-
تاريخ 8/6/1376 شماره دادنامه 68 كلاسه پرونده 74/42
مرجع رسيدگي ـ هيأت عمومي ديوان عالي اداري
شاكي ـ آقاي محمد تقي عرب نژاد
موضوع شكايت وخواسته ـ اعلام تعارض آراء صادره از شعب 7 و 11 و 15 ديوان عدالت اداري.
مقدمه: الف ـ شعبه پانزدهم در رسيدگي به پرونده كلاسه 29.73 موضوع شكايت آقاي داود طاووسي بطرفيت ذيحسابي اداره كل آموزش و پرورشآذربايجان شرقي، دفتر حقوقي سازمان امور اداري و استخدامي كشور بخواسته، استرداد وجوه كسر شده به مبلغ 588000 ريال از حقوق طي دادنامهشماره 1320 ـ 73.9.13 چنين رأي صادر نموده است، شكايت شاكي به دلائل زير وارد بنظر ميرسد: 1 ـ ابلاغ شاكي در تاريخ 9/9/1370 و با تاريخاجراي 1/7/1370 و باستناد قانون تشويق معلمان بازنشسته و ادامه همكاري با آموزش و پرورش مصوب 29/11/1368 مجلس شوراي اسلامي و باموافقت مقام عالي وزارت آموزش و پرورش و بخشنامه 710.93 ـ 69.9.3 صادر گرديده و اقدام يك جانبه آموزش و پرورش در تغيير مفاد مندرجاتابلاغ 19/9/1370 غير قانوني بنظر ميرسد. 2 ـ در زمان اصدار ابلاغ شاكي بخشنامههاي.6912 د ـ 70.11.15 و 21.1020 ـ 71.7.6 سازمان اموراداري و استخدامي كشور و نامه شماره 56.12723 ـ 72.2.23 اداره كل نظارت بر اجراي بودجه وزارت امور اقتصادي و دارائي وجود نداشته تا بارعايت آن نسبت به اصدار ابلاغ اقدام شود. 3 ـ ماده 23 آئين نامه اجرائي قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق نيز از اول فروردين 71 قابل اجراء ميباشدو آئين نامه ياد شده كه در مقام نحوه اجراي نظام هماهنگ پرداخت حقوق كاركنان دولت ميباشد مقرر داشته كه فوق العاده شغل دريافتي در تاريخ1/1/1370 پرداخت خواهد شد و بديهي است كه در تاريخ 1/1/1370 نيز قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق تصويب نگرديده بود تا ابلاغ شاكي مغاير باقانون مذكور بوده باشد، ابلاغ صادره نيز تا زمان لغو آن اعتبار قانوني دارد. باتوجه به مراتب فوق الاشعار و مستنداً به راي وحدت رويه شماره 80 مورخ16/7/1373 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري و نظر به اينكه در قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق كاركنان دولت و آيين نامه اجرائي آن نيز مقرراتخاصي درخصوص مورد پيش بيني نگرديده است، عليهذا حكم به ورود شكايت شاكي صادر ميدارد. ب ـ شعبه هفتم در رسيدگي به پرونده كلاسه1606.72 موضوع شكايت آقاي جليل طاهري، بطرفيت ذيحساب اداره كل آموزش و پرورش آذربايجان شرقي بخواسته كسر مبلغ 588000 ريال فوقالعاده شغل، بازپرداخت مبلغ مذكور بشرح دادنامه شماره 1074 ـ 73.11.15 چنين رأي صادره نموده است، نظر به اينكه قانون تشويق معلمان به ادامههمكاري مصوب 29/11/1368 مقرر داشته، معلمان داوطلب ادامه خدمت پس از 30 سال چنانچه از درخواست بازنشستگي انصراف جويند از فوقالعاده شغل 3 برابر استفاده مينمايند و ابلاغ شاكي در تاريخ 19/9/1370 صادر شده، و مقرر گرديده كه از تاريخ 1/7/1370 از فوق العاده مذكور استفادهنمايند كه شاكي نيز بابت اشتغال خود از فوق العاده شغل مذكور طبق قانون تشويق معلمان در نيمه دوم سال 1370 مبلغ 588000 ريال جمعاً دريافتنموده است و ذيحساب اداره كل آموزش و پرورش آذربايجان شرقي مبلغ مذكور از مابه التفاوت قانون نظام هماهنگ سال 1370 كسر كرده و چون در ماده22 آئين نامه اجرائي قانون نظام هماهنگ مصوب 22/10/1370 هيأت وزيران مقرر شده كه فوق العاده شغل مستخدمين مشمول اين آئين نامه در سال 1370به ميزان مورد عمل در تاريخ 1/1/1370 ميباشد و ازتاريخ 1/1/1371 فوق العاده مذكور به ميزان مقرر در جدول پيوستي آن و اصلاحات بعدي پرداختخواهد شد، لذا معلمان و دبيراني كه در تاريخ 1/1/1370 از فوق العاده شغلي سه برابر طبق قانون تشويق معلمان استفاده ميكردند عملاً تا آخر سال 1370نيز ميتوانند و حق دارند ازآن استفاده نمايند و مقررات قانون نظام هماهنگ و آئين نامه آن در واقع ازتاريخ 1/1/1371 قابل اجراء خواهد شد، بنابر اينكسر فوق العاده مذكور بابت نيمه دوم سال 1370 كه برمبناي مورد عمل در تاريخ 1/1/1370 به شاكي پرداخت گرديده، باستناد ماده 22 آئين نامه اجرائيقانون نظام هماهنگ مصوب 22/10/1370 هيأت وزيران تا آخر سال 1370 صحيح نبوده و شكايت شاكي وارد تشخيص و حكم بر استرداد فوق العادهمذكور كه از حقوق نامبرده كسر و بازپرداخت گرديده است، به نامبرده تا آخر سال 1370 صادر ميگردد. ج ـ شعبه هفتم در رسيدگي به پرونده كلاسه1602.72 موضوع شكايت آقاي علي اكبر تبريزي نژاد بطرفيت ذي حساب اداره كل آموزش و پرورش آذربايجان شرقي، بخواسته كسر مبلغ 588000ريال فوق العاده شغل و بازپرداخت مبلغ مذكور طي دادنامه شماره 1076 ـ 73.11.15 حكم بر استرداد فوق العاده مذكور و بازپرداخت آن صادر نمودهاست. د ـ شعبه يازدهم در رسيدگي به پرونده كلاسه 1306.72 موضوع شكايت آقاي محمد تقي عرب نژاد بطرفيت ذيحسابي اداره كل آموزش وپرورش استان آذربايجان شرقي بخواسته استرداد وجوه كسر شده از فوقالعاده شغل بشرح دادنامه شماره 78 ـ 74.2.6 چنين رأي صادر نموده است،شاكي در مهر ماه 1370 به افتخار بازنشستگي نايل گرديده و از مهر ماه 1370 بجاي بازنشستگي شروع به كار و مشغول ادامه خدمت گرديده و پرداختسه برابر فوق العاده شغل منظور شاكي مستند به قانون تشويق معلمان بازنشسته به همكاري به افرادي تعلق ميگيرد كه قبل از 1/1/1370 از طرفوزارت آموزش و پرورش دعوت به همكاري شده باشند و با وصف مذكور و بيش از مبلغ دريافتي (يك برابر فوق العاده شغل) شاكي مستحق دريافتنميباشد. چون با تصويب قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت مقررات و نظامهاي متفرقه پرداخت در دستگاههاي دولتي فسخ گرديده است،لذا بنا به مراتب مذكور و اينكه پرداخت سه برابر فوق العاده شغل مخالف قانون حاكم تشخيص ميگردد، بنابر اين حكم به رد شكايت صادر ميگردد.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق به رياست آيت الله موسوي تبريزي و با حضور رؤساي شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي وانجام مشاوره با اكثريت آراء بشرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.