اراضي مورد نظر به سه قسمت تقسيم ميشوند.
الف ـ اراضي منابع طبيعي كه در اختيار دولت اسلامي است.
ب ـ اراضي كه زير كشت بوده و توسط نهادهاي دولت اسلامي قانوناً مصادره شده و در دست بنياد مستضعفين ميباشد.
ج ـ اراضي بزرگ كه در دست زمينداران بزرگ است و ظاهراً با ملاكهاي رژيم قبلي مجوز قانوني هم دارند. (زمين بزرگ سه برابر زميني است كه عرفمحل براي تأمين زندگي يك كشاورز يا خانواده او لازم ميداند).
توضيح بندالف ـ اين گونه اراضي به عنوان ثروت عمومي در اختيار و كنترل دولت اسلامي است كه بر اساس نياز و توانايي افراد واجد شرايطبهرهوري از اينگونه اراضي و منابع را به آنها واگذار ميكند. در واگذاري اين اراضي هميشه مصلحت جامعه بايد مد نظر قرار گيرد.
توضيح بند ب ـ در مورد اراضي مصادره شده، مانند بندالف با توجه به مصلحت جامعه و نياز و توانايي اشخاص اراضي به افراد واجد شرايط واگذارميشود و يا براي كارهاي عامالمنفعه اختصاص مييابد.
توضيح بند ج ـ در مورد زمينهاي مالكين بزرگ ميتوان اينگونه زمينها را به دو قسمت تقسيم نمود:
1 ـ زمينهاي باير ـ كه به علل مختلف توسط مالكين بزرگ باير نگاه داشته شده است و با توجه به نياز جامعه و مسئله خودكفايي مملكت و با توجه بهاينكه اين زمينها فقط به صرف اينكه مالكيت از آن آنها است بدون كشت مانده و اجازه كشت به دهقانان هم داده نميشود. دولت اسلامي در صورتضرورت اين زمينها را در اختيار خود ميگيرد تا به دهقانان و داوطلبان واجد شرايط محل كه فاقد زمين كافي براي زراعت هستند و جز از راه گرفتنمقدار زائد زمين اين گونه افراد وسيله اعاشهاي برايشان موجود نباشد واگذار مينمايد
تبصره ـ در صورت وجود تأسيساتي در اين گونه زمينها: آن قسمت از زميني كه عرفاً و به طور طبيعي مربوط و مورد احتياج تأسيسات مزبور باشدمستثني تلقي ميشود، چنانچه تأسيسات موجود مستقيماً براي كشاورزي زمين باشد قسمت زائد بر احتياج مالك ارزيابي گرديده بهاي آن پرداختخواهد شد و در غير اين صورت كماكان در اختيار مالك باقي ميماند، در اين موارد قبلاً به مالك اخطار ميشود تا با رعايت حدودي كه در بند ج آمدهاست به عمران زمين اقدام نمايد. در مورد زمينهاي دائر و مزروعي تحت تصرف اين گونه افراد اگر شخصاً به امر كشاورزي اشتغال داشته باشند با شرايطاقليمي و اجتماعي مختلف ايران تا حد سه برابر مذكور در توضيح بند ج زمين در اختيارشان باقي خواهد ماند در صورتي كه كشتكننده فرد ديگريواجد شرايط باشد باز هم در مواقع ضرورت به حكم حاكم و به مقتضاي ولايت زمين به كشتكننده واگذار ميگردد.
افراد متصرف قبلي بهاي نسق خود را پس از كسر بدهيهاي قانوني و شرعي كه احياناً داشته باشند از بيتالمال دريافت مينمايند. و بقيه به مقتضايولايت حاكم و با رعايت موازين شرعي و به ترتيبي كه در اين قانون آمده است به كشاورزان ديگر محل واگذار ميشود.
تبصره (1) ـ در صورتي كه در محل زمينهاي دولتي و مصادره شده قابل كشت مشمول بندهايالف و ب وجود داشته باشد اول آن زمينها داده ميشودو اگر كافي نبود نوبت به بند ج ميرسد.
هيأت مسئول واگذار زمين
امور ذكر شده در بالا توسط يك هيأت هفت نفره به شرح ذيل و با رعايت اصل فقهيالضرورات متعدد به قدرها انجام ميگيرد و ديگران حق دخالتندارند:
1 ـ دو نفر نماينده از وزارت كشاورزي
2 ـ يك نفر نماينده از وزارت كشور يا استانداري محل
3 ـ يك نفر نماينده جهاد سازندگي (در صورت وجود)
4 ـ يك نفر نماينده حاكم شرع و ولي امر
5 ـ دو نفر نماينده شوراي ده
تبصره (2) ـ مقررات مغاير با اين هيأت ملغي ميباشد.
وظايف هيأت هفت نفره
1 ـ حل و فصل قضاياي مورد نزاع مربوط به اجراي اين قانون (در حل دعاوي اعمال ولايت صرفاً نظر نماينده حاكم شرع معتبر است).
2 ـ واگذاري زمين با توجه به نوع اراضي بالا بند (الف ـ ب ـ ج).
3 ـ تشخيص صلاحيت و ميزان استفاده از وام و امكانات كشاورزي در طول اجراي اين قانون.
ضوابط واگذاري زمين
1 ـ در واگذاري زمين به روستاييان بدون زمين، كم زمين و فارغالتحصيلان كشاورزي و افراد علاقمند به كار كشاورزي با توجه به اولويت بين آنها زمينداده ميشود.
2 ـ واگذاري زمين براي مدت معين (چندساله) با توجه به شرايط خاص منطقه است و در صورت عملكرد مطلوب واگذاري زمين تمديد ميشود.
3 ـ زمينهاي واگذاري به صورت شركت و تعاوني و مشاع ميباشد به جز موارد استثنايي كه در اين صورت تصميم مقتضي توسط گروه 7 نفري اتخاذخواهد شد.
4 ـ در صورتي كه قرار بشود زمين انتقال يابد اين كار بايد از طرف دولت اسلامي انجام گيرد.
5 ـ بايد زمين بدون عذر موجه معطل نماند.
6 ـ بايد عملكرد روي زمين به گونهاي باشد كه موجب اتلاف زمين نشود.
7 ـ زمينهاي واگذاري قابل فروش نميباشد.
8 ـ كشت روي زمينها بايد با توجه به نيازهاي جامعه باشد.
9 ـ زارع يا زارعين موظف هستند حدود و سازمان اراضي مورد قرارداد را حفظ نمايند.
10 ـ زارعين حق تصرف زمينهاي ديگر غير آنچه كه دولت اسلامي به آنها داده است ندارند.
واژهنامه
1 ـ اراضي باير ـ زمينهايي است كه سابقه احياء دارد ولي به علت اعراض و عدم بهرهبرداري براي مدت پنج سال متوالي بدون عذر موجه متروك ماندهو يا به ماند.
2 ـ اراضي داير ـ زمينهايي است كه احياء شده و مستمراً مورد بهرهبرداري است.
3 ـ اراضي منابع طبيعي ـ جنگلها و مراتع: بيشههاي طبيعي، نهالستانهاي دولتي، جنگلهاي دست كاشت ميباشد. غير از اراضي فوقالذكر زمينهايي كهبه نحوي از انحاء در رژيم سابق ملي اعلام شده (زمينهايي كه جهت محيط زيست و شكارگاهها و جلوگيري از بدي آب و هوا در ملكيت دولت درآمدهاست).
4 ـ اراضي موات ـ زمينهايي است كه سابقه احياء و بهرهبرداري ندارد و به صورت طبيعي باقي مانده است.
5 ـ اراضي آيش ـ زمين دايري است كه به صورت متناوب طبق عرف محل براي دوره معيني بدون كشت بماند.
[امضاء]
شوراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران