عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.

ماده 1 ـ

اصلاحات و كلماتي كه در اين آئيننامه بكار برده شده داراي معاني ذيل مي‌باشند:
1 ـ ابطال گواهينامه ـ سلب اعتبار قانوني آن.
2 ـ اتوبوس ـ هر نوع وسيله نقليه موتوري مسافربري كه ظرفيت آن با راننده و كمك راننده 22 نفر يا بيشتر باشد.
3 ـ اتوبوس برقي ـ اتوبوسي كه بوسيله باطري يا نيروي برقي كه از سيمهاي هوائي دريافت مي‌دارد حركت نمايد ولي روي ريل نباشد.
4 ـ اتومبيل ـ هر نوع وسيله نقليه موتوري كه لااقل داراي دوچرخ در جلو و چرخ ديگر در عقب بوده و براي حمل با يا انسان بكار رود.
5 ـ اتومبيل آموزشي ـ اتومبيلي كه براي تعليم رانندگي اختصاص داده شده بايد داراي 2 كلاج و 2 ترمز و 2 آئينه بوده و متعلق بيكي از آموزشگاههاي مجاز تعليم راننندگي باشد.
6 ـ اتومبيل سواري ـ اتومبيلي كه براي حمل انسان ساخته شده و ظرفيت آن با راننده حداكثر 6 نفر است.
7 ـ اتومبيل مدارس ـ اتومبيلي كه براي رفت و آمد شاگردان آموزشگاهها اختصاص داده شده.
8 ـ ارتفاع چراغ ـ فاصله مركز چراغ ـ وسيله نقليه بدون بار يا مسافر تا كف راه.
9 ـ استيشن ـ اتومبيل سواري كه ظرفيت آن با راننده حداقل 7 نفر و حداكثر 9 نفر باشد.
10 ـ باركش ـ هر نوع وسيله نقليه اي كه براي حمل بار ساخته شده.
11 ـ پارك متر ـ دستگاهي كه بانداختن سكه تعيين شده در آن اجازه توقف وسيله نقليه را در زمان معيني ميدهد.
12 ـ پاركينگ ممنوع ـ ايست وسيله نقليه جز براي سوار و پياده كردن آنهم بشرط وجود راننده در پشت فرمان ممنوع است.
13 ـ پياده ـ شخصي كه بدون استفاده از هيچ نوع وسيله نقليه موتوري يا غير موتوري حركت مي‌نمايد.
14 ـ پياده رو ـ قسمتي از خيابان كه در امتداد آن واقع شده و براي عبور و مرور پيادگان اختصاص يافته است.
15 ـ پيچ ـ انحراف مسير مستقيم راه.
16 ـ ترافيك ـ عبور و مرور وسائل نقليه و اشخاص و حيوانات در راهها.
17 ـ ترامواي ـ وسيله نقليه ايكه در شهر و حومه براي حمل مسافر بكار ميرود و با نيروي برق روي ريل حركت مي‌نمايد.
18 ـ تراكتور باركش ـ وسيله نقليه موتوري ك جهت كشيدن يدكهاي باركش ساخته شده.
19 ـ تراكتور كشاورزي ـ وسيله نقليه موتوري كه براي كارهاي كشاورزي يا براي كشيدن ماشينها و‌الات ديگر كشاورزي يا شخم زدن بكار رود.
20 ـ توقف مطلقاً ممنوع ـ ايست وسيله نقليه در هر مدت ممنوع است.
21 ـ توقيف گواهينامه (ضبط) ـ اخذ و نگهداري موقت گواهينامه.
22 ـ جاده ـ راه خارج شهر براي عبور و مرور وسائل نقليه.
23 ـ جاده اصلي ـ جاده ايكه در برخورد با جاده ديگر پهن تر است يا با نصب علائم راهنمائي اصلي تلقي شود.
24 ـ جاده فرعي ـ جاده ايكه از جاده اصلي منشعب شده و از آن تنگتر است يا با نصب علائم راهنمائي فرعي بشمار ميرود.
25 ـ جاده خصوصي ـ جاده ايكه اشخاص يا مؤسسات براي استفاده شخصي ساخته اند و استفاده ديگران از آن منوط باجازه مالك است.
26 ـ چرخ فلزي ـ چرخي است كه محل تماس آن با كف زمين فلزي باشد.
27 ـ حق تقدم ـ حق عبور وسيله نقليه اي زودتر از وسائل نقليه ديگر يا از پياده‌ها و بالعكس.
28 ـ خيابان ـ راه عبور و مرور در مناطق مسكوني.
29 ـ خيابان اصلي ـ خيابانيكه در برخورد با خيابان ديگر پهن تر است يا با نصب علائم راهنمائي اصلي تلقي شود.
30 ـ خيابان فرعي ـ خياباني كه از خيابان اصلي تنگتر است يا با نصب علائم راهنمائي فرعي شناخته شود.
31 ـ دستگاه تهويه ـ دستگاهي كه بوسيله گاز يا بخار متراكم هواي داخل اطاق وسيله نقليه را خنك مي‌نمايد.
32 ـ دوچرخه موتور دار (گازي) ـ دوچرخه ايكه بوسيله موتوري كه نيروي آن متجاوز از 5 اسب نباشد حركت نمايد.
33 ـ راه ـ اعم است از خيابان و جاده و كوچه.
34 ـ راننده ـ كسي كه‌هدايت وسيله نقليه را توسط فرمان يا بوسايل ديگر بعهده داشته باشد.
35 ـ راه آهن ـ ريلهاي آهني موازي ثابتي كه لكوموتيوها و قطارها بر روي آن حركت مي‌نمايد.
36 ـ روز ـ از طلوع تا غروب آفتاب.
37 ـ سازنده وسائل نقليه ـ شخصي يا مؤسسه يا كارخانه اي كه وسائل نقليه اي را كه مطابق اين آئيننامه بايد شماره گذاري شوند ميسازد ـ يا قطعات ساخته آنها را سوار (مونتاژ) مي‌نمايد.
38 ـ شب ـ از غروب تا طلوع آفتاب.
39 ـ شماره غير مجاز ـ‌ الف ـ شماره ايكه بموجب آگهي قبلي شهرباني بايد تجديد گردد.
ب ـ شماره ايكه در كشور خارجي روي وسيله نقليه نصب شده و پس از ورود بايران با وجود انقضاء مدت اعتبار آن عوض نشده باشد.
ج ـ شماره ترانزيت كه در كشور ايران براي مسافرت بخارج داده شده و استفاده از آن در داخل كشور ممنوع است.
د ـ شماره‌هاي موضوع قانون مجازات استفاده كنندگان از پلاكهاي تقلبي مصوب سال 1345.
40 ـ شماره وسيله نقليه ـ عدد 1 يا چند رقمي كه از طرف متصديان مربوط روي پلاكهاي مخصوص منقوش و بوسيله نقليه منصوب مي‌گردد.
41 ـ ظرفيت اتومبيل ـ وزن بار يا تعداد مسافر كه از طرف افسر كاردان فني شماره گذاري شهرباني براي وسيله نقليه تعيين مي‌شود.
42 ـ علائم ـ هر نوع علامت مانند تابلو، نوشته، خط كشي، چراغ، سوت، حركت دست و غيره كه وسيله مقامات صلاحيتدار يا رانندگان براي كنترل و تنظيم عبور و مرور بكار ميرود.
43 ـ قطعات اصلي ـ كليه قسمتهاي اساسي وسيله نقليه كه طبق اين آئين نامه بايد شماره گذاري شود مانند موتور و شاسي و اطاق كه تعويض آنها باعث تغيير مشخصات اساسي وسيله نقليه مي‌گردد.
44 ـ كارت مشخصات ـ كارتي كه مشخصات مالك و وسيله نقليه شماره گذاري شده در آن ثبت و بمالك وسيله نقليه تسليم مي‌گردد.
45 ـ كارت شهري ـ كارتي كه مجوز رانندگي وسائل نقليه عمومي در شهر و حومه مي‌باشد.
46 ـ كوچه ـ راهي در مناطق مسكوني كه عرض آن حداكثر 6 متر باشد.
47 ـ گذرگاه پياده ـ در تقاطع راهها امتداد پياده روها در سواره رو يا هر محل ديگري از سواره رو كه بوسيله خط كشي يا ميخكوبي يا ساير علائم جهت عبور پيادگان اختصاص داده شده.
48 ـ گواهي نامه رانندگي ـ اجازه نامه براي رانندگي وسايل نقليه كه بوسيله علائم خاص ممنوع شده باشد.
49 ـ منطقه ممنوعه ـ منطقه و محلي كه عبور و مرور وسايل نقليه در آنها بوسيله علائم خاص ممنوع شده باشد.
50 ـ مواده خطرناك ـ هر نوع مواد منفجره يا محترقه يا مايعات آتش زا و گازهاي فشرده و امثال آنها.
51 ـ موتور سيكلت ـ وسيله نقليه موتوري كه داراي 2 يا 3 چرخ است و نيروي آن متجاوز از 5 اسب مي‌باشد.
52 ـ مينيبوس ـ هر نوع وسيله نقليه موتوري مسافر بري كه ظرفيت آن با راننده حداقل 10 نفر و حداكثر 21 نفر باشد.
53 ـ وزن با بار ـ وزن وسيله نقليه باضافه وزن بار آن.
54 ـ وسيله نقليه امدادي ـ وسيله نقليه مخصوص خدمات پليسي، بهداشتي آتش نشاني و امثال آنها كه وسيله شهرباني تعيين و با علائم مخصوص مشخص مي‌شود.
55 ـ وسيله نقليه موتوري ـ وسيله نقليه اي كه با نيروي موتور بر روي چرخهاي خود حركت كند.
56 ـ وسيله نقليه غير موتوري ـ وسيله نقليه ايكه نيروي محرك آن از موتور نباشد.
57 ـ وسيله نقليه كشاورزي ـ بوسيله نقليه ايكه جهت امور كشاورزي ساخته شده مادام كه در مزارع كار كند اطلاق مي‌شود.
58 ـ وسيله نقليه موتوري ويژه ـ وسيله نقليه موتوري كه مخصوص انجام كارهاي فني و ساختماني و جاده سازي و امثال آن است.
59 ـ يدك ـ وسيله نقليه چرخدار با موتور يا بي موتور كه توسط وسيله نقليه موتوري ديگري كشيده شود.
60 ـ يدك كش ـ وسيله نقليه موتوري كه يدك يا يدكهائي را بدنبال خود مي‌كشد.
61 ـ يدك متصل (شبه يدك) ـ يدك بدون نيروي محرك (بي موتور).

روابط تنقیحی