عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.
دادنامه‌‌ شماره 3 مورخ 1376/2/9

شركت در قتل عمد بر مبناي دلائل و قرائن

با توجه به محتويات پرونده از جمله دلائل زير مباشرت حسين در ارتكاب قتل جواد محرز مي باشد:
الف ـ علت فوت
1ـ‌ طبق گزارش صورت مجلس معاينه جسد از مقتول و نظريه پزشكي علت فوت ضربه به سر و شكستگي وسيع جمجمه و قطعه قطعه شدن استخوان گيجگاه و خونريزي مغزي تشخيص شده است.
2ـ حسين در تحقيقات اوليه در پاسگاه صريحاً‌اقرار و اعتراف نموده مبني بر اينكه (من سرش را شكستم من اشتباه كردم زبان درازي مي كردم من زد«)
3ـ مجتبي هم در تحقيقات اوليه مراتب فوق را بدين شرح تأييد نموده "من يك چوب برداشتم حسين هم يك چوب برداشت حسين با ضربه چوب به پشت سر جواد زد و جواد با سر و گردن و دست به داخل آتش افتاد من هم چند چوب به پشت و دستهاي جواد زدم حسين چوب كوچكي به من داد به من گفت بزن چوب او بزرگتر بود حتي چوب حسين بر اثر زدن به سر جواد شكست.
4ـ‌ حسين در پاسخ به سوال كه چه اصراري داري كه بداني جواد مرده است يا خير گفته است: چون كتك زده بودم مي خواستم بدانم مرده يا نمرده است.
5ـ صورتجلسه مأموران بدرقه نيز دلالت دارد به تهديد مجتبي كه مي گويد "چنانچه آزاد شوم ترتيب تو را خواهم داد و تو را هم مي كشم"
ب ـ مسئوليت و نقش هر كدام از متهمان در ارتكاب قتل
1ـ با مستفاد از محتويات پرونده مجتبي 14 ساله با جثه اي ضعيف تر از جواد به تنهايي قادر نبوده كه جواد را بكشد و توانايي آنرا نداشته كه او را به تنهايي بالاي كوه ببرد.
2ـ در قبال سوال دادگاه از حسين داير بر اينكه "با توجه به اينكه مجتبي از نظر قيافه و جثه ضعيف بوده اگر با شركت شما نبود هرگز نمي توانست قتل انجام دهد اعتراف مي كند جواد نصف مجتبي بود.
3ـ در نظر دادگاه منعكس است: اگر مجتبي و جواد دو نفري با هم نزاع مي كردند مجتبي هرگز نمي توانست مقتول رابه قتل برساند زيرا مجتبي آدم ضعيف و از نظر جثه كوچك و لاغر است و اينكه مجتبي بدون كمك ديگران هرگز اقدام به كشتن هم نمي كرد.
4ـ پدر جواد هم در محضر دادگاه مي گويد وقتي من در پاسگاه با مجتبي روبرو شدم اصلاً تعجب كردم امكان ندارد كه جواد من كه خيلي قويتر از مجتبي بود به وسيله او كشته شود من حسين را مقصر اصلي مي دانم.
ج ـ انگيزه قتل
1ـ كشف مشروبات الكلي و وسايل استعمال ترياك و اعتراف حسين به شرب خمر دلالت دارد بر اينكه نامبرده از قبل اطاقي در محل خلوت و دور افتاده باغ خود براي عياشي و اعمال خلاف داير كرده و از موقعيت مناسب رواني دو جوان كم سن وسال استفاده كرده و آنان را به باغ خود مي برد و مورد سوء استفاده جنسي قرار مي دهد.
2ـ مجتبي مي گويد حسين به من گفت براي اينكه من چند دفته به جواد تجاوز كنم به من كمكم كن.
3ـ در مدت سه روز طبق اظهارات مجتبي چندين بار حسين به آنها مشروب خورانيده و آنها را مورد تجاوز قرار داده است.
4ـ شب آخر شب هفتم محرم الحرام حسين پهلوي جواد (مقتول) مي خوابد با وي عمل تفخيذ انجام مي دهد اين عمل چون احتمالاً توأم با فشار و اذيت مقتول بوده صبح كه از خواب بلند مي شود به مجتبي مي گويد من با تو آمدم كه برويم كار كنيم تو مرا آورده اي دم گرگ درنده انداختي بر مي گردم شهر مشهد خانه خودم مشهد كه رفتم شما و حسين را لو مي دهم.
5ـ طبق اظهار مجتبي چون حسين فهميد كه جواد مي خواهد به مشهد برود به من گفت بيا كاري بكنيم كه به مشهد بر نگردد. بنابراين نقش اصلي را رد ارتكاب به قتل حسين داشته كه از ترس اينكه جواد به مشهد نرود و او را لو ندهد به مجتبي مي گويد بيا كاري بكنيم كه به مشهد بر نگردد روي اين انگيزه با چوب كلفت به گيجگاه جواد مي كوبد كه طبق نظريه پزشكي ضربه وارده به گيجگاه علت اصلي مرگ بوده و براي اينكه مجتبي هم وادار به سكوت شود چوب نازكي هم به او مي دهد كه چند ضربه بزند و او را به اتهام شركت در قتل ساكت نگهدارد در حاليكه مجتبي نوجوان 14 ساله با جثه ضعيف كه قرباني تجاوز فاعل و قاتل اصلي و مرعوب و مقهور القائات او بوده به تنهايي توانايي انجام چنين قتل فيجع و رقت انگيزي را نداشته است.
بنا به مراتب مشروحه فوق و حسب ساير محتويات پرونده و مقررات ماده 215 ق.م.ا. نفي مباشرت حسين مغاير با اوضاع و احوال قضيه و واقعيات منعكسه در پرونده مي باشد لذا ايراد و تشخيص شعبه 28 ديوان عالي كشور تا حدي كه بر مباشرت حسين در قتل جواد مطابقت دارد صحيح و موجه بوده مورد تأييد است.