ضميمه: تعاريف واژگان كليدي
ـ فناوري اطلاعات
با رويكرد فني ميتوان گفت به كليه فناوريهايي كه در جمعآوري، انتقال، ثبت، پردازش، انتشار و نمايش اطلاعات به بشر كمك ميكنند فناوري اطلاعات و ارتباطات گويند. توربان فناوري اطلاعات را استفاده از شبكههاي كامپيوتري در سازمانها ميداند. هنري لوكاس بكارگيري هرگونه فناوري به منظور جمعآوري، پردازش، ذخيرهسازي و انتقال اطلاعات را فناوري اطلاعات ميداند. براساس تعاريف گفتهشده ميتوان فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات را در پنج گروه فناوريهاي دريافت اطلاعات شامل انواع حسگرها، صفحه كليد و ماوس و ...، فناوريهاي انتقال اطلاعات شامل ماهوارهها، شبكههاي زيرساخت مخابرات و ارتباطات و ... فناوريهاي پردازش اطلاعات شامل انواع رايانهها بزرگ و كوچك و ريزپردازندهها نهفته در وسايل مصرفي، فناوريهاي ثبت و نگهداري اطلاعات شامل انواع حافظهها و فناوريهاي نمايش اطلاعات شامل انواع نمايشگرها و چاپگرها و ... ردهبندي نمود.
ـ آمادگي الكترونيكي
آمادگي الكترونيكي به توانايي كشور در بهرهبرداري از امكاناتي چون اينترنت به عنوان محور رشد جامعه و توسعه انساني اشاره دارد. به طوركلي آمادگي الكترونيكي اينطور تعريف شده است:« ميزان آمادگي يك جامعه براي مشاركت در اقتصاد الكترونيكي.»
ـ زيرساخت اطلاعات
زيرساخت اطلاعات، استانداردها، قوانين و مقررات، فعاليتهاي تجاري و فناوريهايي را كه به منظور انتقال و به اشتراكگذاري امن و مجاز اطلاعات موردنياز است در برميگيرد. بانك جهاني زيرساخت اطلاعاتي و ارتباطي را به شبكههاي اطلاعاتي و مخابراتي اطلاق ميكند كه از طريـق آنها اطـلاعات منتـقل، ذخـيره و ارائه ميشوند. با تـوجه به مطالب ارائهشده در خصوص مفهوم زيرساخت و زيرساخت اطلاعات، ميتوان گفت كه مفهوم زيرساختهاي فناوري اطلاعات تبيينكننده عواملي است كه داراي ويژگيهاي زير باشد:
1. فراهمكننده مبنايي براي پشتيباني ساير خدمات و سرويسها
2. ارائهكننده خدمات ضروري و لازم براي ايجاد و توسعه ساير بخشها
3. تسهيلاتي است كه جنبه عمومي دارند و متعلق به فرد/سازمان خاصي نيستند.
4. تسهيلات، خدمات و تأسيساتي هستند كه ميتوان گفت كه مهمترين مصاديق زيرساختهاي فناوري اطلاعات عبارتند از:
زيرساختهاي فني
زيرساختهاي حقوقي و قانوني
زيرساختهاي امنيتي
زيرساختهاي اجتماعي و فرهنگي
ـ زيرساختهاي فني
بدون وجود زيرساخت فني مناسب جهت پيادهسازي و بكارگيري پايگاهها و برنامههاي كاربردي، بهرهگيري از منافع فناوري اطلاعات محقق نخواهدشد. توسعه هر بخش به نحوي از زيرساختهاي فني تأثيرپذير خواهدبود.
ميتوان زيرساخت فني را از دو بعد زيرساخت ارتباطي و اطلاعاتي مورد بررسي قرارداد:
ـ زيرساخت ارتباطي
تجهيزات و سامانههايي است كه از طريق آنها اطلاعات انتقال و يا دريافت ميگردد. مانند شبكههاي مخابراتي، خطوط فيبر نوري و غيره.
ـ زيرساخت اطلاعاتي
از زيرساختهاي اطلاعاتي مهم ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
الف ـ مركز داده اينترنتي(IDC) ب ـ كارت هوشمند ج ـ سيستم تشخيص هويت (GIS) دـ سيستم اطلاعات جغرافيايي
ـ زيرساختهاي حقوقي و قانوني
بكارگيري و توسعه موفق فناوري اطلاعات به وجود قوانين و مقرراتي كه مشوق توسعه باشند و نه عامل بازدارنده؛ وابسته است. براين اساس كشورها نيازمند اصلاح قوانين و يا تدوين قوانين جديدي هستند كه پذيرش و بكارگيري فناوري اطلاعات را مورد توجه قراردهد. اين قوانين بايد مواردي از قبيل شيوه سازماندهي و ادارهكردن بخش فناوري اطلاعات، حريم شخصي، امنيت، جرايم رايانهاي، شناسايي و صدور مجوز، مالياتها، تعرفههاي گمركي و ساير موضوعات را پوشش دهند.
ـ زيرساختهاي امنيتي
براساس مطالعات انجامگرفته در مورد زيرساختهاي امنيتي، يك جامعه اطلاعاتي ايمن جامعهاي است كه در آن همه كاربران به اين جامعه اطمينان دارند و قادرند كه اطلاعات را به گونهاي مطمئن به اشتراك گذارده و مديريت كنند.
ـ يادگيري الكترونيكي
يادگيري الكترونيكي براساس تعريف كميسيون اتحاديه اروپا در برنامه اجرايي عبارتست از « بكارگيري اينترنت و فناوريهاي چندرسانهاي جديد جهت بهبود كيفيت يادگيري از طريق تسهيل دسترسي به منابع و خدمات و همچنين تسهيل تعاملات و همكاريها».
در اين شيوههاي يادگيري جديد كه دانشآموز محورند، اهميت يادگيري به عنوان يك فرآيند اجتماعي، بسيار مورد توجه قرارميگيرد و تعاملات بين دانشآموزان با يكديگر و همچنين بين دانشآموز و مدرسان بسيار حائز اهميت است.
ـ يادگيري از راه دور
روشي براي تدريس از راه دور بخصوص براي مناطق دوردستي كه تسهيلات آموزشي و رشتههاي آموزشي موردنياز دسترس نميباشد. يادگيري از راه دور شامل يادگيري از طريق تلويزيون، راديو، مكاتبه، اينترنت، لوحهاي آموزشي، ويدئو و ... ميباشد.
ـ دولت الكترونيكي
امروزه جوامع در حال تبديل شدن به جوامع الكترونيكي و شهروندان نيز به كاربران شبكههاي اطلاعاتي هستند اكنون مردم بيشتر به حقوقشان آگاه هستند و سعي ميكنند كه تواناييهاي خود را در اخذ تصميمات آگاهانه در جنبههاي تاثيرگذار بر زندگيشان توسعه دهند در همين راستا دولت الكترونيكي در اكثر قريب به اتفاق كشورها مورد توجه قرارگرفته و كشورهاي درحال توسعه اقداماتي را در جهت نيل به اين هدف شروع كردهاند. ميتوان گفت كه دولت الكترونيكي ازحد يك ايده جديد فراتررفته و همه كشورهاي توسعه يافته و حتي در حال توسعه، گامهاي موفقي را به سوي بهرهبرداري از پتانسيلها و مزاياي اين مقوله برداشتهاند.
در عصر حاضر افراد جامعه انتظار دارند كه كليه خدمات و سرويسهاي دولتي با حداقل هزينه، حداكثر سرعت و حداقل زمان در اختيار آنها قرارگيرد، لذا اين امر حائز اهميت است كه دولت، توانايي ارائه بهترين خدمات را در كمترين زمان و با بهترين راندمان، به اقشار مختلف جامعه داشـته باشد. در بسـياري از كشورهاي كمـتر توسعه يافته سامانهها و ابزارهايي كه در حال حاضر در ادارات دولتي براي ارائه خدمات و اطلاعات به شهروندان مورد استفاده قرار ميگيرند، قديمي بوده و روند كار در دستگاههاي دولتي كند است. آنها در جلب رضايت شهروندان موفقيت چنداني ندارند از سوي ديگر سرمايهگذاريهاي قابل توجهـي در زمينه طراحي و به كارگيري سيستمهاي جديد در بخش دولتي صورت نميگيرد.
با بكارگيري دولت الكترونيكي، دولتها به دنبال بهبود كيفيت و افزايش سرعت خدمترساني مداوم با كاهش هزينه تعامل بين خود و گروههاي شهروندي (افراد، شركتها و جوامع شهري) ميباشد. گروههاي ذينفع كليدي در اين خصوص عبارتند از:
ـ شهروندان
ـ سازمانها و نهادهاي دولتي
ـ شركتها
ـ سازمانهاي غيرانتفاعي
NGOها
ـ شركتهاي ارائهدهنده خدمات شهري
ـ قوه مقننه و قضائيه
ـ سلامت الكترونيكي
سلامت الكترونيكي عبارتست از «توسعه استفاده و بكارگيري فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي جهت ارتقاي سلامت». همچنين براساس تعريف آيزنباخ در سال 2001، كه يكي از پيشگامان مبحث سلامت الكترونيكي است، اين واژه چنين تعريف شده است:
«سلامت الكترونيك، ارائه خدمات و اطلاعات بهداشتي و درماني از طريق اينترنت و فناوريهاي مربوطه است. اين واژه تنها به مشخصات فني اشاره ندارد بلكه به شيوه تفكر، تلقي و تعهد به بهبود مراقبتهاي درماني در سطح ملي، منطقهاي و جهاني نيز از طريق بكارگيري فناوري اطلاعات اشاره دارد».
سه مفهوم مرتبط ديگر كه به تبيين مفاهيم مرتبط كمك ميكنند عبارتند از:
1ـ دوراپزشكي، درماني را در اختيار افرادي قرار ميدهد كه به مراكز مشاورهاي دسترسي ندارند و در مناطق دورافتاده قراردارند.
2ـ خدمات بر خط، سامانههاي كاربردي مبتني بر وب كه از طريق آن شهروندان ميتوانند بدون مراجعه به دفاتر عمومي مربوط به خدمات درماني، براي دريافت اين خدمات اقدام كنند.
3ـ سيستمهاي مديريت و پروندههاي بيماران: مجموعهاي از پايگاههاي داده است كه به منظور مديريت و استفاده از پروندههاي بيماران ايجاد شدهاند. اين پايگاه اطلاعات شخصي بيماران، سوابق بيماريها و نتايج آزمايشات آنها را پوشش ميدهد.
ـ تجارت الكترونيكي
در سادهترين تعريف ميتوان تجارت الكترونيكي را انجام امور تجارت بوسيله سامانههاي الكترونيكي دانست. گروه مشاورهاي گارتنر به عنوان يك شركت تحقيقاتي و مشاورهاي معتبر، تجارت الكترونيكي را ميزان استفاده يك شركت از فرصتهاي ايجادشده توسط شبكه اينترنت و فناوريهاي مرتبط معرفي نمودهاند. سازمان توسعه و همكاريهاي اقتصادي نيز تجارت الكترونيك را انجام تجارت (خريد و فروش كالاها و خـدمات) از طريقاينترنت، (خواه كالاها و خدماتيكه قابليت ارائه و تحويل از طريق
اينترنت را دارند و خواه آنهايي كه ندارند) خريد، فروش و مبادله كالا، خدمات و اطلاعات از طريق شبكه ميداند.
ـ گردشگري الكترونيكي
بهطور خلاصه گردشگري الكترونيكي را ميتوان «بكارگيري فناوري اطلاعات در جهت دسترسي به منابع و تجربيات گردشگري مربوط به يك كشور يا يك منطقه دانست». بنا به يك تعريف جامعتر « گردشگري الكترونيكي همان كسب و كار الكترونيكي در گردشگري است». براي سازمانهايي كه در بخش گردشگري مشغول فعاليتند، كسب و كار الكترونيكي در واقع استفاده از فرصتهاي موجود در جهت بهبود ارتباطات و تعاملات خارجي و داخلي از طريق اينترنت و اينترانت است.
ـ بيمه الكترونيكي
بيمه الكترونيكي را در حالت كلي ميتوان «كاربرد اينترنت و ساير فناوريهاي اطلاعاتي در توليد و توزيع خدمات بيمهاي» تعريف نمود. در تعبيري خاص و محدوتر نيز بيمه الكترونيكي را ارائه پوششي بيمهاي دانست كه از طريق آن يك بيمهنامه به صورت آنلاين ارائه شده، مورد مذاكره قرار گرفته و قرارداد بسته ميشود.»
ـ كاربران
كاربران فناوري اطلاعات افرادي هستند كه در يك زمينه خاص اجتماعي و حرفهاي از فناوري اطلاعات به منظور برقراري ارتباط با ديگران، هماهنگي در انجام فعاليتها، سرگرمي و يا تجارت و انجام كسب و كار استفاده ميكنند. بديهي است كه واژه كاربران طيف وسيعي از افراد را شامل ميشود كه آنها را ميتوان با توجه به زمينههاي كاربري در گروههاي مختلفي طبقهبندي نمود. به عنوان مثال كاربران يادگيري الكترونيكي را ميتوان به اساتيد، دانشجويان، معلمان، دانشآموزان و... تقسيمبندي نمود. جهت ارائه يك دستهبندي كلي از كاربران فناوري اطلاعات در سطح ملي ميتوان آنها را به شكل ذيل دستهبندي نمود:
• شهروندان: شهروند عضوي است از يك شهر يا يك كشور كه برخوردار از حقوق و منزلتي مدني است. شهروند الكترونيكي هم فردي است كه با فناوري اطلاعات آشنايي دارد و ميتواند از خدمات الكترونيكي يك شهر الكترونيكي استفاده كند.
• بخش خصوصي: براساس اصل 44 قانون اساسي، بخش خصوصي شامل آن قسمت از كشاورزي، دامداري، صنعت، تجارت و خدمات ميشود كه مكمل فعاليتهاي اقتصادي دولتي و تعاوني است.
• سازمانها و نهادهاي دولتي: براساس اصل 44 قانون اساسي بخش دولتي شامل كليه صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي، معادن بزرگ، بانكداري، بيمه، تأمين نيرو، سدها و شبكههاي بزرگ آبرساني، راديو و تلويزيون، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي، كشتيراني، راه و راهآهن و مانند اينها ميشود كه به صورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت است.
• سازمانها و نهادهاي غيردولتي: به طور كلي، اصطلاح سازمان غيردولتي درمورد مؤسساتي به كار ميرود كه مستقيماً از بودجه دولتي استفاده نميكنند و اعضـاي آنها در مقابل فعاليـتي كه انجام ميدهند، مسئـوليت تفويـض شده دولـتي ندارند. گاهي اين اصطلاح هم مفهوم «سازمانهاي مردمي» يا به اختصار PO به كار برده ميشود. سازمان ملل متحد، اصطلاح NGO را به هر گروه غيرانتفاعي داوطلبانه از شهروندان جهاني اطلاق ميكند كه در سطح محلي، منطقهاي و بينالمللي تشكيل شده باشد. آنها نظريات و ارزيابيهاي كارشناسي خود را ارائه ميدهند و همچون مكانيزم هشداردهنده عمل ميكنند و در اجراي توافقنامههاي بينالمللي، همكاري و نظـارت دارند. بنا بـه نظر نظام مـلي حسابرسي در آمـريكا سازمـانهايي غيرانتفـاعي محسوب ميشوند كه هزينههاي آنها عمدتاً از طريق كمكها و مساعدتهاي مردمي تأمين گردد.
بانك جهاني سازمان غيردولتي را «سازمانهاي خصوصي ميداند كه فعاليتهايي را در راستاي التيام رنج، افزايش منافع مردم فقير، حفاظت از محيطزيست، فراهم نمودن اساسيترين خدمات اجتماعي، يا توسعه اجتماعي دنبال مينمايند. «در مفهوم گستردهتر اين عنوان براي هر سازمان غيرانتفاعي كه مستقل از دولت است، به كار برده ميشود. اتحـاديه اروپا سازمـانهاي غيردولتي را سازمـانهايي تعريـف ميكـند كه بـراي سود شخصي تشكيل نشدهاند. اگرچه ممكن است كارمندان حقوقبگير داشته باشند و در فعاليـتهاي سودآور شركت نمـايند، اما سود يا مازاد حاصـله را بين اعضا و مديران پخش نميكنند.