ماده 6 ـ
اركان شركت عبارت است از:
الف ـ مجمع عمومي.
ب ـ هيأت مديره.
پ ـ بازرس.
ماده 7 ـ
مجمع عمومي تشكيل ميشود از وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي ـ وزير كشاورزي ـ وزير اقتصاد ـ رياست مجمع عمومي باوزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي است. در غياب وزيران كشاورزي و اقتصاد مجمع با حضور معاون آنان تشكيل ميشود.
ماده 8 ـ
وظايف و اختيارات مجمع عمومي به شرح زير است:
1 ـ تعيين خط مشي كلي شركت.
2 ـ رسيدگي و تصويب گزارش سالانه و ترازنامه و حساب سود و زيان شركت.
3 ـ تعيين ميزان اندوختهها و سرمايهگذاريهاي جديد شركت.
4 ـ تصويب بودجه سالانه شركت.
5 ـ اجازه مشاركت در سرمايهگذاري با بخش خصوصي و تأسيس صندوقهاي مشترك و تصويب شرايط آن در هر مورد.
6 ـ انتخاب اعضاي هيأتمديره و بازرس.
7 ـ تصويب تشكيلات و شرح وظايف واحدهاي تابعه شركت و هم چنين آييننامه معاملات و ساير آييننامههاي اجرايي شركت.
8 ـ تصويب آييننامه امور استخدام با رعايت ماده 112 قانون استخدام كشوري.
9 ـ اتخاذ تصميم در خصوص ارجاع دعوي به داوري و تعيين داور و ختم دعوي به صلح.
10 ـ رسيدگي و اتخاذ تصميم نسبت به موضوعات ديگري كه در حدود مقررات اين اساسنامه جز دستور مجمع عمومي قرار گرفته باشد.
ماده 9 ـ
مجمع عمومي به طور عادي يا فوقالعاده تشكيل ميشود.
مجمع عمومي عادي براي رسيدگي به ترازنامه و حساب سود و زيان و گزارش سالانه حداكثر تا آخر شهريور ماه و براي تصويب بودجه و تعيين خطمشي كلي سال آتي حداكثر تا آخر اسفند ماه تشكيل ميشود.
مجمع عمومي فوقالعاده به تقاضاي هر يك از اعضاي مجمع عمومي يا مديرعامل و يا بازرس تشكيل ميشود.
ماده 10 ـ
دعوت اعضاي مجمع عمومي با رييس مجمع است. دستور جلسه در دعوتنامه ذكر ميشود و مدارك مربوط به دستور جلسه بهضميمهدعوتنامه براي اعضاء ارسال ميگردد. تصميمات مجمع عمومي بهاكثريت آراء اتخاذ ميشود.
ماده 11 ـ
هيأتمديره مركب از سه عضو اصلي و يك عضو عليالبدل است كه به پيشنهاد رييس مجمع عمومي و تصويب مجمع از بين افرادواجد صلاحيت انتخاب ميشوند يكي از اعضاي اصلي هيأتمديره به تصويب مجمع و يا حكم وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي سمت مديرعامل و رياست هيأتمديره را خواهد داشت. مديرعامل و اعضاي هيأتمديره با حكم وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي قابل عزل ميباشند.
ماده 12 ـ
وظايف و اختيارات هيأتمديره به شرح زير است:
1 ـ تهيه طرح تشكيلات و تعيين وظايف عناصر آن براي تسليم بهمجمع عمومي.
2 ـ تهيه طرح آييننامه معاملات و امور استخدام و ساير آييننامههاي اجرايي براي تسليم به مجمع عمومي.
3 ـ تهيه ترازنامه و طرح بودجه و گزارش سالانه شركت.
4 ـ پيشنهاد ارجاع دعوي به داوري و تعيين داور و يا ختم دعوي بهصلح به مجمع عمومي.
5 ـ اخذ تصميم درباره تحصيل وام و اعتبار از بانكها و مؤسسات دولتي با اجازه وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي.
6 ـ اتخاذ تصميم درباره مسائلي كه مديرعامل مطرح ميكند.
7 ـ تهيه طرحها و پيشنهادها براي حل مسائل مربوط به بهبود امور و سرمايهگذاري جديد و پيشرفت شركت به منظور تسليم به مجمع عمومي.
ماده 13 ـ
تصميمات هيأتمديره به اكثريت آراء اتخاذ ميشود عضو عليالبدل ميتواند در جلسات هيأتمديره و مذاكرات شركت نمايد وليفقط در غياب يك عضو اصلي حق رأي دارد.
ماده 14 ـ
مديرعامل بالاترين مقام اجرايي و مسئول اداره و حسن جريان امور و حفظ حقوق و اموال شركت ميباشد و وظايف و اختياراتاو به شرح زير است:
1 ـ اجراي مصوبات مجمع عمومي و هيأتمديره و انجام كليه امور اداري و فني و مالي شركت با رعايت اساسنامه و آييننامههاي مربوط.
2 ـ استخدام و عزل و نصب كاركنان طبق مقررات اين اساسنامه و با رعايت بودجه و سازمان مصوب.
3 ـ امضاء نامهها و اسناد ـ افتتاح حساب در بانكها ـ معرفي امضاءهاي مجاز و صدور اجازه پرداخت هزينهها در حدود بودجه مصوب.
4 ـ نمايندگي شركت در مقابل اشخاص و مراجع و مؤسسات خصوصي و عمومي اعم از داخلي و خارجي با حق انتخاب وكيل و اعطاي حقوكالت در توكيل تا يك درجه.
5 ـ تنظيم گزارشهاي لازم از وضع مالي و امور جاري و عمليات انجام شده براي تسليم به وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي.
6 ـ مديرعامل در صورت لزوم ميتواند به مسئوليت خود براي مدت غيبت خود تمام و در ساير موارد قسمتي از اختيارات را به اعضاء هيأتمديره و يا رؤساي واحدهاي تابعه تفويض نمايد.
7 ـ اسناد و اوراق بهادار و تعهدات مالي شركت بايد به امضاء مديرعامل يا قائممقام او و رييس حسابداري و يا جانشين او برسد.
ماده 15 ـ
شركت داراي يك نفر بازرس خواهد بود كه به پيشنهاد وزير توليدات كشاورزي مواد مصرفي و تصويب مجمع عمومي تعيين و باحكم رييس مجمع عمومي براي يك سال مالي منصوب ميشود و تجديد انتخاب يا تغيير او با تصويب مجمع عمومي بلامانع است.
بازرس حق دارد هر گونه اطلاعي كه لازم بداند از مدير يا ساير كاركنان شركت بخواهد و دفاتر و اسناد و پروندههاي شركت را ملاحظه و مطالعه كندبدون اين كه با انجام وظايف خود موجب بروز وقفه در امور شركت گردد.