ماده واحده ـ
در مواردي كه دين مستند به سند عادي است بستانكار ميتواند پرداخت آن را به وسيله اظهارنامه از مدعوين بخواهد چنانچه مديوندر صورت تسليم به ادعاء اين ظرف مدت ده روز پس از ابلاغ واقعي اظهارنامه به شخص او دين خود را به داين نپردازد و يا در صندوق دادگستري و ياثبت محل توديع ننمايد و يا آن كه در مقابل اظهارنامه ظرف ده روز دين خود را انكار ننمايد. و يا ظرف ده روز جوابي ندهد بهتقاضاي بستانكار حكم الزام او به تأديه دين از طرف دادگاهي كه صلاحيت رسيدگي به اساسدعوي را دارد صادر خواهد شد و حكم مزبور در صورت عدم اعتراض مديون قابل اجراء ميباشد.
در صورتي كه مديون نسبت به حكم دادگاه معترض باشد ميتواند ظرف ده روز پس از ابلاغ واقعي آن دادخواست اعتراض به دادگاه صادركننده حكمتسليم نمايد در اين صورت طبق مقررات قانوني بهاعتراض او رسيدگي خواهد شد و حكمي كه پس از رسيدگي به اعتراض صادر ميشود در حدود مقررات قابل پژوهش و فرجام خواهد بود.
چنانچه مديون پس از ابلاغ اظهارنامه ادعاي طرف را انكار نمايد داين ميتواند طبق مقررات قانوني دادخواست به دادگاه صالح تقديم نمايد در اينصورت چنانچه پس از رسيدگي ثابت شود مديون عالماً و عامداً و بهمنظور فرار از انجام تعهد دين خود را انكار نموده و يا مبادرت به تقديم دادخواستاعتراض كرده است دادگاه ضمن حكم راجع به اصل دعوي او را به پرداخت جريمه معادل ده درصد خواسته محكوم مينمايد و جريمه مذكور پس ازقطعيت حكم وصول خواهد شد.