-
شماره ابلاغ :4872/دش
-
تاریخ ابلاغ :1376/12/6
مصوبه
شوراي عالي انقلاب فرهنگي
مورخ 1376/11/14
اصول و مباني و روشهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف
(مصوب جلسات 410،411،412،413،مورخ 1376/9/4،1376/10/2،1376/10/16،1376/11/14 شوراي عالي انقلاب فرهنگي)
اصول و مباني روشهاي اجرائي در مسأله گسترش فرهنگ عفاف و حجاب
براي آنكه روشهاي اجرائي دستگاههاي مختلف در اهتمام به تقويت عفاف و حجاب، منطقي و جامع و هماهنگ و تابع يك سلسله اصول و مبانيباشد. به اين اصول و مباني فهرست وار اشاره ميشود:
1 ـ عفاف و حجاب از نتايج و مظاهر ايمان و تقوي است. بنابراين براي تقويت آن بايد در درجه اول به تحكيم ايمان و تقويت باورهاي ديني افرادجامعه كه در حكم روح و ريشه اخلاق و رفتار آنان است، توجه شود.
2 ـ در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب، لازم است به تحكيم ارزشها و مفاهيم اخلاقي خاصي از قبيل شرم و حيا و آزرم و غيرت كه با عفاف و حجابرابطه نزديك و بي واسطه دارند و خود از ثمرات ايمان و تقوي محسوب ميشوند و نيز به آموزش احكام شرعي مربوط به عفاف و حجاب و آموزشصحيح رفتار زن و مرد با يكديگر در جامعه و خانواده توجه كافي مبذول شود.
3 ـ توضيح و تبيين دائمي فلسفه وفوائد عفاف و حجاب در زندگي فردي و اجتماعي و بيان آثار و نتايج سوء عدم رعايت عفاف و بي حجابي برايدرك حقيقت عقلاني و منطقي عفاف و حجاب امري ضروري است.
4 ـ عفاف و حجاب يك امر تربيتي خانواده است و تربيت خانوادگي در تثبيت فرهنگ عفاف و حجاب ودر انديشه و روح افراد، نقش اصلي و عمده راايفاء مي كند.
5 ـ لازم است توجه عموم افراد، خصوصاً جوانان به نقش عفاف و حجاب در ايجاد هويت فرهنگي و ملي مستقل براي كشور و ملت و همچنين به آثارمثبت سياسي اين استقلال جلب و مقاسد دشمنان در ترويج فرهنگ برهنگي كه خود يكي از راههاي تهاجم فرهنگي است با ذكر شواهد و نمونههايتاريخ تشريح شود.
6 ـ ضروري است به ريشهها و زمينههاي اجتماعي و اقتصادي ضعف عفاف و حجاب ازقبيل روحيه اشرافيگري و تجمل پرستي از يك سو وفقر واستيصال مادي از سوي ديگر و نيز دشواريهاي موجود بر سر راه ازدواج شرعي و قانوني و تشكيل خانواده توجه شود و با مبارزه و مقابله با اينريشهها و انگيزهها موجبات ترويج و توسعه عفاف و حجاب فراهم شود.
7 ـ در توسعه و ترويج عفاف و حجاب بايد بر فعاليتهاي فرهنگي، آموزشي و تبليغي تأكيد شده سعي شود فضاي اجتماعي و فرهنگي جامعه و محيطبه نحوي ساخته شود كه افراد به صورتيطبيعي در آن فضا به رعايت عفاف و حجاب رغبت نمايند و بدان عادت كنند و ا ز كارهايي كه موجب بد بينينسبت به اسلام و نظام اسلامي گردد پپرهيز شود.
8 ـ در توسعه و ترويج فرهنگ عفاف و حجاب نبايد تنها زنان، مخاطب قرار گيرند و نقش و مسؤليت مردان فراموش شود بلكه بايد عفاف و حجاببه عنوان امري كه به هر دو جنس زن و مرد مربوط ميشود، تلقي شود.
9 ـ لازم است در معرفي اسوهها والگوها در جامعه، به عفاف و حجاب به عنوان يك ارزش، عنايت كافي شود و در تبليغات و نيز در آثار ادبي و هنريشأن ومنزلت انساني زنان و ارزش حجاب مورد توجه قرار گيرد.
10 ـ تبليغ عفاف و حجاب بايد چنان باشد كه خود موجب بدآموزي و اشاعه فحشا نشود و در اين امر، ميبايد مقتضيات سني، روحي و فرهنگيمخاطبان مورد توجه قرار گيرد.
11 ـ در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب، لازم است ميان فعاليتهاي فرهنگي ارشادي و اجرايي، همسويي و هماهنگي وجود داشته باشد و برنامهها واقدامات انجام شده بصورتي مستمر مورد نظارت و ارزيابي قرار گيرد.
12 ـ درتبليغ و ترويج عفاف و حجاب بايد بيشتر به جنبههاي مثبت تكيه شود و شيوهها و طرز بيان دوستانه و مؤدبانه به كار گرفته شود و واكنشنسبت به عدم رعايت عفاف و بي حجابي بايد تابع مقررات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهاي خشن و اهانتآميز خود داري شود.
13 ـ مديران و مسئولان بايد از آگاهي و حساسيت لازم نسبت به مسأله عفاف و حجاب برخوردار باشند و مخصوصاً بايد به آموزش صحيق مجريانتبليغ و پاسداري از عفاف و حجاب اولويت داده شود.
14 ـ در شهرسازي و معماري بايد فرهنگ عفاف و حجاب مد نظر قرار گيرد و محيط كار و نوع برنامهها و استفاده از وسائل و امكانات به نحوي نباشدكه خود موجب اختلاط نامناسب زن و مرد شود.
15 ـ در ترويج فرهنگ عفاف و حجاب بايد به نوع كار و شرايط و مقتضيات محيط زندگي و خصوصيات اقليمي و سمتها و آداب محلي و منطقهايمربوط به لباس و پوشش، با رعايت اصل حكم فقهي حجاب، توجه شود و ضمن قائل شدن حرمت و احترام براي چادر به عنوان كاملترين و رايجتريننوع حجاب و تشويق آن بدور از افراط و تفريط، از الزام همگان به استفاده از يك نوع، رنگ و شكل خاص خود داري شود.
(مراكز اداري، آموزشي و درماني تابع ضوابط خاص خود ميباشند)
16 ـ به موازات اهتمام نسبت به عفاف و حجاب و تبليغ و ترويج آن بايد تدابيري اتخاذ شود تا چادر و انواع لباسهائي كه استفاده از آنها لازمه رعايتعفاف و حجاب است به آساني و باهزينهاي معقول و منطقي قابل تأمين باشد.