگي قرار دهد. لذا سازمان تأمين اجتماعي وفق دستورالعمل ياد شده موظف به پذيرش گواهي داوطلبانه در جبهههاي نبرد حق عليه باطل بيمهشدگاني ميباشد که از ناحيه نيروي مقاومت بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صادر گرديده است. بنابراين سازمان در اجراي قانون مزبور و دستورالعمل ياد شده مبادرت به صدور بخشنامه شماره 6 مشترک فني و درآمد نموده و علاوه بر آن طي دستورالعمل شماره 111608/5000 مورخ 1384/12/21 مراتب را جهت اجرا به کليه واحدهاي اجرايي ابلاغ نموده است. 3ـ شاکي مدعي است که در ماده 6 قانون تسهيلات استخدامي و اجتماعي جانبازان انقلاب اسلامي مصوب 1374/3/31 مجلس شوراي اسلامي مدت خدمت در جبهه و مدت معالجه جانبازان را منوط به استعلام از مراجع ذيربط نموده که اين امر در بخشنامه معترضعنه منحصر و محدود به يک مرجع گرديده است. در اين ارتباط لازم به ذکر است دستورالعمل صادره از ناحيه ستاد کل نيروهاي مسلح، کليه نيروهاي ذيربط را شامل گرديده که عبارتند از: ستاد کل، آجا، سپاه و نيروهاي انتظامي و سازمانهاي تابعه وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و سازمانهاي تابعه که مجازند گواهي مربوط به کارکنان وظيفه سازمان متبوعه خود را صادر نمايند. بنابراين ملاحظه ميگردد مرجع صالح جهت صدور گواهي حضور در جبهه بر حسب اينکه افراد در چه قالبي به جبهه اعزام شدهاند، مطابق دستورالعمل ستاد کل نيروهاي مسلح که مرجع صالح جهت تشخيص اين امور است، متفاوت ميباشد. درهر حال، مرجع صالح جهت صدور گواهي حضور داوطلبانه در جبهه، نيروهاي مقاومت بسيج سپاه پاسداران بوده و صرفاً صدور گواهي مبني بر حضور داوطلبانه افراد در جبهه از سوي مرجع مذکور براي سازمان طبق دستورالعمل ستاد کل نيروهاي مسلح قابل پذيرش ميباشد. بنابراين ادعاي شاکي وجاهت قانوني ندارد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد.