ماده 6 ـ
كليه مراجعي كه به نحوي از انحا در ارتباط با زمينهاي شهري، اقداماتي از قبيل نقل و انتقال صدور مجوزهاي قانوني و پروانههاي حر چاه يا ساختمانيو غيره انجام ميدهند، ملزم و موظفند قبل از هر گونه اقدامي بود، نظر وزارت مسكن و شهرسازي را درباره نوع زمين استعلام نمايند، مگر اين كه با توجه به سايرمواد آييننامه، نوع مزين مشخص و معين باشد. چنانچه وزارت مسكن و شهرسازي ظرف يك ماه، پاسخ استعلام مراجع ياد شده در اين ماده را ندهد، مراجعمزبور ميتوانند رأساً اقدام نمايند.
تبصره ـ اشخاص ذينفع در صورت موافقت مراجع ياد شده در اين ماده و ماده (7) ميتوانند رأساً نسبت به اخذ نظر وزارت مسكن و شهرسازي اقدام نمايند.
ماده 7 ـ
مراجع درخواستكننده نظريه وزارت مسكن و شهرسازي بايد مشخصات ثبتي زمين و دو نسخه رونوشت يا فتوكپي نقشه ثبتي و در صورت نداشتننقشه ياد ده، دو نسخه كروكي دقيق زمين را كه منطبق با سوابق ثبتي و وضع محل زمين باشد، با انعكاس موقعيت ملك روي نقشه هوايي با مقياس مناسب ـ درصورت وجود نقشه هوايي ـ تهيه و به وزارت مسكن و شهرسازي ارسال نمايند. در صورت عدم دسترسي به مدارك مالكيت در موادي كه رأساً قصد تملكدارند، آخرين استعلام ثبتي يا صورت مجلس معاينه محل موضوع ماده (13) اين آييننامه را به وزارت مسكن و شهرسازي تسليم نمايند. وزارت مسكن وششهرسازي پس از بررسي مدارك و رسيدگي به شرح دستورالعمل مربوط، يك نسخه نقشه امضا شده را به انضمام نظريه خود حداكثر ظرف يك ماه به مرجعدرخواستكننده، ارسال ميكند و نسخه ديگر نقشه با يك نسخه از نظريه ياد شده در وزارت مسكن و شهرسازي بايگاني ميشود.
نظريه وزارت مسكن و شهرسازي كه نسبت به يك زمين يا ملك صادر شده، براي موارد مراجعه بعدي معتبر بوده و اخذ نظريه مجدد، ضروري نميباشد.
ماده 8 ـ
موارد زير غير موات تلقي ميشود، مرگ آن كه خلاف آن بنا به تشخيص وزارت مسكن و شهرسازي ثابت شود:
الف ـ پلاكهايي كه طبق مقررات براي آنها به عنوان نصاب مالكانه، پروانه ساختماني صادر شده يا بشود.
ب ـ پلاكهايي كه مساحت زمين آنها تا 3000 متر مربع بوده و مربوط به واحدهاي مسكوني ساخته شده يا هر گونه مستحدثات باشد، مشروط بر دارا بودن هريك از اسناد مشروح زير كه تاريخ صدور آنها قبل از تاريخ 1358.4.5 باشد:
1 ـ اسناد مالكيت كه به عنوان هر گونه مستحدثات، صادر شده يا تحت اين عنوان مورد نقل و انتقال قرار گرفته و در ستون انتقالات قيد مستحدثات شده باشد.
2 ـ گواهي پايان كار يا مفاصا حساب نوسازي شهرداري يا سطح شهر يا گواهيهاي مالياتي از قبيل مفاصا حساب يا گواهي ارث، مشروط بر آن كه در اسناد وگواهيهاي ياد شده تصريح شد باشد كه پلاك مورد نظر، واحد ساختماني يا مسكوني با مستحدثات است.
3 ـ سند رسمي اجاره به عنوان واحد مسكوني يا ساختمان.
4 ـ پلاكهاي كه به تشخيص شهرداري محل، قبل از تاريخ اجراي مقررات مربوط به صدور پروانه ساختماني در شهر محل وقوع ملك به صورت ساختمان يامستحدثات درآمده باشد.
ج ـ در صورتي كه اسناد انتقال مربوط به پلاكهايي باشد كه به عنوان ساختمان مورد معامله وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي يا وابسته به دولت وبنيادها و نهادهاي انتقال اسلامي يا شهرداريها و مؤسسات اعتبار مجاز قرار گرفته باشد.
د ـ پلاكهايي كه قبل از تاريخ 1358.4.5 به صورت تأسيساتي از قبيل مستحدثات صنعتي، ورزشي، جايگاههاي فروش مواد نفتي، كارگاهها، گاراژها، توقفگاههاو انبارهاي مسقف، اماكن درماني، بهداشتي، آموزشي، فرهنگي و خدمات عمومي و تأسيسات مشابه باشد، مشروط بر آن كه مساحت زمين آنها از سه هزار مترمربع بيشتر نبوده و داراي پروانه رسمي كسب يا ساختمان يا گواهي پايان كار باشند.
ه ـ ذكر وجود ساختمان در مرحله صدور آخرين مفاصاحسابهاي نوسازي و مالياتي در كليه موارد بالا، حسب مورد توسط سازمان مربوط، ملاك عمل خواهدبود.
ماده 9 ـ
به منظور تشويق مالكين جهت واگذاري زمينها به دولت از طريق توافق، واگذاري قطعاتي از زمينهاي تملك شده مالكين به اقرباي نسبي طبق اول آنانكه فاقد واحد مسكوني زمين باشند، با اولويت بلامانع است.