قانون تصويب قرارداد بازرگاني و بحرپيمايي بين دولت شاهنشاهي ايران و دولت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي قرارداد بازرگاني
قانون اجازه انتقال انحصارها و شركتهاي دولتي به قسمت اقتصادي وزارت دارايي
قانون اجازه اجراي لوايح پيشنهادي وزارت دادگستري
قانون اصلاح قانون ثبت احوال
تصميم قانوني دائر به سلب مصونيت از آقاي رضا رفيع نماينده مجلس
« مصوب 22 ارديبهشت ماه 1319 »
مجلس شوراي ملي از آقاي رضا رفيع نماينده مجلس سلب مصونيت نمود و به دولت اجازه ميدهد او را مورد تعقيب كيفري قرار دهد.
قانون اصلاح بعضي از مواد قانون كيفر مرتكبين قاچاق (مصوب كميسيون قوانين دادگستري)
قانون اجازه استخدام بيست و هفت نفر مهندسين و متخصصين كارهاي ساختماني راهآهن
تصميم مجلس شوراي ملي دائر به ابراز رأي اعتماد به كابينه آقاي علي منصور نخستوزير
« مصوب 9 تير ماه 1319 »
مجلس شوراي ملي در جلسه نهم تير ماه يك هزار و سيصد و نوزده نسبت به كابينه آقاي علي منصور نخستوزير به اتفاق آراء حاضره (113 نفر) رأي اعتماد داده است.
قانون اجازه تمديد استخدام آقاي اتوموزر تبعه آلمان مدير فني چاپخانه مجلس
قانون اجازه تمديد استخدام آقاي ويلهلم وبر تبعه آلمان سرپرست ماشين آلات چاپخانه مجلس
قانون امور حسبي
قانون اصلاح قانون تأسيس دانشگاه راجع به دانشكده پزشكي
قانون اجازه اجراي لوايح پيشنهادي وزارت دادگستري پس از تصويب كميسيون قوانين دادگستري
قانون اجازه تمديد قرارداد استخدام آقاي اتوموزر تبعه آلمان مدير فني چاپخانه مجلس
قانون اجازه تمديد قرارداد استخدام آقاي ويلهلم وبر تبعه آلمان براي سرپرستي ماشين آلات چاپخانه مجلس
قانون مواد الحاقي به قانون آيين دادرسي مدني
قانون متمم قانون دادرسي كيفري ارتش
قانون اجازه استخدام آقاي هانريش سدلر تابع آلمان براي چاپخانه مجلس
قانون بودجه سال 1320 كل كشور
قانون متمم بودجه سال 1320 كشور
قانون بودجه سال 1320 مجلس شوراي ملي
قانون تفريغ بودجه سال 1318 مجلس شوراي ملي
قانون تصويب قرارداد پستي همگاني و پيوندنامههاي مربوطه منعقده در كنگره پستي بوئنوزر
-
هيئت وزيران در جلسه 14 فروردين ماه 1319 طبق پيشنهاد شماره 56948 به تاريخ 23/12/1318 وزارات دارائي نظر به تبصره ماده ششم قانون اصلاح قانون ماليات بردرآمد مصوب 28 اسفند ماه 1317 موارد زير را تصويب نمودند:
-
هيئتوزيران در جلسه 17 فروردين ماه 1319 بنا بر پيشنهاد شماره 1748 به تاريخ 14 فروردين ماه 1319 وزارت دارائي به اتكاء ماده دوم قانون متمم بودجه 1319 مواد زير را تصويب مينمايد:
-( تصويب نامه مورخ 14/2/1319 )
هيئتوزيران در جلسه 14 ارديبهشت ماه 1319 بنا به پيشنهاد شماره 822/2179 به تاريخ 26/1/1319 وزارت دادگستري تصويب نمودند:
-
هيئتوزيران در جلسه 17 تير ماه 1319 طبق پيشنهاد شماره 1061/10275 به تاريخ 16/4/1319 وزارت دادگستري مقررات ذيل را تصويب نمودند:
نظر به اينكه ضمن قانون تصفيه مقرراتي براي تمركز درآمدهاي دو صندوق الف و ب پيشبيني نشده است مقرر ميشود كه درآمدهاي نامبرده مربوط به كليه شهرستانها در اداره كل تصفيه متمركز گرديده و بودجه هزينههاي مربوطه با پيشنهاد اداره نامبرده و تصويب دادگستري از مجموع درآمد بدون رعايت موازنه هزينه و درآمد شهرستان به خصوص پرداخت شود.
-
هيئتوزيران در جلسه 21 مرداد ماه 1319 نظر به ماده 3 و 11 قانون دلالان مصوب 8/12/1317 مقرر ميدارد.
-
هيئتوزيران برحسب پيشنهاد شماره 17804 به تاريخ 15/4/1319 وزارت دارائي آئيننامه رسيدگي اداري به حسابهاي دولتي و شهرداريها را در جلسه 23 مرداد ماه 1319 به شرح ذيل تصويب نمودند:
-
هيئتوزيران در جلسه 4 شهريور ماه 1319 برحسب پيشنهاد شماره 1637/12657 به تاريخ 27مرداد 1319 وزارت دادگستري و نظر به ماده 9 قانون تعديل مالالاجاره مستغلات تصويب نمودند كه قانون مزبور پس از يك ماه از تاريخ اين تصويبنامه در شهر تبريز فقط نسبت به خانههاي واقعه در خيابان پهلوي و شاهپور و مهادمهين و كوچههاي متصل به آنها به موقع اجرا گذارده شود.
-
هيئتوزيران در جلسه 10 مهر ماه 1319 برحسب پيشنهاد شماره 25181 به تاريخ 10 مهرماه 1319 وزارت دادگستري در تعقيب تصويبنامه شماره 6434 ـ 6/6/1319 تصويب نمودند كه قانون تعديل مالالاجاره مستغلات از تاريخ تعيين در تصويبنامه نامبرده فقط نسبت به خانههاي واقع در خيابانهاي پهلوي و شاهپور تبريز و كوچههاي متصل به آنها بهموقع اجرا گذارده شود.
-
هيئتوزيران در جلسـه 1 مهـرمـاه 1319 نظر به پيشنهـاد شمـاره 90513 30 شهريـور ماه 1319 وزارت كشـور مواد شـشگانه زير را تصويب نمودند:
-
هيئتوزيران در جلسه 13 مهرماه 1319 طبق پيشنهاد شماره 29288 به تاريخ 13 مهرماه 1319 وزارت دارائي تصويب نمودند تبصره بند 6 ماده 25 آئيننامه گمركي موضوع تصويبنامه شماره 10152 ـ 2/8/1317 هيئتوزيران به ترتيب زير اصلاح شود:
تبصره ـ در صورتي كه اسباب سفر و اشياء شخصي مسافرين كه بهايزران وارد ميشوند حداكثر دو ماه قبل از ورود و يا يك سال پس از ورود و نسبت به مسافريني كه خارج ميشوند تا دو ماه قبل از خروج يا شش ماه پس از خروج آنها وارد يا خارج شود تابع مقررات مذكور در بالا خواهد بود مشروط بر اين كه به اداره گمرك مدلل شود اشياء نامبرده متعلق به همان مسافرين ميباشد.
اسباب سفر و اشياء شخصي و كتابهاي مستعمل دانشجويان ايراني كه در كشورهاي بيگانه مشغول تحصيل هستند چنانچه شش ماه قبل از ورود آنها وارد شود تابع مقررات بالا خواهد بود.
آئيننامه زناشوئي بانوان ايراني با تبعه بيگانه
هيئتوزيران در جلسه 13 آذرماه 1319 بر طبق پيشنهاد شماره 92597 به تاريخ 18 آبان ماه 1319 وزارت كشور آئيننامه راجع بهزناشوئي بانوان ايراني با تبعه بيگانه را به شرح زير تصويب نمودند:
-
هيئتوزيران در جلسه 16 آذرماه 1319 نظر به پيشنهاد شماره 77818/89 ـ 29 آبانماه 1319 وزارت كشور كه به موافقت وزارت دادگستري نيز رسيده است تصويب نمودند كه دو تبصره زير:
1ـ تبصره ماده 10 ـ هرگاه متهم وكيل ثابتالوكاله نداشته و ابلاغ بهشخص او هم ممكن نباشد برگهاي نامبرده و واخواهي دادستان به آخرين اقامتگاه قانوني او كه در پرونده اداري خود تعيين نموده ابلاغ ميشود در صورتي كه برگ ادعانامه دادستان به اقامتگاه متهم به شرح فوق ابلاغ شده و نامبرده در مدت مقرره پاسخ نداده باشد دادنامه صادره نسبت به او غيابي و در ظرف 10 روز از تاريخ ابلاغ قابل واخواهي است. هر يك از كارمندان و خدمتگزاران دولتي مكلف است اقامتگاه قانوني خود را به اداره كارگزيني (و همچنين هر وقت آن را تغيير داد اقامتگاه جديد خود) مربوطه كتباً اطلاع دهد.
2ـ تبصره 3 ماده 35 طرز ابلاغ برگهاي مذكور در اين ماده به شرحي است كه در تبصره 1 ماده 10 (قسمت مربوط به صلاحيت دادگاه اداري در امور اجرائي) ذكر شده است به ماده 10 (در قسمت مربوط به صلاحيت دادگاه اداري در امور جزائي) و ماده 25 به آئيننامه دادرسي اداري الحاق گردد.
-
هيئتوزيران در جلسه 16 بهمن ماه 1319 بنا بر پيشنهاد شماره 7893/12233 به تاريخ 15 بهمن ماه 1319 وزارت كشور براي تبديل نام دهات كشور شاهنشاهي تصويب نمودند:
1ـ مالك ـ بنگاه و يا ادارهاي كه درخواست تغيير نام دارد بايد درخواست خود را ضمن تعيين نام ده و خصوصيات آن از قبيل سوابق تاريخي ـ وضع جغرافيائي ـ اوضاع طبيعي و اقتصادي با دلائل تغيير نام در صورتي كه نام يا نامهاي جديد پيشنهاد ميشود با ذكر نامهاي مزبور مستقيماً و يا به وسيله وزارت كشور به بخشداري مربوط بفرستد.
2ـ بخشدار پس از بررسي موضوع را در شوراي بخش مطرح نموده و در صورتي كه اكثريت شوراي بخش طبق مقررات آئيننامه با تعيين نام موافقت نمودند مراتب توسط بخشدار نزد فرماندار شهرستان فرستاده ميشود.
3ـ فرماندار بنوبه خود موضوع را در شوراي اداري شهرستان مطرح و در صورت تصويب با نظر خود براي وزارت كشور ميفرستند.
4ـ وزارت كشور در صورتي كه دلائل را كافي و تغيير نام را لازم دانست نام پيشنهادي و يا هر نام ديگري را كه مقتضي بداند براي فرهنگستان ايران خواهند فرستاد.
5 ـ نامي كه توسط فرهنگستان پذيرفته شد به وسيله وزارت كشور در مجله دادگستري منتشر و به طور بخشنامه براي وزارتخانهها و ادارات مربوط فرستاده خواهد شد.
-
هيئتوزيران در جلسه 16 بهمن ماه 1319 بنا بر پيشنهاد شماره (3411679593) به تاريخ 15 بهمن ماه 1319 وزارت كشور تصويب نمودند كه مركز بخش زورآباد از توابع شهرستان مشهد از صالحآباد بهجنتآباد منتقل و نام بخش به جنتآباد تبديل يابد.
-
هيئتوزيران در جلسه 23 بهمن ماه 319 بنا به پيشنهاد شماره 5587522573 ـ 16/11/1319 وزارت كشور تصويب نمودند كه عده بازرسان هيئت نظارت هزينه شهرداري تهران كه در تصويبنامه شماره 15641 مورخ دهم بهمن ماه 1317 دو نفر تعيين گرديده به پنج نفر افزايش يابد.
نظر به ماده 63 قانون دفتر اسناد رسمي مصوب 15 خرداد ماه 1316 ماده 44 آئيننامه دفتر اسناد رسمي را به نحو زير اصلاح ميكند:
آئيننامه مترجمين رسمي
نظر به فقره 7 از ماده 9 قانون ثبت شركتها مصوب 11 خرداد 1310 و به ماده 3 قانون مترجمين رسمي مصوب 20 خرداد 1316 و ماده 30 قانون كارشناسان رسمي مصوب 23 بهمن 1317 و ماده ـ قانون آئين دادرسي مدني مواد زير را مقرر ميدارد:
مردهشويخانه و گورستان
مبارزه با بيماري مشمشه
اين آئيننامه كه براي جلوگيري از شيوع بيماري مشمشه و مبارزه با آن در تعقيب قانون بازرسي بهداشت چارپايان مصوبه 25 شهريور ماه 1314 تنظيم گرديده مشتمل بر دو فصل است: فصل اول ـ تصميمات عمومي براي حفاظت انسان يا چارپايان سالم و جلوگيري از شيوع بيماري مشمشه. فصل دوم ـ اتخاذ تصميم قطعي نسبت به نگاهداري يا كشتن چارپايان بيمار و مشكوك از بيماري يا مشكوك از مراتب در نتيجه معاينه و تشخيص.
اصلاح بند (هـ) ماده 51 آئيننامه راهنمائي و رانندگي
-
در موقع پاكنويس ماده 107 آئيننامه اجراي مفاد اسناد رسمي كه در مجله شماره 2294 ـ 28/10/1318 درج شده در جمله: مفاد ماده 103 بايد رعايت گردد پيكر 104 اشتباهاً 103 نوشته شده است اصلاح نمائيد.
درآمد صندوق الف نظر به ماده 57 قانون تصفيه امور ورشكستگي مصوب 24/4/18 مواد زير را مقرر ميدارد:
درآمد صندوق ب نظر به ماده (57) قانون تصفيه امور ورشكستگي مصوب 24 تيرماه 1318 مواد زير را مقرر ميدارد:
آئيننامه دلالان معاملات ملكي
نظر به ماده 12 قانون دلالان مصوب 8 اسفند ماه 1317 و ماده دوم تصويبنامه شماره 5851 ـ 23/5/1319 هيئتوزيران مقرر ميدارد:
ماده 108 آئيننامه اجراء به شرح زير اصلاح ميشود:
قانون ثبت احوال مصوب ارديبهشت ماه 1319
نظر به ماده 13 قانون مصوب اول مرداد 1309 راجع به محاكمات جنائي مقرر ميشود
بخشنامه
پيرو آگهي مورخ شنبه 11 اسفند 1318 متضمن نتيجه اجمالي سرشماري تهران اداره كل آمار و ثبت احوال اعلام ميدارد كه مطابق وارسي تفصيلي برگهاي سرشماري روز دهم اسفند جمعيت حاضر شهر تهران بالغ بر 540087 نفر ميباشد چهارشنبه 7 فروردين 1319
آگهي
به موجب ابلاغ وزارت دادگستري اداره تصفيه از چهارم فروردين ماه 1319 در شهرستان تهران تأسيس شده است.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان ايران براي اصطلاحات فوتبال برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج ميشود:
هال بان |
Goal - Keeper |
براي توضيح به هال رجوع فرمايند |
|
پيشرو |
Forward |
نگهبان |
Half back |
پشتيبان |
Back |
پيشرو مركز |
Centre forward |
پيشرو دست راست |
Right wine forward |
پيشرو دست چپ |
Left forward |
پيشرو راست |
Right forward |
پيشرو چپ |
Left forward |
نگهبان مركز |
Centre half back |
نگهبان راست |
Right half back |
نگهبان چپ |
Left half back |
پشتيبان راست |
Right back |
پشتيبان چپ |
Left back |
هال |
Goal Coal Post |
در فرهنگستان فارسي هال را چنين معني كردهاند:
«ميلهائي را كه براي چوگان بازي در دو سر ميدان سازند»
و نويسندگان معتبر هميشه آن را به جاي دروازه بكار بردهاند و حتي (هال كرد) يعني (از دروازه بيرون برد) استعمال نمودهاند چنانكه اكنون هم ميگويند (گل كر) دو واژه هالبان و هالگاه نيز به قياس فارسي ساخته شده است.
هال كرد |
Goal |
بيرون |
Out |
زدن |
Kick |
گوشه |
Corner |
خطا |
Foul |
تاوان |
Penalty |
كنار |
Off- side |
سر |
Head |
دست |
Hand |
زد |
Pass |
هالگاه |
Goalarea |
تاوانگاه |
Penalty |
داور |
Reforee |
سردسته |
Capitain |
دسته |
Team |
فوتبال |
Football |
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين اصطلاحات جديد را بكار ببريد.
بخشنامه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان به جاي مصادره Rèquisition واژه (بازگيري) و بهجاي بالكن Balcon (بالكانه) اختيار و مورد تصويب واقع گرديده لازم است در موقع لزوم واژههاي جديد را بكار ببريد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي پنجاه واژه پزشكي برابرهائي اختيار و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج ميشود.
1 |
دهان |
Bouche |
فم |
2 |
لب |
Levre |
شفه |
3 |
دندان |
Dent |
ضرص |
4 |
دندان آسيا |
Molaire |
طواحن |
5 |
نيش |
Canine |
انياب |
6 |
پيشين |
Incisives |
ثنايا |
7 |
آرواره |
Machoire |
فك |
8 |
آرواره زبرين |
Machoire Superieur |
فك اعلي |
9 |
آرواره زيرين |
Machoire Inferieur |
فك اسفل |
10 |
گونه |
Joue |
خد |
11 |
گوشت دندان |
Gencive |
لثه |
12 |
بادامك |
Amygdale |
لوزه |
13 |
زبان كوچك ـ ملازه |
Luette |
لهات |
14 |
گلو |
Gorge |
حلق |
15 |
گلوگاه |
Pharynx |
بلغوم |
16 |
خدو |
Srlive |
بزاق |
17 |
غدههاي خدو |
Glandes Salivere |
غدد بزاقي |
18 |
غده زير آرواره |
Sous maxillaire „ |
غدد تحت فكي |
19 |
غده بناگوش |
Paroside „ |
غدد تكفيه |
20 |
غدد زيرزبان |
Sublinguales„ |
غده تحت لساني |
21 |
چين پيشين |
Pilier anterieur |
|
22 |
چين پسين |
Pilier Posterieur |
|
23 |
دوازدهه |
Duodeuum |
اثنيعشر |
24 |
روده باريك |
Intestim grele |
معاء دقاق |
25 |
روده فراخ |
Gros intestin |
معاء غلاظ |
26 |
روده دراز |
Ileom |
ايلاووس |
27 |
روده تهي |
Gejunum |
صائم |
28 |
قولون |
Colon |
|
29 |
قولون بالارو |
Colon ascedant |
قولون ساعد |
30 |
قولون پائين رو |
Collodes cendant |
قولون نازل |
31 |
روده كور |
Coecum |
اعور |
32 |
آويژه |
Appenddice |
ضميمه اعور |
33 |
روده راست |
Rectum |
معاء مستقيم |
34 |
خم سيني |
Ansesigmoide |
|
35 |
ميانين |
Perine |
|
36 |
جگر |
Foie |
كبد |
37 |
سرين |
Fesse |
|
38 |
رويه مغز |
Ecorce Cerebrale |
غشاء دماغي |
39 |
باشام مغز |
Meninge |
سحايا |
40 |
سخت شامه |
Duremere |
امالغليظ |
41 |
نرم شامه |
Pie-mere |
امالرقيق |
42 |
تنندوئي |
Ara cahnoide |
عنكبوتيه |
43 |
شكنجهاي مغز |
Circonvelution |
تلافيف دماغي |
|
|
Cerebrale |
|
44 |
داس مغز |
Faux de cevreau |
|
45 |
نيمكره مغز |
Hemisphere Cerebrale |
|
46 |
پايك |
Pedoncule |
|
47 |
مخچه |
Cervelet |
دماغ اصغر |
48 |
پل مغز |
Protuberance |
|
49 |
پياز تيره مغز |
Bulde rachidien |
بصلالنخاع |
50 |
شكمچههاي مغز |
Ventricules |
بطون دماغي |
|
|
Cerebrale |
|
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي جديد را بكار ببريد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي 37 واژه طبيعي راجع به جانورشناسي و سنگشناسي و گياهشناسي برابرهائي اختيار نموده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج ميشود:
1 |
ماشوره |
Chaume |
ساقهاي كه از رستنيها كه ميان آنها تهي است مانند گندم وني |
2 |
آبخيز |
Aquifere |
زمين يا مكاني كه از آن آب بيرون ميآيد |
3 |
آبزي |
Equatiques |
جانوران يا رستنيهائي كه در آب زندگي ميكنند |
4 |
خاكزي |
Terrestre |
موجوداتي كه در روي خاك زندگي ميكنند |
5 |
غوكان |
Batrrcien |
صفادع |
6 |
دودستان |
Bimanes |
جانوراني كه دو دست دارند |
7 |
دوپايان |
Bipedes |
جانوراني كه دوپا دارند |
8 |
سرسينه |
Cephalotherax |
قسمتي از بدن حشـرات كه شامل سر و سينه است |
9 |
والان |
Cetaceer |
پستاندارني كه در آب زيست ميكنند |
10 |
ناوپائيان |
Scaphhopodes |
جانوراني كه پاهاي آنها مانند ناو است |
11 |
روزنداران |
Foraminifere |
جانوراني كه داراي يك يا خته بوده و در پوسته آنها روزنههاي بسيار است |
12 |
روزنه |
Foramen |
|
13 |
نيامك |
Gousse |
ميوهايست كه غلافي دارد مانند لوبيا |
14 |
مجري |
Pyxide |
ميوهايست كه چون جعبهاي است و در دارد مانند تخم خرفه |
15 |
سنبلك |
Epillet |
سنبله كوچك |
16 |
پينه |
Callosite |
قسمت برآمده و سخت شده در رستنيها يا در بدن جانوران |
17 |
سوخ |
Bulbe |
قسمت زيرين پياز و نرگس و تره و مانند آنها |
18 |
مكينه |
Sucoire |
محجمعه |
19 |
آويزهبند |
Ligament Suspenseur |
بندي كه روبان (جنين) دانه را به جفت متصل ميكند |
20 |
نهنج |
Beceptaole |
برجستگي سرگلهاي مركب كه گلهاي كوچك بر روي آن قرار دارند مانند آفتابگردان |
21 |
بستو |
Conceptacle |
كوزه مانندي كه اندامهاي نر و ماده رستنيها در آن قرارگرفتهاند |
22 |
ستونك |
Columelle |
ستون كوچكي كه وسط سنبلهها است |
23 |
آواري |
Detritique |
خاكها و سنگهائي كه به واسطه خردشدن و ريختن سنگها و خاكهاي كوه ساخته ميشود |
24 |
كلافه |
Lacis |
رشتههاي درهم رفته |
25 |
خرجين |
Silique |
ميوه خشكي است مانند ميوه كلم كه دو كيسه دارد |
26 |
خرجينك |
Silicule |
خرجين كوچك مانند قدوسه |
27 |
فندقه |
Akene |
ميوه خشك مانند فندق |
28 |
سته |
Baie |
ميوه آبدار مانند انگور |
29 |
شفت |
Drupe |
ميوه گوشتدار مانند هلو |
30 |
گوشوارك |
Stipule |
گوشوارهاي كوچك دنباله برگ |
31 |
گريبانه |
Invelucre |
حلقهاي از گوشواركهاست كه در پاي گلهاي چتري ديده ميشود |
32 |
گريبانك |
Invelucelle |
گريبانه كوچك |
33 |
سياسنگ |
Basalte |
بازالت |
34 |
پلمه |
Ardoise |
سنگ لوح |
35 |
پلمه سنگ |
Schiset |
سنگ متورق |
36 |
پادكانه |
Terrasse |
سفه |
37 |
ريزه سنگ |
Trechyte |
تراكت |
تراكت و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي جديد را بكار ببريد.
نظر به ماده اول قانون كارشناسي مقرر ميدارد
از تاريخ اول ارديبهشت 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم باشد دادگاهها و دادسراها و ساير مقامات دادگستري شهرستان مشهد بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود كارشناس انتخاب نمايند.
آگهي
دادگاه بخش زرند كرمان از تاريخ 16/10/1318 رسماً افتتاح گرديده است.
-
دادگاه بخش سقز از چهارم فروردين ماه 1319 رسماً افتتاح شده است.
بخشنامه به عموم دادگاهها و دادسراها و ساير مقامات دادگستري
از نظر حسن اجراي قانون كارشناسي مقرر ميدارد:
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي 45 واژه از اصطلاحات فيزيك برابرهائي انتخاب و مورد تصويب واقع گرديده كه در پائين درج:
1ـ آشام |
Absorption |
جذب مايع |
2ـ درخشان |
Brillant |
ساطع |
3ـ بيدررو |
Adiabatique |
اين اصطلاح فيزيكي تاكنون ترجمه نشده بوده و مقصود از آن گرمائي است كه در دستگاهي به مصرف رسيده و هيچ قسمتي از آن كم و كاسته نميشود |
4ـ هواسنج |
Barmetre |
ميزان الهوا براي تعيين فشار هوا و بلندي زمين |
5ـ لرزان |
Tramblant |
برتعش يعني داراي حركت رفت و آمد نامنظم |
6 ـ نوان |
Oscillant |
نوسانكننده يعني داراي حركت و رفت وآمد منظم |
7 ـ نويدن |
Osciller |
نوسانكردن |
8 ـ فشارسنج |
Manometre |
ميزانالضغطه براي تعيين فشار گازها و ديگهاي بخار |
9ـ مارپيچ |
Spirale |
منحني مخصوصي كه در يك سطح به دور خود ميچرخد |
10ـ پيچه |
Helice |
منحني مخصوصي كه مانند پيچيدن مار به دور درخت است |
11 ـ انباره |
Aecumulateur |
خازن ـ آگومولاتر باتري |
12ـ پايا |
Coustant |
كه به معني ثابت است |
13 ـ بارمان |
Remanant |
مقدار ثابتي كه به جاي ميماند |
14 ـ ماندگار |
Permanent-Persistant |
چيزي كه پيوسته بر يك حال مانده و تغيير نميكند |
15 ـ همزمان |
Synchrone |
متساويالزمان |
16 ـ يكزمان |
Iochssone |
متحدالزمان |
17ـ پرتوه |
Raie |
خطوط باريك كه در هنگام تابش نور ديده ميشود |
18ـ چگال |
Dense |
منكثف ـ كثيف ـ مقصود از سختي و به هم پيوستگي جسم است |
19ـ دج |
Solide |
صلب و جامد |
20 ـ آبگونه |
Liqide |
مايع |
21ـ دمه |
Vapeur |
بخار |
22 ـ آسه |
Axe |
محور ـ خطي كه جسم متحركي به دور آن ميچرخد |
23 ـ ترازمند |
Equilibre |
متعادل |
24ـ رهيختن |
Extraire |
استخراج كردن |
25ـ غرغره |
Poulie |
قرقره |
26ـ پيچك |
Bobine |
بوبين ـ كويل |
27 ـ راستساز |
Redreseure |
مستقيمكننده |
28ـ بسامد |
Erequence |
رفت وآمد متواتر |
29 ـ پربسامد |
Haute frequence |
داراي حركت متواتر بسيار |
30 ـ ميان بسامد |
Moyene frequence |
داراي حركت متواتر متوسط |
31 ـ كم بسامد |
Basse frequeoce |
داراي حركت متواتر كم |
32 ـ فراز |
Anode |
آتود ـ قطب مثبت جريان برق |
33 ـ فرود |
Cathode |
كاتد ـ قطب منفي جريان برق |
34 ـ سرون |
Antenne |
آنتن ـ دگلهاي بلند |
35ـ پيچش نخست |
Enroulement Primaire |
سيمپيچي اول در پيچكها |
36 ـ پيچش دوم |
Enroulement Secondaire |
سيمپيچي دوم در پيچكها |
37 ـ گمرك |
Prise |
پريز |
38 ـ رشته |
Filament |
فيلامان ـ كه در چراغهاي برق يا راديو روشن ميشود |
39 ـ تن |
Culot |
سرپيچ چراغ |
40 ـ سيخ |
Broche |
|
41ـ آشكارساختن |
Detecter |
|
42 ـ آشكارساز |
Detecter |
|
43 ـ آشكارسازي |
Detection |
|
44ـ دو راه |
Diode |
|
45 ـ سه راه |
Triode |
|
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي جديد را بكار ببريد.
نظر به ماده اول قانون كارشناسي مقرر ميدارد
از تاريخ اول ارديبهشت 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم باشد دادگاهها و دادسراها و ساير مقامات دادگستري شهرستان قزوين بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود كارشناس انتخاب نمايند.
-
وزارت دادگستري براي استحكام معاملات طبق ماده 47 قانون ثبت بهاطلاع عموم اهالي مشكينشهر ميرساند كه از اول خرداد ماه 1319 هر يك از معاملات زير كه در مشكينشهر واقع ميشود بايد در دفترخانه اسناد رسمي آنجا به ثبت رسيده و به صورت سند رسمي درآيد والا دعاوي راجعه به اين معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر به آن نخواهد شد:
1ـ كليه عقود و معاملات راجعه به عين يا منافع املاك غيرمنقول كه در دفتر املاك ثبت نشده.
2ـ صلحنامه و هبهنامه و شركتنامه.
ضمناً خاطرنشان ميشود كه ثبت معاملات راجعه به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت شده و همچنين ثبت كليه معاملات راجعه به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ مزبور به عمل آمده باشد خواه بعد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
نام بانك فلاحتي و صنعتي ايران به بانك كشاورزي و پيشه و هنر تبديل گرديده لازم است در موقع لزوم نام نورا بكار ببريد.
نظر به ماده اول قانون كارشناسي مقرر ميدارد
از تاريخ پانزدهم ارديبهشت ماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها، دادسراها و ساير مقامات دادگستري قم بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود كارشناس انتخاب نمايند.
-
بشرويه تابع حوزه قضائي طبس (گلشن) ميباشد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
طبق گزارش رسيده بعضي از دادسراهاي استان و شهرستان در فرستادن برگهاي سجل كيفري مسامحه نموده و برخي ديگر در تنظيم برگها آنطوري كه لازم است دقت و مراقبت نمينمايند.
لزوماً خاطرنشان مينمايد: وظيفه و فرستادن برگهاي سجل كيفري نهايت اهميت را دارد و بعدها اگر اهمالي در اين امر مشاهده شود متخلف شديداً تعقيب خواهد شد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي 20 واژه طبيعي برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج:
1ـ كرمينه
Latve
دورهايست از زندگي حشرات كه شكل آنها مانند كرم است
2ـ پردگي
Nymphe
دورهايست كه روي بدن حشرات را پرده فراگرفته
3 ـ زرپوست
Chrysallde
هنگامي است كه پوست حشرات را پيوسته طلائي رنگ ميپوشاند
4ـ كاواكان
Coelentérés
گروهي از جانوران دريائي هستند كه در تن آنها كيسههاي كاواك (محوف) است
5 ـ نيام بالان
Coleoptéres
حشراتي را گويند كه يكي از بالهاي آنها بال ديگر را مانند نيامي ميپوشاند
6ـ لالهوشان
Crineides
جانوران دريائي هستند كه بدن آنها چون گل لاله است
7 ـ ناژوپان
Coniferes
تيرهاي درختان از جنس سرو و كاج
8 ـ چليپائيان
Cruciferes
گلهائي كه داراي چهار گلبرگ بوده و به شكل چليپا هستند
9 ـ خاجديس
Cruciforme
به شكل خاج و صليب
10 ـ كدوئيان
Cucurbitacees
رستنيهائي از تيره كدو و خيار
11 ـ پياله
Cupule
كاسه كوچك سبز يا سفيد رنگي كه در پائين برخي از ميوههاست
12ـ پوستك
Cuticule
پوست نازك روي برگها
13 ـ پيالهداران
Cupuliferes
درختاني كه ميوههاي آنها پياله دارد مانند فندق و بلوط
14ـ گرد دهانان
Cyclostomes
گروهي از ماهيها كه دهان آنها گرد است
15 ـ سگسانان
Cynocephales
ماهيهائي كه سر آنها مانند سگ است
16 ـ شكوفا
Dehiscent
صفت ميوههائي كه پس از رسيدن ميشكافند مانند لوبيا
17 ـ ناشكوفا
Indehiscent
ميوههائي كه پس از رسيدن بسته ميمانند
18 ـ شكفت
Dehiscence
شكافته شدن ميوهها
19 ـ پنجهو ران
Digitigrade
جانوران پستانداراني كه بر روي پنجه و ناخن راه ميروند مانند گربه
20 ـ كف روان
Plantigrade
جانوراني كه بر روي كف دست و پا تكيه كرده راه ميروند مانند خرس
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژهها جديد را بكار ببريد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
طبق ماده (50) قانون تصفيه بايد در ظرف هشت ماه از تاريخ اعلام حكم، ورشكستگي خاتمه يابد. براي اينكه امر تصفيه بيش از هشت ماه طول نكشد و متصديان كار در اجراي ماده نامبرده مواجه با اشكال نگردند لازم است مراقبت نمائيد كه به دعاوي مربوط به ورشكستگان خارج از نوبت رسيدگي شده و اقدامات مربوطه به آن به فوريت انجام پذيرد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي چهل ويك واژه طبيعي برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج:
1ـ دوبالان ـ حشرههائي را گويند كه دو بال دارند و به زبانهاي بيگانه Dipteres ناميده ميشوند.
2ـ روزخيز ـ جانوراني كه روز بيرون ميآيند.
3ـ شبخيز ـ جانوراني كه شب بيرون ميآيند.
4ـ روزانه منسوب به روز ـ يومي در اصطلاح هيئت و نجوم.
5 ـ شبانه منسوب به شب ـ ليلي در اصطلاح هيئت و نجوم.
توضيح آنكه روز خيز و روزانه هر دو به زبانهاي بيگانه Diurne و شبخيز و شبانه هر دو را به زبانهاي بيگانه Nocturne ميگويند.
6ـ خارداران ـ گروهي از جانوران كه روي بدن آنها را خارهاي بسيار فراگرفته و آنها را به زبانهاي بيگانه Echinides ميگويند.
7ـ خارپوستان ـ گروهي از جانوران دريائي كه پوست بدنشان از خارهاي بسيار ساخته شده مانند ستاره دريائي و آنها را Echinodermes ميگويند.
8 ـ دماسبيان ـ تيرهاي از رستنيهاي بيگل كه مانند دم اسب و بهفرانسه Equisetinees ميگويند و به عربي (لحيةالطيث) و (ذئبالفرس) ترجمه كردهاند.
9 ـ سم شكافتگان ـ پستانداراني كه سم آنها شكافته است Fissipedes
10 ـ ميوهخوار ـ جانداراني كه خوراكشان ميوه است Frictivore
11ـ ماكيانيان ـ گروهي از پرندگان كه از جنس ماكيان و مرغ خانگي هستند Gallinacees
12 ـ گندميان ـ تيره رستنيهائي از جنس گندم Graminees
13 ـ نيمبالان ـ حشراتي كه يكي از دو بال آنها نيمه بال ديگر را ميپوشاند Hemipteres
14ـ پردهبالان ـ حشـراتي كه بالشـان چـون پرده نازكـي اسـت Hymenopteres
15 ـ نمروپان ـ جانوران تك ياخته كه در آب و جايگاههاي نمناك پديد ميآيند و به فرانسه Infusoires ميگويند و به كلمه (نقوعيه) ترجمه شده بود.
16 ـ گردوئيان ـ تيره درختان از جنس گردو Juglandees
17 ـ پشيزبالان ـ حشراتي كه بر روي بالشان پولكهاي بسيار نازك است و به آساني جدا ميشود مانند پروانه كه به فرانسه Lepidopteres گفته ميشود.
18 ـ لبديسان تيرهاي از رستنيهاي گلدار كه گل آنها داراي دو لب است (مانند نعناع)
19 ـ پنجه گرگيان ـ گروهي از رستنيها كه مانند پنجه گرگ هستند و به فرانسه Lycopodicacees و به عربي (رجلالذئب) گفته ميشود.
20 ـ چتر به جاي Ombelle اختيار شده است.
21 ـ چترك ـ چتر كوچك Ombelle
22 ـ چتريان ـ تيرهاي از رستنيها كه گلهاي آنها تشكيل چتر در بالاي شاخهها گرد آمده است مانند جعفري و هويج
23 ـ ماريان ـ گروهي از خزندگان كه به فرانسه Ophidiens ناميده ميشود
24 ـ مارسانان ـ گروهي از جانوران كه شبيه به مار هستند Ophiurides
25 ـ راست بالان حشرههائي كه بالهائي آنها راست قرار ميگيرد Orthopteres مانند ملخ
26 ـ ستبرپوشان ـ جانوراني كه پوست ستبر دارند مانند كرگدن Pachydermes
27 ـ نرم بالكان ـ ماهيهائي كه بالههاي شناوري آنها نرم است Malacepteryginns
28 ـ كيسهداران ـ پستانداراني كه در زير شكم كيسه دارند مانند كانگورو Marsupicaux
29ـ پنيركيان ـ تيرهاي از رستنيها كه مانند پنيرك هستند Malavacees
30 ـ برگبالان ـ حشرههائي كه بالشان مانند برگ درخت است Nevropteres
31 ـ شبتابان ـ جانوراني كه در شب ميدرخشند Noctiluques
32 ـ فرفيونيان ـ تيرهاي از رستنيها كه مانند فرفيون ميباشند Euphordiacees و از آنها شيرهاي سفيد بيرون ميآيد.
33 ـ توفان زاد خاكهاي زمينهائي كه به واسطه توفان ساخته ميشوند Diluvien
34 ـ شكستگي ـ بريده شدن و جداشدن دو قسمت از زمين كه بهفرانسه Fractrure ميگويند.
35 ـ نخوار ـ به شكل نخ و ريسمان Filiforme
36 ـ آذرين ـ ساخته شده به واسطه آتش و آذر Igne
37 ـ هستويه ـ هسته كوچك درياختهها Nucleole
38ـ تخمه ـ ياختهاي كه از آن تخم ساخته ميشود Oosphere
39 ـ نرماده ـ گلهائي كه اندامهاي نر و ماده آنها بر روي يك گل است Nermaphrnbite
40 ـ شنائي ـ مربوط به شنا و حركت در آب Natatoire
41 ـ لاشـهخوار جانوراني كه لاشـه جانوران ديگـر را ميخورنـد Necrophore
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي نورا بكار ببريد.
به بخشنامه همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي 38 واژه از اصطلاحات پزشكي و استخوانشناسي برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج:
نام فارسي |
نام عربي |
نام فرانسه |
1ـ آهيانه |
عظم قحف |
Os parietal |
2ـ استخوان پس سر |
قمحدوه |
Os coceipital |
3 ـ استخوان شب پرهاي |
عظم خفاشي |
Os sphenoinde |
4 ـ استخوان تيغهاي |
قصبةالانف |
Os vomer |
5 ـ استخوان ناخني |
عظم طفري |
Os unguis |
6 ـ استخوان كامي |
عظم حنكي |
Os palatin |
7ـ استخوان گونه |
عظم و جنه ـ عظم خدي |
Os malaire |
8 ـ استخوان لامي |
|
Os hyoide |
9ـ مهرههاي گردي |
فقرات عمقي |
Vertebres dorsalos |
10 ـ اتلس |
اطلس |
Atlas |
11 ـ آسه |
ــ |
Axis |
12 ـ مهرههاي پشت |
فقرات ظهري |
Vertebresdorasles |
13 ـ مهرههاي كمر |
فقرات قطني |
vertebresiombaires |
14 ـ كمر |
قطن |
Lombe |
15ـ كمردرد |
ــ |
Lumbago |
16 ـ استخوان خاجي |
عظم عجز |
Sacrum |
17 ـ استخوان دنبالچه |
عظم عصعص |
Os coccyx |
18 ـ استخوان ران |
عظم فخد |
Femur |
19 ـ گردنا |
رضفه |
Rotule |
20 ـ درشت ني |
قصبه كبري |
Tibia |
21 ـ نازك ني |
قصبه صغري |
Perone |
22 ـ خرد استخوان پا |
رسغ |
Tarse |
23 ـ استخوان كف پا |
ــ |
Metatarse |
24 ـ پاشنه |
عقب |
Talon |
25 ـ غوزك درون |
قوزك داخلي |
Malleole interne |
26 ـ غوزك بيرون |
قوزك خارجي |
Malleols externe |
27 ـ بجول |
استخوان كعب |
Astragal |
28 ـ استخوان ميخي |
ــ |
Os cuneiforme |
29 ـ استخوان تاسي |
عظم طاسي |
Os cuboide |
30 ـ استخوان پيشاني |
عظم جبههاي |
Os frontal |
31 ـ استخوان گيجگاه |
عظم صدغي |
Os temporal |
32 ـ استخوان پرويزني |
عظم مصفات |
Os ethmoide |
33 ـ بند |
ــ |
Phalange |
34 ـ بندك |
ــ |
Phalangine |
35ـ بندچه |
ــ |
Phalangettel |
36 ـ سرين |
عظم حرقفه |
Iliaque- cozal |
37 ـ استخوان شرمگاه |
عانه ـ زهار |
Pubis |
38 ـ استخوان تهيگاه |
عظم لورك |
Ilion |
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي نو را بكار ببريد.
بخشنامه به همه دادگاههاي استان و شهرستان
از قرار معلوم بعضي از دادگاهها مدلول ماده 23 قانون كارشناسي رسمي را راجع به عدم پرداخت حقالزحمه و گرفتن جريمه در مورد مسامحه كارشناسان از انجام وظايف مرجوعه در نظر نداشته و كيفري كه قانون براي اهمالكاران مقرر كرده اجراء نميكنند نظر به اينكه يكي از علل وضع قانون كارشناسي خاتمه دادن به اين قبيل مسامحهكاريها بوده است لازم است مفاد ماده نامبرده را كاملاً اجراء كرده و در هر مورد مراتب را نيز به اداره فني اعلام داريد تا در موقع تجديد انتخاب كارشناسان مورد نظر واقع شود.
بخشنامه به رؤساي دادگاهها و دوائر تابعه وزارت دادگستري
چون دوره چهارم آموزشگاه قضائي افتتاح ميشود اگر بين خدمتگزاران تابعه دون پايه قراردادي و كارمندان رسمي تا پايه سه اداري كه سن آنها كمتر از 23 سال نباشد اشخاص داوطلب شركت در آموزشگاه يافت ميشود نام آنها را منتها در ظرف پنج روز پس از وصول اين بخشنامه بهقسمت آموزش اداره فني بفرستيد.
آگهي
وزارت دادگستري براي استحكام معاملات طبق ماده 47 قانون دفتر اسناد رسمي به اطلاع عموم اهالي سرخس ميرساند كه از تاريخ اول تيرماه 1319 هر يك از معاملات ذيل كه در شهرستان سرخس و عباسآباد ـ تپه ميراحمد ـ ابراهيمآباد ـ قوش عبدالله ـ قوش عليجان ـ قوش ملاعليرضا ـ قوش كهنه ـ قوش عظيم واقع ميشود بايد در دفتر اسناد رسمي به ثبت رسيده و بهصورت سند رسمي درآيد والا دعاوي راجعه به اين معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر به آن داده نخواهد شد.
1ـ كليه عقود و معاملات راجعه به عين يا منافع املاك غيرمنقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده.
2ـ صلحنامه وهبهنامه و شركتنامه.
ضمناً خاطرنشان ميشود كه ثبت معاملات راجعه به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت شده و همچنين ثبت كليه معاملات راجعه به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ فوق به عمل آمده باشد خواه بعد.
-
از اين تاريخ امور قضائي قراء: ديزين ـ سادات محله ـ نوشهر ـ خالكياسر ـ سراجار ـ حسنآباد ـ ناصركياده ـ دهبنه ـ اميرآباد ـ چاف ـ كورنده ـ پايكياده ـ تيتي پريزادـ حسنعلي ده واقع در لاهيجان تابع حوزه قضائي شهرستان شهسوار خواهد بود.
-
براي استحكام معاملات طبق ماده 47 قانون ثبت به اطلاع عموم اهالي شهر زابل ميرساند كه از تاريخ 16 تيرماه 1319 هر يك از معاملات زير كه در شهر واقع ميشود بايد در دفترخانه اسناد رسمي آنجا به ثبت رسيده و به صورت سند رسمي درآيد والا دعاوي به اين معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر به آن داده نخواهد شد:
1ـ كليه عقود و معاملات راجعه به عين يا منافع اموال غيرمنقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده.
2ـ صلحنامه و هبهنامه و شركتنامه.
ضمناً خاطرنشان ميشود كه ثبت معاملات راجعه به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت شده و همچنين ثبت كليه معاملات راجعه به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ مزبور به عمل آمده باشد خواه بعد.
نظر به ماده اول قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ 15 تيرماه جاري هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان اردبيل بايستي منحصراًَ از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ پانزدهم تيرماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري همدان بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ اول مرداد ماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاه و دادسراي شهرستان ساوه بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده اول قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ اول مرداد هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسراي شهرستان اراك بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده اول قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ اول مرداد ماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان نيشابور منحصراً بايستي از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده اول قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ اول مرداد ماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان شاهرود منحصراً بايستي از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
از فرهنگستان براي 37 واژه عربي برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب پيشگاه مبارك ملوكانه واقع گرديده است كه در پائين درج:
1ـ بالطوع والرغبه ـ بطيب خاطر |
به دلخواه ـ آرزوي ميل |
2ـ اياب وذهاب |
رفت وآمد ـ و رفت و برگشت |
3ـ فوقالذكر ـ سابقالذكر |
گذشته ـ يادكرده پيش گفته نامبرده ـ يادشده آن (اسم اشاره) |
4 ـ در اين حيص و بيص |
در اين گيرودار ـ در اين ميانه |
5 ـ عبور ومرور |
آمد وشد |
6 ـ امرار معاش |
گذراندن |
7 ـ حسن سلوك |
خوشرفتاري |
8 ـ سوء سلوك |
بدرفتاري |
9 ـ عديمالنظير |
بيهمتاـ بيمانند ـ بيهمال |
10 ـ فيالجمله ـ بالجمله |
باري ـ اندكي |
11 ـ عليالرغم ـ عليرغم |
بناخواست ـ بناخواه |
12 ـ بدفعالوقت ميگذراند |
امروز و فردا ميكند |
دفعالوقت ميكند |
13 ـ لاينقطع |
پيوسته پيدرپي |
14 ـ لاينحل |
ناگشودني ـ چارهناپذير |
15 ـ لااقل |
دست كم |
16 ـ عاطل و باطل |
بيكاره ـ بيهوده |
17 ـ معتنابه |
شايان ـ بسيار ـ زياد ـ هنگفت |
18 ـ سوءظن |
بدگماني |
19 ـ حسنظن |
خوشگماني |
20 ـ كبرسن |
سالخوردگي |
21 ـ صغرسن |
خردسالي |
22 ـ ضعيفالنفس |
سست نهاد |
23 ـ تصديق عدم سوء سابقه |
گواهي پيشينه |
24 ـ سوء سابقه |
بدي پيشينه |
25 ـ برأيالعين |
به چشم خود ـ بديده خود |
26 ـ غمض عين |
چشمپوشي ـ گذشت |
27 ـ نصبالعين قراردادن |
در برابر چشم داشتن پيشنهاد خاطرنمودن پيش چشم داشتن |
28 ـ معالوصف |
با آنكه ـ با اينكه ـ با اينهمه |
29 ـ عدم وجود |
نداشتن ـ نبودن |
30 ـ عدم اطلاع |
بيخبر ـ ندانستن آگاه نبودن |
31 ـ مابهالاختلاف مابهالنزاع |
مايه گفتگو ـ مايه كشمكش |
32 ـ مابازاء |
دربرابر |
33ـ لاعلاج |
ناچار ـ ناگزير |
34 ـ طوعاً و كرهاً |
خواهي نخواهي ـ خواه ناخواه |
35 ـ در تعقيب ـ متعاقب ـ متعاقباً |
در پي ـ پيرو |
36 ـ عليالطلوع |
سپيده دم |
37 ـ بحد وفور |
فراوان ـ بسيار |
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژهها تازه را بكار ببريد.
نظر به ماده اول قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ 15 مرداد 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم گردد كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان شيراز بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه اسامي آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
فرهنگستان براي 31 واژه پزشكي برابرهائي برگزيده و مورد تصويب واقع گرديده كه در پائين درج:
1ـ مترشح |
زهناك |
Suintant |
2ـ مرطوب |
نمناك |
Humide |
3ـ جراحت |
زخم |
Plaie |
4ـ قرحه |
ريش |
Ulcere |
5ـ قرحهدار |
ريشتاك |
Ulcerevx |
6 ـ نموجروح |
رويش |
Vegetation |
7 ـ جروح ناميه |
رويا |
Vegetant |
8ـ ثدي |
پستان ـ پستانك |
Mamelon |
9 ـ ذوالثديه |
پستانوار |
Mameloune |
10 ـ سرطان |
چنگار (بيماريهائيكه زخم آنها دركنار خود چنگهائي ميگسترانند چنگار كلمه فارسي (سرطان) است |
Cancer |
11ـ فروح سرطاني |
چنگاري |
Cancereux |
12 ـ ازاله |
برداشت |
Prelevment |
13 ـ فصد |
خونگيري ـ خون گرفتن |
Saigner- Saignée |
14 ـ فصاد |
خونگيري ـ رگزن |
Saigneur |
15ـ نزفالدم |
خونروي |
Saignement |
(hemborragie) |
16ـ دموي |
خونين |
Sanglant |
17 ـ قشرالقروح |
كبره |
Croute |
18ـ خرط قروح |
تراش |
Cvretage |
19 ـ دمائي |
خون چكان |
Sanguinolent |
20ـ عظم زورقي |
استخوان ناوي |
Os scaphoide |
21 ـ عظم عقدهاي |
استخوان نخودي |
Os pisiforme |
22 ـ عظم قلابي |
استخوان چنگكي |
Os crochu |
23ـ عظم هلالي |
استخوان كماني |
Semi lunaire |
24 ـ عظمالكتف |
استخوان شانه |
Omoplate |
25 ـ ترقوه |
چنبر |
Clavicule |
26 ـ عظمالعضد |
استخوان بازو |
Humerus |
27 ـ زندالاسفل |
زند زيرين |
Cuditus |
28 ـ زندالاعلي |
زندزربرين |
Radius |
29 ـ مرفق |
آرنج |
Coude |
30 ـ رسغاليد |
خرده دست |
Carpe |
31 ـ عظام كفاليد |
استخوان كف دست |
Metacarpe |
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي نو را بكار ببريد.
بخشنامه به همه دادگاهها و دادسراهاي مركز و شهرستانها
چون نام و نام خانوادگي غيرفارسي محكومين كه در برگهاي سجل كيفري شماره يك از شهرستانها ميرسد اغلب خوانا و واضح نبوده در تنظيم برگ سجل كيفري در مركز و تشخيص قطعي اسم محكوم توليد اشكال و ترديد شده و ممكن است در آتيه زحمات زيادي ايجاد شود.
بنابراين لازم است به مدير دفتر و متصديان تنظيم برگهاي نامبرده دستور دهيد كه در آتيه كاملاً مراقبت نمايند كه اسامي غيرفارسي را خيلي خوانا و واضح نوشته و بقدر امكان با حروف لاتين هم بنويسند.
نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ بيستم مرداد 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود عموم دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري سنندج بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه اسامي آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ 20 مرداد 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان سمنان بايستي منحصراً از بين كارشناساني كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي 57 تركيب تازه برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج:
1ـ عنداللزوم |
هرگاه بايد ـ چون لازم شود ـ هرگاه لازم شودـ وقت لزوم |
2ـ كمافيالسابق |
مانند پيش ـ مانند گذشته |
3ـ كماينبغي |
چنانكه شايدـ چنانكه درخوراست ـ چنانكه سزاوار است |
4 ـ صحت وستم |
درستي و نادرستي |
5 ـ ماجري |
آنچه رفت ـ آنچه گذشت |
6 ـ ماجري |
(در صورتي كه به معني مرافعه باشد) |
گفتگو |
7 ـ مادامالعمر |
تا زندهام ـ تا زندهاي ـ تا زنده است |
8 ـ سهلالقبول |
زودپذير ـ زودباور |
9 ـ مضافاً باينكه |
گذشته از اينكه ـ با اينكه |
10 ـ معتدبه |
فراوان هنگفت ـ بسيار |
11 ـ لاسيما |
به ويژه ـ بخصوص |
12 ـ متلونالمزاج |
دمدمي |
13 ـ سوء خلق |
زشتخوئي ـ بدخوئي ـ كج خلقي |
14 ـ نسلا بعد نسل |
پشت درپشت |
15 ـ طابق النعل بالنعل |
درست ـ راستار است |
16ـ جمعالمال |
هم كيسه |
17 ـ لاطائل |
ياوه ـ بيهوده |
18 ـ شريكالمال |
همباز ـ شريك در دارائي |
19 ـ بالكل |
سراسر ـ يكسره ـ همگي |
20 ـ عندالاقتضاء |
هنگام اقتضاء |
21 ـ كماكان |
چنانكه بود |
22 ـ كماهوحقه |
چنانكه شايد |
23 ـ مايحتاج |
دربايست |
24 ـ مادامالحيوة |
تا زنده است |
25 ـ مفصلةالاساسي |
نامبردگان ـ نامبرده |
26 ـ فبها |
چه بهترـ بسيار خوب |
27 ـ زعماًلانف |
بناخواست ـ بناخواه |
28 ـ لينالعريكه |
سست نهاد ـ نرم خوي |
29 ـ سوء هاضمه |
بدگواري |
30 ـ صعبالحصول |
دشوارياب |
31 ـ طرفة العين |
بيك چشم زد |
32 ـ ليت و لعل |
كاشكي و شايد ـ بوك و مكر |
33 ـ وقس علي ذلك |
و همچنين |
34 ـ لايعني |
بيمعني |
35 ـ لايضروولاينفع |
بيسود و زيان |
36 ـ بالمره |
يكباره ـ يكبارگي |
37 ـ بالذات |
بذات ـ ازبن ـ بگوهر |
38 ـ مادام |
تا ـ تا زماني كه |
39 ـ متوفي |
درگذشته |
40 ـ تحت الحمايه |
درپناه |
41 ـ كاملةالوداد |
بهين دوست |
42 ـ سهلالعلاج |
آسان چاره |
43 ـ اصلا و فرعاً |
مايه و سودـ سرمايه و بهره |
44 ـ معالتأسف ـ معالاسف |
دريغ ـ دردا |
45 ـ قيل وقال |
هياهو ـ همهمه ـ گفتگو |
46 ـ ممكنالوقوع |
شدني |
47 ـ ممكنالحصول |
دست آوردني ـ دست دادني |
48 ـ قلع و قمع |
برانداختن ـ ريشه كن |
49 ـ اصالة بالاصاله |
از سوي خود |
50 ـ نعمالبدل |
بهتر از آن |
51 ـ بئسالبدل |
بدتر از آن |
52 ـ قطع و فصل |
بريدن |
53 ـ رطب ويابس |
خشك و تر ـ ياوه ـ گزافه |
54 ـ مادون |
زيردست |
55 ـ مافوق |
بالادست |
56 ـ عندالمطالبه |
بدرخواست |
57 ـ الي غيرا لنهايه |
بيكران بيپايان |
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي نو را بكار ببريد.
نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ اول شهريور 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي لازم شود عموم دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان يزد منحصراً بايستي از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
نظر به ماده اول قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از دهم شهريور ماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان گرگان بايستي منحصراً از بين كارشناساني كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
آگهي
وزارت دادگستري براي استحكام معاملات بر طبق ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاك آگاهي ميدهد.
از تاريخ پانزدهم مهر ماه 1319 هريك از معاملات زير كه در بخش فيروزآباد (بخش فارس) واقع ميشود بايد در دفتر اسناد رسمي به ثبت رسيده و به صورت سند رسمي درآيد والا دعاوي راجعه به اين قبيل معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر به آن داده نخواهد شد.
1ـ كليه عقود و معاملات راجع به عين يا منافع اموال غيرمنقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده.
2ـ صلحنامه و هبهنامه و شركتنامه.
ضمناً خاطرنشان مينمايد كه ثبت رسمي معاملات راجع به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت گرديده و همچنين ثبت كليه معاملات راجع به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده و همچنين ثبت كليه معاملات راجع به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ مزبور به عمل آمده باشد خواه بعد.
بخشنامه
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد: از اول مهرماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي در شهرستان ملاير لازم شود دادگاه و دادسرا و ساير مقامات دادگستري بايستي منحصراً از بين كارشناساني كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستان
در فرهنگستان براي چهل ويك واژه از اصلاحات دادگستري برابرهائي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است كه در پائين درج ميشود:
1ـ مقر |
خستو ـ در همه فرهنگها و كتابهاي فارسي باين معني ضبط شده و در شاهنامه نيز در چندين جابكار رفته است |
2 ـ منكر |
ناخستو |
3ـ مدعي خصوصي |
تاوان خواه |
4 ـ قيم |
سرپرست |
5 ـ قيمومت |
سرپرستي |
6 ـ اصل سند |
بنچك ـ سند را بفارسي چك و اصل آن را بنچك گفتهاند و حتي كلمه (بنچاق) نيز تحريف شده بنچك است |
7ـ سواد مصدق |
رونوشت گواهي يافته |
8 ـ مالالاجاره |
اجاره بهاء |
9ـ موجر |
اجاره ده |
10 ـ مستأجر |
اجارهدار |
11 ـ بايع |
فروشنده |
12 ـ بيع و مبايعه بيع شري |
خريد وفروش |
13 ـ شري و ابتياع |
خريد ـ خريداري خريدن |
14 ـ مبيع |
فروخته ـ خريده ـ (برحسب آنكه چگونه بكار رود) |
15 ـ مشتري |
خريدار |
16 ـ رهن |
گرو |
17 ـ رهينه |
گروگان |
18 ـ مهر صداق |
كابين |
19 ـ نكاح ـ ازدواج |
زناشوئي |
20 ـ اعتراض |
واخواهي |
21 ـ معترض |
واخواه |
22 ـ معترضعليه |
واخوانده |
23 ـ معترضعنه |
واخواسته |
24 ـ شخص ثالث |
سوم كس |
25 ـ ورود ـ دخول |
درآمد |
26 ـ آخرين |
واپسين |
27 ـ آخر |
پايان |
28 ـ ختم و خاتمه |
پايان ـ انجام |
29 ـ مختوم |
انجام يافته |
30ـ اول |
نخست |
31 ـ شروع و ابتدا |
آغاز |
32 ـ تقلب |
دغلي |
33 ـ متقلب |
دغل |
34 ـ صحت |
درستي |
35 ـ دعوي |
گفتگو |
36 ـ صلاحيت |
شايستگي |
37 ـ صالح |
شايسته |
38 ـ رجوع |
مراجعه برگشت |
39 ـ ارجاع |
فرستادن ـ برگرداندن (برحسب محل استعمال) |
40 ـ ابلاغ |
رساندن |
41 ـ ابلاغنامه |
رسيدنامه |
و لزوماً ابلاغ ميشود كه بعد از اين واژههاي نو را بكار ببريد.
بخشنامه به تمام دادگاهها و دادسراهاي استان
چون دواير زندان مراكز استان علاوه بر نگاهداري زندانيان مركز استان هميشه عده زيادي از زندانيان شهرستانهاي تابعه را كه براي رسيدگي پژوهشي به مركز استان فرستاده ميشود بايد بطور موقت تا خاتمه رسيدگي پژوهشي نگاهداري نمايند و چنانچه رسيدگي پژوهشي پروندههاي اخير بهسرعت انجام نيافته و متهمين به شهربانيهاي مربوطه بازنگردند همواره تعداد زندانيان موقتي زندان مركز استان روبفزوني بوده و مشكلاتي از اين حيث و از جهات ديگر براي دواير شهرباني ايجاد خواهد گرديد ـ لازمست:
1ـ در رسيدگي پژوهشي نسبت به متهمين زنداني شهرستانهاي تابعه كه به مركز استان اعزام ميشوند تا بتوان تسريع نمائيد.
2ـ دادنامههاي پژوهشي اين قبيل پروندهها را بلافاصله پس از صدور بهوسيله دايره زندان مركز استان به متهمين ابلاغ نمائيد تا چنانچه مدت محكوميت باقي باشد وسايل بازگشت بزهكاران به شهربانيهاي مربوطه هرچه زودتر فراهم گردد تخلف از مفاد اين بخشنامه مستلزم مسئوليت و تعقيب مختلف خواهد بود.
-
نظر به ماده 13 اصلاحي قانون استخدام دادرسان پرسشهائي راجع بهمسائل حقوقي در مجموعه حقوقي درج تا پاسخهاي آنها تهيه شده و بهاداره فني ارسال گردد.
اين پاسخها در كميسيوني كه از متخصصين تشكيل ميشود رسيدگي شده و در صورتي كه قابل قبول باشد در ترفيع درخواستكنندگان مؤثر خواهد بود.
لزوماً تذكر ميدهد:
1ـ مسائلي كه در مجموعه حقوقي طرح ميگردد حاوي نكات دقيق حقوقي است و قابل بحث و نظر است بنابراين پاسخدهندگان نبايد بطور اجمال فقط به پاسخ مثبت يا منفي قناعت نمايند بلكه ميبايستي كاملاً پرسشها را مورد دقت قرارداده در اطراف نظرهاي مختلفي كه ممكن است نسبت به طريق حل موضوع بحث پيدا شود درست استدلال نمايند تا قوه حقوقي آنها معلوم شود.
2ـ به پرسشها نبايد به ترتيبي جواب داده شود دادن پاسخ بهپرسشهائي كه طرح ميشود در حكم نوشتن مقاله است بنابراين پاسخها ميبايستي مثل مقاله داراي مقدمه و بحث در اصل موضوع و نتيجه باشد به علاوه در مقدمه بايد نويسنده ذكر نمايد كه به چه ترتيب ميخواهد وارد مطلب شود و در حدود امكان موضوع را تقسيمبندي كرده و نسبت به هر قسمتي دلايل خود را جداگانه ذكر نموده و نتيجه بگيرد.
3ـ طرز انشاء ـ انتخاب كاغذ ـ اسلوب نوشتن بطور غيرمستقيم اثر خود را دارد.
رعايت اين نكات كاشف از قواعد علمي و عملي و سليقه نويسنده بوده طرز كار اداري او را نشان ميدهد و بديهي است در ترفيع داوطلب مؤثر خواهد بود.
در پايان اضافه ميشود مدت قبول پاسخها در مركز منتهي تا 15 آبان 1319 و مدت قبول پاسخهائي كه از شهرستانها برسد تا 15 آذر 1319 و ملاك آن تاريخ وصول پاسخها به دفتر اداره فني خواهد بود.
اگر پس از تاريخ يادشده پاسخي برسد بياثر بوده و بايگاني خواهد شد.
مسائل در شماره 23 سال چهارم مجموعه حقوقي درج شده است.
بخشنامه به همه آقايان دادرسان دادگستري
به مقتضاي ماده 13 قانون اصلاح قسمتي از مواد قانون استخدام قضات مصوب 11 دي ماه 1317 كه مقرر است. «از جمله شرايط ترفيع پايه قضات اين است كه مقالات قضائي قابل توجهي تهيه و براي انتشار در مجموعه حقوقي بفرستند.
لازم است مقالات حقوقي مفيد نوشته براي انتشار در مجموعه حقوقي به اداره فني بفرستيد. مقالات واصله در كميسيوني كه از متخصصين تشكيل ميشود رسيدگي شده و در صورتي كه قابل قبول باشد در ترفيع نويسنده مؤثر خواهد بود.
ممكن است مقالات را در اطراف مقررات مربوط به ديوانگان با مسئوليت مدني و خسارات معنوي و يا ولايت پدر نسبت به اطفال و حق تأديب آنها و بالاخره راجع به اشكالاتي كه در ضمن عمل با آنها مواجه گرديده و يا نواقصي كه در قوانين فعلي مدني و جزائي و اداري مشاهده شده و راهي كه براي اصلاح قانون با حل مشكلات به نظر ميرسد نوشته شود.
طرز انشاء ـ اسلوب نوشتن. انتخاب كاغذ كاشف از مراتب علمي و عملي و سليقه نويسنده بوده طرز كار اداري او را نشان ميدهد و بطور كلي در ترفيع مؤثر خواهد بود.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ دهم مهرماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي در شهرستان كرمانشاهان لازم بشود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آنجا بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول مهرماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان مهاباد لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آن شهرستان بايستي منحصراً از بين كارشناساني كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول آبان ماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان سبزوار موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول آبان ماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان تبريز موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
آگهي
وزارت دادگستري براي استحكام معاملات طبق ماده 47 قانون ثبت بهاطلاع عموم اهالي قصبه داراب ميرساند كه از تاريخ اول دي ماه 1319 هر يك از معاملات زير كه در قصبه داراب فارس واقع ميشود بايد در دفترخانه اسناد رسمي آنجا به ثبت رسيده و به صورت سند رسمي درآيد والا دعاوي راجعه به اين معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر داده نخواهد شد:
1ـ كليه عقود و معاملات راجعه به عين يا منافع املاك غيرمنقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده.
2ـ صلحنامه و هبهنامه و شركتنامه.
ضمناً خاطرنشان ميشود كه ثبت معاملات راجعه به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت شده و همچنين ثبت كليه معاملات راجعه به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ مزبور به عمل آمده باشد خواه بعد.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
فرهنگستان ايران براي چهل واژه عربي برابرهائي فارسي برگزيده و مورد تصويب واقع شده است كه در پائين درج ميشود:
1ـ قسيالقلب |
سنگدل ـ دلسخت ـ سختدل |
2 ـ رقيقالقلب |
نازكدل |
3ـ سخيالطبع |
راد ـ جوانمرد ـ گشادهدست |
4ـ دنيالطبع |
پست ـ فرومايه ـ ناجوانمرد |
5ـ عليالاتصال |
پيوست ـ دمادم |
6ـ عليالسوي ـ عليالسويه |
يكسان |
7 ـ دائمالتزايد |
روزافزون |
8 ـ اظهرمنالشمس |
روشنتر از آفتاب |
9 ـ مضي مامضي |
گذشته گذشت |
10 ـ متحدالشكل |
همشكل ـ همسان |
11ـ مختلفالشكل |
گوناگون |
12 ـ جليلالقدر |
ارجمند ـ بلندپايه ـ بزرگوار |
13 ـ شديداللحن |
تندـ زننده ـ درشتگوي |
14 ـ قصيرالقامه |
كوتاه ـ كوتاه قد |
15ـ طويلالقامه |
بلندقد ـ بلندبالا |
16 ـ سليمالنفس |
نيكسرشت ـ پاك نهاد |
17 ـ عظيمالجثه |
تنومند ـ كلان ـ گنده |
18 ـ مختلفاللون |
رنگ برنگ يا رنگارنگ |
19 ـ قطاعالطريق |
راهزنان |
20 ـ مطلقالعنان |
خودكام ـ خودسر ـ خيره سر |
21 ـ اليالحال ـ اليالان |
تاكنون ـ تاايندم |
22 ـ اولوالامر |
فرمانروايان |
23 ـ مزيداً عليماسبق |
بيش از پيش |
24 ـ عليالغفله |
ناگاه |
25 ـ ابدالدهر |
جاودان ـ جاويدـ هميشه |
26 ـ لامحاله |
ناچار ناگزير ـ دست كم |
27 ـ ليلانهارا |
شب و روز |
28 ـ لاشيئي |
ناچيز |
29 ـ رطباللسان |
ترزبان |
30 ـ لاقيد |
بيقيد |
31 ـ مشاربالبنان |
انگشتنما ـ برجسته |
32 ـ فيالحقيقه |
براستي |
33 ـ لاكلام |
بيگفتگو ـ بيسخن |
34ـ لاابالي |
بيبندوبار |
35 ـ كمايليق |
چنانكه بايد چنانكه شايد چنانكه سزدـ بسزا |
36 ـ لاطائل |
بيهوده |
37 ـ عليالتدريج |
اندك اندك ـ رفته رفته ـ كمكم |
38 ـ ماسويالله |
جزخدا |
39 ـ بالنتيجه |
درنتيجه |
40 ـ الي آخر |
تاآخر |
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي نو را بكار ببريد.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد
از تاريخ دهم آبانماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي در شهرستان كرمان لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آن شهرستان موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ دهم آبانماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان بيرجند لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان آنجا موظفند از بين كارشناساني كه صورت آنها از اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ دهم آبانماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي در شهرستان كاشان لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آن شهرستان موظفند از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
بخشنامه به همه دوائر و دادگاههاي مركز و شهرستانها
در فرهنگستان براي پنجاه ويك واژه هواشناسي به شرح زير برابرهاي فارسي برگزيده شده و مورد تصويب واقع گرديده است:
1ـ هواشناسي |
معرفةالهوا |
2 ـ فشارنگار |
ميزان الضغطه براي تعيين فشار |
3 ـ فرازياب |
ميزانالارتفاع |
4 ـ گردباد |
بادشديدي كه به دور خود ميچرخد |
5 ـ آشوبي |
انقلابي درباد |
6 ـ آشفته |
منقلب در باد |
7ـ آشفتگي |
انقلاب در باد |
8 ـ نم |
رطوبت |
9 ـ نمناك |
مرطوب |
10 ـ كمانه |
مسمار (آلتي كه با آن گودي چاه را تعيين ميكنند) |
11 ـ كمانش |
سبر (عمل تعيين عمق) |
12 ـ كمانه زدن |
تعيين كردن عمق |
13 ـ موشك |
فوز (كلمه فرانسه) |
14ـ تابش |
تشعشع (در گرما) |
15ـ تابشي |
تشعشعي |
16 ـ پديداري |
قابليت رؤيت |
17 ـ مه |
بخار آب پراكنده در هواي نزديك زمين |
18 ـ نزم |
ابرخفيف |
19 ـ رگبار |
باران شديد با دانههاي درشت |
20 ـ ريزبار |
باران شديد با دانههاي ريز |
21 ـ بسنگك |
برفهائي كه مانند دانههاي ريزه تگرك است |
22 ـ شبنم |
نمي كه هنگام شب بر روي گياهان و اشياء ديگر پيدا ميشود |
23 ـ بژ |
شبنمي كه يخ بسته باشد |
24 ـ هسر |
يخي لغزان كه در سرماي سخت بر روي زمين بندد |
25 ـ آب وهوا |
وضع اقليمي خشكيها و درياها |
26 ـ چرخ باد |
بادهاي بسيار شديد |
|
|
|
|
|
|
27ـ ابر آلودگي |
مقدار ابر موجود در هواي محل |
28 ـ آسمانه |
ارتفاع معيني كه براي ابر يا بخار آب تعيين ميشود |
29 ـ نيزك |
شهاب ساقطه |
30 ـ آذرخش |
صاعقه |
31 ـ درخش |
برق آسماني |
32 ـ ديوباد |
بادهائي كه مانند تنوره به آسمان بلند ميشود |
33 ـ تندر |
رعد |
34 ـ توفبار |
باران و باد شديد |
35 ـ توفان |
باران و باد و رعد وبرق شديد |
36 ـ تندباد |
باد و رعد و برق شديد |
37 ـ هنگامه |
حادثه شديد آسماني |
38 ـ هاله |
دائره بخار و ابري كه به دور ماه يا آفتاب ديده ميشود |
39 ـ ديهيم |
حلقههائي از بخار كه به دور ماه يا آفتاب ديده ميشود |
40 ـ پگاه |
شفق |
41 ـ سفيده دم |
سفيده صبح ـ فلق |
42 ـ پيشاني |
جبهه |
43 ـ پسرو |
قهقرائي |
44 ـ پيشاني نما |
شبه جبهه |
45 ـ بادسنج |
ميزانالرياح (براي اندازهگيري شدت باد) |
46 ـ بادنما |
آلتي كه با آن جهت وزش باد را معين ميكند |
47ـ همنگار |
فهرستها با جدولهائي كه دو قسمت آن پهلوي يكديگر و با هم نگاهشته ميشود و ميتوان يك مرتبه ديد |
48ـ تاخت |
هجوم |
49 ـ باد تيغهوار |
|
50 ـ باد آشوبناك |
|
51 ـ رگباد |
|
|
|
|
|
|
|
و لزوماً ابلاغ ميشود بعد از اين واژههاي نو را بكار ببريد.
-
قريه نمكه از قراء همجوار دهستان بالا رستاق هزارجريب ضميمه حوزه قضائي بهشهر ميباشد.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ پانزدهم آبانماه 1319 هر وقت رجوع به كارشناسي در شهرستان خرمآباد لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان آنجا موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ 15 آبانماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان بروجرد لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان آن حوزه موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
آگهي
پيرو شماره 3056 ـ 5145 ـ 28/2/1314 راجعه به الزامي بودن ثبت معاملات مندرجه در ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاك از تاريخ 5/3/1314 در سراب و اهر قراجه داغ به اطلاع همگان ميرساند كه آگهي نامبرده فقط راجع به سراب و قصبه اهر و حومه آن بوده و در آگهي جمله (اهرقراجه داغ) اشتباهاً اهر و قراجه داغ نوشته شده است.
نظر به اختيار حاصله از ماده 12 قانون مأمورين صلح مصوب بيستوچهارم تير و پنجم مرداد ماه 1309 مواد ذيل را مقرر ميدارد:
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول آذرماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري شهرستان زابل موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول آذرماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان اصفهان لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري موظفند از بين كارشناساني كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول دي ماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان رضائيه لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آن حوزه موظفند منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ اول دي ماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان بابل لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آن حوزه موظفند از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
آگهي
دادگاه استان هشتم از تاريخ اول دي ماه 1319 تشكيل و دادگاه شهرستان يزد از همان تاريخ از حوزه دادگاه استان دهم جدا و ضميمه حوزه قضائي دادگاه استان هشتم ميشود.
-
وزارت دادگستري براي استحكام معاملات طبق ماده 47 قانون ثبت آگاهي ميدهد كه از تاريخ پانزدهم بهمن ماه 1319 هر يك از معاملات زير كه در حوزه كمره واقع ميشود بايد در دفترخانه اسناد رسمي به ثبت رسيده و به صورت سند رسمي درآيد والا دعاوي راجعه به اين قبيل معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر به آن داده نخواهد شد.
1ـ كليه عقود و معاملات راجعه به عين يا منافع اموال غيرمنقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده.
2ـ صلحنامه وهبهنامه و شركتنامه.
ضمناً خاطرنشان ميشود كه ثبت رسمي معاملات راجعه به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت شده و همچنين ثبت كليه معاملات راجعه به حقوقي كه در دفتر املاك ثبت گرديده كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ مزبور به عمل آمده باشد خواه بعد.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسان مقرر ميدارد:
از تاريخ بيستم ديماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي در شهرستان زنجام لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري زنجان بايستي منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود انتخاب نمايند.
چهل فقره اصطلاح روانشناسي و آمار
1ـ آزماينده |
مجرب ـ كسي كه تجربه به عمل ميآورد |
2ـ آزموده |
مجرب ـ چيزي كه در آن موضوع تجربه شده است |
3 ـ ميانه |
معدل مقادير |
4ـ نما |
مد چيزهائي كه بر يك روش معين شكل مشخص است |
5ـ سده بند |
تقسيمات مأتي |
6 ـ سدهبندي |
عمل تقسيم كردين اشياء با جزاء مأتي |
7 ـ چاريكي |
تقسيمات رباعي به قسمتهاي چهارگانه |
8 ـ چاريك |
ربع |
9 ـ ده يك |
عشر |
10 ـ ميان |
وسط |
11ـ ميانگين |
متوسط و معدل هندسي و حسابي |
12 ـ نگار |
تصوير |
13ـ شمار |
عدد |
14ـ انگيزه |
محرك بالفعل |
15 ـ بازتاب |
عمل انعكاس در اعصاب |
16 ـ بازتابش |
عمل انعكاس در فيزيك |
17 ـ پرورده |
مربي ـ تربيت شده |
18 ـ ديدسنج |
ميزان رويه |
19 ـ دم نگار |
ميزانالتنفس ترسيمي |
20 ـ شنيدسنج |
ميزانالسمع |
21 ـ شنيدآزما |
ميزانالاستماع |
22 ـ زمانسنج |
كرونومتر ـ ميزانالوقت |
23 ـ دمسنج |
ميزانالنفس |
24 ـ زيست بهر |
خارج قسمتي تنفسي |
25 ـ نماي روان |
نيمرخ علمالنفس |
26 ـ يادگيري |
تلمذ |
27 ـ پخش |
توزيع |
28 ـ همبستگي |
ارتباط اشياء و مواد با يكديگر |
29 ـ گنج نگار |
ميزانالحجم ترسيمي |
30 ـ نبض نگار |
ميزانالنبض ترسيمي |
31 ـ همارا |
مختصات نقاط از نظر هندسي (گواردنه) |
32 ـ خفت |
آبسيس. عرض مختصاتي |
33 ـ رست |
اردنه ـ طول مختصاتي |
34 ـ بويائي سنج |
ميزانالشم |
35 ـ گرايش |
تمايل |
36ـ نشانه |
انديس (كلمه خارجي است كه ترجمه به عربي هم نشده است) |
37 ـ ساز |
آلت |
38ـ پراكنش |
تفرق |
39ـ روانسنجي |
عمل ميزان علمالنفسي |
40 ـ رواننگاري |
عمل ترسيم علمالنفسي |
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسي مقرر ميدارد:
از تاريخ اول بهمن ماه 1319 هر موقع رجوع به كارشناس در شهرستان قوچان لازم شود كليه دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري آن حوزه موظفند از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود برگزينند.
وزارت دادگستري نظر به ماده 1 قانون كارشناسي مقرر ميدارد :
از تاريخ اول بهمن ماه 1309 هر موقع رجوع به كارشناس لازم شود دادگاهها و دادسراها و ساير مقامات دادگستري خوي بايستي منحصراً از بيـن كارشـناسـان رسـمي كه صـورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود برگزيند.
-
در دويست ويكمين جلسه همگاني فرهنگستان ايران دو واژه زير اختيار شده و مورد تصويب پيشگاه اعليحضرت همايون شاهنشاهي قرار گرفته است:
سالنامه ـ كتابها و دفترهائي كه در پايان هر سال از طرف ادارههاي دولتي به چاپ ميرسد و وقايع ساليانه مربوطه به آن اداره و بنگاه در آنها شرح داده ميشود به زبان خارجي Annuaite ناميده ميشود.
سالنما ـ تقويمهاي ساليانه براي تطبيق روز و هفته و ماههاي شمسي و قمري و تاريخهاي مختلف با يكديگر كه به زبانهاي خارجي Calandrier ناميده ميشود.
آگهي
در پيرو آگهي سابق لزوماً يادآوري ميشود چون قوانين و آئيننامهها و مقررات مربوط به وزارت دادگستري كه از طرف بعضي اشخاص جداگانه يا به صورت مجموعه چاپ و بفروش ميرسد داراي اغلاط زياد و اشتباهاتي است كه غالباً دادگاهها و مراجعهكنندگان را دچار خطا ميكند لذا بهكساني كه مبادرت به اينكار ميكنند اخطار ميشود كه بدون اجازه وزارت دادگستري اقدام به چاپ نكنند در صورت تخلف از انتشار اينگونه قوانين غلط جلوگيري خواهد شد و نيز به همه كارمندان قضائي و وكلاء و كارگشايان دادگستري ابلاغ ميشود كه به قوانين چاپ شده بدون اجازه مخصوص وزارت دادگستري رسميت قانوني ندهند و استناد ننمايند.
بخشنامه
از تاريخ اول آذر 1319 دادگاه بخش بندرعباس از استان هفتم جدا و جزء قضائي دادگاه شهرستان كرمان قرار ميگيرد.
-
از تاريخ اول اسفند 1319 هر موقع رجوع به كارشناسي لازم شود دادگاهها و دادسرا و ساير مقامات دادگستري تربتحيدريه بايد منحصراً از بين كارشناسان رسمي كه صورت آنها از طرف اداره فني اعلام ميشود برگزينند.
بخشنامه به تمام دادگاههاي شهرستان و استانها
برطبق ماده 128 آئيندادرسي كه مفاد آن به موجب ماده 513 در دادگاههاي استان هم لازمالاجرا است دادرس هر دادگاهي مكلف است قبل از جلسه دادرسي پرونده كار را بررسي كرده خلاصه از دعوي و مدافعات طرفين ترتيب داده نكاتي را كه محتاج به توضيح است يادداشت نمايد و در موقع گشايش جلسه خلاصه مزبور را براي اصحاب دعوي خوانده و توضيحاتي را كه لازم ميداند از آنها بخواهد با وجود اهميت و تأثيري كه اجراء اين ماده در سرعت و حسن جريان دعاوي دارد متأسفانه در نتيجه بازرسي معلوم ميشود آقايان دادرسها اهتمام و مراقبت كافي براي رعايت اين دستور بكار نميبرند و بر اثر همين سهلانگاري غالباً جلسات دادرسي به استناد دلائل غيرموجهي از قبيل اينكه دادگاه نسبت به پاره نكات محتاج به استيضاح از يك طرف يا طرفين است يا رسيدگي وقت موسعي لازم دارد و امثال اينگونه بهانهها تجديد شده و كار مردم به تأخير ميافتد چون اين رويه با منظور زودتمام شدن دعاوي و پيشرفت كار و دقت در امور منافات دارد به علاوه عدم رعايت مفاد مواد نامبرده تخلف از قانون محسوب ميشود آقايان دادرسها بايد بدون استثناء پروندهها را قبل از جلسه دادرسي بررسي و نكات لازم آن را يادداشت نموده و هميشه مراقبت نمايند از فراهمشدن موجباتي كه باعث تجديد جلسه و تأخير كار ميشود جلوگيري بشود در صورت مشاهده غفلت يا اهمال و سستي در اجراء تكاليف قانوني متخلفين مسئول بوده و مورد تعقيب انتظامي واقع خواهند شد اداره نظارت مكلف است مراقبت در حسن اجراي اين بخشنامه نموده موارد تخلف را فوراً گزارش بدهد.
بخشنامه به آقايان دادستانهاي شهرستانها و استانها
آقايان دادستانها از عنوان و حق نظارتي كه بر طبق آئيندادرسي كيفر و قوانين وابسته ديگر براي آنها مقرر گشته اين طور استنباط نمودهاند كه راه اعمال اين حق منحصر است به موافقت يا مخالفت با قرارهاي بازپرس و تنظيم ادعانامه و درخواست پژوهش از احكام و حضور در جلسات دادگاههاي كيفري و مدني و ارجاع و تقسيم كار بين بازپرسان و دادياران در صورتي كه موارد اعمال نظارت منحصر به اين امور نيست بلكه دادستانها بايد در گردش كليه امور و تكاليفي كه به عهده كارمندان دادسرا اعم از بازپرس يا داديار و غير آنها محول شده بطور جدي و استمرار نظارت نموده و مراقبت كنند كار از روي دقت و زود انجام شود و در هر مورد قصور و بينظمي يا سوء جرياني مشاهده نمايند تدابير و اقدامات لازم براي جبران تأخير و رفع بينظمي و سوء جريان اتخاذ نموده چگونگي و نتيجه اقدامات خودشان را به وزارت دادگستري گزارش دهند.
اداره نظارت بايد درحسن اجراي اين دستور مراقبت نمايد و موارد تخلف را فوراً گزارش بدهد.
بخشنامه به تمام وكلاء دادگستريهاي مركز و شهرستانها و استانها
چون در اغلب موارد جلسات دادگاهها به علت مسافرت يا كسالت وكيل يا عنوان مذاكرات اصلاحي دعوت قبلي وكيل براي دادرسي در دادگاه ديگر و امثال اين قبيل معاذير تجديدشده و رسيدگي به تأخير ميافتد و اين رويه با منظور سرعت جريان و پايان يافتن دعاوي منافات دارد آقايان وكلاء بايد تا بتوان از موجباتي كه باعث تأخير كار ميگردد احتراز نموده و در مواردي هم كه مشاهده ميكنند پروندههاي متعلق به آنها از گردش عادي افتاده و بدون جهت دچار تعويق شده است چگونگي را قبلاً به رئيس كل دادگاه يا مقامات وابسته گزارش داده سرعت جريان كار را درخواست نمايند وگرنه مسئول شناخته شده مورد تعقيب انتظامي واقع خواهند شد. اداره نظارت و رؤساء دادگاهها و دادستانها مكلف هستند در حسن اجراي اين دستور مراقبت نمايند و موارد تخلف را بيدرنگ به دفتر كل بازرسي و سازمان وكلاء دادگستري اطلاع بدهند كه اقدام مقتضي به عمل آيد.
بخشنامه به دادسراهاي استان و شهرستانها
چون در نظر است آئيننامه سجل كيفري در استانهاي 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 از اول ارديبهشت 1320 به موقع اجراء گذارده شود لازم است نكات زير را به منظور حسن اجراي آن مراعات نمائيد:
1ـ از تاريخ اجراء اين آئيننامه مديران دفاتر مربوطه را مأمور كنيد برگ سجل كيفري شماره 1 را راجع به اشخاص مذكور در قسمت 3 ماده يك آئيننامه و كساني كه محل صدور شناسنامه آنها در نقاط زير يا بخشهاي تابعه آنها است:
1ـ استان 3 و 4 تبريز ـ اردبيل ـ خوي ـ رضائيه ـ مراغه و مهاباد
2 ـ استان 5 كرمانشاه ـ سنندج ـ ملاير ـ همدان
3ـ استان 6 اهواز ـ آبادان ـ خرمآباد ـ بروجرد
4ـ استان 7 شيراز
5 ـ استان 8 و 10 كرمان ـ اصفهان ـ يزد
6 ـ استان 9 مشهدـ قوچان ـ تربتحيدريه ـ بيرجند ـ زابل ـ
نيشابور ـ سبزوار
در دو نسخه تهيه نموده يك نسخه را به قسمت سجل كيفري مركزي از قسمتهاي تابعه اداره فني ارسال داشته و ديگري را در پرونده مربوطه بايگاني نمايند.
2ـ علامت مشخصه محكوم را در برگ شماره 1 قيد نمائيد كه با مراجعه به پرونده تنظيم شده از طرف اداره شهرباني يا با وسائل ديگري بتوان آن را معلوم نمود.
3ـ منظور از مدير دفتر مذكور در ماده 8 آئيننامه در مورد محكوميتهاي جنائي مدير دفتر دادگاه جنائي و در مورد محكوميتهاي جنحه و مدني ـ مديردفتر دادگاه شهرستان است ولي در استانها و شهرستانهائي كه وظائف مديردفتر دادگاه را در امور كيفري مديردفتر دادسرا انجام ميدهد در اين قبيل حوزهها مديران دفاتر دادسرا بايد وظيفه مذكور در ماده 8 آئيننامه سجل كيفري را انجام دهد.
همينطور مقصود از دادستان در مورد اول دادستان استان و در مورد دويم دادستان شهرستان است.
4ـ حجر مذكور در قسمت 2 ماده 3 منحصر به موردي است كه كسي مجنون يا سفيه اعلام شده باشد.
5ـ به طوري كه در ماده 2 آئيننامه ذكرشده اداره فني نسبت به كليه دفاتر سجل كيفري نظارت تامه خواهد داشت بنابراين دستورهاي آن اداره ا را در مورد سجل كيفري به موقع اجرا گذارده و براي رفع اشكالات به آن اداره رجوع نمايند.
آگهي
وزارت دادگستري براي استحكام معاملات بر طبق ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاك عموم اهالي دماوند ـ چلارد. شلمبه. حصارين. مراه. آخوربدين. كاجان. نيمسان. اصلان. چندر. اريكان. احمدآباد چشمه علاء دشتبان. ادره. دشت مزار. روحافزا ـ ميرساند كه از اول شهريور 1319 هر يك از معاملات زير كه در نقاط نامبرده واقع ميشود بايد در يكي از دفاتر اسناد رسمي ثبت رسيده و به صورت سند رسمي درآيد والا دعاوي راجعه به اين معاملات پذيرفته نشده و در هيچ يك از دادگاهها و ادارات ترتيب اثر به آن داده نخواهد شد.
1ـ كليه عقود و معاملات راجعه به عين يا منافع اموال غيرمنقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده
2ـ صلحنامه و هبهنامه و شركتنامه
ضمناً خاطرنشان ميشود كه ثبت معاملات راجعه به عين يا منافع املاكي كه در دفتر املاك ثبت شده و همچنين ثبت كليه معاملات راجعه به حقوقي كه در دفتر ثبت گرديد كمافيالسابق الزامي است خواه قبل از تاريخ مزبور به عمل آمده باشد خواهد بعد.
آئيننامه قانون اسلحه و مهمات جنگي و مواد محترقه مصوب 27 اسفندماه 1317
آگهي
بخش صفيآباد و توابع آن از حوزه قضائي قوچان منتزع و جزء حوزه قضائي سبزوار قرار داده ميشود.