-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :19213
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1389/11/25
راي هيأت عمومي ديوان عدالت اداري شماره هـ/84/787 ،مورخ 1389/11/20
تاريخ: 1389/9/29 شماره دادنامه: 390 کلاسه پرونده: 84/787
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شکات: جمعي از سردفتران دفاتر اسناد رسمي شهرستان ساري.
موضوع شکايت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 39302/34 مورخ 1378/8/17 رئيس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور.
گردشکار: جمعي از سردفتران دفاتر اسناد رسمي شهرستان ساري طي دادخواست تقديمي اعلام داشتهاند: سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در مورخ 1378/8/17 مبادرت به صدور بخشنامه شماره 39302/34 نموده است که بخشنامه فوقالذکر بر خلاف نص صريح قانون دفاتر اسناد رسمي ميباشد، زيرا براساس قانون دفاتر رسمي و کانون سردفتران و دفترياران مصوب 25 تير ماه 1354 و متن ماده 5 پس از تصويب اين قانون تاسيس دفترخانه با توجه به نيازمنديهاي هر محل تابع ضابطه خواهد بود. در شهرها براي حداقل هر پانزده هزار نفر و حداکثر در بيست هزار نفر با توجه به آمار ... و ماده 3 از آييننامه آن مصوب 17 دي ماه سال 1354 وزارت دادگستري سازمان ثبت اسناد و املاک کشور براي انتخاب سردفتر اسناد رسمي در شهريور ماه هر سال طي آگهي در يکي از روزنامههاي کثير الانتشار مرکز... انتخاب سر دفتر براي هر محل تابع مواد اشاره شده در فوق ميباشد که بخشنامه اشاره شده برخلاف مواد مرقوم بوده و در عمل نيز منجر به افتتاح و گشايش دفاتر بيش از حد و نياز و تعداد اشاره شده ميباشد. ازدحام دفاتر مازاد بر تعداد قانوني در مراکز استانها خاصه استان مازندران مشکلات عديده از جمله کاهش تنظيم اسناد ... را نموده است و صدور ابلاغ براي سران دفاتر اسناد رسمي در هر شهر بايد به استناد مواد فوق و از مجاري قانوني ميباشد نه بخشنامهاي که صراحتاً مغاير با قانون ميباشد. لهذا در مانحنفيه اجراي بخشنامه از محمل قانوني برخوردار نبوده و اساساً مردود و فاقد وجاهت قانوني ميباشد. لذا با عنايت به مراتب فوقالذکر، متقاضي ابطال بخشنامه مورد شکايت ميباشند.
سرپرست دفتر حقوقي و امور بينالملل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور طي لايحه دفاعيهاي به شماره 54937/87 مورخ 1387/8/20، در خصوص شکايت جمعي از دفاتر اسناد رسمي به طرفيت سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، نظر مقامات محترم قضايي را به موارد ذيل جلب مينمايد: 1ـ با توجه به تفسير شوراي نگهبان به شماره 9387/30/83 مورخ 1383/10/21 رياست محترم قوه قضاييه در خصوص اصل 170 قانون اساسي بخشنامه مذکور خارج از بخشنامههاي دولتي ميباشد. 2ـ مستند به رأي شماره دادنامه 160 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري مورخ 1384/4/13 در خصوص ابطال بخشنامه شماره 16916/34/1 مورخ 1384/6/4 سازمان ثبت از سوي شهرداري که عدم صلاحيت ديوان عدالت اداري از سوي آن هيأت محترم اعلام گرديده است. 3ـ با توجه به ماده 5 قانون دفاتر اسناد رسمي (ماده5 ـ پس از تصويب اين قانون تاسيس دفترخانه با توجه به نيازمنديهاي هر محل تابع ضابطه زير خواهد بود. در شهرها براي حداقل هر پانزده هزار نفر و حداکثر بيست هزار نفر با توجه به آمار و درآمد حاصل از حق ثبت معاملات يک دفترخانه شهرها و بخشهايي که جمعيت آنها کمتر از پانزده هزار نفر باشد يک دفترخانه خواهد داشت اجازه تجديد فعاليت دفترخانهاي که به علت انفصال دائم سردفتر تعطيلشده در حکم تاسيس دفترخانه جديد خواهد بود. همچنين است در مورد بازنشستگي و فوت سردفتر که پس از انقضاي مدتهاي مقرر در ماده 69 اين قانون در حال تعطيل باقي بماند.
تبصره ـ پس از تعيين تعداد دفاتر اسناد رسمي هر محل به شرح اين ماده هرگاه با توجه به ميزان معاملات و درآمد دفاتر اسناد رسمي موجود و مقتضيات محلي افزايش تعداد دفاتر زائد بر حد نصاب مذکور ضروري تشخيص شود به پيشنهاد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و تصويب وزارت دادگستري حداکثر تا دو دفترخانه ميتوان به دفاتر موجود در هر حوزه ثبتي با رعايت مقررات اين قانون اضافه نمود.) و وسعت جغرافيايي و ازدياد جمعيت شهرها و همچنين ميزان حق ثبتي که به استناد نامه شماره 36/34 مورخ 1387/1/11 اداره کل امور اسناد و سردفتران سازمان ثبت و به آن اشاره شده است. بخشنامه صادره وفق مقررات قانوني صادر گرديده است. لذا تقاضاي رد شکايت شاکي مورد استدعاست.
سرپرست دفتر حقوقي و امور بينالملل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، طي لايحه دفاعيهاي به شماره 391/11 مورخ 1385/1/26، اعلام داشته است: با عنايت به دادنامه شماره 160 مورخ 1384/4/12 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري موضوع پرونده کلاسه 81/488 که در خصوص بخشنامههاي سازمان ثبت اصدار يافته مبني بر اينکه اصل يکصد و هفتاد (170) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مربوط به رسيدگي به اعتراض اشخاص نسبت به مقررات دولتي منحصراً ناظر به مصوبات قوه مجريه ميباشد در نتيجه سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از سازمانهاي وابسته به قوه قضائيه است و ارتباطي با قوه مجريه ندارد. لذا با عنايت به دادنامه مارالبيان و ماده 25 قانون ديوان عدالت اداري مصوب 1360 با اصلاحيههاي بعدي تقاضاي رد دادخواست شکات مورد استدعاست.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد.