2 ـ حمايت كارگران مهاجر و خانواده آنان حين مسافرت به خارج و هنگام بازگشت و قبل از دوران استخدام آنها
6 ـ (1) ـ به منظور حمايت كارگران مهاجر و خانواده آنان حين مسافرت بين نقطه عزيمت و محل كار و همچنين براي حفظ منافع مهاجرين و كشورهايا مناطقي كه مهاجرين از آنجا حركت ميكنند يا از ميان آنها ميگذرند يا به طرف آنها سفر ميكنند بايد ترتيبات لازم از طريق وضع قوانين و آييننامههايملي يا محلي و عقد موافقتنامهها بين دول و هر گونه وسايل ديگر اتخاذ نمود.
(2) ـ اين ترتيبات بايد شامل مسائل زير باشد:
الف ـ تهيه وسايل مكانيكي حمل و نقل شامل وسايل مسافربري عمومي براي كارگران مهاجر و خانواده آنها در مواردي كه از نقطه نظر طبيعيامكانپذير باشد.
ب ـ تهيه و ايجاد آسايشگاه در طول راه در فواصل مناسب به جهت سكني و استراحت و تحصيل غذا و آب و كمكهاي اوليه.
7 ـ هر گونه اقدام ضروري بايد به عمل آيد تا كارگران مهاجر بتوانند مسافرت خود را در شرايط مناسبي انجام دهند:
الف ـ در مورد كارگران استخدام شده يا قراردادي طبق آييننامههاي مربوط به استخدام يا قراردادهاي كار به ايجاد تعهد نسبت به آنها يا نسبت بهكارفرمابراي پرداخت هزينه سفر كارگران در صورت امكان خانوادههاي آنان.
ب ـ در موارد كارگراني كه بدون شركت در قرارداد يا قبول يك پيشنهاد قطعي كار به مسافرت ميپردازند به وسيله پيشبيني مقررات مبني بر تقليلمخارج سفر به حداقل.
8 ـ (1) ـ به منظور معاينه و بازرسي پزشكي كارگران مهاجر هنگام عزيمت براي استخدام يا آغاز كار و همچنين پايان خدمت ترتيبات لازم بايد اتخاذگردد.
(2) ـ در صورتي كه فقدان مأمورين پزشكي در بعضي مناطق مخصوص انجام اين معاينه پزشكي مضاعف را در مورد كارگران مهاجر غير ممكن سازدحق تقدم با كارگران ذيل خواهد بود:
الف ـ كارگران مهاجر مناطقي كه در آن جا بيماريهاي مسري و بيماريهاي دياري و يا محلي وجود دارد.
ب ـ كارگران مهاجري كه به كارهاي متضمن خطرهاي مخصوص جسماني اشتغال داشتهاند.
ج ـكارگران مهاجري كه مسافرت آنها طبق ترتيبات مخصوص استخدامي صورت گرفته باشد.
9 ـ (1) ـ چنانچه مقامات صلاحيتدار پس از مشاوره با سازمانهاي كارفرمايان و كارگران در صورت وجود متوجه شوند كه از نقطه نظر سلامتي كارگرانمهاجر لازم است مهلتي براي خو گرفتن و اعتياد به آب و هواي تازه منظور گردد. در آن صورت بايد ايجاد چنين مهلتي را بلافاصله قبل از شروع كاربراي خو گرفتن كارگران مخصوصاً كارگران قراردادي و استخدامي به آب و هواي اقليمي تأمين نمايند.
(2) ـ هنگام اخذ تصميم مبني به منظور داشتن مهلتي براي خوگرفته به آب و هواي تازه مقامات صلاحيتدار بايد به وضع آب و هوا ارتفاع و شرايطمختلف زندگي منطقهاي كه كارگران مهاجر در آنجا به كار گماشته خواهند شد توجه لازم را مبذول دارند و چنان چه برقرار كردن مهلتي را كه براي خوگرفتن كارگران لازم بدانند بايد طول مدت آن را بنا به اوضاع و احوال محلي تعيين كنند.
(3) در طول مدتي كه براي خو گرفتن كارگران منظور ميشود كارفرما بايد هزينه كافي معاش كارگران مهاجر و اعضاي خانواده آنان را كه مجاز بهتبعيتكارگران بودهاند بر عهده گيرد.
10 ـ به منظور تأمين حق بازگشت كارگران مهاجر در صورت امكان خانواده آنها به موطن خود در مدتي كه از طرف مقامات صلاحيتدار پس از مشاورهبا سازمانهاي كارفرمايان و كارگران چنانچه هر دو وجود داشته باشد تعيين ميگردد بايد اقداماتي به ترتيب ذيل معمول داشت:
الف ـ در صورتي كه كارگران مهاجر استخدام شده باشد يا از طرف استخدامكننده يا كارفرما اعزام گرديده باشد بازگشت او بايد به نقطهاي صورت گيردكه در آن جا استخدامش كردهاند يا از آن جا به محل اشتغال عزيمتش دادهاند هزينه اين بازگشت در تمام مواردي كه ذيلاً گفته ميشود به عهدهاستخدامكننده يا كارفرما خواهد بود:
1 ـ در صورتي كه كارگر به واسطه بيماري يا وقوع حادثه در اثناي مسافرت به محل اشتغال توانايياش را از دست بدهد.
2 ـ در صورتي كه پس از معاينه پزشكي معلوم شود كه كارگر براي استخدام مناسب نيست.
3 ـ در صورتي كه استخدام كارگر پس از عزيمت او به علل و جهاتي كه از مسئوليت كارگر خارج ميباشد صورت بگيرد.
4 ـ در صورتي كه مقامات صلاحيتدار اطلاع حاصل كنند كه استخدام يا اعزام كارگر براي استخدام در نتيجه مشتبه كردن يا خطا و اشتباهي انجامپذيرفته يا
ب ـ چنانچه كارگر مهاجر در يك قرارداد استخدام شركت يافته و بهوسيله كارفرما يا هر شخص كه از طرف كارفرما تعيين شده باشد به محل كار اعزامگرديده باشد بازگشت او و اعضاي خانواده او كه به همان طريق انتقال يافتهاند بايد به محلي صورت گيرد كه در آن جا استخدامش كردهاند يا از آن جا بهمحل اشتغال عزيمتش دادهاند و هزينه اين بازگشت در تمام موارد ذيل به عهده كارفرما خواهد بود:
1 ـ در صورتي كه دوره خدمت مصرح در قرارداد پايان يافته باشد.
2 ـ در صورتي كه قرارداد به واسطه عدم توانايي كارفرما به اجراء و انجام قرارداد خاتمه داده شود.
3 ـ در صورتي كه قرارداد به واسطه عدم توانايي كارگران مهاجر بهاجراء و انجام قرارداد و در نتيجه بيماري يا حادثه پايان داده شود.
4 ـ در صورتي كه قرارداد با توافق طرفين خاتمه پذيرد.
5 ـ در صورتي كه قرارداد بنا به درخواست يكي از طرفين خاتمه داده شود مگر آن كه مقامات صلاحيتدار به نحو ديگر تصميم بگيرند.
11 ـ مقامات صلاحيتدار بايد توجه مساعدتآميزي به مسئله حق و شرايط بازگشت كارگران مهاجر يا اعضاء خانواده آنان كه به وسيله كارفرما يا نمايندهاو به محل اشتغال انتقال نيافته مبذول دارند.
12 ـ در صورت درگذشت يك كارگران مهاجر اعضاي خانواده او بايد اين حق را داشته باشند كه در طي مدتي كه از طرف مقامات صلاحيتدار پس ازمشاوره با سازمانهاي كارفرمايان و كارگران در صورت وجود هر دو سازمان تعيين ميگردد به همان محلي كه كارگر در آن جا استخدام گرديد يا از آنجا بهمحل كار اعزام شده به هزينه كارفرما يا استخدامكننده تحت شرايط زير مراجعت كنند:
الف ـ در صورتي كه به آنها اجازه داده شده باشد كه كارگر را به محل خدمت او تبعيت كنند.
1 ـ در صورتي كه درگذشت كارگر در حين مسافرت به محل خدمت روي داده باشد. يا
2 ـ كارگر متوفي در قرارداد استخدامي با كارفرما شركت يافته باشد يا
ب ـ در موارد ديگر به نحوي كه از طرف مقامات صلاحيتدار طبق بند 11 فوق تصميم گرفته شود.
13 ـ (1) ـ كارگران مهاجر بايد مجاز باشند كه از حق بازگشت بهموطن خود به هزينه كارفرما صرف نظر كنند.
صرف نظر نمودن از اين حق بايد در ظرف مدت و به طريقي كه از طرف مقامات صلاحيتدار پس از مشاوره با سازمانهاي كارگران و كارفرمايان درصورت وجود هر دو سازمان تعيين گردد انجام پذيرد و فقط در پايان مدت معين قطعيت خواهد يافت.
(2) ـ كارگران مهاجر بايد آزادي داشته باشند حق بازگشت خود را براي مدتي كه از طرف مقامات صلاحيتدار تعيين گردد به تأخير اندازند.
14 ـ در صورت وجود قراردادهاي نمونه كار كه تحت نظر مقامات دولتي يا دولتهاي مربوط به منظور انعقاد بين كارفرمايان و كارگران مهاجر تدوينشده باشد نسبت به مواد و شرايط آن قراردادها بايد با نمايندگان كارفرمايان و كارگران ذينفع و همچنين نمايندگان سازمانهاي مربوط آنها اگر اين سازمانهاوجود داشته باشند امكان مشاوره شود.
15 ـ (1) ـ به منظور اشتغال مناسب كارگران مهاجر بايد ترتيباتي اتخاذ گردد.
(2) ـ اين ترتيبات بايد در صورت اقتضا شامل باشد به ايجاد يك سيستم امور استخدامي عمومي متضمن.
الف ـ يك اداره مركزي براي يك كشور يا يك منطقه به طور كلي و شعباتي هم در مناطقي كه كارگران معمولاً از آن جا مهاجرت ميكنند و هم در مراكزاستخدامي تا بدان وسيله فرصتهايي براي جمعآوري اطلاعات استخدامي و توزيع منظم آنها در نقاطي كه معمولاً كارگران از آن جا بهمراكز استخداميروي ميآورند فراهم گردد.
ب ـ اتخاذ ترتيبات لازم با دواير استخدامي ساير كشورها و مناطقي كه كارگران معمولاً از يك ناحيه معيني به آنجا مهاجرت ميكنند تا بدان وسيلهاطلاعات مربوط به فرصتهاي مشاغل متداول جمعآوري شود.
ج ـ ايجاد و استقرار تسهيلات مربوط به راهنمايي حرفهاي در صورت امكان و اتخاذ ترتيبات لازم جهت تشخيص و تعيين تناسب عمومي كارگرانبراي مشاغل مخصوص.
د ـ در صورت امكان تقاضاي همكاري و مشاوره سازمانهاي كارگري در مورد تأسيس و اجراي سيستم مورد بحث.