ماده 56 ـ
در دعاوي كه در محاكم عدليه رسيدگي ميشود متداعيين ميتوانند شخصاً يا به توسط وكيل محاكمه كنند.
ماده 57 ـ
وكلاي متداعيين بايد داراي شرايطي باشند كه به موجب قانون براي آنها مقرر است.
ماده 58 ـ
وكالت بايد به موجب سند رسمي يا به تصديق امين صلح يا حكومت يا شهرباني يا كلانتري يا كدخداي محل و يا يكي از ادارات رسميكه موكل در آنجا مستخدم است و يا يك يا چند نفر از معتمدين محلي باشد مگر آنكه امضاء موكل معروف نزد محكمه بوده و صدور آن از موكل محل شبهه نباشد در صورتي كه وكالت در خارج از ايران داده شده باشد بايد به تصديق يكي از مأمورين سياسي يا قنسولي ايران رسيده باشد.
ماده 59 ـ
اگر وكالت در جلسه محاكمه داده شود بايد مراتب در صورت جلسه قيد و به امضاء موكل برسد.
ماده 60 ـ
وكالت در محاكم شامل تمام اختيارات راجعه به امر محاكمه است جز آنچه را كه موكل استثناء كرده ليكن در امور ذيل اختيار وكيل بايد دروكالتنامه تصريح شود.
1 ـ وكالت در استيناف.
2 ـ وكالت در تميز.
3 ـ وكالت در محاكمه محكمه شرع.
4 ـ وكالت در مصالحه و تعيين وكيل اصلاح.
5 ـ وكالت در ادعاء جعليت نسبت به سند طرف و استرداد سند.
6 ـ وكالت در تعيين جاعل.
7 ـ وكالت در ارجاع دعوي به حكميت و تعيين حكم.
8 ـ وكالت در توكيل.
9 ـ وكالت در تعيين مصدق:
10 ـ وكالت در اقرار (مقصود اقرار در ماهيت دعوي يا به امري است كه كاملاً قاطع دعوي باشد.
11 ـ وكالت در دعوي خسارت.
12 ـ وكالت در استرداد دعوي.
13 ـ وكالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوي ثالث.
14 ـ وكالت در دعواي متقابل و دفاع از دعوي مزبور.
ماده 61 ـ
وكيل در محاكمه حق تقاضاي صدور ورقه اجراييه و تعقيب عمليات اجرايي و اخذ محكومبه را در صورتي خواهد داشت كه در وكالت تصريح شده باشد.
ماده 62 ـ
اگر موكل وكيل خود را معزول كند بايد هم به وكيل و هم بهمحكمه اطلاع دهد عزل وكيل مانع از جريان محاكمه نخواهد بود اظهار شفاهي در عزل وكيل بايد در صورت جلسه قيد و به امضاء موكل برسد.
ماده 63 ـ
مادام كه عزل وكيل به اطلاع او نرسيده است اقدامات او در حدود وكالت و همچنين ابلاغي كه از طرف محكمه به وكيل ميشود مؤثر درحق موكل خواهد بود ولي همين كه اطلاع عزل وكيل به محكمه رسيد محكمه ديگر او را در امور راجعه به محاكمه وكيل نخواهد شناخت.
ماده 64 ـ
در صورتي كه وكيل استعفاء خود را كتباً به محكمه اطلاع دهد محكمه به موكل اخطار ميكند كه شخصاً يا به توسط وكيل جديد محاكمه را تعقيب نمايد.
ماده 65 ـ
وكيلي كه در وكالتنامه حق محاكمه در محكمه بالاتر هم به او داده شده و مجاز براي محاكمه در محكمه بالاتر باشد و يا حق تعيين وكيل مجاز براي محاكمه در محكمه بالاتر داشته باشد هر گاه پس از صدور رأي و يا در موقع ابلاغ استعفاء كند و از رؤيت امتناع نمايد مؤثر در امر ابلاغ نيست و ابتداء مدت استيناف يا تميز از روز ابلاغ به وكيل محسوب است و هر گاه از اين حيث خسارتي به موكل وارد شود وكيل مسئول خواهد بود.
در مورد اين ماده عرضحال استينافي و يا تميزي وكيل مستعفي قبول ميشود و مدير دفتر محكمه مكلف است به موكل كتباً اخطار نمايد كه وكيل خودرا معين و معرفي كند و اگر عرضحال ناقص باشد نقص آن را رفع نمايد.
ماده 66 ـ
ابلاغ حكم به وكيلي كه حق محاكمه در محكمه بالاتر ندارد و يا مجاز براي وكالت در مرحله بالاتر نباشد و وكالت در تعيين وكيل مجازهم نداشته باشد معتبر نخواهد بود.
ماده 67 ـ
در صورت فوت و يا در صورتي كه وكيل به جهتي ممنوعالوكاله شود رسيدگي به دعوي توقيف ميشود تا وقتي كه موكل وكيل جديدمعين كند يا طرف مقابل اخطار او را از محكمه بخواهد و هر گاه بعد از احضار طرف غايب در موعد مقرر حاضر نشود و وكيل جديدي معين نكند محكمه به خواهش طرف رسيدگي را مداومت ميدهد اگر وكيل بعد از ابلاغ حكم و قبل از انقضاء مدت استيناف يا تميز فوت كند و يا ممنوع از وكالت شود ابتداء مدت اعتراض يا استيناف و تميز از تاريخ ابلاغ به موكل محسوب خواهد شد. همين حكم جاري است در موردي كه وكيل توقيف شود يا بهواسطه قوه قهريه (فرسماژور) قادر به انجام وظيفه وكالت نباشد.