ماده واحده ـ به دولت جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود به اصلاحات به عمل آمده در كنوانسيون پاريس براي حمايت از مالكيت صنعتيدر استكهلم به سالهاي 1967 و 1979 ميلادي برابر با سالهاي 1346 و 1358 هجري شمسي (به شرح پيوست) با رعايت موارد زير ملحق شده اسنادمربوط را تسليم كند:
1 ـ تصويب جمهوري اسلامي ايران نسبت به بندهاي (3) و (4) ماده (1) و بند (2) ماده (2)، با توجه به جزء (ب) بند (1) ماده (20) قابل اجرانيست.
2 ـ بند (1) ماده (28) با توجه به بند (2) آن در حال حاضر براي جمهوري اسلامي ايران تعهدآور نميباشد.
بند (ط) ماده (4):
1 ـ تقاضا نامههاي گواهينامه مخترع كه در كشوري تسليم ميشود كه در آن متقاضيان حق دارند به انتخاب خود تقاضاي ثبت اختراع يا تقاضايگواهينامه مخترع نمايند، همان حق تقدمي را ايجاد ميكند كه برابر اين ماده در همان شرايط و با همان نتايج از تقاضاي ورقه ثبت اختراع ناشي ميشود.
2 ـ در كشوري كه آنجا متقاضي حق دارد به انتخاب خود تقاضاي ثبت اختراع يا گواهينامه مخترع نمايد، متقاضي گواهينامه مخترع بنا بر مقررات اينماده در مورد گواهينامههاي ثبت اختراع از حق تقدمي بهرهمند خواهد شد كه از تقاضاي ثبت اختراع يا ثبت نمونه بهره برداري يا گواهينامه مخترع ناشيميشود.
ماده 13 ـ مجمع اتحاديه
1-
الف ـ اتحاديه داراي مجمعي است مركب از آن دسته از كشورهاي اتحاديه كه ملتزم به مواد (13) تا (17) ميباشند.
ب ـ دولت هر كشور داراي يك نماينده خواهد بود كه جانشينان ، مشاوران و كارشناساني ميتوانند او را همراهي كنند.
پ ـ هزينههاي مربوط به هر هيأت نمايندگي به عهده دولتي است كه آن را منصوب نموده است.
2-
الف ـ مجمع:
يك ـ به تمام مسايل مربوط به حفظ و توسعه اتحاديه و اجراي اين كنوانسيون رسيدگي ميكند.
دو ـ به دفتر بينالمللي مالكيت معنوي (كه از اين پس "دفتر بينالمللي" خوانده ميشود) كه در كنوانسيون مربوط به تأسيس سازمان جهاني مالكيتمعنوي (كه از اين پس "سازمان" ناميده ميشود) از آن ياد شده ، با در نظر گرفتن نظريات كشورهاي اتحاديه كه به مواد (13) تا (17) متعهد نشدهاند ، ازنظر تهيه مقدمات كنفرانسهاي تجديدنظر، ارايه طريق ميكند.
سه ـ گزارشها و فعاليتهاي مدير كل سازمان را در باره اتحاديه بررسي و تصويب ميكند و به او در مورد مسائلي كه در صلاحيت اتحاديه است، كليهدستورات لازم را خواهد داد.
چهار ـ اعضاي كميته اجرايي مجمع را انتخاب مينمايد.
پنج ـ گزارشها و فعاليتهاي كميته اجرايي خود را مورد بررسي و تصويب قرار داده به آن ارايه طريق مينمايد.
شش ـ برنامه اتحاديه را تنظيم، بودجه دو ساله آن را تصويب و حسابهاي نهايي را تاييد ميكند.
هفت ـ مقررات مالي اتحاديه را تصويب ميكند.
هشت ـ كميتههاي كارشناسان و گروههاي كاري را كه براي تحقق هدفهاي اتحاديه مفيد ميداند، ايجاد مينمايد.
نه ـ درباره كشورهاي غيرعضو اتحاديه و سازمانهاي بينالدولي و بينالمللي غير دولتي كه ميتوانند به عنوان ناظر در اجلاسيههاي آن پذيرفته شوند،تصميم ميگيرد.
ده ـ اصلاحات مربوط به مواد (13) تا (17) را مورد تصويب قرار ميدهد.
يازده ـ هر نوع اقدام ديگري را كه براي نيل به هدفهاي اتحاديه مناسب باشد اتخاذ ميكند.
دوازده ـ هر گونه وظايف ديگري را كه به موجب اين كنوانسيون مقتضي است انجام ميدهد.
سيزده ـ حقوقي را كه به موجب كنوانسيون مربوط به تأسيس سازمان به آن تفويض شده مشروط بر آنكه مورد قبولش باشد، اعمال ميكند.
ب ـ مجمع در مورد مسائلي كه مورد توجه ساير اتحاديههاي تحت مديريت سازمان نيز ميباشد، با توجه به نظر كميته همكاري سازمان اتخاذ تصميمميكند.
3-
الف ـ با رعايت مقررات قسمت (ب) يك نماينده فقط نمايندگي يك كشور را ميتواند داشته باشد.
ب ـ كشورهاي عضو اتحاديه كه به موجب شرايط موافقتنامه ويژهاي در دفتر مشتركي كه براي هريك از آنها در حكم اداره ملي مخصوص مالكيتصنعتي موضوع ماده (12) ميباشد متشكل شده باشند ، ميتوانند در طي مباحث به طور جمعي به وسيله يكي از آن كشورها نمايندگي داشته باشند.
4-
الف ـ هر كشور عضو مجمع داراي يك راي ميباشد.
ب ـ نصف كشورهاي عضو مجمع حد نصاب را تشكيل ميدهند.
پ ـ با وجود مقررات قسمت (ب) هرگاه طي جلسهاي تعداد كشورهاي حاضر از نصف كشورهاي عضو مجمع كمتر ولي برابر يا بيشتر از يك سوم آنباشد مجمع ميتواند تصميماتي اتخاذ نمايد. با اين حال ، تمامي تصميمات مجمع بجز تصميمات مربوط به روش كار آن تنها زماني قابل اجرا ميگرددكه شرايط ياد شده زير مرعي شده باشد:
دفتر بينالمللي تصميمات ياد شده را به كشورهاي عضو مجمع كه حضور نيافتهاند اعلام ميدارد و از آنها دعوت مينمايد كه در سه ماه از تاريخ اعلامياد شده راي يا امتناع خود را به صورت كتبي اعلام دارند. اگر در انقضاي اين مهلت تعداد كشورهايي كه راي يا امتناع خود را بدين ترتيب بيان داشتهاندحداقل برابر با تعداد كشورهايي باشند كه حضور آنها در جلسه براي حصول حد نصاب لازم ميبود تصميمات ياد شده لازمالاجرا خواهد بود، مشروطبه اينكه در عين حال اكثريت لازم حاصل گردد.
ت ـ با رعايت مقررات بند (2) ماده (17) تصميمات مجمع با اكثريت دو سوم آرا اتخاذ ميگردند. راي ممتنع راي محسوب نميگردد.
5-
الف ـ با رعايت قسمت (ب) يك نماينده تنها به نام يك كشور ميتواند راي دهد.
ب ـ كشورهاي عضو اتحاديه ياد شده در قسمت (ب) بند (3) به طور كلي سعي مينمايند هيأت نمايندگي خود را به مجمع اعزام دارند. با اين حال ،اگر به دلايل استثنايي يكي از كشورهاي ياد شده نتواند هيأت نمايندگي خود را اعزام دارد، ميتواند به هيأت نمايندگي يكي ديگر از اين كشورها تفويضاختيار كند كه به نام او راي دهد. بديهي است يك هيأت نمايندگي به وكالت تنها از طرف يك كشور ميتواند راي دهد. چنين اختياري بايد در سندي كهتوسط رئيس دولت يا وزير صلاحيتدار امضا شده اعطا شود.
6 ـ كشورهاي عضو اتحاديه كه عضو مجمع نيستند، مجاز هستند به عنوان ناظر در جلسات شركت نمايند.
7-
الف ـ مجمع براساس دعوت مدير كل هر دو سال يك بار اجلاسيه عادي خواهد داشت و زمان و محل آن بجز در موارد استثنايي در همان زمان ومحلي است كه مجمع عمومي سازمان تشكيل ميشود.
ب ـ مجمع بنا به دعوت مدير كل يا به تقاضاي كميته اجرايي يا به تقاضاي يك چهارم كشورهاي عضو مجمع جلسات فوق العاده تشكيل خواهد داد.
8 ـ مجمع آيين نامه داخلي خود را تصويب مينمايد.
ماده 14 ـ كميته اجرايي
1 ـ مجمع داراي يك كميته اجرايي است.
2-
الف ـ كميته اجرايي از كشورهايي تشكيل ميشود كه توسط مجمع از ميان كشورهاي عضو آن انتخاب ميشوند. علاوه بر اين، كشوري كه مقر سازماندر سرزمين آن قرار دارد، با رعايت مفاد قسمت (ب) بند (7) ماده (16) ، داراي يك كرسي داراي سمت در كميته خواهد بود.
ب ـ دولت هر كشور عضو كميته اجرايي يك نماينده خواهد داشت كه جانشينان، مشاوران و كارشناساني ميتوانند او را همراهي كنند.
پ ـ هزينههاي هر هيأت نمايندگي به عهده دولتي است كه آن را منصوب مينمايد.
3 ـ تعداد كشورهاي عضو كميته اجرايي برابر يك چهارم تعداد كشورهاي عضو مجمع ميباشد. در محاسبه كرسيهايي كه بايد پيشبيني شود باقي ماندهتقسيم بر چهار، ملحوظ نخواهد بود.
4 ـ مجمع به هنگام انتخاب اعضاي كميته اجرايي توزيع عادلانه جغرافيايي و ضرورت حضور تمام كشورهاي طرف موافقتنامههاي ويژه منعقده درارتباط با اتحاديه را در بين كشورهاي تشكيل دهنده كميته اجرايي در نظر ميگيرد.
5-
الف ـ اعضا كميته اجرايي از تاريخ اختتام جلسه مجمع كه در آن انتخاب شدهاند تا پايان اجلاس عادي بعدي مجمع انجام وظيفه خواهند نمود.
ب ـ اعضا كميته اجرايي را ميتوان فقط حداكثر تا تعداد دو سوم اعضا دوباره انتخاب نمود.
پ ـ مجمع جزئيات قواعد راجع به انتخاب و تجديد انتخاب احتمالي اعضاي كميته اجرايي را تعيين خواهد نمود.
6-
الف ـ كميته اجرايي:
يك ـ پيش نويس دستور جلسه مجمع را تهيه مينمايد.
دو ـ پيشنهادهاي مربوط به پيش نويس برنامه و بودجه دوساله اتحاديه را كه توسط مدير كل تهيه شده تسليم مجمع مينمايد.
سه ـ (حذف شد.)
چهار ـ گزارشهاي دورهاي مجمع و گزارشهاي سالانه حسابرسي حسابها را با توضيحات لازم تسليم مجمع مينمايد.
پنج ـ به منظور حصول اطمينان از اجراي برنامه اتحاديه توسط مدير كل، براساس تصميمات مجمع و با در نظر گرفتن اوضاع و احوالي كه در فاصله بينجلسات عادي مجمع بروز ميكند، تمام تدابير لازم را اتخاذ مينمايد.
شش ـ هر وظيفه ديگري را كه در حدود اين كنوانسيون به عهده او محول شده انجام ميدهد.
ب ـ كميته اجرايي در مورد مسائلي كه براي ساير اتحاديههاي تحت مديريت سازمان نيز مفيد است، با توجه به نظر كميته هماهنگي سازمان، تصميمميگيرد.
7-
الف ـ جلسه عادي كميته اجرايي بنا به دعوت مدير كل سالي يك بار تا اندازه امكان در همان زمان و در همان محل تشكيل كميته هماهنگي سازمانتشكيل مييابد.
ب ـ جلسه فوقالعاده كميته اجرايي بنا به دعوت مدير كل يا به ابتكار شخصي وي يا به تقاضاي رئيس كميته و يا به تقاضاي يك چهارم اعضاي كميتهتشكيل مييابد.
8-
الف ـ هر كشور عضو كميته اجرايي حق يك راي دارد.
ب ـ نصف تعداد كشورهاي عضو كميته اجرايي حد نصاب را تشكيل ميدهند.
پ ـ تصميمات به اكثريت نسبي آرا اتخاذ ميگردد.
ت ـ راي ممتنع راي محسوب نميشود.
ث ـ يك نماينده ميتواند فقط نماينده يك كشور باشد و به نام او راي دهد.
9 ـ كشورهاي عضو اتحاديه كه عضو كميته اجرايي نيستند به عنوان ناظر در جلسات پذيرفته خواهند شد.
10 ـ كميته اجرايي آيين نامه داخلي خود را تصويب مينمايد.
ماده 15 ـ دفتر بينالمللي
1-
الف ـ انجام وظايف اداري اتحاديه به عهده دفتر بينالمللي است كه از اتحاديه دفتر اتحاديه با دفتر اتحاديهاي كه براساس كنوانسيون بينالمللي برايحمايت آثار ادبي و هنري تشكيل يافته به وجود ميآيد.
ب ـ دفتر بينالمللي به ويژه نقش دبيرخانه اركان مختلف اتحاديه را ايفا مينمايد.
پ ـ مدير كل سازمان عاليترين مقام اجرايي اتحاديه و نماينده آن است.
2 ـ دفتر بينالمللي اطلاعات مربوط به حمايت مالكيت صنعتي را جمع آوري و منتشر مينمايد. هر كشور اتحاديه متن قوانين جديد و نيز متون رسميمربوط به حمايت مالكيت صنعتي را در كوتاهترين زمان براي دفتر بينالمللي ارسال ميدارد. علاوه بر اين، تمامي انتشارات اداره مالكيت صنعتي خودرا كه بطور مستقيم مربوط به حمايت مالكيت صنعتي است و از نظر دفتر بينالمللي براي فعاليتهايش مفيد باشد براي دفتر ياد شده ارسال ميدارد.
3 ـ دفتر بينالمللي يك نشريه ماهانه منتشر ميكند.
4 ـ دفتر بينالمللي براي هر كشور عضو اتحاديه بنا به درخواست، اطلاعاتي را در مورد مسايل مربوط به حمايت مالكيت صنعتي ارسال ميدارد.
5 ـ دفتر بينالمللي براي تسهيل حمايت مالكيت صنعتي به انجام مطالعات و خدمات مبادرت ميكند.
6 ـ مدير كل و هر عضو اداري كه توسط وي انتخاب ميشود بدون حق راي در تمام اجلاسيههاي مجمع، كميته اجرايي و هر كميته ديگر كارشناسان ياگروه كاري شركت ميكنند. مدير كل يا هر عضو اداري كه توسط وي انتخاب ميشود، از لحاظ سمت ، دبير اين اركان خواهد بود.
7-
الف ـ دفتر بينالمللي برحسب ارايه طريق مجمع و با همكاري كميته اجرايي براي تجديدنظر در مقررات كنوانسيون به جز مواد (13) تا (17) مقدماتبرگزاري كنفرانسهايي را فراهم مينمايد.
ب ـ دفتر بينالمللي ميتواند در مورد فراهم كردن مقدمات برگزاري كنفرانسهاي تجديدنظر با سازمانهاي بينالدولي و بينالمللي غير دولتي مشورتنمايد.
پ ـ مدير كل و اشخاصي كه توسط وي معين ميشوند بدون حق راي در مذاكرات اين كنفرانسها شركت ميكنند.
8 ـ دفتر بينالمللي تمام وظايف ديگري را كه براي آن مقرر است انجام ميدهد.
ماده 16 ـ امور مالي
1 -
الف ـ اتحاديه داراي يك بودجه است.
ب ـ بودجه اتحاديه مشتمل بر درآمدها و هزينههاي اصلي اتحاديه، سهم آن در بودجه هزينههاي مشترك اتحاديهها و نيز در صورت لزوم، مبلغي استكه در اختيار بودجه كنفرانس سازمان قرار داده ميشود.
پ ـ هزينههاي مشترك اتحاديهها هزينههايي است كه نه تنها اختصاص به "اتحاديه" نداشته بلكه همچنين به يك يا چند اتحاديه ديگر كه بوسيلهسازمان اداره ميشود مربوط باشد. سهم "اتحاديه" در هزينههاي مشترك متناسب با منافعي است كه اتحاديه در آنها دارد.
2 ـ بودجه اتحاديه با توجه به ضرورت هماهنگي آن با بودجههاي ساير اتحاديهها كه بوسيله سازمان اداره ميگردند، معين ميشود.
3 ـ بودجه اتحاديه از منابع زير تأمين ميشود:
يك ـ حق السهم هريك از كشورهاي اتحاديه،
دو ـ حقالزحمهها و هزينههاي دريافتي بابت خدماتي كه توسط دفتر بينالمللي در رابطه با اتحاديه انجام ميگيرد،
سه ـ عايدي فروش نشريات دفتر بينالمللي در مورد اتحاديه و حقالامتيازهاي مربوط به اين نشريات،
چهار ـ هدايا، اموال مورد وصيت و كمكهاي مالي،
پنج ـ اجاره بها، بهره و ساير درآمدهاي متفرقه.
4 -
الف ـ هر كشور اتحاديه از نظر تعيين حق السهم خود در بودجه در طبقه معيني قرار ميگيرد و حق السهمهاي سالانه خود را براساس واحدهايي كه درزير مقرر است ميپردازد:
طبقه اول : 25
طبقه دوم : 20
طبقه سوم : 15
طبقه چهارم: 10
طبقه پنجم: 5
طبقه ششم : 3
طبقه هفتم: 1
ب ـ هر كشور به هنگام تسليم سند تصويب يا الحاق طبقهاي را كه مايل است در آن قرار گيرد اگر پيش از اين تعيين نكرده باشد معلوم ميكند. هر كشورميتواند طبقه خود را تغيير دهد. هرگاه طبقه پايينتري را انتخاب كند بايد مراتب را در يكي از جلسات عادي به اطلاع مجمع برساند. اين تغيير طبقه ازآغاز سال تقويمي بعد از جلسه ياد شده نافذ خواهد گرديد.
پ ـ حق السهم سالانه هر كشور عبارت از مبلغي است كه نسبت آن به مبلغ مجموع حق السهمهاي سالانه تمامي كشورها در بودجه برابر با نسبتموجود بين واحدهاي طبقهاي كه كشور ياد شده در آن طبقه ردهبندي شده و تعداد كل واحدهاي مجموع كشورها ميباشد.
ت ـ حق السهمها در اول ژانويه برابر با يازدهم دي ماه هر سال پرداخت ميگردند.
ث ـ كشوري كه در پرداخت حق السهمهاي خود تأخير نمايد، هرگاه مبلغ حق السهم معوقه آن برابر يا بيش از مبلغ حق السهمهايي باشد كه براي مدتدو سال كامل گذشته به عهده او بوده ، در هيچ يك از اركان اتحاديه كه عضو آن ميباشد حق راي نخواهد داشت. با اين حال تا مدتي كه ركن ياد شدهچنين تشخيص دهد كه تأخير ناشي از وجود شرايط استثنايي و غيرقابل احتراز بوده است، كشور مورد بحث ميتواند مجاز گردد كه حق راي خود را درركن ياد شده حفظ كند.
ج ـ در موردي كه قبل از دوره مالي جديد بودجه تصويب نشده باشد، بودجه در همان سطح بودجه سال قبل به گونهاي كه در مقررات مالي پيشبينيشده خواهد بود.
5 ـ مبلغ حقالزحمهها و هزينههاي دريافتي مربوط به خدماتي كه توسط دفتر بينالمللي در رابطه با اتحاديه انجام ميگيرد توسط مدير كل معينميشود و وي مراتب را به اطلاع مجمع و كميته اجرايي خواهد رسانيد.
6 -
الف ـ اتحاديه داراي يك تنخواهگردان است كه با پرداخت در يك نوبت توسط هر كشور عضو اتحاديه ايجاد ميشود. اگر تنخواهگردان كافي نباشد،مجمع براي افزايش آن تصميم خواهد گرفت.
ب ـ مبلغ پرداخت اوليه هر كشور بابت تنخواهگردان ياد شده در بالا يا مبلغي كه به لحاظ مشاركت خود در افزايش آن بايد بپردازد متناسب با حق السهماين كشور در سالي است كه در آن تنخواهگردان ايجاد شده يا براي افزايش آن اتخاذ تصميم گرديده است.
پ ـ نسبت و كيفيت پرداخت بنابر پيشنهاد مدير كل و پس از اظهارنظر كميته هماهنگي سازمان توسط مجمع معين ميگردد.
7 -
الف ـ در موافقتنامهاي كه با كشور محل استقرار سازمان درباره مقر سازمان منعقد ميگردد پيشبيني خواهد شد كه هرگاه تنخواهگردان كفايت نكند اينكشور به سازمان كمك مالي (مساعده) بدهد. مبلغ اين كمك و شرايط اعطاي آن در هر مورد، موكول به موافقتنامه جداگانهاي با كشور مورد بحث وسازمان خواهد بود. تا هنگامي كه اين كشور ملزم به پرداخت كمك مالي است از لحاظ سمت در كميته اجرايي داراي يك كرسي خواهد بود.
ب ـ كشور ياد شده در قسمت (الف) و سازمان هركدام حق دارند با اعلام كتبي تعهد پرداخت كمك مالي را فسخ نمايند. فسخ، سه سال پس از پايانسالي كه طي آن اعلام فسخ شده نافذ خواهد گرديد.
8 ـ حسابرسي حسابها براساس روش پيشبيني شده در مقررات مالي، توسط يك يا چند كشور عضو اتحاديه يا توسط بازرسان خارجي كه توسطمجمع و با رضايت خود آنها معين ميشوند، انجام ميگيرد.
ماده 17 ـ اصلاح مواد (13) تا (17)
1 ـ هر كشور عضو مجمع، كميته اجرايي يا مدير كل ميتوانند نسبت به مواد (13) ، (14)، (15) و (16) و اين ماده پيشنهادهاي اصلاحي مطرح سازند.اين پيشنهادها حداقل شش ماه قبل از بررسي در مجمع توسط مدير كل براي كشورهاي عضو مجمع ارسال خواهد شد.
2 ـ هر گونه اصلاح مواد ياد شده در بند (1) به تصويب مجمع ميرسد. تصويب منوط به حصول اكثريت سه چهارم آرا است. با اين حال، هر گونهاصلاح ماده (13) و اين بند مستلزم حصول اكثريت چهارپنجم آرا ميباشد.
3 ـ هر گونه اصلاح مواد ياد شده در بند (1) يك ماه پس از دريافت اطلاعيههاي كتبي توسط مدير كل مبني بر پذيرش آن برابر روشهاي قانون اساسيمربوط از طرف سه چهارم كشورهايي كه به هنگام تصويب اصلاحيه عضو مجمع بودهاند، لازمالاجرا خواهد شد. هر گونه اصلاح مواد ياد شده كه بدينترتيب مورد تصويب واقع شود، تمام كشورهايي را كه به هنگام لازمالاجرا شدن اصلاحيه عضو مجمع بودهاند يا پس از آن به عضويت آن درآيند در برخواهد گرفت. با وجود اين، هر گونه اصلاح كه تعهدات مالي كشورهاي عضو اتحاديه را افزايش دهد تنها شامل تعدادي از آنها خواهد شد كه پذيرشاصلاح ياد شده را اعلام نمودهاند.
ماده 18 ـ تجديدنظر در مواد (1) تا (12) و (18) تا (30)
1 ـ اين كنوانسيون براي طرح اصلاحاتي كه موجب پيشبرد نظام اتحاديه شود، مورد تجديد نظر قرار خواهد گرفت.
2 ـ بدين منظور به طور متوالي كنفرانسهايي در يكي از كشورهاي عضو اتحاديه بين نمايندگان كشورهاي ياد شده تشكيل ميشود.
3 ـ اصلاحات مربوط به مواد (13) تا (17) تابع مقررات ماده (17) است.
ماده 19 ـ موافقتنامههاي ويژه
بديهي است كشورهاي عضو اتحاديه اين حق را براي خود محفوظ ميدارند كه بين خود موافقتنامههاي ويژهاي را براي حمايت مالكيت صنعتي تاحدودي كه اين موافقتنامهها با مقررات اين كنوانسيون مغايرت نداشته باشند، منعقد نمايند.
ماده 20 ـ تصويب يا الحاق به اتحاديه توسط كشورها؛ لازمالاجرا شدن
1-
الف ـ هريك از كشورهاي عضو اتحاديه كه اين سند را امضا ميكند ميتواند آن را تصويب نمايد و اگر آن را امضا نكرده است ميتواند به آن ملحقشود. اسناد تصويب و الحاق به مدير كل تسليم ميشود.
ب ـ هريك از كشورهاي عضو اتحاديه ميتواند در سند تصويب يا الحاق خود اعلام دارد كه تصويب يا الحاق او نسبت به مواد زير قابل اجرا نيست:
يك ـ مواد (1) تا (12)، يا
دو ـ مواد (13) تا (17).
پ ـ هريك از كشورهاي عضو اتحاديه كه برابر قسمت (ب) يكي از دو گروه مواد ياد شده در قسمت بالا را از شمول تصويب يا الحاق خود مستثنيدارد، در هر زمان پس از آن ميتواند اعلام كند كه تصويب يا الحاق خود را شامل اين دسته از مواد نيز ميكند. اعلاميه ياد شده به مدير كل تسليمميگردد.
2-
الف ـ مواد (1) تا (12) در مورد اولين ده كشور عضو اتحاديه كه اسناد تصويب يا الحاق خود را بدون اعلام جزء (يكم) قسمت (ب) بند (1) تسليمداشتهاند سه ماه پس از تسليم دهمين سند تصويب يا الحاق لازمالاجرا خواهد شد.
ب ـ مواد (13) تا (17) در مورد اولين ده كشور عضو اتحاديه كه اسناد تصويب يا الحاق خود را بدون اعلام جزء (دوم) قسمت (ب) بند (1) تسليمداشتهاند، سه ماه پس از تسليم دهمين سند تصويب يا الحاق لازمالاجرا خواهد شد.
پ ـ با رعايت لازمالاجرا شدن اوليه هريك از دو دسته مواد ياد شده در جزءهاي (يكم) و (دوم) قسمت (ب) بند (1) برابر مقررات قسمتهاي (الف) و(ب) و با رعايت مقررات قسمت (ب) بند (1)، مواد (1) تا (17) در مورد هر كشور عضو اتحاديه غير از كشورهاي ياد شده در قسمتهاي (الف) و (ب)كه سندي مبني بر تصويب يا الحاق تسليم نمايد يا هر كشور اتحاديه كه براساس قسمت (پ) بند (1) اعلاميهاي تسليم دارد، سه ماه پس از تاريخ اعلاممدير كل داير بر سپردن سند ياد شده لازمالاجرا ميشود، مگر آنكه در سند يا در اعلاميه ياد شده تاريخ مؤخري تعيين شده باشد. در مورد اخير اين سندنسبت به كشور ياد شده در تاريخي كه به اين ترتيب تعيين گرديده لازمالاجرا ميشود.
3 ـ مواد (18) تا (30) در مورد هر كشور عضو اتحاديه كه سند تصويب يا الحاق خود را تسليم دارد در نخستين تاريخي كه يكي از دو دسته مواد يادشده در قسمت (ب) بند (1) ، برابر قسمتهاي (الف)، (ب) و (پ) بند (2) در مورد اين كشور لازمالاجرا ميشود، لازمالاجرا خواهد شد.
ماده 21 ـ الحاق كشورهايي كه عضو اتحاديه نيستند؛ لازمالاجرا شدن
1 ـ هر كشوري كه عضو اتحاديه نيست، ميتواند به اين سند ملحق شود و با اين عمل عضو اتحاديه گردد. اسناد الحاق به مدير كل تسليم ميگردد.
2-
الف ـ اين سند در مورد هر كشوري كه عضو اتحاديه نيست و سند الحاق خود را يك ماه يا بيشتر قبل از تاريخ لازمالاجرا شدن مقررات آن تسليم داشتهاست در تاريخي كه مقررات ياد شده برابر قسمتهاي (الف) و (ب) بند (2) ماده (20) براي بار اول لازمالاجرا ميشود، لازمالاجرا خواهد شد، مگر آنكهدر سند الحاق تاريخ ديگري تعيين شده باشد، با وجود اين:
يك ـ هرگاه مواد (1) تا (12) در اين تاريخ لازمالاجرا نشده باشد، چنين كشوري در دوره موقتي كه تا زمان لازمالاجرا شدن اين مقررات باقي است بهجاي مقررات ياد شده، تابع مواد (1) تا (12) سند ليسبن خواهد بود.
دو ـ در صورتي كه در اين تاريخ مواد (13) تا (17) لازمالاجرا نشده باشد، چنين كشوري در دوره موقتي كه تا زمان لازمالاجرا شدن اين مقررات باقياست به جاي مقررات ياد شده ، تابع ماده (13) و بندهاي (3) ، (4) و (5) ماده (14) سند ليسبن خواهد بود.
اگر كشوري در سند الحاق خود تاريخي مؤخر بر اين تاريخ تعيين نمايد، سند حاضر در تاريخ ياد شده در مورد اين كشور لازمالاجرا ميشود.
ب ـ سند حاضر در مورد هر كشوري كه عضو اتحاديه نيست و سند الحاق خود را در تاريخي مؤخر بر تاريخ لازمالاجرا شدن فقط يك دسته از مواد اينسند يا در تاريخي كه حداقل يك ماه مقدم بر آن است تسليم داشته ، با رعايت مندرجات قسمت (الف) سه ماه پس از تاريخي كه مدير كل الحاق او رااعلام نمايد لازمالاجرا ميشود، مگر آنكه در سند الحاق تاريخ مؤخري تعيين شده باشد . در مورد اخير اين سند در تاريخي كه به اين گونه تعيين شده درمورد اين كشور لازمالاجرا ميشود.
3 ـ اين سند در مورد هر كشوري كه عضو اتحاديه نيست و پس از تاريخ لازمالاجرا شدن كامل اين سند يا حداقل يك ماه قبل از اين تاريخ سند الحاقخود را تسليم داشته، سه ماه پس از تاريخ اعلام الحاق آن كشور توسط مدير كل لازمالاجرا ميگردد، مگر آنكه در سند الحاق تاريخ مؤخري تعيين شدهباشد. در مورد اخير اين سند در تاريخي كه به اين گونه تعيين شده در مورد آن كشور لازمالاجرا ميگردد.
ماده 22 ـ نتايج تصويب يا الحاق
با رعايت استثنائات احتمالي پيشبيني شده در قسمت (ب) بند (1) ماده (20) و بند (2) ماده (28) تصويب يا الحاق به خودي خود شامل پذيرشتمامي مواد و برخورداري از تمامي امتيازات مقرر در اين سند ميگردد.
ماده 23 ـ الحاق به سندهاي قبلي
پس از لازمالاجرا شدن كامل اين سند هيچ كشوري نميتواند به اسناد قبلي اين كنوانسيون ملحق شود.
ماده 24 - سرزمينها
1 ـ هر كشوري ميتواند در سند تصويب يا الحاق خود اعلام دارد يا پس از آن در هر تاريخي به مدير كل به طور كتبي اطلاع دهد كه اين كنوانسيون درمورد تمام يا قسمتي از سرزمينهايي كه در اعلاميه يا اطلاعيه تعيين شده و مسئوليت روابط خارجي آنها به عهده آن كشور است قابل اجرا ميباشد.
2 ـ كشوري كه چنين اعلام داشته يا اطلاع داده در هر زمان ميتواند به مدير كل اطلاع دهد كه قابليت اجراي اين كنوانسيون از آن پس در مورد تمام ياقسمتي از سرزمينهاي ياد شده خاتمه مييابد.
3 ـ
الف ـ هر اعلاميهاي كه برابر بند (1) صورت گيرد همزمان با تاريخ مندرج در سند تصويب يا الحاق نافذ خواهد گرديد و هر اطلاعيهاي كه برابر اين بندصادر شود سه ماه پس از اعلام آن توسط مدير كل نافذ خواهد شد.
ب ـ هر گونه اطلاعيهاي كه برابر بند (2) انجام شود دوازده ماه پس از دريافت آن توسط مدير كل نافذ خواهد شد.
ماده 25 ـ اجراي كنوانسيون در سطح داخلي
1 ـ هر كشور طرف اين كنوانسيون متعهد ميگردد براي تضمين اجراي اين كنوانسيون، براساس قانون اساسي خود ، تدابير لازم اتخاذ نمايد.
2 ـ بديهي است هنگامي كه كشوري سند تصويب يا الحاق خود را تسليم ميدارد قادر خواهد بود براساس قوانين داخلي خود مقررات اين كنوانسيون رااجرا نمايد.
ماده 26 ـ انصراف
1 ـ اين كنوانسيون بدون محدوديت زماني لازمالاجرا خواهد ماند.
2 ـ هر كشوري مي تواند با ارسال اطلاعيهاي براي مدير كل اين سند را فسخ نمايد. اين فسخ شامل فسخ تمام اسناد قبلي نيز خواهد بود و تنها در موردكشور فسخ كننده مؤثر ميباشد و كنوانسيون در مورد ساير كشورهاي اتحاديه نافذ بوده و به طور كامل لازمالاجرا خواهد ماند.
3 ـ فسخ يك سال پس از تاريخ دريافت اطلاعيه توسط مدير كل نافذ خواهد گرديد.
4 ـ اختيار فسخ كه در اين ماده پيشبيني شده نميتواند قبل از انقضاي مدت پنج سال از تاريخ عضويت يك كشور در اتحاديه از طرف آن كشور اعمالگردد.
ماده 27 ـ اجراي سندهاي قبلي
1 ـ اين سند در روابط بين كشورهايي كه در مورد آنها اجرا ميشود و تا حدودي كه اجرا ميگردد جايگزين كنوانسيون پاريس مورخ بيستم مارس سال1883 ميلادي برابر اول فروردين ماه سال 1262 هجري شمسي و اسناد تجديدنظر شده بعدي آن است.
2-
الف ـ در مورد كشورهايي كه اين سند قابل اجرا نيست يا به طور كامل قابل اجرا نميباشد ولي سند ليسبن مورخ 31 اكتبر 1958 برابر با 10 آبان ماهسال 1337 هجري شمسي در مورد آنها اجرا ميگردد، سند اخير به طور كامل يا در حدودي كه اين سند برابر بند (1) جايگزين آن نميشود لازمالاجراخواهد ماند.
ب ـ همچنين در مورد كشورهايي كه نه اين سند ـ به طور كلي يا جزئي ـ و نه سند ليسبن هيچ كدام لازمالاجرا نيست، سند لندن مورخ دوم ژوئن1934 برابر با سيزدهم خرداد ماه سال 1313 هجري شمسي به طور كامل يا در حدودي كه اين سند برابر بند (1) جايگزين آن نميشود، لازمالاجراخواهد ماند.
پ ـ همچنين در مورد كشورهايي كه نه اين سند ـ به طور كلي يا جزئي ـ و نه سند ليسبن و نه سند لندن هيچ كدام لازمالاجرا نيستند، سند لاهه مورخششم نوامبر 1925 برابر با شانزدهم آبان ماه سال 1304 هجري شمسي به طور كلي يا در حدودي كه اين سند برابر بند (1) جايگزين آن نيست،لازمالاجرا ميماند.
3 ـ كشورهايي كه عضو اتحاديه نيستند و طرف اين سند ميشوند آن را در مورد هر كشور اتحاديه كه طرف اين سند نيست يا هر چند طرف آن استاعلاميه پيشبيني شده در جزء اول قسمت (ب) بند (1) ماده (20) را صادر نموده است اجرا مينمايند. كشورهاي ياد شده تصديق مينمايند كه كشورياد شده اتحاديه ميتواند در روابط خود با آنها مقررات جديدترين سندي را كه به آن پيوسته است بكار بندد.
ماده 28 ـ اختلافات
1 ـ هر گونه اختلاف بين دو يا چند كشور عضو اتحاديه در مورد تفسير يا اجراي اين كنوانسيون كه از طريق مذاكره فيصله نيابد، ممكن است توسطهريك از كشورهاي طرف اختلاف براساس اساسنامه ديوان بينالمللي دادگستري از طريق دادخواستي به ديوان ياد شده ارجاع شود ، مگر آنكهكشورهاي طرف اختلاف در مورد راه حل ديگري به توافق برسند. دفتر بينالمللي توسط كشور دادخواست دهنده از اختلافي كه به ديوان ارجاع شدهمستحضر خواهد گرديد و مراتب را به اطلاع كشورهاي ديگر اتحاديه خواهد رسانيد.
2 ـ هر كشور ميتواند هنگام امضاء اين سند يا هنگام تسليم سند تصويب يا الحاق اعلام نمايد كه خود را در مورد مقررات بند (1) متعهد نميداند. درمورد هر گونه اختلاف موجود بين اين كشور و هر كشور ديگر اتحاديه مقررات بند (1) قابل اجرا نميباشد.
3 ـ هر كشوري كه مراتب مندرج در بند (2) را اعلام داشته باشد ميتواند در هر موقع با ارسال اطلاعيهاي براي مدير كل آن را مسترد نمايد.
ماده 29 ـ امضاء، زبانها، وظايف امين اسناد
1-
الف ـ اين سند در يك نسخه به زبان فرانسوي به امضا رسيده و به دولت سوئد سپرده خواهد شد.
ب ـ متون رسمي پس از مشورت با دولتهاي ذينفع به وسيله مدير كل به زبانهاي آلماني، انگليسي، اسپانيولي، ايتاليايي، پرتغالي، روسي و زبانهايديگري كه مجمع ممكن است تعيين كند، تنظيم خواهد گرديد.
پ ـ در صورت بروز اختلاف نظر در تفسير متون مختلف، متن فرانسوي معتبر خواهد بود.
2 ـ اين سند تا تاريخ سيزده ژانويه 1968 برابر با بيست و چهارم اسفند ماه سال 1346 هجري شمسي در استكهلم براي امضا مفتوح خواهد بود.
3 ـ مدير كل دو نسخه رونوشت از متن امضا شده اين سند را كه صحت آن توسط دولت سوئد گواهي شده براي دولتهاي تمام كشورهاي اتحاديه و درصورت تقاضا براي ساير كشورها ارسال خواهد داشت.
4 ـ مدير كل اين سند را در دبيرخانه سازمان ملل متحد به ثبت خواهد رسانيد.
5 ـ مدير كل ، امضاها و سپردن اسناد تصويب يا الحاق و اعلاميههاي مندرج در اين اسناد يا اعلاميههايي كه در اجراي قسمت (ب) بند (1) ماده (20)انجام ميگيرد، لازمالاجرا شدن هريك از مقررات اين سند، اطلاعيههاي فسخ و اطلاعيههايي را كه در اجراي ماده (24) به عمل ميآيد را به اطلاعدولتهاي تمام كشورهاي اتحاديه ميرساند.
ماده 30 ـ مقررات موقتي
1 ـ تا هنگامي كه نخستين مدير كل انجام وظايف خود را آغاز نمايد، هر گونه اشارهاي كه در اين سند به دفتر بينالمللي سازمان يا به مدير كل شده است،به ترتيب ، اشاره به دفتر اتحاديه يا مدير آن تلقي خواهد شد.
2 ـ كشورهاي عضو اتحاديه كه نسبت به مواد (13) تا (17) متعهد نشدهاند، ميتوانند در صورت تمايل پس از لازمالاجرا شدن كنوانسيون موجدسازمان ، تا مدت پنج سال ، حقوق پيشبيني شده در مواد (13) تا (17) اين سند را اعمال كنند، به گونهاي كه اگر نسبت به مواد ياد شده متعهد بودندعمل ميكردند. هر كشوري كه مايل به اعمال اين حقوق باشد، اطلاعيهاي كتبي به اين منظور به مدير كل تسليم مينمايد كه نفوذ آن از تاريخ وصولخواهد بود. اين قبيل كشورها تا انقضاي مدت ياد شده عضو مجمع تلقي خواهند شد.
3 ـ تا مدتي كه تمام كشورهاي عضو اتحاديه عضو سازمان نشدهاند، دفتر بينالمللي سازمان وظيفه دفتر اتحاديه و مدير كل ، وظيفه مدير اين دفتر راانجام خواهند داد.
4 ـ هنگامي كه تمام كشورهاي اتحاديه به عضويت سازمان درآيند، حقوق ، تكاليف و اموال دفتر اتحاديه به دفتر بينالمللي سازمان انتقال مييابد.
در تاييد مراتب بالا امضاء كنندگان زير با داشتن اختيارات قانوني، اين سند را امضاء نمودند.
در تاريخ چهاردهم ماه ژوئيه سال يكهزار و نهصد و شصت و هفت ميلادي برابر با بيست و چهارم تيرماه سال يكهزار و سيصد و چهل و شش هجريشمسي در استكهلم تنظيم گرديد.
[امضاء]
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده منضم به متن اصلاحات به عمل آمده در كنوانسيون پاريس براي حمايت از مالكيت صنعتي در جلسه علني روز يكشنبه مورخ هفدهم آبان ماه يكهزاروسيصدوهفتادوهفت مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 27/8/1377 به تأييد شوراي نگهبان رسيده است.
رئيس مجلس شوراي اسلامي ـ علياكبر ناطق نوري