ماده 12 ـ
احوال شخصي كه ثبت آن بموجب قانون اجباري است عبارت از وقايع ذيل است ولادت. ازدواج. طلاق. فوت.
ماده 13 ـ
ثبت وقايع چهارگانه در نخستينجداول مخصوص سوشداري كه اداره كل آمار و ثبت احوال تهيه مينمايد و نمونه آن ضميمه اين نظامنامه است بعمل خواهد آمد.
تبصره ـ متوفيات موالد قبل از اول فروردين1316 در جداول مذكور ثبت نشده و ثبت آن بوسيله نمايندگان ثبت احوال هر حوزه بدون مداخله كدخدايان فقط در دفتر يادداشتي پلمپ شده با حضور اظهاركننده و شهود بعمل ميآيد و شماره ثبت در اين مورد متعاقب آخرين شماره ثبت فوق سال 1315 در هر قريه از حوزههاي بلوكي و هر حوزه شهري خواهد بود.
ماده 14 ـ
جداول مخصوص ثبت وقايع بايد قبل از آنكه چيزي در آن نوشته شده باشد بوسيله اداره بازرسي پلمپ شود.
تبصره ـ جداول مزبور در مركز تهيه شده و پس از اجراي ماده فوق قبل از بهمنماه هر سال براي مصرف سال بعد به دفاتر آمار و ثبت احوال ولايات فرستاده خواهد شد.
ماده 15 ـ
هر سند ثبت واقعه داراي يك شماره ترتيبي است كه در بالاي صفحه طرف راست نوشته ميشود شماره مزبور از سال1316 شمسي در هر قريه و هر حوزه شهري از شماره يك شروع شده و هر سال تجديد ميگردد.
ماده 16ـ
در ثبت هر واقعه ولادت و فوت سال ماه روز و ساعت قيد ميگردد و كليه تاريخها با تمام حروف نوشته ميشود.
تبصره ـ در وقايع ازدواج و طلاق فقط قيد ساعت ضروري نيست سال و ماه و روز بايد نوشته شود.
ماده 17 ـ
نماينده ثبت احوال يا نماينده او در هر سند در ذيل محل امضاء يا مهر اسم خود را بهطريق ذيل خواهد نوشت (حسن بهمني نماينده حوزه يا قريه).
ماده 18 ـ
نماينده كه غفلت نموده و ذيل سندي را امضاء ننموده باشد متخلف محسوب ميشود و پس از تحقيق و دقت در صحت مندرجات سند به امر اداره كل آمار و ثبت احوال در حاشيه ثبت مذكور چنين نوشته ميشود (بموجب امر شماره مورخه اداره كل آمار ثبت احوال مراتب امضاء بعمل آمد) و مامور وقت ذيل اين جمله را امضاء مينمايد.
ماده 19 ـ
ثبت وقايع چهارگانه در جداول مذكور در ماده 13 در قراء به عهده كدخدايان رسمي كه نماينده مامورين ثبت احوال هستند خواهدبود در اين صورت كدخدايان بايد واقعه را ثبت نمايند و اگر كدخدا سواد نداشته باشد شخص باسواد ديگري كه در قريه باشد از طرف كدخدا واقعه را نوشته و كدخدا محل امضاء را مهر خواهد نمود و چنانچه باسوادي در قريه نباشد مامور ثبت احوال شخصا واقعه را ثبت خواهد نمود.
ماده 20 ـ
كدخدايان قراء فقط مكلف به ثبت وقايع در جداول مخصوص ثبت وقايع بوده و بهيچوجه حق ندارند اوراق شناسنامه صادر نموده و يا وقايع را شخصا در ظهر يا متن شناسنامه ثبت كند.
ماده 21 ـ
كدخداي هر قريه بايد در آخر هر ماه منتهي تا سه روز بعد از ماه قبل صورتي از وقايع ثبت شده ماه گذشته به مركز حوزه ثبت احوال بفرستد اين صورت در اوراق مخصوصي كه نمونه آنرا اداره كل آمار و ثبت احوال تهيه مينمايد تنظيم ميگردد و اگر وقايعي در قريه رخ نداده باشد صورت منفي بايد فرستاده شود (نمونه ضميمه اين نظامنامه است).
تبصره ـ كدخدا بايد اسم خود را در محل مخصوص بنويسد.
ماده 22 ـ
پس از وصول صورت مذكور در ماده فوق به حوزه ثبت احوال نماينده حوزه بقرائي كه واقعه داشته باشد سركشي نموده و در هر قريه پس از ملاحظه وقايع ثبت شده و حصول اطمينان به صحت نسبت بهمواليد و متوفيات وقايع را در دفتر يادداشتي بلوكي پلمپ شده كه همراه خواهد داشت ثبت نموده و سپس نسبت به مواليد شناسنامه تنظيم و بهصاحبان آنها تسليم مينمايد اگر صاحبان آنها حاضر نبودند در مقابل رسيد شناسنامهها را بكدخداي هر قريه تسليم خواهد نمود.
نسبت بوقايع ديگر هم مامور وظيفه خود را از حيث ثبت در اوراق شناسنامه و دفاتر و ظهر اسناد موجوده در حوزه انجام مينمايد.
ماده 23 ـ
دفاتر يادداشتي بلوكي و شهري موافق نمونه كه اداره كل آمار و ثبت احوال تهيه مينمايد و نمونه آن ضميمه اين نظامنامه است نوشته ميشود دفاتر مزبور قبل از آن كه چيزي در آن نوشته شود پلمپ ميگردد دفاتر مزبور صفحه شماره شده و در ابتدا و انتهاي هر دفتر صفحات نوشته شده و از طرف اداره بازرسي آمار و ثبت احوال تصديق خواهد شد.
ماده 24 ـ
علاوه بر دفاتر يادداشتي بلوكي پلمپ شده دفاتر يادداشتي آزادي براي دفاتر وقايع مواليد و متوفيات هر قريه از طرف نماينده ثبت احوال تنظيم ميشود كه دفتر مزبور بضميمه نسخ اول هر واقعه ثبت شده كه از سوش جدا ميشود از طرف نماينده منتهي تا25 هر ماه نسبت به ماه قبل به مركز دفتر آمار و ثبت احوال ولايتي فرستاده ميشود.
ماده 25 ـ
دفتر آمار و ثبت احوال ولايتي پس از وصول سرسوش جداول ثبت وقايع و دفاتر يادداشتي مربوطه راجع بمواليد و متوفيات و سرسوشها را در دستههاي صدورقي طبق مقرات مربوطه به آنها تنظيم اسناد جلد و پلمپ نموده و مندرجات جداول مربوطه بمواليد را در دفاتر سجل ولايتي ثبت مينمايد و نسبت بوقايع ديگر هم در ظهر اظهارنامه و جداول مراتب را قيد مينمايد.
تبصره ـ ته سوشها مادام كه جداول تمام نشده نزد كدخدا مانده و پس از تمام شدن هر يك از جداول ته سوشها نيز بايد بوسيله نمايندگان حوزهها در مقابل رسيدي كه بكدخدا داده ميشود جمعآوري شده و بمركز دفتر آمار و ثبت احوال فرستاده شود تا طبق مقررات در دسته صد ورقي جلد و پلمپ گردد.
ماده 26 ـ
دفاتر سجل ولايتي موافق نمونه كه از طرف اداره كل آمار و ثبت احوال تهيه ميشود و نمونه آن ضميمه اين نظامنامه است تنظيم ميگردد. اين دفاتر نيز بترتيب سنواتي و نخستين تهيه ميشود و قبل آز آنكه چيزي در آن نوشته شود پلمپ گرديده و يك جلد از دفتر مزبور پس از آنكه تماما نوشته شد باداره كل آمار و ثبت احوال فرستاده ميشود.
ماده 27 ـ
در مواردي كه قانون ثبت احوال اجازه ميدهد ممكن است بوسيله وكالتنامه واقعه را بثبت رسانيده صحت وكالتنامه بايد نزد مامور تنظيم سند محرز بوده و اصل يا رونويس مصدق آن كه به تصديق يكي از مامورين رسمي دولتي رسيده باشد جزو اسناد بايگاني شود.
ماده 28 ـ
براي نماينده ثبت احوال در مركز حوزه حسب ضرورت معاوني خواهد بود كه لديالاقتضاء وظايف او را نسبت بامور ثبت احال انجام خواهد داد.
ماده 29 ـ
نماينده ثبت احـوال وقايع مربوطـه به شخـص خود يا اقرباي خود تا درجه سوم اعم از سببي يا نسبي را در شهرها با حضور رئيس دفتر ولايتي و در قراء و قصبات با حضور نايبالحكومه يا كدخدا بثبت ميرساند.
ماده 30 ـ
مامور ثبت احوال مكلف است به اظهاركننده و شهود عواقب وخيم اظهارات كذب را تذكر داده و اين موضوع را در سند قيد نمايد.
ماده 31 ـ
نماينده ثبت احوال بايد قبل از آنكه ثبت را به امضاء اظهاركنندگان و شهود برساند مندرجات آنرا براي آنها بخواند و تمام جزئيات را بنحوي كه بفهمند توضيح بدهد و پس از آنكه اطمينان كامل پيدا كرد مراتب ثبت شده مطابق منظور اظهاركننده است اين عمل خود را با تصريح به اينكه ثبت را خوانديم و جزئيات را فهميديم در جدول قيد و به امضاء آنها رسيده و خود نيز آنرا امضاء نمايد.
ماده 32 ـ
هرگاه اظهاركننده يا شاهد سواد نداشته باشد بجاي امضاء با انگشت ابهام جداول را علامت خواهد گذاشت كساني كه سواد فارسي نداشته ولي بتوانند با يكي از السنه خارجه بنويسند با حروف زباني كه ميدانند جدول را امضاء نموده و بعلاوه با انگشت علامت خواهند گذاشت مامور ثبت احوال مكلف است علت عدم امضاء و يا امضاء غيرفارسي را پس از ثبت واقعه در متن توضيح دهد و اگر به سبب مرض و علت ديگري يكي از شهود يا اظهاركنندگان نتوانند امضاء نمايند علت مذكور نيز در حدول قيد ميشود.
ماده 33 ـ
هرگاه اظهاركننده كر يا گنگ باشد علاوه بر شهود بايد شخصي را كه با اشاره اظهارات او را بفهمد همراه خود بياورد كه در موقع قرائت مندرجات اظهارنامه و اجراي آن شخص مزبور حاضر باشد و مانعي ندارد شاهد در صورتي كه بتواند اين وظيفه را نيز انجام نمايد در هر صورت مراتب در جدول قيد ميشود.
تبصره ـ امضاء بايد خوانا باشد بدين معني كه امضاء كننده با تمام حروف اسم خود را خواهد نوشت گذاشتن علامت بجاي امضاء جز در مورد مواد فوق بهيچ وجه جايز نيست.
ماده 34 ـ
اختلافات راجع باسناد ثبت احوال مطابق ماده (8) قانون ثبت احوال كليتا بايد بوسيله محاكم قطع و فصل شود ولي چنانچه پس از امضاء ثبت واقعه معلوم شود مامور اشتباهي در تنظيم سند نموده ميتوان اشتباه مزبور را با موافقت صاحب ورقه و تصويب اداره ثبت احوال طبق تبصره (2) ماده مذكور اصلاح نمود.
ماده 35 ـ
هرگاه قبل از امضاي سند اشتباهي سند بشود نماينده ثبت احوال آنرا با مركب قرمز قلم زده و (كلمه ................. در سطر................. قلم خورد زائد است يا باين طريق اصلاح شد تحرير بين سطور و تراشيدگي بكلي ممنوع است).
ماده 36 ـ
هرگاه بعلتي ثبت يك واقعه ناتمام بماند نماينده ثبت علت را در جداول مربوطه قيد نموده و پس از ذكر تاريخ امضاء مينمايد و بثبت ناتمام ترتيب اثر داده نخواهد شد.
ماده 37 ـ
هرگاه محكمه در مورد دعوي جعل ملاحظه اوراق و دفاتري را لازم بداند دفاتر يا اوراق مزبور بوسيله نماينده مربوطه بمحكمه ارسال خواد گرديد و بوسيله همان نماينده پس از ملاحظه بمحل اصلي اعاده ميشود.
ماده 38 ـ
رئيس دفتر آمار و ثبت احوال ولايتي هر محل نسبت بهحوزههاي تابعه خود از هر جهت در امور مربوطه به آمار و ثبت احوال نظارت كامل دارد و از اين حيث رسيدگي و بازرسي بوقايع مندرجه در اوراق و دفاتر را عهدهدار بوده و هرگاه خلاف ترتيب مشاده گردد مراتب را براي تعقيب مسئول در ظرف 24ساعت پس از اطلاع به بيترتيبي به اداره مركزي اطلاع ميدهد و براي انجام اين منظور سمت بازرسي را از طرف اداره كل آمار و ثبت احوال خواهد داشت.