-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :17614
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :26/5/1384
دادنامه
شماره 170
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1384/4/26
-
شماره هـ/82/733 و 193 1384/5/17
تاريخ:1384/4/26 شماره دادنامه: 170 ـ 171 كلاسه پرونده: 82/733 ، 193
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: آقايان 1ـ علي پورجوادخواه 2ـ وجيهالله البرزي.
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب دوم، سوم و چهارم تجديدنظر ديوان عدالت اداري.
مقدمه: الف ـ 1ـ شعبه شانزدهم در رسيدگي به پرونده كلاسه 79/59 موضوع شكايت آقاي مصطفي غلاميزانوسي به طرفيت سازمان تأمين اجتماعي به خواسته برقراري حقوق بازنشستگي به شرح دادنامه شماره 2007 مورخ 1379/12/9 چنين رأي صادر نموده است، طبق گواهي مورخ 1378/9/22 شركت ايران پوپلين مبني بر آنكه جهت اخذ گواهي مهر استاندارد ايزو 9002 از تجارب چندين ساله ايشان و تجربه و آموزش نيروهاي جوان در كارخانه استفاده گرديده و بعد از اخذ مهر استاندارد نامبرده از اين كارخانه رفتهاند. نظر مشورتي مورخ 1378/12/23 اداره كل قوانين مجلس شوراي اسلامي مشعر است، اولاً قانون بازنشستگي پيش از موعد بيمهشدگان تأمين اجتماعي از تاريخ تصويب آييننامه اجرائي آن به مدت يك سال تمديد گرديده و حسب گزارش اداره تنقيح قوانين آييننامه در اجراي تبصره ذيل ماده واحده قانون تمديد مهلت در تاريخ 1370/7/28 به تصويب هيأت وزيران رسيده كه تا تاريخ 1371/7/28 قانون بازنشستگي معتبر بوده ثانياً آنچه به عنوان قطع مستمري و ساير مجازاتهاي موضوع تبصره7 قانون يادشده معرفي گرديده اشتغال افراد بازنشسته به عنوان حقوقبگير ميباشد. با عنايت به تعريف حقوق در بند 5 ماده 2 قانون تأمين اجتماعي مصوب 1354 كه عبارت است از وجوه يا مزاياي نقدي و غيرنقدي مستمر كه در مقابل كار به بيمه شده داده ميشود، بديهي است اشتغال بازنشستگان موضوع اين نظريه فاقد اوصاف مزبور بوده و توان حقوقبگير را نداشتهاند. همانگونه كه در نظريه مشورتي اداره كل قوانين آمده، مجازات قطع مستمري نسبت به بازنشستگان پيش از موعد با عنوان اشتغال به كار فاقد وجه حقوقبگيري تناسبي فيمابين جرم و مجازات نداشته. ثانياً تعريف حقوقبگير در قلمرو قانون سازمان تأمين اجتماعي بنا به جهات عديدهاي مشمول اين نحو نميگردد. لذا حكم به ورود شكايت و ابطال تصميم قطع مستمري نامبرده را صادر و اعلام مينمايد. 2ـ شعبه دوم تجديدنظر در رسيدگي به پرونده كلاسه 80/169 موضوع تقاضاي تجديدنظر سازمان تأمين اجتماعي نسبت به دادنامه شماره 2007 مورخ 1379/12/9 شعبه شانزدهم ديوان به شرح دادنامه شماره 945 مورخ 1380/9/21 چنين رأي صادر نموده است، مراد مقنن از عبارت (عدم اشتغال بيمه شده به كار) در بند 15 ماده 2 قانون تأمين اجتماعي مصوب 1354 موضوع تعريف حالت بازنشستگي عدم اشتغال به كار ثابت در كارگاه مشمول قانون كار در قبال دريافت حقوق يا مزد مستمر طبق ضوابط مقرر در باب حداقل و حداكثر ساعات كار و حقوق يا مزد است كه تعميم و تسري آن به ارائه خدمات خاص غيرمستمر در زمان و ساعات محدود با حقالزحمه معين بر مبناي توافق طرفين و قطع مستمري افـراد بازنشستـه مشمـول قانون مذكور به واسطـه آن ملاك موجـه ندارد. بنا به مراتب دادنامه تجديدنظر خواسته كه متضمن اين موضوع است وفق موازين و مقررات قانوني صادر گرديده و ايراد و خدشهاي بر آن وارد نيست، لذا ضمن رد دادخواست تجديدنظر خواهي دادنامه تجديدنظر خواسته عيناً تأييد و استوار ميگردد. ب ـ 1 ـ شعبه يازدهم در رسيـدگي به پرونده كلاسه 78/1097 موضـوع شكايت آقاي محمد فلاحنژاد به طرفيت سازمان تأمين اجتماعي مركز به خواسته لغو تصميم قطع مستمري شاكي و برقراري مستمري بازنشستگي پيش از موعد به شرح دادنامه شماره 1313 مورخ 1379/11/18 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينكه در مجموع تصدي و اشتغال كار شاكي به عنوان حقوقبگير در كارگاه معين و به طور تمام وقت احراز و اثبات نميگردد و حسب اعلام شاكي با توجه به تجربيات و سوابق وي و در مدت زمان محدود و صرفاً به منظور آموزش كارگران جوان و كمك به صورت پاره وقت در شركت ايران پوپلين حاضر گرديده كه بعد از آن ديگر در هيچ محلي مشغول به كار موردنظر قانونگذار نبوده است، عليهذا با توجه به مراتب مذكور چون شاكي به كار دائم و با شرايط مقرر در قانون كار و دستمزد ثابت و معين مشغول نبوده و تسري ماده8 آييننامه اجرائي قانون تمديد مهلت قانون بازنشستگي پيش از موعد بيمهشدگان مصوب سال 1370 خصوصاً با توجه به اعتبار آن تا تاريخ 1371/7/28 نسبت به ارائه خدمات خاص و غيرمستمر و آموزش در مدت زمان محدود فاقد وجاهت قانوني بوده و شكايت شاكي را وارد تشخيص، ضمن نقض تصميم متخذه و لغو آن حكم بر الزام سازمان تأمين اجتماعي به برقراري مستمري بيمه بازنشستگي پيش از موعد را صادر ميدارد. 2ـ شعبه چهارم تجديدنظر در رسيدگي به پرونده كلاسه ت4/80/34 موضوع تقاضاي تجديدنظر سازمان تأمين اجتماعي به خواستـه تجديدنظر در دادنامه شماره1313 مورخ1379/11/18 شعبه يازدهم در پرونده كلاسه78/1097 به شرح دادنامه شماره 322 مورخ 1381/2/30 با رد تجديدنظرخواهي دادنامه شعبه بدوي را عيناً تأييد نموده است. ج ـ 1ـ شعبه 21 در رسيدگي به پرونده كلاسه 78/1160 موضوع شكايت آقاي عليپورجوادخواه به طرفيت سازمان تأمين اجتماعي استان گيلان به خواسته صدور حكم به برقراري مستمري بازنشستگـي بهشرح دادنامـه شمـاره 1008 مـورخ 1379/7/23 چنين رأي صـادر نمـوده است، سازمان طرف شكايت اعـلام نمـود شاكـي از تاريـخ 1372/10/1 مـوفـق به بازنشستگي گرديده و مستمري مربوطه لغايت شهريور 1377 را دريافت داشته و با توجه به قرارداد و مورخ 1372/10/28 از تاريخ 1372/10/15 در شركت ايران پوپلين اشتغال به كار داشتند كه با كتمان اشتغال خود لغايت شهريور 1377 مستمري بازنشستگي نيز دريافت نموده است و لذا در استناد به تبصره 7 ماده واحده قانون بازنشستگي پيش از موعد بيمـهشدگان تأمين اجتمـاعي مصـوب 1367 كه مقرر ميدارد. « چنـانچـه بيمـهشدگاني كه براسـاس اين ماده واحده بازنشسته شوند و مجدداً به عنوان حقوقبگير در كارگاهي به كار اشتغال ورزند ضمن قطع مستمري از استفاده مجـدد اين ماده واحده محروم خواهندشد.» لذا ادامه پرداخت مستمري از مهر ماه 1377 خودداري شده است. بنا به مراتب مذكور اقدام سازمان طرف شكايت را در قطع مستمري وفق موازين قانوني تشخيص حكم به رد شكايت صادر و اعلام ميدارد. 2ـ شعبه سوم تجديدنظر در رسيدگي به پرونده كلاسه80/933 موضوع تقاضاي تجديدنظر آقاي علي پورجوادخواه به خواسته تجديدنظر در دادنامه شماره1008 مورخ1379/7/23 شعبه21 بدوي ديوان به شرح دادنامه شماره1400 مورخ 1380/10/8 چنين رأي صادر نموده است،..... با بررسي مدلول قرارداد فيمابين مشاراليه و كارخانه ايران پوپلين نظر به اينكه از طرف تجديدنظرخواه نسبت به دادنامه تجديدنظر خواسته اعتراض موجه و مؤثري بعمل نيامده و اشكالي كه فسخ دادنامه بدوي را ايجاب نمايد مشهود نيست، بنابراين با رد تجديدنظرخواهي دادنامه بدوي عيناً تأييد ميگردد. هـ ـ 1ـ شعبه دهم در رسيدگي به پرونده كلاسه 78/983 موضوع شكايتآقاي وجيهالله البرزي بهطرفيت سازمان تأميناجتماعي بهخواسته، برقراري مستمري پيش از موعد و پرداخت مستمري عقبافتاده بهمدت يك سال به شرح دادنامه شماره970 مورخ1379/6/10 چنين رأي صادر نموده است، اشتغال بهكار شاكي طبق دلالت سوابق و اوراق پيوست دادخواست و غيره محرز و مسلم است و از مصاديق تبصره 7 ماده واحده قانون بازنشستگي پيش از موعد مصوب 1368 ميباشد. بنا بمراتب رأي به رد شكايت صـادر و اعلام ميگردد. 2ـ شعبه دوم تجديدنظر در رسيدگي به پرونده كلاسه 79/1706 مـوضـوع تقـاضـاي تجديدنظر آقـاي وجيـهالله البرزي به طرفيت سازمان تأمين اجتماعي به خواستـه تجديدنظر در دادنـامـه شمـاره 970 مـورخ 1379/6/10 شعبـه دهـم ديـوان به شرح دادنامه شماره 547 مورخ 1380/6/7 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينكه قطع مستمري بازنشستگي قبل از موعد تجديدنظرخواه با توجه به انعقاد قرارداد مورخ 1375/4/9 منعقده بين تجديدنظرخواه و شركت ايران پوپلين صورت گرفته است كه حاكي از وجود رابطه كارگري و كارفرمائي ميباشد و نظر به اينكه اقدام سازمان تجديدنظرخوانده به استناد تبصره7 ماده واحده قانون بازنشستگي پيش از موعد مصوب 1367 صورت گرفته است دادنامه تجديدنظرخواسته خالي از اشكال تشخيص و تأييد ميشود. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤساي شعب بدوي و رؤسا و مستشاران شعب تجديدنظر تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اكثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد: