-
شماره انتشار در روزنامه رسمی :17612
-
تاریخ انتشار در روزنامه رسمی :24/5/1384
دادنامه
شماره 185 - 186 - 187
هيئت عمومي ديوان عدالت اداري
مورخ 1384/5/2
-
شماره هـ83/745 و 82/1045 و 666 1384/5/16
تاريخ: 1384/5/2 شماره دادنامه:187، 185،186 كلاسه پرونده: 82/1045
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: 1ـ كانون سردفتران و دفترياران 2ـ آقاي احمدعلي سيروس 3ـ آقاي محسن ميرابزادهاردكاني.
موضوع شكايت و خواسته: ابطال تبصرههاي يك، 3 و 5 ماده 11 و ماده 29 آييننامه اجرائي قانون اصلاح موادي از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران.
مقدمه: الف ـ كانون سردفتران و دفترياران و آقاي احمدعلي سيـروس در دادخواستهاي تقديمي اعلام داشتهاند، به موجب تبصره 2 ماده 4 قانون موسوم به تجميع عوارض مصوب 1381/10/22 مجلس شوراي اسلامي، دفاتر اسناد رسمي مكلف شدند قبل از تنظيم سند مربوط به انواع خودرو، رسيد يا گواهي پرداخت عوارض و ماليات نقل و انتقال را از (فروشنده) دريافت نمايند لذا با توجه به صدر تبصره مذكور، قانونگذار تعلق ماليات را مختص مواردي دانسته كه قصد نقل و انتقال و فروش خودرو در بين بوده و در واقع مالكيت از يد فروشنده خارج ميشود و تأكيد قانونگذار در اخذ رسيد ماليات از فروشنده، مبين اين قصد است در غير اين صورت از كلماتي مانند معامل و يا تنظيمكننده سند و امثال آن استفاده ميشد نه فروشنده بنابراين در مواردي كه سند تنظيمي موجب تغيير مالكيت نميگردد قاعدتاً مشمول ماليات نخواهد شد. هيأت وزيران در تصويب آييننامه اجرائي قانون فوق خارج از حدود اختيارات قانوني بنا به دلائل زير اقدام نمودهاست، 1ـ به موجب تبصره يك ماده 11 آييننامه اجرائي قانون موسوم به تجميع عوارض، اولاً مبادرت به قانونگذاري نموده و تنظيم هر نوع سند اعم از قطعي و شرطي و رهني و اجارهاي و وكالتي و غيره را مشمول ماليات دانسته كه مغاير صدر تبصره 2 ماده 4 قانون مرقوم است. 2ـ عليرغم آنكه تنظيم سند وثيقه را قانون مشمول ماليات ندانسته تبصره يك ماده 11 آييننامه تنظيم سند رهني را از موارد اخذ ماليات و عوارض محسوب نموده است. 3ـ در تبصره 3 ماده 11 آييننامه، تنظيم وكالت كلي را محدود نموده كه چنين صراحت و مجوزي در قانون به تنظيمكنندگان آييننامه داده نشده و قوانين مغاير لغو شده است. 4ـ دفاتر اسناد رسمي را مكلف به ارسال تصوير فيشهاي پرداختي نموده و در قسمت اخير آييننامه، عدم ارسال تصوير فيشهاي پرداختي و فهرست ماليات نقل و انتقال را مشمول جريمهاي معادل 5/2% ماليات براي هر ماه تأخير و جريمه ديگري معادل 50% اصل ماليات دانسته است. حال آنكه حكم اصلي تبصره 2 ماده 4 قانون مذكور، پرداخت ماليات نقل و انتقال خودرو بوده و عبارت « در صورت تخلف از اين حكم مشمول جريمهاي…» اشاره قانونگذار به وصول حقوق دولتي بوده و عدم ارسال آمار كه امري اداري است، نميتواند مستوجب 2 جريمه نقدي (به شرح تبصره 2 ماده 4 و تبصـره 3 ماده 6) گردد زيرا هنگامي كه ماليات صحيحاً وصول و به حساب خزانه واريز شده تأخير يا عدم ارسال آمار ضرر و زياني به حقوق دولتي وارد نميسازد. گذشته از آن طبق ماده 29 آييننامه قانـون دفاتر اسناد رسمي مصوب 1354 و اصلاحيههاي بعدي آن و ماده 268 قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 1366، تخلف سردفتر در ارسال آمار موجب تعقيب انتظامي و انفـصال است، لذا تبـصره يك بر خـلاف اختيارات قانوني تصـويب شده است. 4ـ طبق تبصره 5 ماده 11 آييننامه مذكور، ادارات راهنمائي و رانندگي مجاز به انجام معاملات خودرو در خارج از سيستم سازمان ثبت و املاك كشور شده و بدين ترتيب بنياد تعاون ناجا با درج آگهي در جرايد، بخش خصوصي را جهت واگذاري خطوط نقل و انتقال خودرو به همكاري دعوت و مبادرت به واگذاري غرفه در اين خصوص نموده است. حال آنكه با توجه به نسخ كليه قوانين و مقررات مغاير به موجب قانون تجميع عوارض مذكور، هيچگونه مجوزي براي انجام معاملات خودرو در خارج از سيستم سازمان ثبت اسناد و املاك كشور صادر نشده و تأكيد تبصره 2 ماده 4 قانون مذكور بر وصول ماليات نقل و انتقال توسط دفاتر اسناد رسمي و در چهارچوب سيستم سازمان ثبت اسناد و املاك كشور ميباشد و در صورت انجام معامله توسط بخش خصوصي، گذشته از آنكه برخلاف صريح ماده 1287 قانون مدني و بند ص ماده 51 قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوب 1380 ميباشد. ميلياردها ريال حقالثبت و حقوق دولتي نيز بلاوصول خواهد ماند. لذا استدعاي رسيدگي و لغو تبصرههاي يك، 3 و 5 ماده 11 آييننامه اجرائي قانون اصلاح موادي از قانون برنامه سوم توسعهاقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و چگونگي برقراري و وصول عوارض و ساير وجوه از توليدكنندگان كالا و ارائهدهندگان خدمات و كالاهاي وارداتي مصوب 1381/11/28 دارد. ب ـ آقاي محسن ميرابزاده اردكاني در دادخواست تقديمي اعلام داشته است، در تبصره 3 ماده 6 قانون اصلاح موادي از قانون برنـامـه سوم توسعـه اقتصـادي، اجتمـاعي و فرهنگي جمهـوري اسلامـي ايـران به صراحت اعلام ميگردد. «… پرداخت ماليات و عوارض پس از موعد مقرر موجب تعلق جريمهاي معادل 5/2% به ازاء هر ماه تأخير خواهد بود.» در حالي كه در تنظيم ماده 29 آييننامه اجرائي قانون فوق با اضافه نمودن عبارت « به صورت روزشمار» به متن قانون، حكم اصلي ماده قانوني فوق را تغيير دادهاند. لذا با عنايت به اينكه مورد مذكور از مصاديق قانونگذاري بوده و خارج از حدود اختيارات قانوني هيأت وزيران ميباشد تقاضاي ابطال عبارت « به صورت روزشمار» از ماده 29 آييننامه اجرائي فوقالذكر را دارم. معاون دفتر امور حقوقي دولت در پاسخ به شكايت كانون سردفتران و دفترياران و آقاي احمدعلي سيروس طي نامه شماره 2978 مورخ 1383/10/27 ضمن ارسال تصوير نظريه شماره 1818/91 مورخ 1383/5/18 وزارت امور اقتصادي و دارائي اعلام داشتهاند، 1ـ ايراد شاكي در بند يك و 2 دادخواست اعتراض به درج عبارت « هر نوع سند» همچنين كاربرد واژههاي رهني ـ وكالتي و غيره در تبصره يك ماده 11 آييننامه مورد بحث است. حكم قانون به شرح ذيل است، تبصره 2 ماده 4 قانون اصلاح موادي از قانون برنامه سوم «تنظيم سند وثيقه، وكالت خريد و خروج موقت براي خودرو، مشمول ماليات نقل و انتقال موضوع بند «ح» اين ماده نميباشد. دفاتر اسناد رسمي مكلفند قبل از تنظيم سند مربوط به انواع خودرو، رسيد و يا گواهي پرداخت عوارض موضوع بند « و» اين ماده و همچنين رسيد پرداخت ماليات موضوع بند «ح» اين ماده را از فروشنده اخذ نموده و ضمن درج شماره فيش بانكي و تاريخ و مبلغ و نام بانك دريافتكننده ماليات و نيز فيش بانكي و گواهي پرداخت موضوع بند « و» و همچنين نوع و مشخصات خودرو در سند تنظيمي، فهرست كامل نقل و انتقالات خودروها را هر پانزده روز يك بار به ادارات مالياتي ذيربط ارسال نمايند. در صورت تخلف از اين حكم علاوه بر پرداخت ماليات و عوارض متعلقه و جرايم موضوع اين قانون مشمول جريمهاي معادل 50% ماليات و عوارض متعلقه خواهد بود…» در پاسخ به ايراد مزبور اعلام ميدارد، اولاً صدر تبصره راجع به مستثني بودن تنظيم برخي از اسناد از پرداخت ماليات است و حكمي راجع به عوارض ندارد. ثانياً در قسمت مياني تبصره مقرر كرده است، دفاتر اسناد رسمي مكلفند قبل از تنظيم سند مربوط به انواع خودرو رسيد يا گواهي پرداخت عوارض را اخذ كنند و در اين قسمت « سند» عليالاطلاق آمده و مقيد به نوع خاصي از سند از جمله قطعي نشده است لذا دولت ناگزير بوده براي اجراي حكم قانون انواع سند را قيد كند تا اشكالي در اجرا پيش نيايد. 2ـ شاكي در بند سوم دادخواست نسبت به تبصره 3 ماده 11 آييننامه ايراد گرفته كه دولت دفاتر اسناد رسمي را مكلف نموده كه در وكالتنامههاي كلي به وكالت در نقل و انتقال خودرو تصريح نمايند. دليل تأكيد دولت به تصريح به وكالت نقل و انتقال خودرو در وكالتنامههاي كلي آن است كه تكاليف دفاتر اسناد رسمي مندرج در تبصره 2 ماده 4 از جهت اخذ گواهي پرداخت عوارض روشن و انجام پذير باشد. با توجه به نكات فوق و نظريه تفصيلي وزارت امور اقتصادي و دارائي خواهشمند است نسبت به شكايت مطروحه اتخاذ تصميم گردد. در نامه شماره 1818/91 مورخ 1383/5/18 مديركل دفتر حقوقي وزارت امور اقتصادي و دارائـي آمده است، 1ـ در تبصـره 2 ماده 4 قانون تجميـع عوارض، قانونگذار با ذكر عبارت « تنظيم سند وثيقه، وكالت خريد و خروج موقت خودرو مشمول ماليات نقل و انتقال موضوع بند ح نميباشد.» و همچنين اضافه نمودن عبارت « دفاتر اسناد رسمي مكلفند قبل از تنظيم سند مربوطه به انواع خودرو، رسيد يا گواهي پرداخت عوارض و همچنين ماليات موضوع بند (ح) اين ماده را اخذ نمايند.» عدم پرداخت ماليات نقل و انتقال را صرفاً منحصر به موارد فوقالاشاره نموده و معني مخالف آن اين است كه تنظيم ساير اسناد مشمول ماليات خواهد بود. 2ـ تصويب تبصره 3 ماده 11 آييننامه و مكلف نمودن دفاتر اسناد رسمي مبني بر تصريح وكالت نسبت به خودرو در اسناد وكالتي كه در راستاي وصول ماليات از تنظيم اسناد وكالتي خودرو ميباشد مطابق نظر قانونگذار بوده و سابقاً هم به همين نحو عملي ميشده است و منظور اين است كه اشخاص با تنظيم سند وكالت در خصوص خودرو از پرداخت ماليات مقرر قانون فرار ننمايند. 4ـ عبارات مندرج در تبصره يك ماده 11 آييننامه اجرائي قانون معروف به تجميع عوارض عين و تكرار عبارات مندرج در تبصره 2 ماده 4 قانون مذكور است. شايان ذكر است كه در صورتي كه دفتر اسناد رسمي قبل از تنظيم سند رسيد پرداخت عوارض و ماليات مقرر و مربوط را اخذ نمايد چه دليلي دارد كه ساير تكاليف و از جمله ارسال فهرستهاي مربوطه را بعد از سپري شدن پانزده روز اقدام و يا اصولاً ارسال ننمايد. 4ـ در تبصره 5 ماده 11 آييننامه حكمي مبني بر انجام معاملات اتومبيل در خارج از سيستم ثبت اسناد صادر نشده و چنين برداشتي از آن نادرست است، بلكه مراد از تبصره جلوگيري از عدم پرداخت مالياتهاي متعلقه مربوط به معاملات اتومبيل و وصول حقوق دولتي در صورتي كه معامله خارج از سيستم سازمان ثبت اسناد صورت گيرد، بوده است. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤساي شعب بدوي و رؤسا و مستشاران شعب تجديدنظر تشكيل و پس از استماع توضيحات نمايندگان كانون سردفتران و دفترياران، وزارت امور اقتصادي و دارائي (سازمان امور مالياتي كشور) و راهنمائي و رانندگي و نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران و بحث و بررسي و انجام مشاوره با اكثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد: