-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :18407
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1387/2/22
دادنامه
شماره ه/86/81
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1387/2/22
رويه قضايي - بندهاي يک، 2 و 6 تصويبنامه شماره 11008/ت37150هـ مورخ 1386/1/28 هيأت وزيران
شماره هـ/86/81 1387/2/10
تاريخ: 1386/12/26 شماره دادنامه: 1507 الي 1551
کلاسه پرونده: 86/81، 107، 109، 111، 112، 117، 138، 157، 196، 234، 259، 260، 262، 265، 271، 274، 285، 300، 301، 304، 306، 307، 308، 317، 318، 323، 324، 325، 326، 327، 329، 330، 370، 382، 383، 384، 385، 387، 390، 401، 410، 428، 448، 457، 478
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شکات: آقايان و خانمها 1ـ موسيالرضا ثروتي 2ـ سيدروح الله ميرلوحي 3ـ نسرين زارع منش 4ـ جلال حاج ميرزا محمودي 5 ـ منصور حداديان 6 ـ عباس صادقي زنجاني 7ـ ايرج عابدي 8 ـ حبيباله تاکي 9ـ مريم بابائي 10ـ حسن علاييزاده 11ـ محمدحسين هدايي 12ـ اعظم وفايي صفت 13ـ عليرضا مظفريزاده 14ـ محمد فايقي 15ـ مليحه رستمآبادي 16ـ هما زيادپور 17ـ محمدهاشم پور 18ـ مرتضي نامآور 19ـ تراب احمديزادهيکتا 20ـ محبوبه ابراهيماصفهاني 21ـ نرجس شفيعيان 22ـ سيدمحمد سادات 23ـ اسدالله بخشيجهرمي 24ـ امليلي قنبري 25ـ پروين نهرلو 26ـ حسين درخشنده 27ـ بتول رستمآبادي 28ـ ارغواني 29ـ مهرانگيز پيرغيبي 30ـ سيدحسين دلخواتي 31ـ نصرتالله وفائيشعار 32ـ مراد جعفريقاسمقشلاقي 33ـ محمدمهدي فتحي 34ـ ملک عصارپور 35ـ ناهيد منزوي 36ـ ماه نوش مخدوم 37ـ فرشته منزوي 38ـ ناصر آقارضواني 39ـ رحيمعلي وهابياصل 40ـ نادر هوشمند 41ـ محمد رجبزاده 42ـ ناصر کرمي 43ـ محمدعلي محمودي 44ـ صفر تابعي 45ـ حسن بروجردي.
موضوع شكايت و خواسته: ابطال بندهاي يک، 2 و 6 تصويبنامه شماره 11008/ت37150هـ مورخ 1386/1/28 هيأت وزيران.
مقدمه: شکات به شرح دادخواستهاي تقديمي اعلام داشتهاند، 1ـ ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب 1383 دولت را موظف نموده است حقوق کليه کارکنان اعم از شاغل و بازنشسته را در طي برنامه چهارم و در ابتداي هر سال براي تمامي رشتههاي شغلي، متناسب با نرخ تورم افزايش دهد. 2ـ طبق بند (ک) تبصره 19 قانون بودجه سال 1386 کل کشور دولت موظف است در سال 1386 در اجراي ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران نسبت به افزايش ضريب حقوق کارکنان و بازنشستگان با استفاده از منابع موجود در رديفهاي پيشبيني شده براي هر دستگاه اقدام نمايد. وليکن متاسفانه براساس تصويبنامه شماره 11008/ت37150 هـ مورخ 1386/1/28 ضريب جدول حقوق کارکنان و بازنشستگان 5% افزايش يافته است. و اين در حالي است که نرخ تورم اعلامشده توسط مراجع ذيصلاح بيش از ضريب فوقالذکر است. با عنايت به شرح فوق تصويبنامه مورد شکايت خصوصاً بندهاي يک، 2 و 6 آن مغاير با ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه و بند (ک) تبصره 19 قانون بودجه سال 1386 ميباشد و ابطال مصوبه مذکور را دارد. مديرکل دفتر امور حقوقي دولت در پاسخ به شکايت مذکور طي نامه شماره 108761/1996 مورخ 1386/8/22 اعلام داشتهاند، 1ـ همانگونه که مستحضرند مطابق ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه، تکليف دولت، افزايش حقوق کارکنان و بازنشستگان « متناسب» با نرخ تورم ميباشد، عنايت دارند که افزايش متناسب با نرخ تورم متفاوت از افزايش معادل نرخ تورم ميباشد و وجود احکام و موازين قانوني ديگر در اين زمينه از جمله موارد زير رعايت قانون در تصويب بندهاي يک و 2 مصوبه ياد شده را تاييد مينمايد، الف) قانونگذار هرگاه نظر به افزايش حقوق به ميزان نرخ تورم داشته، با عبارات متفاوت و به صورت صريح اين مطلب را بيان داشته است که آخرين مورد آن ماده 125 قانون مديريت خدمات کشوري است که پس از تعيين ضرايب حقوق به ميزان ريال مقرر ميدارد، « ... و در سالهاي بعد حداقل به اندازه نرخ تورم که همه ساله از سوي بانک مرکزي اعلام ميگردد، افزايش مييابد.» همچنين در ماده 3 قانون برنامه سوم توسعه که متضمن حکمي مشابه ماده 150 قانون برنامه چهارم بود، بلافاصله پس از عبارت « متناسب با نرخ تورم» عبارت « و حداقل مساوي با آن» درج شده بود در حالي که عبارت اخير در ماده 150 قانون برنامه چهارم نيامده است. بديهي است اگر عبارت « متناسب با نرخ تورم» دلالت بر افزايش « به ميزان نرخ تورم» داشت، نيازي به درج عبارت « و حداقل مساوي با آن» نبود. خصوصاً که ادامه عبارت و متن ماده30 برنامه سوم در خصوص مطابقت افزايش با نرخ تورم و تامين مابهالتفاوت در فرض « افزايش کمتر از نرخ تورم» در ماده 150 درج نگرديده است. ب ـ مصوبه مورد اعتراض از مصاديق مصوبه داراي بار مالي است و به صراحت بند (ز) تبصره 20 قانون بودجه صدور ايـن قبيل مصوبات منوط بـه آن است که بار مالي آن قبلاً تأمين شده باشد در غير اين صورت عمل دستگاه اجرائي در حکم تعهد زايد بر اعتبار بودجه است. بر همين مبنا نيز بوده است که در بند (ک) تبصره 19 قانون بودجه سال 1386 که در آن به اجراي ماده 150 قانون برنامه چهارم تصريح شده، تکليف دولت به افزايش ضريب حقوق کارکنان و بازنشستگان به طور مطلق نيامده بلکه مقيد به عبارت « با استفاده از منابع موجود در رديفهاي پيشبيني شده براي هر دستگاه» گرديده است. ج ـ نکته قابل توجه اينکه دولت در بند (6) مصوبه مورد اعتراض علاوه بر افزايش موضوع بندهاي يک و 2 تصويبنامه، پرداخت فوقالعادهاي را نيز به کارکنان دولت و بازنشستگان پيشبيني نموده است. 2ـ بند6 مصوبه مورد اعتراض براساس اختيار قانوني دولت موضوع ماده 6 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت به تصويب رسيده و به موجب آن پرداخت فوقالعاده به کارکنان دولت پيشبيني شده است. طبيعي است در چارچوب اين ماده، هيأت وزيران هم حق تصويب اصل فوقالعاده را دارد و هم در جزئيات و ميزان آن اختيار تصميمگيري دارد. بنا به مراتب تقاضاي رد شکايت را دارد. هيأتعمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بـررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد.