-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :17784
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :22/12/1384
دادنامه
شماره 560
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1384/10/11
-
شماره هـ/82/319 1384/12/17
تاريخ: 1384/10/11 شماره دادنامه: 560 كلاسه پرونده: 82/319
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: آقاي رحمتاله هاشمزاده.
موضوع شكايت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 43288 مورخ 1378/8/29 وزارت امور اقتصادي و دارائي.
مقدمه: شاكي به شرح دادخواست تقديمي اعلام داشته است، وزارت امور اقتصادي و دارائي به موجب بخشنامه مورد شكايت از ادارات كل امور اقتصادي و دارائي مراكز استانها خواسته است تا نسبت به تشخيص و اخذ ماليات به شرح مذكور در بخشنامه فوق از افرادي كه مبادرت به خريد و فروش خودرو از شركتهاي خودروسازي مينمايند اقدام شود. اين اقدام وزارتخانه مذكور و صدور بخشنامه شماره 43288 مورخ 1378/8/29 مغاير با اصول 4، 5 و 173 قانوني اساسي و نيز مخالف موازين شرعي و ماده 600 قانون مجازات اسلامي ميباشد. زيرا در زمان صدور بخشنامه فوق و قبل از آن و در حال حاضر اداره دارائي از هر وسيله نقليه معادل 8% ماليات از صاحب وسيله نقليه دريافت مينمايد (3 درصد ماليات شمارهگذاري ـ 3درصد بعنوان ماليات يك درصد به عنوان حقالثبت و يك درصد هزينه انتقال سيلندر كه دو رقم اخير در دفترخانه هنگام انتقال سند اخذ ميگردد) لذا مطالبه مجدد ماليات يعني دريافت دوباره ماليات از يك وسيله نقليه صرفنظر از اينكه منطقي به نظر نميرسد اصولاً مغاير با موازين شرعي و اصول قانون اساسي ميباشد به نحوي كه به شهادت آمار موجود صدور بخشنامه ياد شده موجب كسري توليد در مقايسه با سالهاي قبل از صدور بخشنامه از ناحيه خريداران ميباشد. لذا تقاضاي رسيدگي و ابطال بخشنامه فوق الذكر را دارد. مديركل دفتر حقوقي سازمان امور مالياتي كشور در پاسخ به شكايت مذكور طي نامه شماره 5041ـ 212 مورخ 1383/8/19 مبادرت به ارسال تصوير نامه شماره 3210ـ 211 مورخ 1383/8/11 دفتر فني مالياتي سازمان متبوع نموده است. در اين نامه آمده، به طور كلي مالياتها به دو دسته اصلي مستقيم و غير مستقيم طبقهبندي ميشوند. وجه تمايز اين دو در مبنا و نحوه وصول و اهداف آنها ميباشد. لذا هر يك از اينها نيز به موازات يكديگر و به موجب مقررات خاص خود كه در فرآيند مقرر تنظيم، تصويب و قابليت اجرائي يافتهاند مطالبه و وصول ميگردند. وجوهي از قبيل ماليات و عوارض موضوع بندهاي (هـ) ماده 3 و (و)، (ز) و (ح) ماده 4 قانون موسوم به تجميع عوارض مصوب 1381 كه هم اكنون وصول ميشوند، از نوع مالياتهاي غير مستقيم ميباشند كه با واسطه از مصرف كننده نهائي اخذ ميگردند. زيرا اين مبالغ را فروشنده (اعم از كمپاني سازنده و يا دستهاي بعدي) به صورت بخشي از ثمن معامله از خريدار اخذ و عملاً اين وجوه توسط شخصي كه از اين خودرو بهرهبرداري ميكند پرداخت ميگردد. از طرف ديگر به موجب بندهاي 2 و 4 ماده يك قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحيههاي بعدي آن «هر شخص حقيقي يا حقوقي ايراني نسبت به كليـه درآمدهايي كه در ايران يا خارج از ايران تحصيل مينمايند مشمول پرداخت ماليات ميباشد.» بنابراين مطابق ماده 93 درآمدي كه اشخاص حقيقي از طريق اشتغال به مشاغل يا عناوين ديگر نظير خريد و فروش خودرو تحصيل ميكنند پس از كسر معافيتهاي مقرر در قانون مشمول ماليات بر درآمد مشاغل ميشود. دبير محترم شوراي نگهبان در خصوص ادعاي خلاف شرع بودن بخشنامه شماره 43288 مورخ 1378/8/29 وزارت امور اقتصادي و دارائي به شرح نامه شماره 13494/30/84 مورخ 1384/7/24 اعلام داشتهاند، موضوع بخشنامه شماره 43288 مورخ 1378/8/29 وزارت امور اقتصادي و دارائي در جلسه مورخ 1384/7/20 فقهاي محترم شوراي نگهبان مطرح شد كه خلاف موازين شرع شناخته نشد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤساي شعب بدوي و رؤسا و مستشاران شعب تجديدنظر تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اكثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.