مقدمه
طرفهاي اين كنوانسيون،
با در نظر گرفتن اين كه مطالعات و بررسيهاي علميصورت گرفته توســط دولتها و سازمانهاي صلاحيتدار بينالمللي نشان دادهاند كه بعضي از سامانههاي (سيستمهاي) ضد خزه كه در كشتيها به كار ميروند، به طور ذاتي داراي خطر سميت و ساير اثرات مزمن بر موجودات زنده دريايي با اهميت زيست شناختي و اقتصادي ميباشد و ممكن است در اثر استفاده از غذاهاي دريايي متأثر از چنين موادي، سلامت انسان نيز به مخاطره افتد،
به ويژه با توجه به نگراني شديد در مورد سامانههاي (سيستمهاي) ضد خزهاي كه از تركيبات آلي حاوي قلع به عنوان زيستكش استفاده ميكنند و با اعتقاد بر اين كه ورود اين تركيبات آلي حاوي قلع به محيطزيست بايد متوقف شود،
با يادآوري اين كه فصل(17) دستوركار (21) فراهمايي(كنفرانس) سازمان ملل متحد درخصوص محيطزيست و توسعه، مورخ 1992 ميلادي(1371هجريشمسي)، از كشورها ميخواهد در جهت كاهش آلودگي ناشي از تركيبات آلي حاوي قلع بهكار رفته در سامانههاي (سيستمهاي) ضد خزه اقدام نمايند،
همچنين با يادآوري اين كه قطعنامه شماره(21) 895.الف مورخ 25 نوامبر 1999 ميلادي (4/9/1378 هجريشمسي)، مصوب مجمع سازمان بينالمللي دريانوردي، کارگروه حفاظت محيطزيست دريايي سازمان(ام.اي.پي.سي) را موظف مينمايد كه كار در خصوص تهيه سريع سند حقوقي جهان شمول به منظور پرداختن به اثرات زيانآور سامانههاي (سيستمهاي) ضد خزه به عنوان موضوعي فوري مورد توجه قرار دهد،
با آگاهي از رويكرد احتياطي مندرج در اصل(15) اعلاميه ريو درباره محيطزيست و توسعه كه در قطعنامه شماره(37)67 (ام.اي.پي.سي) مصوب 15سپتامبر 1995 ميلادي (24/6/1374) كارگروه حفاظت محيطزيست دريايي مورد استناد قرار گرفته است،
با تصديق اهميت حفاظت ازمحيطزيست دريايي و سلامت انسان در مقابل اثرات نامطلوب سامانههاي(سيستمهاي) ضد خزه،
همچنين با علم بهاين كه استفاده از سامانههاي(سيستمهاي) ضد خزه به منظور جلوگيري از تجمع موجودات زنده بر روي سطح كشتيها از اهميت حياتي جهت تجارت كارآمد، كشتيراني و جلوگيري از گسترش موجودات زنده مضر دريايي و عوامل بيماريزا برخوردار ميباشد،
به علاوه با تصديق ضرورت تداوم توسعه سامانههاي (سيستمهاي) ضدخزهاي كه مؤثر و از نظر زيست محيطي ايمن باشند و ترغيب جايگزيني سامانههاي (سيستمهاي) مضر توسط سامانههاي(سيستمهاي) داراي ضرر كمتر يا ترجيحاً بدون ضرر،
به شرح زير توافق نمودهاند:
ماده1ـ تعهدات كلي
1ـ هر طرف اين كنوانسيون تعهد مينمايد كه به منظور كاهش يا حذف اثرات نامطلوب ناشي از كاربرد سامانههاي(سيستمهاي) ضد خزه بر محيطزيست دريايي و سلامت انسان، كليه مفاد آن را به طور تمام و كمال اجراء نمايد.
2ـ پيوستهاي اين كنوانسيون جزء لاينفك آن ميباشد. به جز در مواردي كه به نحو ديگري تصريح شده باشد،
هر گونه استناد بهاين كنوانسيون همزمان به منزله استناد به ضمائم آن نيز ميباشد.
3ـ هيچ يك از مفاد اين كنوانسيون نبايد به گونهاي تفسير گردد كه كشوري را از انجام اقدامات مشترك يا انفرادي شديدتر براي حذف يا كاهش اثرات نامطلوب سامانههاي (سيستمهاي) ضد خزه بر محيطزيست كه طبق حقوق بينالمللي ميباشد باز دارد.
4ـ طرفها بايد تلاش نمايند تا در جهت اجراء، انطباق و اعمال مؤثر اين كنوانسيون همكاري نمايند.
5 ـ طرفها تعهد مينمايند كه از توسعه مستمر سامانههاي(سيستمهاي) ضدخزهاي كه مؤثر و از نظر محيطزيستي ايمن باشد حمايت نمايند.
ماده 2ـ تعاريف
از نظر اين كنوانسيون به جز در مواردي كه به نحو ديگري تصريح شده باشد:
1ـ « دستگاه اجرائي» به معناي دولت كشوري است كه كشتي تحت اجازه آن فعاليت مينمايد. در رابطه با كشتي كه محق به برافراشتن پرچم يك كشور است، دستگاه اجرائي، دولت همان كشور است. در مورد سكوهاي ثابت يا شناوري كه در حال اكتشاف و بهرهبرداري از بستر دريا و زير بستر آن در مجاورت ساحلي ميباشند كه كشور ساحلي بر آنها حقوق حاكميتي را براي اكتشاف و بهره برداري از منابع طبيعي آنها اعمال ميكند، دستگاه اجرائي، دولت كشور ساحلي مربوط خواهد بود.
2ـ « سامانه(سيستم) ضد خزه » به معناي پوشش، رنگ، پرداخت سطح، سطح يا ابزاري است كه به منظور كنترل يا جلوگيري از چسبيدن موجودات زنده ناخواسته بر روي بدنه كشتي به كار برده ميشود.
3ـ « كارگروه »به معناي كارگروه حفاظت محيطزيست دريايي سازمان است.
4ـ « ظرفيت ناخالص» به معناي ظرفيت ناخالصي است كه طبق مقررات اندازهگيري ظرفيت، مندرج در پيوست(1) كنوانسيون بينالمللي اندازهگيري ظرفيت كشتيها، مصوب 1969 ميلادي(1348 هجريشمسي)، يا هر كنوانسيون جايگزين محاسبه شده باشد.
5 ـ « سفر بينالمللي» به معناي سفري است كه توسط كشتي محق به برافراشتن پرچم يك كشور، به بندر، كارخانه كشتيسازي يا پايانه فراساحلي تحت صلاحيت كشور ديگري يا بالعكس انجام پذيرد.
6 ـ « طول» به معناي طولي است كه در كنوانسيون بينالمللي خط شاهين، مصوب 1966 ميلادي (1345هجريشمسي)، آنطور كه توسط پروتكل مربوط به آن در سال 1988 ميلادي (1367 هجريشمسي) اصلاح شده، يا هر كنوانسيون جايگزين تعريف شده است.
7ـ « سازمان» به معناي سازمان بينالمللي دريانوردي است.
8 ـ « دبير كل» به معناي دبير كل سازمان است.
9ـ « كشتي» به معناي شناوري از هر نوع است كه در محيطزيست دريايي فعاليت مينمايد و شامل قايقهاي پرنده(هيدروفويل)، هاوركرافتها، زيردرياييها، واحدهاي شناور، سكوهاي ثابت يا شناور، واحدهاي ذخيره ساز شناور(« اف اس يو»ها) و واحدهاي شناور توليد، ذخيره سازي و تخليه(« اف پي اس اُ»ها) است.
10ـ « گروه فني» مجموعهاي است متشكل از نمايندگان طرفها، اعضاء سازمان، سازمان ملل متحد و نهادهاي تخصصي آن، سازمانهايي بين دولتي كه با سازمان موافقتنامههايي را منعقد نمودهاند و سازمانهايي غيردولتي كه در موقعيت مشاورهاي با سازمان هستند و ترجيحاًبايد شامل نمايندگاني از مؤسسات و آزمايشگاههاي فعال در زمينه تجزيه و تحليل سامانههاي(سيستمهاي) ضد خزه باشند . اين نمايندگان بايد داراي تخصصي لازم در زمينه تبعات و اثرات زيست محيطي، اثرات سم شناختي، زيست شناسي دريايي، سلامت انسان، تجزيه و تحليل اقتصادي، مديريت خطر، كشتيراني بينالمللي، فناوري اندود نمودن سامانههاي(سيستمهاي) ضدخزه يا ساير زمينههاي تخصصي لازم به منظور بررسي عيني مزاياي فني يك پيشنهاد جامع باشند.
ماده3ـ دامنه شمول
1ـ اين كنوانسيون جز در مواردي كه در اين كنوانسيون به گونهاي ديگر تصريح شده باشد، در مورد كشتيهاي زير اعمال ميگردد:
الف) كشتيهايي كه محق به برافراشتن پرچم يك طرف هستند؛
ب) كشتيهايي كه محق به برافراشتن پرچم يك طرف نيستند، اما تحت حاكميت يكي از طرفها فعاليت ميكنند؛ و
پ) كشتيهايي كه وارد يك بندر، كارخانه كشتيسازي، يا پايانه فراساحلي يك طرف ميشوند، اما شامل جزءهاي(الف) يا(ب) نيستند.
2ـ اين كنوانسيون در مورد كشتيهاي جنگي، كشتيهاي تداركاتي يا ساير كشتيهايي كه تحت مالكيت يا بهرهبرداري يكي از طرفها هستند و در حال حاضر صرفاً جهت خدمات دولتي غيرتجاري مورد استفاده قرار ميگيرند، اعمال نميگردد. با اين وجود، هر طرف بايد با اتخاذ اقدامات مناسب بدون واردكردن خللي بر عمليات يا قابليتهاي عملياتي اينگونه كشتيها كه تحت مالكيت يا بهرهبرداري آن طرف ميباشند، اطمينان حاصل كند كهاينگونه كشتيها تا حدمتعارف و عملي، طبق الزامات اين كنوانسيون فعاليت مينمايند.
3ـ طرفها بايد در صورت لزوم الزامات اين كنوانسيون را در مورد كشتيهاي دولتهاي غيرطرف اين كنوانسيون جهت حصول اطمينان از اين كه رفتار مطلوبتري در مورد اين كشتيها اعمال نميشود، اعمال نمايند.
ماده4ـ كنترلسامانههاي(سيستمهاي) ضدخزه
1ـ هر طرف بايد طبق الزامات مندرج در پيوست(1)، موارد زير را ممنوع و يا محدود نمايد:
الف) استعمال، استعمال مجدد، نصب يا استفاده از سامانههاي (سيستمهاي) مضر ضد خزه بر روي كشتيهاي موضوع جزءهاي(الف) يا (ب) بند(1) ماده(3)؛ و
ب) استعمال، استعمال مجدد، نصب يا استفاده از چنين سامانههايي(سيستمهايي) بر روي كشتيهاي موضوع جزء (پ) بند (1) ماده (3) ، هنگام حضور كشتي در بندر، كارخانه كشتيسازي، يا پايانه فراساحلي يكي از طرفها و بايد براي حصول اطمينان از رعايت الزامات توسط چنين كشتيهايي، اقدامات مؤثري را به عمل آورد.
2ـ كشتيهاي داراي سامانه(سيستم) ضدخزه كه بر اساس اصلاحيه پيوست(1)، متعاقب لازمالاجراء شدن اين كنوانسيون كنترل ميشوند، ميتوانند سامانه(سيستم) مزبور را تا زمـان برنامهريزي شـده تجديد بعدي آن سامانه(سيستم)، حفظ نمايند، اما تحت هيچ شرايطي اين زمان نبايد از شصتماه بعد از استعمال اينگونه سامانهها(سيستمها) تجاوز نمايد، مگر آن كه كارگروه مقرر نمايد كه شرايط استثنائي وجود دارد كه اعمال كنترل زودتر را ايجاب مينمايد.
ماده5 ـ كنترلمواد زائد پيوست (1)
يك طرف با در نظر گرفتن قواعد، استانداردها و الزامات بينالمللي بايد اقدامات مناسبي را در سرزمين خويش اتخاذ نمايد تا مقرر كند مواد زائد ناشي از استفاده يا برداشتن يك سامـانه (سيستم) ضدخزه كنـترل شده در پيوست(1)، به روشي ايمن و مورد قبول از نظر زيستمحيطي در جهت حفظ سلامت انسان و محيطزيست، جمعآوري، جابهجا، پردازش و دفع شود.
ماده6 ـ فرآيند پيشنهاد اصلاحات كنترلسامانههاي(سيستمهاي) ضدخزه
1ـ هر طرف ميتواند اصلاحيهپيوست(1) را مطابق اين ماده پيشنهاد نمايد.
2ـ پيشنهاد اوليه بايد حاوي اطلاعات خواسته شده در پيوست(2) باشد و به سازمان تسليم گردد. سازمان پس از دريافت پيشنهاد، بايد آن را به اطلاع طرفها، كشورهاي عضو سازمان، سازمان مللمتحد و نهادهاي تخصصي آن و سازمانهايي بين دولتي كه موافقتنامههايي را با سازمان منعقد نمودهاند و سازمانهايي غيردولتي كه در موقعيت مشاورهاي با سازمان هستند، برساند و در اختيار آنها قرار دهد.
3ـ کارگروه بايد درخصوص نياز يا عدم نياز سامانه(سيستم) ضدخزه مورد بحث به بررسي دقيقتر بر اساس پيشنهاد اوليه تصميمگيري نمايد. چنانچه کارگروه مقرر نمايد كه بررسي دقيقتري لازم است، بايد از طرف پيشنهاددهنده بخواهد پيشنهاد جامعي حاوي اطلاعات مورد نياز پيوست (3) را به کارگروه تسليم نمايد، مگر آن كه پيشنهاد اوليه حاوي تمام اطلاعات مورد لزوم پيوست (3) نيز باشد. در صورتي كه کارگروه معتقد باشد تهديد خسارت جدي يا برگشت ناپذير وجود دارد، نبود قطعيت كامل علمينبايد به عنوان علتي براي جلوگيري از تصميمگيري جهت ادامه ارزيابي پيشنهاد، استفاده گردد. کارگروه بايد طبق ماده(7)، گروه فني را تشكيل دهد.
4ـ گروه فني بايد پيشنهاد جامع را همراه با هر گونه اطلاعات اضافهاي كه توسط هر يك از واحدهاي ذينفع ارائه شده است بررسي كند و ارزيابي و گزارشي را در مورد اين كه آيا اين پيشنهاد ثابت ميكند كه امكان وجود خطر غيرمتعارف اثرات منفي بر ساير موجودات زنده غير هدف يا سلامت انسان بهگونهاي است كه اصلاح پيوست(1) را ايجاب نمايد. در اين رابطه:
الف) بررسي گروه فني بايد شامل موارد زير باشد:
1) ارزيابي رابطه بين سامانه(سيستم) ضدخزه مورد بحث و اثرات منفي مشاهده شده مربوط در محيطزيست يا بر سلامت انسان كه شامل مصرف غذاهاي دريايي تحت تأثير قرار گرفته ميشود اما محدود به آن نميگردد يا از طريق مطالعات كنترل شده بر اساس اطلاعات مشروح در پيوست(3) و هر گونه اطلاعات مربوط ديگري كه آشكار شود؛
2) ارزيابي كاهش خطر بالقوه منتسب به اقدامات كنترلي پيشنهادي و هرگونه اقدامات كنترلي ديگر كه ممكن است مدنظر گروه فني باشد؛
3) بررسي اطلاعات موجود در مورد امكان سنجي فني اقدامات كنترلي و مقرون به صرفه بودن آن پيشنهاد؛
4) بررسي اطلاعات موجود درباره ساير اثرات ناشي از ارائه اينگونه اقدامات كنترلي در ارتباط با:
ـ محيطزيست (شامل هزينه مربوط به عدم فعاليت و تأثير بر كيفيت هوا اما محدود به آن نميگردد)؛
ـ مسائل بهداشتي و ايمني كارخانه كشتيسازي (يعني تأثير بر روي كاركنان كشتيسازي)؛
ـ هزينهاي که براي كشتيراني بينالمللي و ساير بخشهاي مربوط در بر دارد، و
5) بررسي در دسترس بودن جايگزينهاي مناسب، از جمله بررسي خطرهاي بالقوه جايگزينها.
ب) گزارش گروه فني بايد به صورت مكتوب باشد و هر يك از ارزيابيها و ملاحظات موضوع جزء (الف) را لحاظ نمايد، مگر آن كه گروه فني پس از ارزيابي موضوع رديف(1) جزء (الف) با تشخيص اين كه پيشنهاد مطرح شده نيازمند بررسي بيشتر نيست تصميم بگيرد ارزيابيها و ملاحظات مشروح در رديفهاي(2) تا (5) جزء(الف) را ادامه ندهد.
پ) گزارش گروه فني بايد، از جمله شامل توصيهاي باشد كهآيا كنترلهاي بينالمللي به موجب اين كنوانسيون، در مورد سامانه(سيستم) ضدخزه موردبحث براساس تناسب اقدامات كنترلي خاص مطروح در پيشنهاد جامع توجيه دارد يا اين كه گروه اقدامات كنترلي ديگري را مناسبتر ميداند.
5 ـ گزارش گروه فني بايد قبل از بررسي توسط کارگروه، به اطلاع تمام طرفها، اعضاء سازمان، سازمان ملل متحد و نهادهاي تخصصي آن، سازمانهايي بين دولتي كه با سازمان موافقتنامههايي را منعقد نمودهاند و سازمانهايي غيردولتي كه در موقعيت مشاورهاي با سازمان هستند، برسد. کارگروه بايد با توجه به گزارش گروه فني در مورد تأييد پيشنهادهاي ارائه شده براي اصلاح پيوست (1) و درصورت اقتضاء هرگونه تغييرات مربوط به آن، تصميمگيري نمايد.
در صورتيكه گزارش مزبور نشان دهنده تهديد خسارت جدي يا برگشتناپذير باشد، صرف فقدان قطعيت علميكامل نبايد به خودي خود به عنوان علتي براي ممانعت از تصميم در مورد ثبت سامانه(سيستم) ضد خزه در پيوست(1) استفاده شود. چنانچه کارگروه اصلاحيههاي پيشنهادي پيوست (1) را تصويب كند اين اصلاحيهها بايد طبق جزء(الف) بند (6) ماده (16) منتشر شوند. تصميم به عدمتصويب پيشنهاد مزبور نبايد مانعي براي ارائه پيشنهاد جديد در مورد يك سامانه(سيستم) ضدخزه خاص با توجه به اطلاعات تازه به دست آمده باشد.
6 ـ فقط طرفها ميتوانند در تصميمگيريهاي کارگروه به شرح مذكور دربندهاي(3) و(5) شركت نمايند.
ماده7ـ گروههاي فني
1ـ کارگروه پس از دريافت پيشنهاد جامع، اقدام به تشكيل گروه فني براساس ماده(6) خواهد نمود. در مواردي كه چند پيشنهاد به طور همزمان يا متعاقب هم دريافت شوند، کارگروه ميتواند در صورت لزوم يك يا چند گروه فني تشكيل دهد.
2ـ هر طرف ميتواند در مباحث گروههاي فني شركت نمايد و بايد از نظرات تخصصي كارشناسان مربوط كه در اختيار آن طرف است استفاده نمايد.
3ـ کارگروه بايد در مورد شرح وظايف، ساختار و فعاليت گروههاي فني تصميمگيري نمايد. چنين مواردي بايد در مورد حفظ هر اطلاعات محرمانهايي كه ممكن است ارائه شود، پيشبينيهاي لازم را به عمل آورد. گروههاي فني ميتوانند جلساتي را در صورت نياز تشكيل دهند، اما بايد تلاش نمايند كه فعاليتهاي خود را از طريق مكاتبه يا پست الكترونيكي در صورت اقتضاء يا ساير رسانهها، انجام دهند.
4ـ فقط نمايندگان طرفها ميتوانند در تنظيم هر توصيهاي به کارگروه به موجب ماده(6) شركت نمايند. گروه فني بايد تلاش كند بين نمايندگان طرفها اتفاق رأي حاصل گردد. در صورتي كه اتفاق رأي حاصل نشود، گروه فني بايد ديدگاههاي نمايندگان اقليت را منعكس كند.
ماده8 ـ تحقيقات علميو فني و پايش
1ـ طرفها بايد براي ارتقاء و تسهيل تحقيقات علمي و فني مربوط به اثرات سامانههاي (سيستمهاي) ضدخزه و نيز پايش اين اثرات، اقدامات مقتضي را به عمل آورند. به ويژه اين تحقيقات بايد شامل مشاهده، اندازهگيري، نمونهبرداري، ارزيابي و تجزيه و تحليل اثرات سامانههاي(سيستمهاي) ضدخزه باشد.
2ـ هر طرف بايد به منظور تحقق اهداف كنوانسيون، دسترسي به اطلاعات مربوط زير را براي ساير طرفهاي درخواستكننده فراهم نمايد:
الف) فعاليتهاي علميو فني انجام شده طبق اين كنوانسيون؛
ب) برنامههاي فناورانه و علميدريايي و اهداف آنها؛ و
پ) اثرات مشاهده شده از برنامههاي پايش و ارزيابي برنامههاي مربوط به سامانههاي (سيستمهاي) ضدخزه.
ماده9ـ ارتباط و تبادل اطلاعات
1ـ هر يك از طرفها تعهد ميكند كه موارد زير را به سازمان اطلاع دهد:
الف) فهرستي از بازرسان منتخب يا سازمانهايي شناخته شده را كه اختيار يافتهاند به نمايندگي از آن طرف، اداره امور مربوط به كنترل سامانههاي(سيستمهاي) ضد خزه طبق اينكنوانسيون را انجام دهند جهتانتشار بين طرفها و اطلاع مأمورينآنها. از اين رو دستگاه اجرائي بايد سازمان را از مسؤوليتهاي خاص و شرايط اختيارات تفويض شده به بازرسان منتخب يا سازمانهاي شناخته شده، مطلع نمايد، و
ب) اطلاعات مربوط به هرگونه سامانه(سيستم) ضدخزه تأييد شده، محدود شده، يا ممنوع شده به موجب قوانين داخلي خود به صورت سالانه.
2ـ سازمان، بايد اطلاعاتي را كه به موجب بند(1) دريافت داشته است،به هرطريق مناسب دردسترس قرار دهد.
3ـ براي سامانههاي (سيستمهاي) ضدخزه تأييد شده، ثبت شده، يا مجاز شمرده شده توسط يك طرف، چنين طرفي بايد درصورت درخواست ديگر طرفها، اطلاعات مربوط را كه بر مبناي آنها تصميمگيري كرده است از جمله اطلاعات پيشبينيشده در پيوست (3) يا ساير اطلاعات مورد نياز براي ارزيابي سامانه(سيستم) ضدخزه را در اختيار آنها قرار دهد، يا از سازندگان اينگونه سامانهها (سيستمها) بخواهد اين اطلاعات را در اختيار طرفهاي درخواستكننده قرار دهند. اطلاعاتيكه به موجبقانون تحت حفاظت است، نبايد ارائه گردد.
ماده10 ـ بازرسي و صدور گواهينامه
هر يك از طرفها بايد اطمينان حاصل نمايد كه كشتيهايي كه محق به برافراشتن پرچم آن طرف هستند يا با اجازه آن فعاليت ميكنند، طبق مقررات مندرج در پيوست(4) مورد بازرسي قرار ميگيرند و براي آنها گواهينامه صادر ميشود.
ماده11 ـ بازديد كشتيها و كشف موارد نقض
1ـ كشتيكهاين كنوانسيون در مورد آن اعمال شود ميتواند در هر بندر، كارخانه كشتيسازي يا پايانه فراساحلي به منظور تعيين اين كه آيا كشتي مزبور با اين كنوانسيون مطابقت دارد، توسط مأمورين مجاز يك طرف مورد بازرسي قرار گيرد. به جز مواردي كه قرائن روشني مبني بر نقض اين كنوانسيون توسط يك كشتي موجود باشد، چنين بازرسيهايي بايد محدود به موارد زير گردد:
(الف) تأييد اين كه در صورت لزوم، گواهينامه بينالمللي معتبر سامانه (سيستم) ضدخزه يا اظهارنامه سامانه(سيستم)ضدخزه روي كشتي وجود دارد؛ و يا
(ب) نمونه برداري مختصر از سامانه(سيستم) ضدخزه كشتي به طوري كه با در نظر گرفتن دستورالعملهاي تهيه شده توسط سازمان1 تأثيري بر يكپارچگي، ساختار يا عملكرد سامانه(سيستم)ضدخزه نداشته باشد. در هر حال، زمان لازم براي پردازش نتايج نمونهبرداريها نبايد مبنايي براي جلوگيري از حركت و عزيمت كشتي تلقي گردد.
2ـ اگر قرائني روشن براي باور اين مطلب وجود داشته باشد كه كشتي اين كنوانسيون را نقض نموده، ميتوان با در نظر گرفتن دستورالعملهاي تهيه شده توسط سازمان بازرسي كاملي را به عمل آورد.2
3ـ چنانچه كشف گردد كه كشتي اين كنوانسيون را نقض نموده است، طرفي كه بازديد را انجام ميدهد ميتواند اقداماتي در جهت اخطار، متوقف نمودن، اخراج يا ممانعت از ورود كشتي به بنادر خود به عمل آورد. طرفي كه به علت عدم انطباق كشتي با اين كنوانسيون چنين اقداميرا عليه كشتي به عمل ميآورد، بايد بدون درنگ دستگاه اجرائي كشتي مربوط را از اين امر مطلع نمايد.
4ـ طرفها بايد در زمينه كشف موارد نقض و اجراء اين كنوانسيون با يكديگر همكاري نمايند. همچنين يك طرف ميتواند براساس دريافت درخواستي براي بازديد يك كشتي از سوي طرف ديگر كه همراه با ادله كافي مبني بر اين باشد كه كشتي در مغايرت با اين كنوانسيون فعاليت مينمايد يا فعاليت كرده است، كشتي را در هنگام ورود به بنادر، كارخانه كشتيسازي يا پايانه فراساحلي تحت صلاحيت خود، بازديد نمايد. گزارش چنين بازديدي بايد براي طرف درخواستكننده و مقام صلاحيتدار دستگاه اجرائي كشتي مذكور ارسال گردد تا اقدام مقتضي بر اساس اين كنوانسيون به عمل آيد.
ماده12ـ موارد نقض
1ـ هرگونه نقض اين كنوانسيون ممنوع است و بايد به موجب قوانين دستگاه اجرائي كشتي مربوط ضمانتاجراءهائي براي نقض در هر كجا كه رخ دهد، وضع شود. هنگاميكه دستگاه اجرائي ذيربط از چنين نقضي مطلع گردد، بايد موضوع را مورد رسيدگي قرار دهد و ميتواند از طرف گزارش دهنده درخواست نمايد دلايل بيشتري را در رابطه با نقض ادعاء شـده ارائه دهد. در صـورتي كه دستـگاه اجرائي متقاعد گردد كه دلايل كـافي براي
پيگيري نقض مورد ادعاء وجود دارد، بايد هر چه سريعتر بر اساس قوانين خود در اين زمينه اقدام نمايد. دستگاه اجرائي بايد بدون درنگ طرفي كه نقض مورد ادعاء را گزارش كرده و همچنين سازمان را از اقدامات به عمل آمده مطلع سازد. در صورتي كه دستگاه اجرائي ظرف يك سال پس از دريافت اطلاعات هيچگونه اقداميرا به عمل نياورد، بايد مراتب را به طرف گزارشكننده نقض مورد ادعاء، اطلاع دهد.
2ـ هر گونه نقض اين كنوانسيون در قلمرو صلاحيت هر طرف ممنوع ميباشد و بايد ضمانتاجراءهايي براساس قوانين آن طرف در نظر گرفته شود. هرگاه چنين نقضي صورت گيرد، آن طرف بايد به يكي از دو صورت زير عمل كند:
الف) طبق قوانين خود پيگيري را به عمل آورد؛ يا
ب) آن اطلاعات و ادلهاي را كه ممكن است در مورد نقض انجام شده دراختيار داشته باشد، به دستگاه اجرائي كشتي ذيربط ارائه دهد.
3ـ ضمانتاجراءهاي وضعشده به موجب قوانين يك طرف در اجراء اين ماده، بايد به اندازهاي شديد باشد كه انگيزه نقض اين كنوانسيون را در هرجا كاهش دهد.
ماده13ـ تأخير يا متوقف كردن ناموجه كشتيها
1ـ كليه تلاشهاي ممكن بايد به عمل آيد تا از متوقف كردن يا ايجاد تأخير ناموجه كشتي به موجب مواد(11) يا (12) اجتناب شود.
2ـ هنگاميكه كشتي بدون دلايل موجه با تأخير يا توقف به موجب مواد(11) يا (12) مواجه گردد، محق به دريافت غرامت براي هرگونه ضرر و زيان وارده خواهد بود.
ماده14ـ حل و فصل اختلافات
طرفها بايد هر گونه اختلافي در ارتباط با تفسير يا اجراء اين كنوانسيون را از طريق مذاكره، تحقيق، ميانجيگري، مصالحه، داوري، رسيدگي قضائي، رجوع به سازمانها يا ترتيبات منطقهاي و يا ساير روشهاي مسالمت آميز به انتخاب خويش بين خود حل و فصل نمايند.
ماده 15ـ ارتباط با حقوق بينالملل درياها
هيچ چيز در اين كنوانسيون نبايد به حقوق و تعهدات هر کشور بر اساس حقوق بينالملل عرفي كه در كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها منعكس شده است، خللي وارد نمايد.
ماده 16ـ اصلاحات
1ـ اين كنوانسيون ممكن است به هر يك از روشهاي ذكر شده در بندهاي زير اصلاح شود.
2ـ اصلاحات پس از بررسي در سازمان:
الف) هر طرفي ميتواند اصلاح اين كنوانسيون را پيشنهاد نمايد. اصلاحيه پيشنهادي بايد به دبير كل تسليم گردد و دبير كل بايد حداقلششماه قبل از بررسي اصلاحيه، آن را به طرفها و اعضاء سازمان ارسال نمايد. در صورت ارائه پيشنهادي در مورد اصلاح پيوست(1)، اين پيشنهاد بايد قبل از بررسي به موجب اين ماده، طبق ماده(6) مورد رسيدگي قرار گيرد.
ب) اصلاحيهاي كه به شرح فوق پيشنهاد و ارسال شده است، بايد جهت بررسي به کارگروه ارجاع داده شود. طرفها اعم از آن كه عضو سازمان باشند يا نباشند، محق به شركت در مراحل بررسي و تصويب اصلاحيه توسط کارگروه خواهند بود.
پ) اصلاحيهها بايد با اكثريت دو سوم طرفهاي حاضر و رأيدهنده در کارگروه مورد تصويب قرار گيرد، مشروط بر آن كه حداقل يك سوم طرفها در زمان رأيگيري حضور داشته باشند.
ت) اصلاحيههاي مصوب طبق جزء(پ) بايد توسط دبيركل، جهت پذيرش براي طرفها ارسال گردد.
ث) يك اصلاحيه در شرايط زير پذيرفته شده تلقي خواهد شد :
1) اصلاحيه يكي از مواد اين كنوانسيون در تاريخي پذيرفته شده تلقي ميگردد كه دو سوم طرفها، پذيرش خود را به دبير كل اطلاع داده باشند.
2) اصلاحيه پيوست، دوازده ماه پس از تاريخ تصويب آن يا هر تاريخ ديگري كه کارگروه تعيين نمايد، پذيرفته شده تلقي ميگردد. در هر حال چنانچه تا آن تاريخ بيش از يك سوم طرفها اعتراض خود را در مورد آن اصلاحيه به اطلاع دبيركل برسانند، اين اصلاحيه پذيرفته شده تلقي نميشود.
ج) اصلاحيه در شرايط زير لازم الاجراء خواهد شد:
1) اصلاحيه يكي از مواد اين كنوانسيون، شش ماه پس از تاريخي كه در آن طبق رديف(1) جزء(ث) پذيرفته شده تلقي شده است، براي طرفهايي كه پذيرش آن را اظهار نمودهاند، لازم الاجراء خواهد شد.
2) اصلاحيه پيوست(1)، شش ماه پس از تاريخي كه در آن تاريخ پذيرفتهشده تلقي گرديده است براي كليه طرفها لازمالاجراء ميگردد، به استثناي هر طرفي كه داراي شرايط زير باشد:
1ـ اعتراض خود را نسبت به اصلاحيه مورد نظر، طبق رديف(2) جزء(ث) اعلام نموده و از آن صرفنظر نكرده باشد؛
2ـ قـبل از لازم الاجراء شدن چنين اصلاحيهاي به دبيركل اطلاع داده باشد كه اصلاحيه مـزبور فقط پس از اطلاعيه متعاقب در مـورد پذيرش، براي آن لازمالاجـراء خواهد گرديد؛ يا
3ـ در زمان سپردن سند تنفيذ، پذيرش يا تصويب يا الحاق به كنوانسيون اعلام نموده باشد كه اصلاحات پيوست(1) تنها وقتي براي آن لازمالاجراء ميگردد كه به دبيركل اعلام كند كهاين اصلاحات را پذيرفته است.
(3) اصلاحيه پيوستي غير از پيوست (1)، شش ماه پس از تاريخي كه در آن تاريخ پذيرفته شده تلقي گرديده است، براي كلـيه طرفها لازمالاجراء ميگردد، به استثناء طرفهايي كه طبق رديف(2) جزء(ث) اعتراض خود را نسبت به اصلاحيه اعلام كرده و از آن صرفنظر نكرده باشند؛
چ)
1) طرفي كه طبق قسمت(1) رديف (2) يا (3) جزء (ث) اعتراض خود را نسبت به اصلاحيه اعلام نموده باشد، ميتواند متعاقباً مراتب پذيرش اصلاحيه را به دبيركل اعلام دارد. چنين اصلاحيهاي براي آن طرف شش ماه پس از تاريخ اعلام پذيرش يا در تاريخي كه اصلاحيه لازم الاجراء ميگردد، هر كدام كه ديرتر باشد، لازم الاجراء ميشود.
2) اگر طرفي كه به ترتيب اطلاعيه يا بيانيهموضوع قسمت (2) رديف (2) يا (3) جزء(ث) را صادر كرده است پذيرش خود را در مورد اصلاحيه به دبيركل اطلاع دهد، چنين اصلاحيهاي شش ماه پس از تاريخ اطلاعيه پذيرش آن طرف يا در تاريخ لازمالاجراء شدن آن اصلاحيه، هر كدام كه ديرتر باشد، براي طرف مزبور لازمالاجراء ميگردد.
3) اصلاحيه توسط يك كنفرانس:
الف) در صورت درخواست يك طرف و موافقت حداقل يك سوم طرفها، سازمان بايد براي بررسي اصلاحات اين كنوانسيون، فراهمايي(كنفرانس) طرفها را تشكيل دهد.
ب) اصلاحيهاي كه توسط چنين فراهمايي با رأي اكثريت دو سوم طرفهاي حاضر و رأي دهنده تصويب گردد، توسط دبير كل جهت پذيرش به همه طرفها ارسال خواهد شد.
پ) اصلاحيه به ترتيب طبق رويههاي مشروح در جزءهاي(ث) و (ج) بند(2) اين ماده پذيرفتهشده تلقي و لازمالاجراء خواهد شد، مگر آن كه در فراهمايي به گونه ديگري تصميمگيري شده باشد.
4ـ هر طرفي كه از پذيرش اصلاحيه پيوست امتناع كرده باشد، صرفاً در مورد اعمال آن اصلاحيه به عنوان غيرطرف محسوب ميشود.
5 ـ اضافهكردن پيوست جديد بايد طبق روش قابل اعمال در مورد اصلاحيه يك ماده كنوانسيون، پيشنهاد، تصويب و لازمالاجراء گردد.
6 ـ هر گونه اطلاعيه يا بيانيه به موجب اين ماده بايد به صورت کتبي به دبيركل تسليم گردد.
7ـ دبير كل بايد طرفها و اعضاء سازمان را در موارد زير مطلع نمايد:
الف) هرگونه اصلاحيهاي كه لازمالاجراء ميگردد و تاريخ لازمالاجراء شدن آن به طور كلي و براي هر يك از طرفها؛ و
ب) هر گونه اطلاعيه يا بيانيه به موجب اين ماده.
ماده17ـ امضاء، تنفيذ، پذيرش، تصويب و الحاق
1ـ اين كنوانسيون از اول فوريه 2002 ميلادي(12/11/1380 هجريشمسي) تا 31 دسامبر 2002 ميلادي(10/10/1381 هجريشمسي) جهت امضاء هر يك از کشورها در مقر سازمان مفتوح ميباشد و از آن به بعد نيز جهت الحاق هر يك از كشورها مفتوح خواهد ماند.
2ـ کشورها ميتوانند از راههاي زير طرف اين كنوانسيون شوند:
الف) امضاء بدون شرط تنفيذ، پذيرش يا تصويب؛ يا
ب) امضاء به شرط تنفيذ، پذيرش يا تصويب كه متعاقب آن تنفيذ، پذيرش يا تصويب صورت گيرد؛ يا
پ) الحاق.
3ـ تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق با سپردن سندي بهاين منظور نزد دبيركل نافذ خواهد شد.
4ـ در صورتي كه كشوري از دو يا چند واحد سرزميني تشكيل ميشود كه نظامهاي حقوقي متفاوتي در ارتباط با موضوعات مورد حكم در اين كنوانسيون در آنها حاكم است، اين كشور ميتواند در زمان امضاء ، تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق اعلام نمايد كه اين كنوانسيون به كليه واحدهاي سرزميني يا تنها به يك يا چند واحد سرزميني آن تعميم مييابد و ميتواند در هر زماني اين بيانيه را با ارائه بيانيه ديگري اصلاح نمايد.
5 ـ هرگونه بيانيهاي از اين قبيل بايد به اطلاع دبير كل برسد و بايد به طور صريح واحدهاي سرزميني را كهاين كنوانسيون در مورد آنها اعمال ميگردد، بيان نمايد.
ماده 18ـ لازم الاجراء شدن
1ـ اين كنوانسيون دوازده ماه بعد از تاريخي لازم الاجراء خواهد شد كه در آن حداقل بيست و پنج كشور كه مجموع ظرفيت ناوگانهاي تجاري آنها حداقل بيست و پنج درصد (25%) ظرفيت ناخالص كشتيراني تجاري جهان را تشكيل دهد، بدون شرط تنفيذ، پذيرش يا تصويب، آن را امضاء يا طبق ماده(17)، سند مورد نياز براي تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق را سپرده باشند.
2ـ در مورد کشورهايي كه سند تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق به اين كنوانسيون را بعد از برآوردهشدن الزامات مربوط به لازمالاجراء شدن آن و پيش از تاريخ لازمالاجراء شدن سپردهاند، تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق به كنوانسيون در تاريخ لازم الاجراء شدن ايـن كنوانسيون يـا سه ماه بعـد از تاريخ سپردن سـند، هر كـدام كه ديـرتر باشـد، نافذ خواهد شد.
3ـ هرگونه سند تنفيذ، پذيرش، تصويب و يا الحاق كه بعد از تاريخ لازمالاجراء شدن اين كنوانسيون سپرده شده باشد، سه ماه بعد از تاريخ سپردن نافذ خواهد شد.
4ـ هر سند تنفيذ، پذيرش، تصويب و يا الحاق سپرده شده پس از تاريخي كه اصلاحيه كنوانسيون طبق ماده(16) پذيرفته شده تلقي ميگردد، به منزله الحاق به كنوانسيون اصلاح شده تلقي خواهد شد.
ماده 19ـ انصراف
1ـ هر طرفي ميتواند در هر زمان پس از گذشتندوسال از تاريخي كه كنوانسيون براي آن طرف لازمالاجراء ميشود، از عضويت در اين كنوانسيون انصراف دهد.
2ـ انصراف از عضويت در كنوانسيون از طريق ارائه اطلاعيه كتبي به دبير كل صورت خواهد گرفت و يك سال پس از دريافت يا هر مدت طولانيتري كه ممكن است در آن اطلاعيه ذكر شود، نافذ خواهد شد.
ماده 20 ـ امين اسناد
1ـ اين كنوانسيون نزد دبير كل سپرده ميشود كه بايد نسخههاي موثق اين كنوانسيون را در اختيار كليه کشورهايي كه آن را امضاء كردهاند يا به آن ملحق شدهاند، قرار دهد.
2ـ علاوه بر وظايف مقرر در بخشهاي ديگر اين كنوانسيون، دبير كل بايد:
الف) موارد زير را به اطلاع كليه کشورهايي كه اين كنوانسيون را امضاء كرده يا به آن ملحق شدهاند، برساند:
1) هر امضاء جديد يا سپردن سند تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق همراه با تاريخ مربوط؛
2) تاريخ لازم الاجراء شدن اين كنوانسيون؛ و
3) توديع هرگونه سند انصراف از عضويت در اين كنوانسيون همراه با تاريخ دريافت آن و تاريخ نافذ شدن انصراف از عضويت؛ و
ب) به محض لازم الاجراء شدن اين كنوانسيون، متن آن را به دبيرخانه سازمان ملـل متحد ارسال نـمايد تا طبق ماده (102) منشور سازمـان ملل متحـد ثبت و منتشر گردد.
ماده 21ـ زبانها
ايـن كنوانسـيون در يك نسـخه اصلي به زبانـهاي عربي، چـيني، انگلـيسي، فرانسوي، روسي و اسپانيايي تهيه شده است كه هر يك از اين متون از اعتبار مساوي برخوردار است.
[امضاء]
در تأييد مراتب فوق، امضاء كنندگان زير كه از طرف دولتهاي متبوع خود بدين منظور به طور مقتضي مجاز ميباشند، اين كنوانسيون را امضاء نمودهاند.
اين كنوانسيون در لندن به تاريخ پنجم اكتبر سال 2001ميلادي(سيزدهم مهر 1380هجري شمسي) تصويب شد.