ماده 93 -
اصحاب دعوا ميتوانند در جلسه دادرسي حضور يافته يا لايحه ارسال نمايند.
ماده 94 -
هريك از اصحاب دعوا ميتوانند به جاي خود وكيل به دادگاه معرفي نمايند ولي در موارديكه دادرس حضور شخص خواهان يا خواندهيا هر دو را لازم بداند اين موضوع در برگ اخطاريه قيد ميشود. دراينصورت شخصاً مكلف به حضور خواهند بود.
ماده 95 -
عدم حضور هريك از اصحاب دعوا و يا وكيل آنان در جلسه دادرسي مانع رسيدگي و اتخاذ تصميم نيست. در مورديكه دادگاه به اخذ توضيح از خواهان نياز داشته باشد و نامبرده درجلسه تعيين شده حاضر نشود و با اخذ توضيح از خوانده هم دادگاه نتواند رأي بدهد، همچنيندرصورتي كه با دعوت قبلي هيچيك از اصحاب دعوا حاضر نشوند، و دادگاه نتواند در ماهيت دعوا بدون اخذ توضيح رأي صادر كند دادخواست ابطال خواهد شد.
ماده 96 -
خواهان بايد اصل اسنادي كه رونوشت آنها را ضميمه دادخواست كرده است در جلسه دادرسي حاضر نمايد. خوانده نيز بايد اصل ورونوشت اسنادي را كه ميخواهد به آنها استناد نمايد در جلسه دادرسي حاضر نمايد. رونوشت اسناد خوانده بايد به تعداد خواهانها بهعلاوه يك نسخهباشد. يك نسخه از رونوشتهاي يادشده در پرونده بايگاني و نسخه ديگر بهطرف تسليم ميشود.
درمورد اين ماده هرگاه يكي از اصحاب دعوا نخواهد يا نتواند در دادگاه حاضر شود، چنانچه خواهان است بايد اصل اسناد خود را، و اگر خوانده استاصل و رونوشت اسناد را به وكيل يا نماينده خود براي ارايه در دادگاه و ملاحظه طرف بفرستد و الا در صورتيكه آن سند عادي باشد ومورد ترديد وانكار واقع شود، اگر خوانده باشد از عداد دلايل او خارج ميشود و اگر خواهان باشد و دادخواست وي مستند به ادله ديگري نباشد در آن خصوصابطال ميگردد. درصورتي كه خوانده به واسطه كمي مدت يا دلايل ديگر نتواند اسناد خود را حاضر كند حق دارد تأخير جلسه را درخواست نمايد،چنانچه دادگاه درخواست او را مقرون بهصحت دانست با تعيين جلسه خارج از نوبت ، نسبت به موضوع رسيدگي مينمايد.
ماده 97 -
در صورتي كه خوانده تا پايان جلسه اول دادرسي دلايلي اقامه كند كه دفاع از آن براي خواهان جز با ارايه اسناد جديد مقدور نباشددر صورت تقاضاي خواهان و تشخيص موجه بودن آن از سوي دادگاه، مهلت مناسب داده خواهد شد.
ماده 98 -
خواهان ميتواند خواسته خود را كه در دادخواست تصريح كرده در تمام مراحل دادرسي كم كند ولي افزودن آن يا تغيير نحوه دعوا ياخواسته يا درخواست درصورتي ممكن است كه با دعواي طرح شده مربوط بوده و منشأ واحدي داشته باشد و تا پايان اولين جلسه آن را به دادگاه اعلامكرده باشد.
ماده 99 -
دادگاه ميتواند جلسه دادرسي را به درخواست و رضايت اصحاب دعوا فقط براي يكبار به تأخير بيندازد.
ماده 100 -
هرگاه در وقت تعيين شده دادگاه تشكيل نشود و يا مانعي براي رسيدگي داشته باشد به دستور دادگاه نزديكترين وقت رسيدگي ممكنمعين خواهد شد.
تبصره - در مواردي كه عدم تشكيل دادگاه منتسب به طرفين نباشد، وقت رسيدگي حداكثر ظرف مدت دوماه خواهدبود.
ماده 101 -
دادگاه ميتواند دستوراخراج اشخاصي راكه موجب اختلال نظم جلسه شوند با ذكر نحوه اختلال درصورتجلسه صادر كند و يا تابيست و چهار ساعت حكم حبس آنان را صادر نمايد. اين حكم فوري اجرا ميشود و اگر مرتكب از اصحاب دعوا يا وكلاي آنان باشد به حبس از يك تاپنج روز محكوم خواهد شد.
ماده 102 -
درموارد زير عين اظهارات اصحاب دعوا بايد نوشته شود:
1 - وقتي كه بيان يكي از آنان مشتمل براقرار باشد.
2 - وقتي كه يكي از اصحاب دعوا بخواهد از اظهارات طرف ديگر استفاده نمايد.
3 - در صورتي كه دادگاه به جهتي درج عين عبارت را لازم بداند.
ماده 103 -
اگر دعاوي ديگري كه ارتباط كامل با دعواي طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامي آنها يكجا رسيدگي مينمايد وچنانچه درچند شعبه مطرح شده باشد در يكي از شعب با تعيين رئيس شعبه اول يكجا رسيدگي خواهد شد.
درمورد اين ماده وكلا يا اصحاب دعوا مكلفند از دعاوي مربوط، دادگاه را مستحضر نمايند.
ماده 104 -
در پايان هر جلسه دادرسي چنانچه به جهات قانوني جلسه ديگري لازم باشد، علت مزبور، زير صورتجلسه قيد و روز و ساعت جلسهبعد تعيين و بهاصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد. درصورتي كه دعوا قابل تجزيه بوده و فقط قسمتي از آن مقتضي صدور رأي باشد، دادگاه نسبت به همانقسمت رأي ميدهد و نسبت به قسمتي ديگر رسيدگي را ادامه خواهد داد.