نظريه
با توجه به مواد 976 و 977 قانون مدني كه در ذيل درج ميگردد:
ماده 976- اشخاص ذيل تبعه ايران محسوب ميشوند:
1- كليه ساكنين ايران به استثناي اشخاصي كه تبعيت خارجي آنها مسلم باشد. تبعيت خارجي كساني مسلم است كه مدارك تابعيت آنها مورد اعتراض دولت ايران نباشد.
2- كساني كه پدر آنها ايراني است اعم از اينكه در ايران يا در خارجه متولد شده باشند.
3- كساني كه در ايران متولد شده و پدر و مادر آنها غيرمعلوم باشند.
4- كساني كه در ايران از پدر و مادر خارجي كه يكي از آنها در ايران متولد شده بوجود آمدهاند.
5- كساني كه در ايران از پدري كه تبعه خارجه است به وجود آمده و بلافاصله پس از رسيدن به سن هيجده سال تمام لااقل يك سال ديگر در ايرا ناقامت كرده باشند والا قبول شدن آنها به تابعيت ايران بر طبق مقرراتي خواهد بود كه مطابق قانون براي تحصيل تابعيت ايران مقرر است.
6- هر زن تبعه خارجي كه شوهر ايراني اختيار كند.
7- هر تبعه خارجي كه تابعيت ايران تحصيل كرده باشد.
تبصره: اطفال متولد از نمايندگان سياسي و قنسولي خارجه مشمول فقره 4 و 5 نخواهند بود.
ماده 977- اشخاص مذكوره در فقره 4 و 5 حق دارند پس از رسيدن به سن 18 سال تمام تا يك سال تابعيت پدر خود را قبول كنند مشروط بر اينكه در ظرف مدت فوق اظهاريه كتبي تقديم وزارت خارجه نمايند و تصديق دولت متبوع پدرشان داير به اينكه آنها را تبعه خود خواهند شناخت ضميمه اظهاريه باشد.
در مورد سئوال فوق كميسوين مشورتي حقوق بينالملل خصوصي اداره حقوقي در جلسه مورخ 2/11/45 چنين اظهارنظر كرده است:
تسليم اظهارنامه از طرف متقاضي در مورد بقاء وي در تابعيت دولت متبوع پدر خود در خارج از مهلت مقرر قانوني بوده و ظاهراً تصديق دولت مذكور نيز بر قبول تابعيت وي ضميمه نبوده است و اصولاً مشاراليه چند ماه پس از تسليم اظهاريه تقاضاي صدور شناسنامه ايراني نموده و اين امر حاكي از آن است كه نامبرده از مسئله خارج از مهلت بودن تقاضا و تابعيت ايراني خود آگاهي داشته است و بعلاوه مراجعه ثانوي وي و درخواست صدور شناسنامه ايراني قرينه انصراف متقاضي از تقاضاي اوليه مبني بر بقاء در تابعيت پدرش تلقي ميشود.
لذا از لحاظ مقررات قانوني مشاراليه تبعه ايران شناخته ميشود و شناسائي تابعيت اصلي پدر براي وي خالي از اشكال نخواهد بود.