-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :18423
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1387/3/9
دادنامه
شماره ه/84/84
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1387/2/29
رويه قضايي - اعلام تعارض آراء از شعب اول و چهارم تجديدنظر ديوان عدالت اداري
شماره هـ/84/84 1387/2/29
تاريخ: 1386/12/5 شماره دادنامه: 1427 کلاسه پرونده: 84/84
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاکي: شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي.
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء از شعب اول و چهارم تجديدنظر ديوان عدالت اداري.
مقدمه: الف ـ شعبه شانزدهم ديوان عدالت اداري در رسيدگي به پرونده کلاسه 80/1144 موضوع شکايت شرکت تشگاز به طرفيت، شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران (وزارت نفت) به خواسته صدور حکم مبني بر تصديق ورود خسارت به استناد تبصره يک ماده 11 قانون ديوان عدالت اداري به شرح دادنامه شماره 1938 مورخ 1380/12/21 چنين رأي صادر نموده است،... با توجه به مندرجات نامه مورخ 1378/8/4 شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران به کليه مديران عامل شرکتهاي نصب کيت خودروهاي گاز مايعسوز و مندرجات بخشنامههاي شماره8213/898 مورخ 1387/8/5 و شماره 9588/28 مورخ 1378/9/10 شرکت ملي فرآوردههاي نفتي که به موجب دادنامههاي شماره 22 و 61 مورخ 1380/2/30 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري باطل شده مبني بر ممنوعيت نصب کيت گاز بر روي خودروهاي دولتي و شخصي و متفرقه و اينکه مشتکيعنه در پاسخ و دفاعيه ارسالي موضوع اصدار دستورات و بخشنامههاي مارالذکر را پذيرفته است، النهايه عليرغم دادنامههاي يادشده هيأت عمومي هنوز هم بخشنامههاي يادشده را قانوني ميداند، عليهذا با توجه به مراتب ياد شده و مجموع اوراق پرونده ورود خسارت به شرکت شاکي به لحاظ اصدار بخشنامههاي يادشده و ممنوع نمودن کيتهاي گازسوز بر روي خودروهاي دولتي و شخصي محرز به نظر ميرسد و مستنداً به تبصره يک ماده 11 قانون ديوان عدالت اداري حکم به تصديق خسارت وارده مذکور صادر و اعلام ميدارد. الف ـ2ـ شعبه چهارم تجديدنظر ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 81/191 موضوع تقاضاي تجديدنظر شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران نسبت به دادنامه شماره1938 مورخ1380/12/21 شعبه 16 ديوان عدالت اداري به شرح دادنامه شماره 1117 مورخ 1381/7/8 چنين رأي صادر نموده است، خواسته شرکت شاکي طي دادخواست تقديمي تصديق خسارات وارده در نتيجه اعمال بخشنامههاي شماره 8213/898 مورخ1378/8/5 و شماره 9588/828 مورخ 1378/9/10 مديرعامل پخش فرآوردههاي نفتي وزارت نفت است که بخشنامههاي مذکور طي دادنامههاي شماره 61 و 62 مورخ 1380/2/20 هيأت عمومي ديوان عدالت ابطال و از درجه اعتبار ساقط گرديده است. اولاً مطابق ماده 11 آييننامه اجرايي ساماندهي سيستم حمل و نقل که به وسيله هيأت وزيران به تصويب رسيده است، دستگاههاي اجرايي و نيروهاي نظامي ـ انتظامي را موظف کردهاند که نسبت به گازسوز کردن وسائل نقليه اقدام نمايند. نتيجتاً گازسوز کردن وسائل نقليه اعم از عمومي و خصوصي ارتباطي به تصميمگيري مستقيم وزارت نفت که در اين پرونده طرف شکايت است ندارد، بلکه تابع مصوبات قانوني ديگري است مضافاً اينکه وزارت نفت هيچ نوع قراردادي با شرکتهاي سازنده کيت گازي تنظيم ننموده و صرفاً مسئوليت در تدارک گاز مصرفي آنهم از نوع LPG با در نظر گرفتن امکانات دارد که اين نوع گاز با نوع گاز معمولي يا CNG متفاوت و بر اساس مدارک ابرازي تدارک گاز LPG براي مصرف در اتومبيلهاي شخصي به فرض آنکه بهاي آنهم گران شود مقرون به صرفه نيست و مصمم شدهاند سيستم LPG را به سيستم CNG تغيير دهند ثانياً بخشنامههاي موضوع دادنامههاي شماره 61 و 62 مورخ 1380/2/30 هيأت عمومي هيچ دلالتي بر عدم استفاده از کيتهاي گازي يا عدم توليد آن ندارد، بلکه صراحتاً نصب کيتهاي مذکور را بر روي اتومبيلهاي شخصي و دولتي منع نموده است. نتيجتاً چنانچه ضرري وارد شده باشد به کساني که در نصب کيتهاي گازي سرمايهگذاري کردهاند و حال از نصب آن بهطور نسبي محرومشده واردشده است و ارتباطي به توليدکنندگان ندارد مضافاً اينکه در بند (الف) راهکارهاي پيشنهادي حوزه معاون اول رياست جمهوري، چنين اتخاذ تصميم گرديده است « تامين و توليد گاز مايع براي مصرف در خودروهاي شخصي هر چند که اين گاز قيمتگذاري هم بشود فاقد توجيه اقتصادي و زيست محيطي است لذا مساله توقف روند توليد کيتهاي گاز مايع به جز براي تاکسيها مورد تاييد قرار گرفت» ملاحظه ميشود که اين نظريه بعد از صدور بخشنامههاي مذکور صرفاً نصب کيتهاي گازي را بر روي وسائط نقليه شخصي و دولتي منع نموده ولي معاون طرح و بررسي رياست جمهوري توقف توليد کيتهاي گاز مايع را جز براي تاکسيهاي مورد تاييد قرار داده است، قابل توضيح است که در نتيجه مراجعات مکرر شرکت تشگاز به اداره طرف شکايت و پيرو دستور مقام وزارت و مدير عامل سازمان بهينهسازي مصرف سوخت کشور از شرکت تشگاز بازديد به عمل آورده و طي گزارش شماره 53 ـ 60 ـ 80 ـ 3 ـ 4 ـ 1380/2/31 در بند 5 گزارش تصريح نموده است که ادعاي شرکت مبني بر توليد 000/70 سيلندر LPG که بلااستفاده ماندهاند صحيح است و در ذيل آن تصريح کردهاند به نظر ميرسد همه اين مخازن بعد از اعلام توقف طرح LPG توليد شده است و شرکت در سال 1379 تعداد زيادي مخزن به ترکيه صادر کرده است و هنوز هم دنبال يافتن بازارهايي براي صادرات هستند و به همين دليل کارخانه تا اين اواخر مشغول فعاليت بوده است. خاطر نشان ميگردد، تاريخ صدور بخشنامههاي توقف1378/8/5 و 1378/9/10 است و تاريخ تنظيم گزارش بازديد 1380/2/31 است. ثالثاً، تصديق خسارت منوط به آنست که مدارک ابرازي شرکت شاکي بر حسب اثبات منع توليد و رابطه عليت بين بخشنامه در منع توليد باشد در حاليکه همانطور که فوقاً تشريح گرديد، بخشنامههاي ابطالي هيچ دستوري مبني بر منع توليد ندارد و گزارش بازديد هم همانطور که فوقاً بيان شده حاکي از توليد 000/70 کيت گازي حتي صادرات آن به کشور ترکيه بعد از صدور بخشنامههاي مارالذکر مينمايد و چنانچه شرکت شاکي مدعي آن باشد که در نتيجه صدور بخشنامههاي مذکور از تعداد اتومبيلهايي که نميتوانند نصب کيت گاز نمايند کسر شده است نتيجتاً اين شرکت متضرر گرديده است و فروش از ميزان پيشبيني شده و يا توليد از قدر بر آورده شده و پايين آمده است اين موضوع ميتواند يک نوع عدم نفع باشد که تصديق خسارت در مورد عدم نفع فاقد وجاهت قانوني است. رابعاً، بعضي از دستورات مقامات و اظهارات مسئولين در روزنامهها و نامههاي ابرازي وکيل شاکي اشاره کلي بر ورود خسارت به شرکتهاي سازنده کيت گازي در سيستم LPG دارد که نظرات لازم براي بررسي در مجمع عمومي شرکت نفت و حتي هيأت دولت اعلام شده است و در صورت اتخاذ تصميم در مجمع عمومي وزارت نفت يا هيأت دولت مبني بر احراز خسارت و تعيين ميزان و نحوه پرداخت خسارت به شرکتهاي توليدي کيت گازي موضوع تصديق خسارت منتفي است که اين نظرات تاکنون عملي نشده و مدرکي در اين خصوص وسيله شاکي به اداره طرف شکايت ابراز نشده است. خامساً، شرکت تشگاز مطابق اساسنامه طي ماده 2 در توليد انواع لوازم گازسوز خريد و فروش و توزيع در بازار مصرف وارد نمودن مواد اوليه تجهيزات ماشينآلات ضروري براي عمليات مذکور صدور خدمات لوازم و تجهيزات گازي و لوازم توليدي به خارج از کشور تحقيقات و نوعآوري و ارائه خدمات مهندسي و مشاورهاي و فني در زمينه صنعت نفت و گاز و اجراي پروژههاي گازي و سرمايهگذاري در ساير شرکتها فعاليتي نمايند و نامههاي شماره 2572 مورخ 1378/5/19 و شماره 2526 مورخ 1380/5/19 صادره از موسسه استاندارد موجب حصر فعاليت آنهم صرفاً در توليد کيتهاي گاز نيست، بلکه نامههاي مذکور، کيتهاي توليدي را از حيث استانـدارد ملحوظ نظر قرار داده و تاييـد نموده است. عليهذا با توجـه به مراتب فوق تصديق ورود خسارت وسيله شعبه بدوي مستند به دلائل و مدارک کافي براي احراز رابطه عليت بين اقدام وزارت نفت و شرکت تشگاز نيست، لذا ضمن فسخ دادنامه تجديدنظرخواسته حکم به رد شکايت شاکي صادر و اعلام ميگردد. اين رأي مانع مراجعه مستقيم شرکت شاکي به مراجع ذيصلاح نخواهد بود و الزامي براي مقامات تصميمگيرنده در وزارت نفت و هيأت دولت در اتخاذ تصميم نخواهد داشت. ب ـ1ـ شعبه هفدهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 80/1438 موضوع شکايت شرکت گاز خودرو صنعت به طرفيت، شرکت پخش و پالايش فرآوردههاي نفتي به خواسته، صدور حکم به تصديق ورود خسارت شاکي به سبب اجراء بخشنامههاي شماره 8213/898 مورخ 1378/8/5 و شماره 9588/828 مورخ 1378/9/10 به شرح دادنامه شماره 545 مورخ 1381/4/10 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينکه بخشنامه استنادي به موجب دادنامههاي شماره 22 و 61 مورخ 1380/2/30 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري ابطال گرديده است و با توجه به مصوبه هيأت دولت درباره آييننامه اجرايي قانون جلوگيري از آلودگي هوا مصوب سال 1374 درباره گازسوزکردن خودروها و ايجاد جايگاههاي سوختگيري گاز و همچنين بند تبصره 29 قانون بودجه سال 1377 و بند (ق) تبصره 29 قانون بودجه سال 1378 و بند (ب) تبصره 27 قانون بودجه سال 1378 درباره يارانه سوخت گاز مايع خودروهاي مجهز به سيستم گازسوز و با توجه به اينکه شرکت شاکي با اخذ مجوز از وزارت صنايع و وام و سرمايهگذاري سنگين و خريد ماشينآلات لازم و احداث ساختمان اقدام به توليد کيت گازسوز نموده است و در اين راه متحمل هزينه گزافي شده وليکن شرکت فرآوردههاي نفتي با صدور بخشنامه مارالذکر نصب کيت بر روي خودروهاي دولتي و شخصي را ممنوع اعلام نموده است و اين بخشنامه بر حسب عدم فروش محصولات توليدي و بلامصرف ماندن آن و نتيجتاً ورود ضرر و زيان شرکت گرديده است. بنابراين ورود خسارت به لحاظ صدور بخشنامه معترضعنه به نظر محرز است و به استناد تبصره يک ماده 11 قانون ديوان عدالت اداري حکم به ورود شکايت مطروحه و تصديق خسارت وارده به شرکت صادر و اعلام ميگردد. ب ـ2ـ شعبه اول تجديدنظر ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 81/791 موضوع تقاضاي تجديدنظرخواهي وزارت نفت (شرکت پخش و پالايش فرآوردههاي نفتي) نسبت به دادنامه شماره 545 مورخ 1381/4/10 صادره از شعبه 17 ديوان به شرح دادنامه شماره 714 مورخ 1383/8/4 ضمن رد تجديدنظرخواهي دادنامه بدوي را تاييد نموده است. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد.