نظر به اينكه كنفرانس عمومي يونسكو درچهاردهمين اجلاسيه خود مديركل را مجاز نمود كه " برنامه آزمايشي با سواد نمودن مردم دنيا را از طريقكمك به مساعي دولتهاي عضو براي گسترش بيش از پيش مبارزه عليه بيسوادي اجرا نموده و توسعه دهد" (قطعنامه 14ـ G ـ 442ـ 1)
نظر به اين كه دولت ايران پيشنهاد نموده است كه براي تأسيس و فعاليت يك مؤسسه بينالمللي روشهاي تعليم بزرگسالان در سرزمين خود تشريك مساعي نمايد.
با تمايل به انعقاد موافقتنامهاي به منظور تأمين تأسيس و فعاليت "مؤسسه" مزبور و تعيين مدت و شرايط كمكي كه اعطاء خواهد شد.
سازمان تربيتي و علمي و فرهنگي ملل متحد كه از اين پس "سازمان" ناميده ميشود و دولت ايران كه از اين پس "دولت" ناميده خواهد شد بهشرح زير موافقت نمودند:
ماده 1 ـ تأسيس
دولت موافقت مينمايد كه در طي سال 1968 به منظور ايجاد مؤسسه بينالمللي روشهاي سوادآموزي بزرگسالان در ايران ـ كه از اين پس مؤسسه خوانده خواهد شد طبق مقررات موافقتنامه حاضر هر نوع اقدام لازم را به عمل آورد.
ماده 2 ـ مشاركت
مؤسسه به صورت دستگاهي خودمختار در خدمت دولتهاي عضو و اعضاي وابسته به سازمان خواهد بود.
ماده 3 ـ
وظائف.
1 ـ وظائف مؤسسه عبارت خواهد بود از تهيه اسناد و مدارك و تأمين خدمات تحقيقي و تعليماتي در مورد روشها و وسائل و لوازم و فنون مربوط به باسواد كردن بزرگسالان براي دول عضو اعضاي پيوسته سازمان.
براي حصول اين مقصود مؤسسه اقدامات زير را به عمل خواهد آورد:
الف ـ جمعآوري و طبقهبندي و مبادله اسناد و مدارك مربوط بهآموزش و برنامههاي سوادآموزي تابعي و سوادآموزي معمولي.
ب ـ انجام مطالعات تطبيقي در روشها ـ وسائل ـ لوازم و فنون مورد استفاده در برنامههاي سوادآموزي تابعي در ممالك مختلف جهان و تشويقتحقيق در زمينه روشهاي سوادآموزي تابعي به منظور توسعه متدلژي مبارزه با بيسوادي كه با احتياجات بزرگسالان در موقعيتهاي متفاوت اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي مطابقت داشته باشد.
ج ـ تشكيل و اداره سمينارها و دورههاي تخصصي آموزشي در زمينه روشها و وسائل و لوازم و فنون مبارزه با بيسوادي در سطح بالاتر از عادي براي كارمندان عاليرتبه برنامههاي مبارزه با بيسوادي.
2 ـ مؤسسه وظايف مزبور را از روي تاريخ و به ترتيب حق تقدم مذكور در فوق مرحلهبندي خواهد نمود.
ماده 4 ـ
هيأت مديره.
1 ـ مؤسسه به وسيله هيأت مديرهاي مركب از اشخاص زير اداره خواهد شد:
الف ـ يك نماينده از طرف دولت
ب ـ يك نماينده از طرف هر يك از دول عضو يا عضو پيوسته سازمان كه به گردش امور مؤسسه كمك اساسي مينمايد و طبق تصميم هيأت مديره داراي كرسي ميباشد.
ج ـ يك نماينده از طرف مديركل سازمان.
د ـ يك نماينده از طرف هرسازمان بينالدول ديگر كه به گردش امور مؤسسه كمك اساسي مينمايد و طبق تصميم هيأت مديره داراي كرسي ميباشد.
2 ـ رييس هيأت مديره به وسيله خود هيأت انتخاب خواهد شد.
3 ـ هيأت مديره براي گردش امور مؤسسه داراي كليه اختيارات لازم خواهد بود، برنامه و بودجه مؤسسه به تصويب هيأت مديره خواهد رسيد.
گزارشهاي ساليانه كه طبق ماده 7 اين موافقتنامه توسط مدير مؤسسه هيأت مديره تقديم ميگردد به وسيله هيأت مزبور مورد رسيدگي قرار خواهد گرفت و هيأت دستورهايي را كه مناسب بداند به مدير مؤسسه صادر خواهد نمود. آييننامههاي مالي و مقررات استخدامي به تصويب هيأت مديره خواهد رسيد.
4 ـ اجلاسيه عادي هيأت مديره سالي يك مرتبه و اجلاسيه فوقالعاده هيأت مديره بنا به دعوت رييس هيأت تشكيل خواهد شد. رييس هيأت ميتواند به اراده خود يا به پيشنهاد مديركل سازمان يا بنا به تقاضاي سه نفر از اعضاي هيأت مديره جلسه فوقالعاده تشكيل دهد.
5 ـ تهيه و تصويب آييننامه داخلي هيأت مديره به عهده خود هيأت خواهد بود.
ماده 5 ـ
كميتهها.
1 ـ هيأت مديره به منظور تأمين گردش مؤثر كار مؤسسه در خلال اجلاسيهها اختياراتي را كه لازم بداند به يك كميته ثابت فرعي كه شرايط عضويت درآن را خود تعيين مينمايد تفويض خواهد نمود.
2 ـ هيأت مديره ميتواند مبادرت به تعيين يك كميته مشورتي كه شرايط عضويت و حدود اختيارات آن را خود تعيين ميكند به نمايد. كميته مزبور نظر مشورتي خود را درباره برنامه و نحوه اجراي آن به هيأت مديره و مدير مؤسسه اعلام خواهد نمود.
ماده 6 ـ
دبيرخانه.
1 ـ براي حسن انجام وظايف مؤسسه دبيرخانه با يك مدير و يك قائم مقام و كارمندان مورد لزوم تشكيل خواهد شد.
2 ـ مدير دبيرخانه و قائممقام او از طرف رييس هيأت مديره با موافقت مديركل سازمان منصوب خواهد گرديد.
3 ـ ساير اعضاي دبيرخانه عبارت خواهند بود از:
الف ـ كارمندان سازمان يا اشخاص ديگري كه به موجب ماده 11 اين موافقتنامه و طبق مقررات سازمان در اختيار مؤسسه قرار خواهند گرفت.
انتصاب يا اشتغال هر يك از آنان پس از تصويب هيأت مديره امكانپذير خواهد بود.
ب ـ هر شخصي كه از طرف مدير مؤسسه طبق مقررات هيأت مديره يا كميته ثابت منصوب گردد.
ماده 7 ـ
وظائف مدير:
مدير و در غياب و در صورت عدم توانايي او قائم مقام مدير وظايف زير را بر عهده خواهد داشت:
الف ـ اداره امور مؤسسه طبق برنامهها و دستورالعملهاي مقرره از طرف هيأت مديره.
ب ـ تهيه طرح برنامه و بودجه جهت تسليم به هيأت مديره.
ج ـ تهيه دستور موقت جلسات هيأت مديره و تسليم پيشنهادهايي كه براي اداره مؤسسه مفيد تشخيص دهد به هيأت مديره.
د ـ تنظيم گزارشهاي مربوط به فعاليتهاي مؤسسه و تسليم آن بههيأت مديره.
ه ـ نمايندگي مؤسسه در كليه مراجع حقوقي و قانوني.
ماده 8 ـ
ترتيبات مالي.
1 ـ درآمدهاي مؤسسه عبارت خواهد بود از وجوه تخصيص يافته از طرف سازمان و دولت و كمكهاي مالي ممكنه ساير دول عضو و اعضاي پيوسته سازمان يا كمكهاي مالي سازمانهاي بينالدول مذكور در بند1 (قسمت د) ماده 4 اين موافقتنامه و وجوه واصله در قبال خدماتي كه مؤسسه انجام ميدهد.
2 ـ مؤسسه ميتواند با موافقت هيأت مديره هدايا و موارثي دريافت نمايد.
ماده 9 ـ
وضع قانوني ـ امتيازات و مصونيتها.
1 ـ مؤسسه در ايران از شخصيت حقوقي و اهليت قانوني لازم براي اعمال وظايف خود برخوردار خواهد بود.
2 ـ دولت سازمان و مأموران و كارشناسان سازمان از جمله آنهايي را كه در اختيار مؤسسه قرار ميگيرند و نمايندگان دول عضو را كه در جلسات هيأتمديره يا كميته ثابت شركت مينمايند مشمول مقررات كنوانسيون مربوط به امتيازات و مصونيتهاي سازمانهاي تخصصي قرار خواهد داد.
3 ـ اعضاء هيأت مديره و مدير مؤسسه ضمن توقف خود در ايران و هنگام اعمال وظايف خويش از امتيازات و تسهيلات و مصونيتهاي اعضاء مأموريتهاي ديپلماتيك خارجي اكرديته در ايران برخوردار خواهند بود.
4 ـ دولت ورود (با استفاده از رواديد مجاني) و توقف در كشور و خروج هر شخصي را كه براي شركت در جلسات هيأت مديره دعوت ميشود يا با مأموريت رسمي رهسپار محل مؤسسه ميگردد ـ مجاز خواهد نمود.
5 ـ اجناس و دارايي و درآمد مؤسسه از كليه مالياتهاي مستقيم معاف خواهد بود. علاوه بر اين مؤسسه از پرداخت هرگونه عوارض و ماليات پروانه يا وسائل و لوازم و كالاهايي كه براي استفاده رسمي وارد يا صادر گردد معاف خواهد بود.
6 ـ مؤسسه ميتواند به هر ارزي براي خود حساب باز كند و ميتواند هر نوع وجه و ارز در اختيار داشته و آزادانه به نقل و انتقال آنها بپردازد.
7 ـ در اجراي اين موافقتنامه مسئوليت حل و فصل دعاوي اشخاص ثالث عليه سازمان يا كارمندان آن يا اشخاص ديگري كه در استخدام مؤسسه هستند به عهده دولت است.
دولت، سازمان و اشخاص مذكور فوق را از دعاوي يا تعهداتي كه از عمليات مؤسسه به موجب اين موافقتنامه پيش آيد مبري خواهد داشت مگر درمواردي كه سازمان و دولت توافق حاصل نمايند كه چنين دعاوي يا تعهداتي ناشي از غفلت فاحش يا اختلاف عمدي اين قبيل اشخاص ميباشد.
ماده 10 ـ
سهميه دولت.
ظرف سالهاي 71 ـ 1972 دولت كمك مالي جمعاً به ميزان 143000 دلار شامل خدمات كاركنان، تأمين محل، وسائل، تسهيلات و تجهيزات موردلزوم و مبلغي به عنوان سهميه نقدي، در اختيار مؤسسه قرار خواهد داد و در صورتي كه طي مدت مذكور لزوم كمك اضافي از جانب دولت به مؤسسهاحساس شود، دولت و سازمان در اين مورد با هم مشورت خواهند كرد و دولت كمك اضافي مورد لزوم را طي مدت مذكور در بند 1 ماده 13 ضمناعتبارات بودجه كل كشور منظور خواهد داشت.
ماده 11 ـ
سهميه سازمان.
1 ـ سازمان ظرف سالهاي 71ـ1972 مبلغ 143000 دلار در قالب برنامه عادي و از محل برنامه توسعه ملل متحد به صورت نقدي و شامل خدماتكارشناسان بينالمللي اعطاي بورس، تجهيزات و خدمات ديگر در اختيار مؤسسه خواهد گذارد، به علاوه خدمات كمك كارشناسان نيز در صورتاحتياج، ممكن است تأمين گردد.
2 ـ در صورتي كه طي مدت مذكور، لزوم كمك اضافي از جانب سازمان به مؤسسه احساس شود، دولت و سازمان در اين مورد مشورت خواهند كرد.
3 ـ اين كمك به موجب مقررات و روشهاي مالي سازمان كه حاكم بر برنامههاي مربوط ميباشد تأمين خواهد شد. جزئيات نحوه پرداخت كمك ماليسازمان به وسيله مؤسسه و سازمان تعيين خواهد شد.
4 ـ مؤسسه هر شش ماه يك مرتبه صورتحسابي كه مورد مصرف كمكهاي نقدي دريافتي را جزئاً تشريح نمايد تسليم سازمان خواهد نمود.
ماده 12 ـ
مدت كمك سازمان.
كمك سازمان موضوع اين موافقتنامه ـ بعد از 31 دسامبر 1978 ادامه نخواهد يافت.
ماده 13 ـ
مقررات نهايي.
1 ـ اين موافقتنامه از اول ژانويه 1971 تا آخر دسامبر 1972 معتبر است ولي دولت و سازمان ميتوانند در صورت لزوم تا 31 دسامبر 1978 يكباره يابه تدريج آن را تمديد كنند.
2 ـ در پايان كمك سازمان به مؤسسه دولت ضمن مشورت با ساير دول عضو و اعضاء پيوسته مذكور در بند يك (ب) ماده 4 تصميم خواهد گرفت مايل است چه موادي از موافقتنامه به قوت خود باقي بماند (به استثناي آنچه كه براي سازمان ايجاد تعهد ميكند) و به علاوه براي اين كه مؤسسه بتواند كار خود را به طرزي مناسب ادامه دهد ترتيبات ضروري را اتخاذ خواهد نمود.
3 ـ اين موافقتنامه در صورت توافق دولت و سازمان مورد تجديدنظر قرار خواهد گرفت.
4 ـ اين موافقتنامه ادامه موافقتنامه مربوط به تأسيس مؤسسه است كه در تاريخ 16دسامبر 1968 امضاء شده و به تصويب قوه مقننه ايران نيز رسيده است اين قرارداد با امضاي طرفين و تصويب قوه مقننه ايران معتبر است.
بنا به مراتب امضاءكنندگان زير كه داراي اختيارات لازم ميباشند اين موافقتنامه را در دو نسخه به زبان انگليسي به تاريخ امضاء نمودند.
از طرف دولت ايران از طرف سازمان
[امضاء]
موافقتنامه فوق مشتمل بر يك مقدمه و سيزده ماده منضم به قانون موافقتنامه اصلاحي مربوط به تأسيس مؤسسه بينالمللي روشهاي سوادآموزيبزرگسالان بين دولت شاهنشاهي ايران و يونسكو ميباشد.
رييس مجلس شوراي ملي ـ عبدالله رياضي