توصيهنامه مربوط به تجديد تربيت و آموزش حرفهاي معلولين
سي و هشتمين دوره اجلاسيه كنفرانس بينالمللي كار ژنو 22 ژوئن 1955
كنفرانس عمومي سازمان بينالمللي كار بنا به دعوت هيأت مديره دفتر بينالمللي كار سي و هشتمين دوره اجلاسيه خود را در تاريخ اول ژوئن 1955 درژنو منعقد ساخته و پس از اتخاذ تصميم به پذيرش برخي پيشنهادات در اطراف تجديد آموزش حرفهاي اشخاص معلول چهارمين فقره دستور جلسه و تصميم بر اين كه پيشنهادات مزبور بايد به صورت يك توصيهنامه درآيد.
در اين روز 22 ژوئن سال 1955 توصيهنامه ذيل را كه ممكن است آن را توصيهنامه تجديد آموزش حرفهاي (معلولين) 1955 خواند مورد پذيرش قرارداد از آن جايي كه تجديد پرورش و آموزش اين گونه اشخاص از نظر بازگرداندن آنها به كاملترين حد امكان سودمندي جسمي ـ عقلي و معنوي ـ اجتماعي ـ حرفهاي و اقتصادي كه توانايي و استعداد بازگشت به آن را داشتهباشند.
و نظر به اين كه براي رفع نيازمنديهاي استخدامي اشخاص معلول و بهترين نحوه استفاده از منابع نيروي انساني ضرورت دارد كه قدرت و نيروي كاركردن اشخاص معلول به وسيله اختلاط و تركيب يك طريقه مستمر و هماهنگ پزشكي معرفتالنفسي ـ اجتماعي ـ فرهنگي ـ حرفهاي ـ راهنماييآموزش حرفهاي و دواير كاريابي توسعه يابد اقدامات ذيل را توصيه ميكند.
1 ـ تعريفات
1 ـ از نظر مقاصد اين توصيهنامه:
الف ـ اصطلاح "تجديد آموزش حرفهاي" عبارت است از آن قسمت از تدابير مستمر و هماهنگ آموزش و پرورش مجدد كه مستلزم ميگردد ايجادامور حرفهاي را مانند راهنمايي حرفهاي ـ آموزش حرفهاي و كاريابي انتخابي كه به منظور امكان تهيه و حفظ شغل مناسبي براي اشخاص معلول طرحگرديده.
ب ـ اصطلاح "شخص معلول" مفهومش فردي است كه امكان تهيه و حفظ شغل مناسب براي وي در نتيجه علتها و نواقص جسمي و عقلي بهميزانقابل توجهي تقليل يافته باشد.
2 ـ حدود تجديد آموزش حرفهاي
2 ـ وسايل تجديد آموزش حرفهاي بايستي براي كليه اشخاص معلول صرف نظر از علت اصلي و كيفيت معلوليت و سن آنها فراهم گردد مشروط به آنكه بتوان آنها را براي شغل مناسبي كه امكان به دست آوردن و حفظ آن را داشته باشند آماده ساخت.
3 ـ اصول و تدابير مربوط به راهنمايي حرفهاي ـ آموزش حرفهاي و بهكار گماشتن اشخاص معلول
3 ـ به منظور تأسيس يا توسعه دواير تخصصي راهنمايي حرفهاي جهت اشخاص معلول كه نيازمند استعانت در طريق انتخاب يا تعويض مشاغل خودميباشند بايد هر گونه اقدام لازم و قابل اجرا به عمل آيد.
4 ـ تدابير مربوط به هدايت حرفهاي بايد تا جايي كه از نظر اوضاع و احوال ملي قابل لازم اجرا بوده و در موارد انفرادي هم مقتضي باشد شامل كارهايذيل گردد:
الف ـ مصاحبه و مذاكره با يك نفر مشاور هدايت حرفهاي.
ب ـ بررسي سوابق تجارب حرفه و كار.
ج ـ بررسي سوابق تحصيلي يا سوابق ديگر مربوط به تعليمات حرفهاي.
د ـ معاينه پزشكي از جهات هدايت حرفهاي.
ه ـ آزمايشهاي مقتضي مربوط به استعداد و توانايي و در صورت لزوم آزمايشهاي ديگر روحي.
و ـ بررسي وضع و حالات شخصي و خانوادگي.
ز ـ تعيين استعدادها و امكان توسعه توانايي و ظرفيت به وسيله تجارت و آزمايشهاي مخصوص كار و وسايل ديگر.
ح ـ آزمايشهاي فني حرفهاي شفاهي يا نوع ديگر در كليه مواردي كه ضروري باشد.
ط ـ تعيين ظرفيت و توانايي جسمي متناسب با ضروريات استخدامي و امكان بهبود آن ظرفيتها.
ي ـ تهيه اطلاعات در خصوص فرصتهاي استخدامي و آموزش مربوط به معلومات حرفهاي توانايي جسمي استعدادها ـ مزايا و تجارت شخصيمورد نظر و همچنين مربوط به احتياجات بازار مشاغل.
5 ـ اصول تدابير و طريقههاي آموزش حرفهاي كه به طور كلي در مورد آموزش حرفهاي اشخاص غير معلول به كار برده ميشود بايد تا آن جا كه شرايط طبي و فرهنگي اجازه دهد نسبت به اشخاص معلول هم اجرا گردد.
6 ـ (1) ـ تعليمات حرفهاي اشخاص معلول بايد تا حدي كه امكانپذير باشد آنها را براي يك فعاليت اقتصادي كه ميتوانند در انجام آن از اطلاعات ومعلومات حرفهاي و استعدادهاي خود در زمينه مشاغل آتي استفاده كنند آماده سازند.
(2) ـ براي اين منظورها تعليمات حرفهاي مزبور بايد به طريق ذيل صورت گيرد:
الف ـ تطبيق حرفه انتخابي پس از مشاوره با مشاغلي كه معلوليت حداقل تأثير را در انجام كار داشته باشد و يا اين كه آن مشاغل عامل تشديد معلوليتنباشند.
ب ـ در صورت امكان و اقتضاء تعليمات حرفهاي بايد در كارگاههايي كه شخص معلول قبلاً در آن كارها يا خدمات منتسب به آن اشتغال داشته صورتبگيرد.
ج ـ تعليمات حرفهاي بايد ادامه يابد تا اين كه شخص معلول مهارت لازم را براي كار عادي و بر پايه مساوي با كارگران غير معلول (در صورتي كه قادربه انجام آن باشد) فرا گيرد.
7 ـ آموزش حرفهاي اشخاص معلول در صورت امكان بايد به اتفاق اشخاص غير معلول و تحت شرايط متساوي انجام گيرد.
8 ـ (1) ـ جهت آموزش حرفهاي اشخاص معلول كه مخصوصاً به دليل كيفيت و شدت معلوليتشان آنها را نميتوان به اتفاق اشخاص غير معلول تحتتعليم قرار داد بايد تدابير و وسايل مخصوص اتخاذ نمود.
(2) ـ در صورت اقتضاء اين تدابير بايد ضمن تدابير ديگر شامل قسمتهاي زير باشد:
الف ـ آموزشگاهها و مراكز تعليمات حرفهاي و آموزشگاههاي حرفهاي شبانهروزي و غيره.
ب ـ دورههاي كوتاه مدت و طويلالمدت آموزش حرفهاي براي مشاغل معين و مشخص.
ج ـ دورههاي تكميلي جهت اشخاص معلول.
9 ـ به منظور تشويق كارفرمايان به مبادرت به تعليمات حرفهاي اشخاص معلول اقداماتي بايد صورت گيرد و اين اقدامات بايد در صورت اقتضاء متضمن كمكهاي مالي ـ فني ـ پزشكي و حرفهاي باشد.
10 ـ (1) ـ جهت پيشرفت ترتيبات مخصوص در زمينه اشتغال معلول بايد اقداماتي صورت گيرد.
(2) ـ ترتيبات مزبور بايد اشتغال مؤثر كارگران معلول را به وسايل زير تأمين كند:
الف ـ ثبت نام تقاضاكنندگان مشاغل.
ب ـ ثبت مشخصات حرفهاي و سوابق و تمايلات.
ج ـ مصاحبه با آنها براي انتخاب شغل.
د ـ در صورت ضرورت تعيين قدرت و توانايي جسمي و حرفهاي ايشان.
ه ـ تشويق كارفرمايان به اعلام پستهاي ضروري به منظور تشريح استعداد اشخاص معلول و تأمين كار براي آنها.
و ـ تماس كارفرمايان در موارد ضروري به منظور تشريح استعداد اشخاص معلول و تأمين كار براي آنها
ز ـ كمك به معلولين جهت حصول راهنمايي حرفهاي آموزش حرفهاي و هر گونه خدمات پزشكي و اجتماعي كه مورد ضرورت قرار گيرد.
11 ـ اقدامات زير به منظور نظارت امور فوقالذكر انجام گيرد:
الف ـ تعيين اين كه برقرار كردن در يك شغل يا توسل به تشكيلات آموزش و تجديد آموزش حرفهاي رضايتبخش بوده يا خير. همچنين تعيين ارزشاصول و تدابير مربوطه به روش مشاورات حرفهاي.
ب ـ تا حدود امكان رفع مشكلاتي كه مانع از استقرار رضايتبخشي معلول در مشاغل آنها ميشود.
4 ـ سازمان اداري
12 ـ دواير آموزش و تجديد آموزش حرفهاي بايستي به منزله يك برنامه مستمر و هماهنگ از طرف مقام يا مقامات صلاحيتدار تشكيل و توسعه يابد وتا جايي كه عملي باشد از دواير موجود راهنمايي حرفهاي ـ آموزش حرفهاي و كاريابي استفاده گردد.
13 ـ مقام يا مقامات صلاحيتدار بايد اطمينان حاصل نمايند كه براي انجام امور تجديد آموزش و تربيت اشخاص معلول و نظارت و تعقيب امور مزبوركارمنداني با معلومات كافي و مقتضي وجود داشته باشد.
14 ـ توسعه و پيشرفت امور تجديد تربيت آموزش حرفهاي بايستي بهموازات توسعه دواير عمومي راهنمايي حرفهاي ـ آموزش حرفهاي و كاريابيصورت گيرد.
15 ـ دواير تجديد آموزش حرفهاي بايد به نحوي تشكيل و توسعه يابد كه براي اشخاص معلول فرصتهايي جهت آمادگي براي خدمت و بهدستآوردن و حفظ شغل مناسب در هر زمينهاي كه باشد به وسيله خودشان فراهم آيد.
16 ـ مسئوليت اداري سازمان عمومي و توسعه دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي بايد به نحو زير محول گردد:
الف ـ به يك مقام يا.
ب ـ مشتركاً به مقاماتي كه مشمول فعاليتهاي مختلف برنامه ميباشد در حالي كه به يكي از اين مقامات بايد مسئوليت مقدماتي ايجاد هماهنگي محولشود.
17 ـ (1) ـ مقام يا مقامات صلاحيتدار موظفند كليه اقدامات لازم و شايسته را به منظور انجام همكاري و هماهنگي بين هيأتهاي عمومي و خصوصيمتصدي فعاليتهاي تجديد آموزش و تربيت حرفهاي معمول دارند.
(2) ـ اين اقدامات در صورت اقتضا بايد شامل مسائل زير باشد:
الف ـ تعيين مسئوليتها و تعهدات هيأتهاي عمومي و خصوصي.
ب ـ مساعدت فني به هيأتهاي مخصوص كه به طور مؤثر در فعاليتهاي مربوط به تجديد آموزش حرفهاي شركت ميجويند.
ج ـ مشاورات فني با هيأتهاي مخصوص.
18 ـ (1) ـ دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي بايد با استعانت كميسيونهاي مشاورتي ممتاز متشكل براي سراسر كشور و در صورت اقتضا براييك منطقه يا يك محل تأسيس و توسعه يابد.
(2) ـ اين كميتهها بايستي در موارد مقتضي شامل اعضايي باشد كه از ميان:
الف ـ مقامات و هيأتهايي كه مستقيماً در امر تجديد آموزش حرفهاي مداخله دارند.
ب ـ سازمانهاي كارفرمايان و كارگران.
ج ـ اشخاصي كه به دليل معلومات و ارتباطشان با امر تجديد آموزش و تربيت حرفهاي واجد صلاحيت خدمت باشند.
د ـ سازمانهاي اشخاص معلول.
برگزيده شده باشند.
(3) ـ كميتههاي مورد بحث مسئول مشاوراتي به نحو ذيل ميباشند:
الف ـ در خصوص توسعه و پيشرفت تدابير و روش و برنامههاي مربوط به تجديد آموزش و تربيت حرفهاي براي سرتاسر كشور.
ب ـ در خصوص اجراي ترتيبات و تدابير متخذه ملي و انطباق آنها با شرايط منطقهاي و محلي و هماهنگ ساختنشان با فعاليتهاي منطقهاي و محلي درآن حدود.
19 ـ (1) ـ تحقيقات و بررسيها به منظور تعيين ارزش و نتايج و پيشرفت كار دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي معلولين بايد مورد ترغيب وتشويق قرار گيرد مخصوصاً از طرف مقامات صلاحيتدار.
(2) ـ اين گونه تحقيقات و بررسيها بايستي شامل مطالعات مستمر و مخصوص درباره اشتغال معلولين باشد.
(3) ـ تحقيقات بايد همچنين مشتمل باشد بر كارهاي علمي در زمينه فنون و تدابير مختلف كه ممكن است در امر تجديد آموزش حرفهاي نقشي رابازي كنند.
5 ـ اقدامات و تدابير به منظور اين كه اشخاص معلول از دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي استفاده كنند.
20 ـ اقدام لازم بايد به عمل آيد تا اين كه اشخاص معلول بتوانند از كليه وسايل موجود تجديد آموزش و تربيت حرفهاي استفاده كنند و همچنين براياين كه اطمينان حاصل شود كه يك مقامي مسئول است شخصاً به هر فرد معلول معاضدت كند تا بتواند حداكثر آموزش مجدد حرفهاي را فرا گيرد.
21 ـ اين اقدامات بايد متضمن امور ذيل باشد:
الف ـ جمعآوري و پخش اطلاعات در خصوص امكان استفاده از دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي و نتايجي كه اين دواير براي اشخاص معلولدر بر خواهند داشت.
ب ـ اعطاي كمكهاي مالي كافي و مقتضي به اشخاص معلول.
22 ـ (1) ـ اين گونه كمك مالي بايد در هر مرحله از جريان تجديد آموزش حرفهاي صورت گرفته و براي معلولين تسهيلاتي فراهم آورد كه بتوانند خودرا براي شغل مناسب و حفظ آن شغل به طور مؤثر و همچنين كارگران آماده و مهيا سازند.
(2) ـ كمك مالي بايد شامل مؤسسات مجاني تجديد آموزش و تربيت حرفهاي كمكهزينه زندگي هزينههاي ضروري اياب و ذهاب كه طي دورانتربيت حرفهاي لزوم پيدا كند و اعطاي وامها يا اعطاي پول يا تهيه آلات و ابزار و تجهيزات و همچنين اعضاي عاريتي و هر گونه ادوات لازم ديگر باشد.
23 ـ اشخاص معلول بايد بدون از دست دادن مزاياي مربوط بهبيمههاي اجتماعي كه به عناوين مختلف تعلق ميگيرد امكان استفاده از كليه وسايلآموزشي و تجديد آموزش داشته باشند.
24 ـ معلولين ساكن مناطقي كه در آن جا امكان يافتن شغل و يا تهيه وسايل آمادگي به انجام كار انجام محدود ميباشد.
بايد از كليه تسهيلات از جمله مسكن و غذا جهت آماده ساختن خود به اشتغال كاري بهرهمند گردند و در صورت تمايل بايستي بتوانند بهمناطقي كهامكان بيشتري از لحاظ اشتغال به كار وجود دارد اعزام گردند.
25 ـ اشخاص معلول (از جمله كساني كه مدد معاش معلوليت دريافت ميكنند) در صورتي كه كارشان مساوي كار اشخاص غير معلول باشد نبايد بهعنوان معلول بودن از نقطه نظر دستمزد و ساير شرايط استخدام مورد تبعيض قرار گيرند.
6 ـ اشتراك مساعي ميان هيأتهاي مسئول معالجات پزشكي و مسئولين امور تجديد آموزش و تربيت حرفهاي
26 ـ (1) ـ ميان سازمانهايي كه مسئول مواظبتهاي پزشكي ميباشند و مسئولين تجديد آموزش و تربيت حرفهاي اشخاص معلول بايد همكاريبسيار نزديك و حداكثر هماهنگي در فعاليتهاي موجود داشتهباشند.
(2) ـ وجود اين همكاري و هماهنگي در فعاليتهاي مربوط بايد بهمنظورهاي زير باشد:
الف ـ تأمين معالجات پزشكي و در صورت ضرورت تهيه ادوات و اسبابهاي عاريتي مناسب به منظور تسهيل و پيشرفت قابليت اشتغال آتي اشخاصمعلول ذيعلاقه.
ب ـ استعانت در تعيين اشخاص معلول كه نيازمند و متناسب براي تجديد آموزش حرفهاي هستند.
ج ـ مجاهدت در راه آغاز تجديد آموزش و ترتيب حرفهاي در اولين و مناسبترين وهله.
د ـ برقرار ساختن مشاوره پزشكي در موارد ضروري در كليه مراحل تجديد آموزش و تربيت حرفهاي.
ه ـ تعيين ظرفيت و ميزان توانايي كار.
27 ـ امر تجديد آموزش حرفهاي در موارد كلي و مشروط به مشاوره پزشكي بايستي در حين معالجات پزشكي آغاز شود.
7 ـ تدابير مربوط به توسعه فرصتهاي استخدامي براي اشخاص معلول
28 ـ به منظور ايجاد حداكثر فرصتها و امكانات براي اشخاص معلول جهت تهيه و حفظ مشاغل مناسب اقداماتي بايد با همكاري نزديك سازمانهايكارفرمايان و كارگران انجام گيرد.
29 ـ اين اقدامات بايد بر پايه اصول و مبادي زير صورت گيرد:
الف ـ براي اشخاص معلول بايد فرصتهايي مساوي با آن چه به اشخاص غير معلول داده ميشود ايجاد گردد تا بتوانند مشاغلي را كه در صلاحيت آنهااست انجام دهند.
ب ـ براي اشخاص معلول بايد كاملاً مقدور و ميسر باشد كه كار مناسبي را از طرف كارفرماياني كه خودشان انتخاب ميكنند قبول نمايند.
ج ـ پيوسته بايد توانايي و ظرفيت كار معلولين مورد ابرام و تأييد قرار گيرد نه آن كه عكس آن مورد تأييد واقع شود.
30 ـ اقدامات مذكور بايد شامل كارهاي ذيل نيز باشد:
الف ـ انجام بررسيهايي به منظور تجزيه و تحليل و نشان دادن ظرفيت و توانايي كار اشخاص معلول.
ب ـ تبليغات دامنهدار و مستمر و مؤثر با اشاره مخصوص به:
اول ـ قياس بين معلولين و اشخاص سالم كه به كار مساوي و متشابه اشتغال دارند از نظر تعيين گردش كار ـ ميزان توليد ـ وقوع حوادث غيبتها وثبات و پايداري در كار.
دوم ـ طريقه انتخاب كاركنان بر اساس احتياجات مشخص و معين.
سوم ـ طريقه اصلاح و بهبودي شرايط كار متضمن تعديل و اصلاح ماشين آلات و تجهيزات از نظر تسهيل اشتغال كارگران معلول.
ج ـ اتخاذ وسايل به منظور آن كه تعهدات افزايش يافته كارفرمايان در خصوص بيمه حوادث كار و خسارت كارگران از ميان برود.
د ـ تشويق كارفرمايان به انتقال كارگراني كه توانايي و استعداد كار آنها در نتيجه تقليل استعداد جسمي تغيير يافته باشد به مشاغل مناسب ديگري درداخل مؤسسات خودشان.
31 ـ در مواردي كه اوضاع و احوال ملي اقتضاء كند و با روش و سياست ملي هم مطابقت داشته باشد.
استخدام اشخاص معلول بايد به وسايل ذيل انجام پذيرد:
الف ـ استخدام چند درصد اشخاص معلول تحت ترتيبات و قرارهايي كه مانع از بيكاري كارگران غير معلول نشود.
ب ـ محفوظ نگاه داشتن بعضي مشاغل معين براي اشخاص معلول.
ج ـ اتخاذ ترتيباتي به اين منظور كه براي اشخاصي كه شديداً معلول هستند فرصتهاي استخدامي يا رجحان بعضي مشاغل مناسب حال آنها فراهمگردد.
د ـ تشويق ايجاد و تسهيل فعاليت شركتهاي تعاوني يا مؤسسات متشابه ديگر كه به وسيله يا از طرف اشخاص معلول اداره ميشوند.
8 ـ مشاغل مورد حمايت
32 ـ (1) ـ مقام يا مقامات صلاحيتدار موظفند با اشتراك مساعي سازمانهاي خصوصي اقدامات مقتضي را براي ايجاد و پيشرفت تسهيلات آموزشحرفهاي و استخدام اشخاص معلول كه نميتوان آنها را جهت مشاغل عادي رقابتآميز آماده ساخت تحت شرايط استحفاظي معمول دارند.
2 ـ اين گونه تسهيلات بايد مشتمل باشد به تأسيس كارگاههاي حمايت شده و تدابير مخصوص براي آن عده از اشخاص معلول كه به علل جسماني ـروحي يا در اثر مشكلات و جغرافيايي نميتوانند به طور منظم به حمل كار مسافرت و بازگشت كنند.
33 ـ كارگاههاي مورد حمايت بايد تحت نظارت مؤثر پزشكي و حرفهاي نه تنها كار مفيد و ثمربخشي براي معلولين تهيه كنند بلكه فرصتها و امكاناتينيز براي تجديد آموزش حرفهاي و پيشرفت ارتقاء و در صورت امكان انتقال آنها را به مشاغل عادي فراهم سازند.
34 ـ براي كارگران معلول كه عازم بازگشت به موطن خود هستند بايد برنامههاي مخصوص تحت نظارت مؤثر پزشكي و حرفهاي به منظور تهيه كارمفيد و ثمربخش در كشور خودشان تنظيم گردد.
35 ـ در مواردي كه مزد و شرايط كارگران به طور كلي از طريق مقررات قانوني تعيين گرديده اين مقررات بايستي درباره معلوليني كه بهمشاغل موردحمايت اشتغال دارند اجرا گردد.
9 ـ مقررات مخصوص براي كودكان و جوانان معلول
36 ـ دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي كودكان و جوانان معلول كه هنگام تحصيل آنها فرا رسيده بايستي با همكاري نزديك بين مقامات مسئولآموزش و پرورش و مقام يا مقامات مسئول تجديد آموزش حرفهاي تأسيس و توسعه يابد.
37 ـ برنامههاي فرهنگي بايد با توجه به مسائل مخصوص كودكان و نوجوانان معلول و نيازمندي آنها به امكانات مشابه به امكانات كودكان و جوانانغير معلول و به منظور تعليمات عمومي و حرفهاي متناسب با سن توانايي و استعداد و علاقه آنها تنظيم گردد.
38 ـ هدف و مقاصد اصلي دواير تجديد آموزش و تربيت حرفهاي كودكان و جوانان معلول بايد در حدود امكان ناظر به موانع حرفهاي و روحي ناشياز معلوليت آنها و ايجاد هر گونه فرصتها و امكاناتي براي آماده ساختن و پذيرفته شدن آنها در مشاغل مناسب باشد استفاده از اين فرصتها بايستيمستلزم همكاري بين دواير پزشكي اجتماعي و فرهنگي و همچنين اولياء يا سرپرستان و مسئولين كودكان و جوانان معلول باشد.
39 ـ (1) ـ امر آموزش و پرورش راهنمايي حرفهاي ـ تربيت حرفهاي و استخدام كودكان و اشخاص معلول بايستي به موازات تشكيلات عموميدوايري كه براي كودكان و جوانان غير معلول استقرار يافته پيش برود و همچنين امور آموزش مزبور در صورت امكان و در موارد مقتضي بايد تحتهمان شرايط و به معيت كودكان و جوانان غير معلول انجام گيرد.
(2) ـ براي اين گونه كودكان و جوانان معلول كه معلوليت آنها مانع از شركتشان در دواير مورد بحث شرايط متساوي و به معيت كودكان و جوانان غيرمعلول ميشود تدابير و مقررات مخصوص بايد در نظر گرفته شود.
(3) ـ اين تدابير و مقررات بايد به خصوص شامل آموزش تربيتي و حرفهاي و تخصصي مربيان باشد.
40 ـ اقداماتي نيز بايد به منظور تأمين مسائل ذيل در مورد كودكان و جواناني كه در نتيجه آزمايشهاي پزشكي و واجد بودن معلوليتها ومحدوديتهايي به طور كلي براي كار غير متناسب ميباشند صورت گيرد.
الف ـ معالجات طبي جهت مرتفع ساختن يا تقليل و بهبودي معلوليتها و محدوديتها در اولين وهله امكان.
ب ـ تشويق به دخول در دبستان و هدايت به سوي مشاغل مناسب و مطابق دلخواه آنان در حدود ظرفيت و توانايي آنها و همچنين فراهم آوردنامكاناتي براي تربيت حرفهاي در راه تحصيل آن مشاغل.
ج ـ مساعدت مالي و در صورت لزوم تعليم و تربيت و آموزش حرفهاي طي دوران معالجه پزشكي.
10 ـ اجراي اصول و مبادي تجديد آموزش و تربيت حرفهاي
41 ـ (1) ـ تدابير و وسايل مربوط به تجديد آموزش حرفهاي بايستي با احتياجات مخصوص و اوضاع و احوالي هر كشور مطابقت داشته و در زمينههمين احتياجات و شرايط و طبق اصول و مبادي مندرج در اين توصيهنامه به طور تدريجي توسعه و پيشرفت حاصل كند.
2 ـ هدفهاي اصلي اين توسعه تدريجي به منظورهاي زير است:
الف ـ تعيين و توسعه قابليت و استعداد حرفهاي اشخاص معلول.
ب ـ ايجاد امكانات استخدامي مناسب به حداكثر امكان.
ج ـ مرتفع ساختن هر گونه تبعيض در زمينه آموزش استخدام عليه اشخاص معلول از نظر معلوليت آنها.
42 ـ توسعه و پيشرفت تدريجي دواير تجديد آموزش حرفهاي بايستي در موارد مقتضي به استعانت دفتر بينالمللي كار صورت گيرد.
الف ـ در صورت امكان به وسيله كمكهاي مشاورتي فني.
ب ـ به وسيله تبادل مبسوط تجارب بينالمللي حاصله در كشورهاي مختلف.
ج ـ به وسيله اقسام ديگر اشتراك مساعي بينالمللي در طريق تأسيس و توسعه دواير و اموري كه با احتياجات و شرايط هر كشور مطابقت داشته وضمناً شامل تربيت كارمندان مورد نياز نيز باشد.
مراتب فوق متن معتبر توصيهنامهاي است كه در سي و هشتمين دوره اجلاسيه كنفرانس عمومي سازمان بينالمللي كار منعقد در ژنو كه در تاريخ 23ژوئن1955 پايان يافته مورد پذيرش قرار گرفته است.
نظر به مراتب بالا در روز 19 ژوئيه 1955 امضاء گرديد.
رييس كنفرانس ـ ف ـ كاچياالديني.
مدير كل دفتر بينالمللي كار ـ داويد مورس.