راي شماره 553 در خصوص اعلام تعارض آراء صادره از شعبه سوم، نهم و دهم ديوان عدالت اداري
تاريخ دادنامه: 13/7/1388 شماره دادنامه: 553 کلاسه پرونده: 88/507
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: آقاي بهرام عسگري.
موضوع شکايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعبه سوم، نهم و دهم ديوان عدالت اداري.
مقدمه: الف ـ شعبه دهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 85/998 موضوع شکايت آقاي بهرام عسگري به طرفيت شرکت سهامي پشتيباني امور دام کشور به خواسته الزام به پرداخت كليه حقوق و مزايا و پاداش از مورخ 15/5/1383 لغايت 1/1/1385 و محاسبه سنوات جزء سنوات خدمتي و پرداخت حق بيمه به شرح دادنامه شماره 1672 مورخ 22/4/1387 چنين رأي صادر نموده است، هرچند شاکي به موجب رأي صادره شعبه هجدهم ديوان و شعبه هفتم تجديدنظر بعد از تسويه حساب شاکي با اداره مشتکيعنه اعاده به خدمت و وضعيت استخدامي وي از قراردادي به رسمي تبديل گرديده، با توجه به محتويات پرونده و از آنجائي که مستند تسويه حساب شاکي با اداره مشتکيعنه وجود قرارداد فيمابين و فسخ آن بوده و بر همين اساس رابطه استخدامي شاکي با اداره مذکور قطع گرديده و حکم مذکور تنها الزام به اعاده به خدمت و تبديل وضعيت استخدامي وي از قراردادي به رسمي را دارد و ثانياً شاکي در مدت مذکور (از زمان فسخ قرارداد و قطع رابطه استخدامي لغايت صدور حکم از سوي ديوان عدالت اداري) اشتغالي نداشته و اساساً پرداخت حقوق و مزايا به مستخدم، مستلزم خدمت و انجام وظيفه محوله به وي ميباشد و از آنجائي که شاکي در مدت مذکور خدمت انجام نداده و با توجه به نوع رابطه استخدامي وي در آن زمان، شکايت وي مبني بر مطالبه موارد مطروح در ستون دادخواست، فاقد مبناي قانوني بوده و با توجه به لايحه دفاعيه اداره مشتکيعنه و اينکه از سوي شاکي دليل قانوني در خصوص استحقاق خود ارائه نداده است، شکايت وي غيروارد تشخيص و حکم به رد آن صادر ميگردد. ب ـ شعبه نهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 85/1243 موضوع شکايت آقاي حسين برقي بوراجالو به طرفيت شرکت پشتبياني امور دام کشور به خواسته الزام به تاديه کليه حقوق مزايا و پاداش متعلقه معوقه از تاريخ 15/5/1383 لغايت 18/12/1384 و محاسبه سنوات معوقه ايام فوق جزء سنوات و سابقه خدمتي و پرداخت حق بيمه ايام فوق بهشرح دادنامه شماره1160 مورخ 17/4/1387 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه عدم اشتغال به کار شاکي و بلاتکليفي وي مستند به فعل شاکي نبوده تا تاوان آن نيز متوجه وي باشد به عبارتي لغو قرارداد شاکي و اخراج وي خارج از ميل و اراده او برحسب تصميم اداره طرف شکايت بوده که با توجه به اينکه تصميم مذکور به موجب حکم قبلي از سوي ديوان لغو و بلااثر اعلام گرديده عليالاصول دستگاه متبوع وي بايد نسبت به پرداخت حقوق و حق بيمه ايام بلاتکليفي وي بدين اعتبار که عمل و اقدام مذکور در وقوع بيکاري مستند به تصميم اداره طرف شکايت بوده که شاکي مدخليتي در آن نداشته است، اقدام نمايد، شعبه بر اين اساس شکايت مطروحه را صحيح و صائب تشخيص حکم به ورود شکايت و الزام اداره طرف شکايت به پرداخت حقوق و حق بيمه ايام بيکاري را صادر مينمايد. ج ـ شعبه سوم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 84/4128 موضوع شکايت خانم فاطمه جدّي آتشگاه به طرفيت شرکت پشتيباني امور دام کشور به خواسته مطالبه حقوق و مزاياي ايام بيکاري 2ـ الزام به پرداخت حق بيمه ايام مذکور به شرح دادنامه شماره 4474 مورخ 20/12/1385 چنين رأي صادر نموده است، مطابق محتويات پرونده شاکيه از تاريخ 31/3/1383 از سوي شرکت طرف شکايت لغو قرارداد شده و پس از طرح موضوع در ديوان عدالت اداري به موجب دادنامه شماره 2975 مورخ 26/10/1383 اين شعبه که عيناً طي رأي شماره 1650 مورخ 22/5/1384 شعبه يازدهم تجديدنظر مورد تاييد قرار گرفته حکم به اعاده به کار شاکيه و تبديل وضعيت استخدامي وي به وضعيت رسمي صادر گرديده است و در نتيجه از 13/7/1384 مجدداً در شرکت موصوف مشغول به کار شده است. شکايت شاکي در اين پرونده مطالبه حقوق ايام بلاتکليفي بر اثر لغو قرارداد و نيز پرداخت حق بيمه ايام مذکور است. النهايه چون دادنامههاي صدرالذکر مبين عدم وجاهت لغو قرارداد و اخراج شاکيه و کاشف از استحقاق وي براي اشتغال در شرکت متبوع ميباشد و بيکاري وي خارج از اراده شخصي او و فاقد پايگاه قانوني بوده است و از طرفي دادنامه صادره از هيأت عمومي ديوان عدالت اداري که در مقام رفع تعارض مبني بر تاييد رأي 1228 و 1227 مورخ 29/10/1383 شعبه هشتم تجديدنظر صادرشده صرفاً در حد استحقاق تبديل وضعيت کارکنان قراردادي شاغل در سال1371 شرکت پشتيباني امور دام صادر گرديده و استناد طرف شکايت به رأي هيأت عمومي در مقام دفاع بلاوجه به نظر ميرسد، عليهذا توجهاً به مراتب فوق حکم به ورود شکايت مطروحه و الزام خوانده به پرداخت حقوق و حق بيمه ايام بيکاري شاکي صادر و اعلام ميگردد. هيأت عمومي ديوان در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسـان عليالبدل در تاريخ فوق تشکيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.