ماده 74 ـ
قيم از تاريخي كه سمت قيمومت به او اطلاع داده ميشود شروع به اعمال قيمومت خواهد نمود.
ماده 75 ـ
هر گاه قيم پس از تاريخ نصب و قبل از ابلاغ به او عملي بهعنوان قيمومت نسبت به محجور كرده باشد نافذ است.
ماده 76 ـ
قيم در سياهه اموال محجور كه در ابتداء دخالت خود تنظيم ميكند بايد برگهاي بهادار و اسناد ديون و اسناد املاك و تمام برگهايي كه داراي اهميت است ذكر نمايد و برگهايي كه بهاء و اهميتي ندارد هر نوعي از آنها را عليحده بايگاني و عدد برگها را در سياهه دارايي قيد كند.
ماده 77 ـ
قيم بايد اجرت كسي كه براي حفظ اموال از طرف دادستان يا دادرس معين شده است از مال محجور بپردازد.
ماده 78 ـ
قيم ميتواند هزينه تهيه صورتحساب و تسليم اموال را اگر از اموال محجور برنداشته است پس از زوال سمت خود از محجوري كه رفعحجر از او شده يا كسي كه به جاي او به سمت قيمومت منصوب شده است مطالبه نمايد.
ماده 79 ـ
قيم بايد در تربيت و اصلاح حال محجور سعي و اهتمام نمايد و در امور او رعايت مصلحت را بنمايد.
ماده 80 ـ
قيم بايد اموال ضايع شدني محجور را بفروشد و از پول آن با رعايت مصلحت محجور مالي خريداري و يا به ترتيب ديگري كه مصلحت باشد رفتار نمايد.
ماده 81 ـ
قيم ميتواند با رعايت مصلحت اموال منقولهاي كه مورد احتياج محجور نيست فروخته و نسبت به پول آن مطابق ماده فوق عمل نمايد.
ماده 82 ـ
قيم بايد هزينه زندگاني محجور و اشخاص واجبالنفقه او و همچنين هزينه معالجه آنها را در بيمارستان و غيره و هزينه لازم ديگر از قبيل هزينه تربيت اطفال محجور را بپردازد و اگر محجور ديوانه باشد بايد به حسب اقتضاء در خانه يا تيمارستان تحت معالجه قرار داده شود.
ماده 83 ـ
اموال غير منقول محجور فروخته نخواهد شد. مگر با رعايت غبطه او و تصويب دادستان.
ماده 84 ـ
اسناد و اشياء قيمتي بايد با اطلاع دادستان در محل امني نگاهداري شود و وجوه نقدي كه محل احتياج نيست بايد در يكي از بانكهاي معتبر گذاشته شود.
ماده 85 ـ
ولي يا قيم ميتواند در صورتي كه مقتضي بداند به محجور اجازه اشتغال به كار يا پيشهاي بدهد و در اين صورت اجازه نامبرده شامل لوازم آن كار يا پيشه هم خواهد بود.
ماده 86 ـ
محجور مميز ميتواند اموال و منافعي را كه به سعي خود او حاصل شده است با اذن ولي يا قيم اداره نمايد.
ماده 87 ـ
قيم بايد بعد از رفع حجر اموال محجور را به تصرف او بدهد و اگر در مدت حجر سمت قيمومت از قيم سلب و به جاي او شخص ديگري معين شد اموال را به تصرف قيم بعدي بدهد.
ماده 88 ـ
در صورتي كه پزشك ازدواج مجنون را لازم بداند قيم با اجازه دادستان ميتواند براي مجنون ازدواج نمايد و هر گاه طلاق زوجه مجنون لازم باشد به پيشنهاد دادستان و تصويب دادگاه قيم طلاق ميدهد.
ماده 89 ـ
در صورت فوت قيم ورثه كبير او اگر باشند مكلف هستند به دادستان اطلاع دهند و مادام كه قيم جديد معين نشده حفظ و نظارت دراموال صغار و مجانين و اشخاص غير رشيد كه قيم آنها فوت شده بهعهده دادستان خواهد بود.
ماده 90 ـ
وجوه زائد از احتياج صغير را قيم در صورت امكان نبايد بدون سود بگذارد و اگر بيش از شش ماه بدون سود گذاشت مسئول تأديه خسارت به ميزان خسارت تأخير تأديه خواهد بود.
ماده 91 ـ
در صورتي كه پس از تعيين قيم مورث محجور فوت نمايد قيم مكلف است در ظرف ده روز درخواست مهر و موم و تحرير تركه متوفي را بنمايد.
ماده 92 ـ
بعد از زوال قيمومت قيم مسئول حفظ اموال محجور است تا به تصرف شخصي كه بايد تصرف نمايد بدهد.
ماده 93 ـ
هر گاه قيم در پول محجور به سود خود تصرف نمايد از تاريخ تصرف مسئول خسارت تأخير تأديه ميباشد.
ماده 94 ـ
در صورتي كه قيم متعدد بوده و با شركت يكديگر در اموال محجور تعدي يا تفريط نمايند هر يك از آنها مسئوليت تضامني دارند. و اگربعضي از قيمين بدون شركت ديگران تعدي يا تفريط در اموال محجور نمايند مسئوليت متوجه به كسي خواهد بود كه تعدي يا تفريط كرده است.
ماده 95 ـ
هزينه حفظ و اداره اموال محجور و هزينهاي كه براي رسيدگي به امور محجور و انجام وظايف قيمومت لازم ميشود از اموال محجور تأديه ميگردد.