عنـوان قانون شامل: باشد. و عنوان یا متن قانون شامل: باشد. و موضوعات آن شامل: باشد. بازه زمانی تصویب از تاریـخ: تا تاریـخ: تنظیم گردد.
  • شماره انتشار در روزنامه رسمی :17770
  • تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :1384/12/6
  • یادداشت: پرونده وحدت رويه رديف:80/23 هيأت عمومي
دادنامه‌‌ شماره 683 هيئت عمومي ديوان عالي كشور مورخ 1384/10/13

ارش مترادف با ديه به عنوان مجازات قانوني تعيين گرديده و در مواردي كه جمع صدمات وارده بر اناث ناشي از سبب واحد و مجموع ديه مقدر و ارش زائد بر ثلث ديه مرد مسلمان گردد در احتساب آن مقررات ماده 301 قانون مجازات اسلامي ملاك عمل خواهد بود.

بسمه‌تعالي
حضرت آيت‌الله مفيد دامت بركاته
رياست محترم ديوان عالي كشور
احتراماً؛ گزارش واصله از دادستاني محترم كلّ كشور در رابطه با اختلاف نظر بين شعب 4 و 8 دادگاههاي تجديدنظر استان آذربايجان غربي در استنباط از مفاد مادّه 301 قانون مجازات اسلامي جهت طرح در هيأت عمومي ديوان عالي كشور بعرض مي‌رسد:
معاون قضائي دادگستري خوي بعنوان حضرت آيت‌الله مقتدائي دادستان محترم كل كشور بشرح لايحه 1053/ج1ـ1379/11/27 با ارسال دادنامه‌هائي از دادگاه‌هاي عمومي و تجديدنظر شهرستان خوي درخواست صدور رأي وحدت رويه نموده است كه پرونده‌هاي مربوطه مطالبه و با بررسي و انعكاس خلاصه‌اي از جريان آنان مبادرت به اظهارنظر مي‌نمايد:
1ـ در پرونده 738/78/2 آقاي حسن عباس‌زاده به اتهام ايراد ضرب منجر به نقص عضو بانو رقيه محمدزاده ـ همسرش ـ تحت تعقيب دادگاه عمومي خوي بوده. آقاي دادرس شعبه دوم پس از رسيدگي‌هاي لازم بموجب دادنامه شماره738/78/2 ـ 1379/4/22 متهم مزبور را براي زخمهاي جائفه در شكم و سمحاق در شانه راست و متلاحمه در بازوي راست و متلاحمه در ساعد دست چپ و سمحاق در ساق پاي چپ و سمحاق در خلف سينه راست و ارشهاي متعلقه به استناد مواد 482 و 484 و 495 از قانون مجازات اسلامي متهم را كلاً به پرداخت5/1361 دينار شرعي در حق شاكيه محكوم مي‌نمايد. ضمناً به استناد تبصره دو از ماده 269 قانون مجازات اسلامي بعلت اينكه متهم همسرش را با چاقو مورد جرح قرار داده با توجه به سابقه ايراد ضرب و جرح شاكيه، تجري را محرز دانسته و متهم مزبور را به يك سال حبس نيز محكوم كرده است و بواسطه تجديدنظرخواهـي محكـوم عليـه آقايان دادرسـان شعبـه 4 دادگاه تجديدنظر استـان آذربايجان‌غربي طي دادنامه1085ـ 1379/6/5 چنين رأي داده‌اند:
رأي ـ حسب گواهي‌هاي پزشكي صدمات وارده به شاكيه عبارت بوده از: يك فقره جائفه و سه فقره سمحاق و دو فقره متلاحمه كه بر حسب احتساب به دينار جمع صدمات مذكور مساوي 510 دينار خواهدشد و ضمناً مصدومه مستحق هشت فقره ارش مي‌باشد كه جمع مبالغ آن 930 دينار مي‌باشد و باستناد ماده 301 قانون مجازات اسلامي شاكيه مستحق دريافت نصف اين مبلغ است بنا به مراتب شاكيه مستحق دريافت نصف 510 دينار بابت شش فقره صدمه باضافه 930 دينار مربوط به ارش جمعاً 1185 دينار خواهدبود لذا مستنداً به ماده 257 قانون آيين دادرسي كيفري رأي صادره بشرح فوق اصلاح و تأييد مي‌شود.
2ـ در پرونده 208/78/71 آقاي محرم جوادنيا به اتهام ايراد صدمه به بانو افسانه به استناد ماده 716 قانون مجازات اسلامي و مواد 484 و 485 و 367 قانون مزبور علاوه بر پرداخت 130 درهم بابت كبودي و تورم زانوي راست به پرداخت ده درصد ديه كامل زن مسلمان براي نقص عضو (بعنوان ارش) و به 6 ماه حبس از طرف رئيس دادگاه عمومي خوي (شعبه 7) بعلت عدم رعايت نظامات دولتي محكوم مي‌گردد و بواسطه تجديدنظرخواهي شاكيه آقايان دادرسان شعبه 8 دادگاه تجديدنظر استان آذربايجان غربي اجمالاً چنين انشاء رأي كرده‌اند:
... برحكم 1377/78 شعبه 7 دادگاه عمومي خوي اشكالي چند وارد است. زيرا:
اولاً ـ درخصوص عدم رعايت مقررات ماده3 قانون وصول برخي از درآمدهاي دولتي در مورد صدمات وارده در امر رانندگي فقط موارد مندرج در ماده 714 و 718 قانون مجـازات اسلامي موردنظر بوده و لـذا شش مـاه حبس مقرر براي محكوم عليـه با اعمـال بند يك از مـاده3 قانون برخي از درآمدهـاي دولت و بواسطـه بلادليل بودن ادعاي فرار راننده از صحنـه تصـادف به پرداخت يك ميليون ريال جزاي نقـدي تبديل مي‌گردد.
ثانياً ـ ارش پاره‌گي مينيسك‌هاي زانوي راست از ده درصد ديه به پانزده درصد افزايش مي‌يابد و ارش نقص عضـو حادث شده نيز از ده درصـد به بيست درصد ترقي داده مي‌شود و 130 درهم مقرر در حكم بدوي نيز به قوت خود باقي است.
ثالثاً ـ در اجراي ماده 301 قانون مجازات اسلامي بعلت تجاوز ديه و ارش مورد حكم از ثلث ديه و ارش مقرر به نصف تقليل داده مي‌شود.
بنا به مراتب بشرح ذيل مبادرت به اظهارنظر مي‌نمايد.
نظريه ـ همانطوري كه ملاحظه مي‌فرمائيد در ماده 301 قانون مجـازات اسلامي ديه زن و مرد مسلمان مادامي‌كه مقدار آن به ثلث نرسد يكسان است ولي با رسيدن به ثلث، ديه زن مسلمان نصف ديه مرد خواهدبود و محاكم تجديدنظر استان آذربايجان غربي در استنباط از ماده مرقوم رويه‌هاي مختلفي اتخاذ كرده‌اند.
بدين توضيح آقايان دادرسان شعبه4 در مورد ارش مقررات ماده مورد بحث را ضروري ندانسته‌اند، ليكن دادرسان شعبه8 ماهيت حقوقي ديه و ارش را يكي دانسته و عدم ذكر ارش در ماده 301 را بدين عنوان چون ارش از احكام ديه تبعيت مي‌نمايد مقررات ماده301 بطريق اولي در ارش هم جاري و ساري است بنابه مراتب و اينكه قانون در مورد ارش ساكت است موضوع اقتضاي صدور رأي وحدت رويه دارد و تقاضا مي‌نمايد درصورتي كه موافقت فرمائيد موضوع مستنداً به ماده 270 قانون آيين دادرسي كيفري در هيأت عمومي محترم ديوان عالي كشور جهت ايجاد رويه واحد مطرح شود.
بتاريخ روز سه‌شنبه 1384/10/13 جلسه وحدت رويه هيأت عمومي ديوان عالي كشور، به رياست حضرت آيت‌الله مفيد رئيس ديوانعالي كشور، و با حضور حضرت آيت‌الله درّي‌نجف‌آبادي دادستان محترم كل كشور و جنابان آقايان رؤسا و مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقي و كيفري ديوانعالي كشور، تشكيل گرديد.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسي اوراق پرونده مبني بر: « ... احتراماً : درخصوص پرونده وحدت رويه رديف 80/23 موضوع اختلاف‌نظر بين شعب 4 و 8 دادگاههاي تجديدنظر استان آذربايجان غربي در استنبـاط از مفـاد مـاده 301 قانون مجازات اسلامي ناظر به شمول مقرّرات آن به عموم و اطلاق ديه و يا ديه مقدر تؤام با ارش غيرمقدر با ملاحظه گزارش تنظيمي و سوابق امر، نظريه حضرت آيت‌الله درّي نجف‌آبادي، دادستان محترم كل كشور، بشرح آتي اعلام مي‌گردد:
نظر به اينكه بشرح مقرّرات ماده 12 قانون مجازات اسلامي مجازات‌هاي مقرّر در آن قانون عبارت از حدود، قصاص، ديات، تعزيرات و مجازات‌هاي بازدارنده است و به تصريح ماده 15 همان قانون ديه عبارت از مالي است كه از طرف شارع براي جنايت تعيين شده است و بشرح مذكور، قانون نسبت به عنوان ارش و احكام آن بصورت ضمني بحث شده و در موارد عديده مجازات جرايمي را ارش مقرّر داشته است.
با عنايت به توضيح فوق سكوت مقنن در مقام بيان حكم بلحاظ شمول عموم و اطلاق احكام ديه بر نوع مقدر و غيرمقدر آن، ارش قابل قبول بنظر مي‌رسد و احكام عامه ديه بر ارش نيز حاكم است و ارش در حقيقت همان ديه است منتهي ديه مقدر و ديه غيرمقدر، ولي هر دو مجازات شرعي است.
بعلاوه در صورت سكوت قانون در اين‌خصوص موضوع از مصاديق اصل167 قانون اساسي و ماده3 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني بوده و به صراحت مقرّرات مرقوم بايد به اصول و مباني فقه اسلامي و فتاوي مسلم رجوع كرد كه از جمله مباني روايي مرقوم صحيحه منقول از رئيس مذهب شيعه امام ناطق بحق جعفرصادق (ع) مي‌باشد كه براساس آن در جراحات و صدمات مردان و زنان در قصاص و ديه برابرند و چون جراحت به ثلث برسد ديه مرد دو برابر زن است اطلاق جراحات در اين روايات ظهور بر جراحاتي دارد كه داراي ديه مقدر و يا ارش غيرمقدر باشد و آراء و اقوال مشهور فقها از جمله حضرات آيات عظام فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، صافي گلپايگاني، مرحوم آيت‌الله گلپايگاني و همچنين صاحب جواهر مبتني بر اطلاق مباني روايات مذكور مي‌باشد و حضرت امام خميني (ره) طي مسئله هفتم در باب مقصد سوّم در شكستن سر و زخم زدن كتاب شريف تحريرالوسيله نظر به قول مشهور فقها داشته‌اند و طبق نظريه شوراي محترم نگهبان فتاوي ايشان بشرح كتاب تحريرالوسيله از مصاديق فتاوي معتبر قابل استناد در مقام سكوت اجمال و ابهام قوانين مي‌باشد.
با عنايت به جهات يادشده و روايات و فتاوي و اينكه ارش و ديه يك مفهوم را بيان نموده و مكمل يكديگر هستند چون رأي شعبه هشتم دادگاههاي تجديدنظر استان آذربايجان غربي با توجه به مراتب يادشده صادر گرديده است لذا منطبق با اصول و موازين تشخيص و تأييد مي‌گردد.» مشاوره نموده و به اتفاق آراء بدين شرح رأي داده‌اند.